خانواده، کوچکترین و درعینحال مهمترین نهاد جامعه است که تأثیر انکارناپذیری بر کل جامعه دارد. افرادی که در خانوادههای پریشان و آشفته رشد میکنند، نه والدین خوبی خواهند شد و نه فرد مفیدی برای جامعه. داشتن یک خانواده موفق و متعادل، اتفاقی نیست. تمام خانوادههای موفق، دائما روی روابط و نقاط ضعفشان کار میکنند. یادتان باشد روابط خانوادگی، درست مانند یک گیاه، به رسیدگی نیاز دارند. در این مقاله، شما را با 6 ویژگی خانواده موفق آشنا میکنیم.
اگر به بخش خودیاری کتابفروشیها یا کتابخانهها نگاهی بیندازید، احتمالا کتابهای زیادی درمورد ایجاد و حفظ یک زندگی خانوادگی سالم و متعادل پیدا خواهید کرد. داشتن یک خانوادهی صمیمی و بامحبت، یکی از تمایلات اساسی بشر است و اکثر ما نیز ارزش ارتباطات نزدیک خانوادگی را درک میکنیم.
یک خانواده موفق میتواند منبع حمایت عاطفی، عشق و امنیت باشد، که روبهرو شدن با چالشها و سختیهای زندگی روزمره را آسانتر میکند. استعداد کودکانی که احساس کنند مورد محبت، تشویق و حمایت والدین و خواهران یا برادرانشان قرار میگیرند، بهتر شکوفا میشود. یک زندگی خانوادگی خوب، حتی میتواند با بهبود فشار خون و افزایش امید در زندگی، بر سلامت جسمی و روانی اعضایش تأثیر مثبتی بگذارد.
روابط خانوادگی مهم هستند، اما همانطور که همهی ما میدانیم، خانوادههای موفق خودبهخود بهوجود نمیآیند. حفظ زندگی مشترک و بزرگ کردن بچهها دشوار است. اگر میخواهیم خانوادهی شادی داشته باشیم، باید سخت تلاش کنیم.
یکی از بهترین راهها برای تقویت خانواده، مطالعهی ویژگیهای خانواده موفق است. هنگامی که بفهمید خانوادهی سالم و موفق چگونه است، متوجه خواهید شد که روابط خانوادگی شما به چه تغییراتی نیاز دارد. در ادامهی مقاله، شش ویژگی خانواده موفق را بیان میکنیم.
1. اعضای خانواده موفق عهد بستهاند در سختیها یکدیگر را تنها نگذارند
اعضای خانوادههای موفق نیز درست مانند دیگران مشکلات، اختلافات، سختیها و گرفتاریهایی دارند، زندگی آنها هم آشفته میشود، از کارشان اخراج میشوند و نمیتوانند شغلی پیدا کنند، تلاش میکنند دخلوخرجشان را تنظیم کنند، با یکدیگر اختلاف پیدا میکنند و …، اما آنچه آنها را متمایز میکند، این است که در شرایط متشنج یا ناخوشایند، همدیگر را رها نمیکنند. آنها عهد بستهاند در هر شرایطی کنار هم بمانند و به یکدیگر کمک کنند. ارتباط آنها براساس «اگرها» یا تغییر شرایط نیست. خانوادههای موفق بهجای آنکه اجازه بدهند سختیها، آنها یا روابطشان را نابود کند، برای حل مشکلاتشان با یکدیگر همکاری میکنند.
بسیاری از اوقات، زندگی آنطور که دوست دارید، پیش نمیرود و این تعهد است که به عبور شما از این مشکلات کمک میکند. تعهدی که شما را وادار میکند در هنگام سختیها، همچنان همسرتان را دوست داشته باشید یا به والدینتان احترام بگذارید.
2. اولویتِ اولِ اعضای خانواده موفق، «وقت گذاشتن برای خانواده» است
با وجود ساعات کاری طولانی در طول هفته، فعالیتهای مدرسه و کارهای خانه، پیدا کردن زمانی برای وقتگذرانی با خانواده میتواند دشوار باشد. بااینحال خانوادههای موفق، همیشه برای باهمبودن وقت پیدا میکنند، فرقی هم نمیکند که سرشان چقدر شلوغ باشد. آنها قدرِ زمانی را که با هم هستند، میدانند.
هنگامی که با اعضای خانواده وقت میگذرانیم، با رفتارها و کارهایمان نشان میدهیم که برایشان ارزش قائل هستیم و به آنها اهمیت میدهیم. این باعث میشود که احساس صمیمیت در میان اعضای خانواده بیشتر و پیوندهای خانوادگی تقویت شوند.
با هم غذا خوردن، بازی کردن، رفتن به گردش، تماشای مسابقات ورزشی، لذت بردن از فعالیتهای تفریحی و غیره، از جمله کارهایی هستند که میتوانید همراه با خانواده انجام بدهید، اما بهترین کار این است که برای اعضای خانوادهتان وقت بگذارید، بدون اینکه چیزهایی مانند تلویزیون، هدفونهای موسیقی، بازیهای ویدئویی و تلفنهای هوشمند، حواستان را پرت کنند. کلیدِ ساختنِ روابط، این است که در هر شرایطی (از جمله هنگام انجام فعالیتهای روزمره و معمولی)، برای یکدیگر وقت داشته باشید.
3. اعضای خانواده موفق بهطور سازنده با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند
اعضای یک خانواده موفق، زمان زیادی را به صحبت کردن با یکدیگر اختصاص میدهند. آنها احساسات، نظرات، نگرشها، نگرانیها و دیدگاههایشان را دربارهی هر موضوعی مانند برنامههای آخر هفتهی خود، آنچه در مدرسه یا محل کارشان اتفاق افتاده است یا مسائل عمیقتر و جدیترِ زندگی، با هم در میان میگذارند تا یکدیگر را بهتر درک کنند. اگر هم مسائل خاصی برای خانواده پیش بیاید، جلسات خانوادگی ویژهای برای بحث درمورد آنها ترتیب میدهند.
پیدا کردن زمانی برای گفتوگو، فقط نیمی از مسئله است. خانوادههای موفق، روی بهبود مهارتهای ارتباطی سازنده نیز کار میکنند؛ یعنی یاد میگیرند رُک و صادق باشند اما درعینحال رفتاری دوستانه داشته باشند، بهگونهای با هم صحبت میکنند که بهجای تضعیف طرف مقابل، اعتماد به نفس او را افزایش بدهند، بهدقت و بدون حواسپرتی به حرفهای یکدیگر گوش میکنند، در زمانی که طرف مقابل در حال صحبت کردن است، حرفش را قطع نمیکنند یا قضاوتش نمیکنند.
با تمرین کردن و آموختن مهارتهای ارتباطی، اعضای خانواده نشان میدهند که به یکدیگر احترام میگذارند و واقعا بههم علاقه دارند.
4. در یک خانواده موفق، اعضا همیشه از یکدیگر قدردانی میکنند
برای آنکه یک خانوادهی واقعا موفق داشته باشید، باید از اعضای خانوادهتان قدردانی کنید. قدردانی، به اعضای خانواده انگیزه میدهد تا رفتار مثبتشان را ادامه بدهند، اعتماد به نفس داشته باشند و درنتیجه هنگام مواجهه با موانعی که ناگزیر بر سر راهشان قرار میگیرد، آمادگی لازم را داشته باشند.
قدردانی باید دائما ابراز شود، هم بهصورت زبانی و هم در عمل. مثلا میتوانید به همسرتان بگویید چقدر از شام امشب لذت بردید یا بعد از آنکه کودکانتان آشپزخانه را تمیز کردند، به آنها بگویید: «دست بچههای گُلم درد نکنه». میتوانید با نوشتن یک یادداشتِ تشکر یا ارسال یک پیام کوتاه نیز احساساتتان را به آنها ابراز کنید.
قدردانی را فقط به زمانی که برایتان کاری انجام میدهند، محدود نکنید! اجازه بدهید اعضای خانوادهتان بدانند که چقدر خاص هستند. به همسر و فرزندانتان بگویید بهخاطر کدام ویژگیهایشان بیش از همه سپاسگزار هستید. جملهی «دوستت دارم» را زیاد به زبان بیاورید، از نقاط قوت و موفقیت های آنها تمجید کنید، اجازه بدهید بدانند که از وقتگذرانی با آنها لذت میبرید. بیان عشق و قدردانی اگر بهصورت صادقانه انجام شود، پیوند بین اعضای خانواده را عمیق و مستحکم میکند.
5. اعضای خانواده موفق، منافع یکدیگر را در نظر میگیرند
میگویند: «با دیگران همانگونه رفتار کنید که میخواهید با شما رفتار کنند». خانوادههای موفق، نهایت تلاششان را میکنند تا این قانون طلایی را در زندگیشان بهکار ببرند. افراد خانواده در هنگام تصمیم گیری های مهم، به این نکته توجه میکنند که تصمیمشان چه تأثیری بر دیگران خواهد گذاشت. آنها قبل از صحبت کردن، به این فکر میکنند که آیا اگر بهجای طرف مقابل باشند، از آن صحبتها ناراحت خواهند شد یا نه.
وقتی با دیگران، مخصوصا اعضای خانوادهمان اینگونه رفتار کنیم، میتوانیم از ثمرات داشتن یک خانواده موفق بهرهمند شویم. هدف هر خانواده باید ایجاد فضایی باشد که در آن، هر عضو خانواده احساس کند بقیه او را دوست دارند و انگیزه بگیرد تا برای اهداف مشترک خانواده، فعالیت کند.
برای آنکه بتوانیم فرزندان شاد و موفقی پرورش بدهیم، باید خانوادههایی داشته باشیم که از نظر روحی سالم هستند. گاهیاوقات، این به معنای فدا کردن خواستههای خودمان برای تشویق و حمایت از فرد دیگری است. مثلا پدر خانواده ممکن است برای شاد کردن کودکانش، از کاری که میخواست در روز تعطیل انجام بدهد، صرفنظر کند. بسیاری از بزرگان، به مقدم دانستن شادی و رفاه دیگران بر شادی خود تأکید کردهاند و سفارش میکنند که به مصالح دیگران، بیشتر از خودمان اهمیت بدهیم و تنها بهدنبال منافع خودمان نباشیم.
6. اعضای خانواده موفق کشمکشها را بهطور سازنده و فوری حلوفصل میکنند
گاهی اوقات ممکن است با آنکه قصد بدی ندارید، عزیزانتان را برنجانید یا به احساساتشان لطمه بزنید. سوءتفاهمها، یک بخش عادی از زندگی خانوادگی هستند. اما اگر طرفین، خطاهایشان را جبران نکنند، ممکن است به ایجاد کینه در هردویشان منجر شود، احترام از بین برود، سوءظن بهوجود بیاید و رفاقت خانوادگی ناپدید شود.
دلخوری در خانوادههای موفق نیز اتفاق میافتد، اما نباید اجازه بدهید احساسات بد، ریشهدار شوند. کشمکشها باید بهسرعت حلوفصل شوند. شخص خاطی باید عذرخواهی کند و مسئولیت اشتباهاتش را بپذیرد. شخص رنجیدهخاطر باید به دیدگاههای او بهدقت گوش کند و او را ببخشد. آنها باید بهطور مسالمتآمیزی درمورد مسئلهی پیشآمده با هم صحبت کنند و هیچکس با عصبانیت به رختخواب نرود. هرکس باید بداند که طرف دیگر به رابطهشان اهمیت میدهد، حتی اگر در یک مورد خاص باهم اختلافنظر داشته باشند.
اگر والدین به کودکانشان بیاحترامی کنند، باید برای ترمیم رابطه پیشقدم شوند و از فرزندشان عذرخواهی کنند. این رفتار آنها به کودک میآموزد همهی انسانها گاهی اشتباه میکنند و برای جبران آن باید عذرخواهی کنند.
کلام آخر
تکتک ویژگیهای ذکرشده در بالا، بهتنهایی مهماند اما بر یکدیگر نیز تأثیر میگذارند. مثلا اگر زمان زیادی را با خانودهتان سپری کنید، ارتباطاتتان تقویت میشود. هنگامی که با جدیت بهدنبال ایجاد یک رابطهی موفق باشید، نیاز به بخشش و حل اختلافات را احساس خواهید کرد.
اگر اعضای خانوادهی شما در هریک از موارد بالا کمکاری میکنند، ناامید نشوید. هیچ انسانی کامل نیست. مهمترین نکته این است که شما برای داشتن روابط خانوادگی خوب، تلاش میکنید. شناخت ویژگیهای خانواده موفق، اولین گام است.
برای بحث درمورد بخشهایی که در آنها ضعف دارید، جلسات خانوادگی ترتیب بدهید و از همه مهمتر، از خداوند کمک و هدایت بخواهید تا بهعنوان یک خانواده، بهتر عمل کنید.
این کار مستلزم عزم، تعهد و تلاش شماست اما درنهایت، خانوادهی قویتری خواهید داشت که قطعا ارزش تلاش کردن را دارد.
برگرفته از: lifehopeandtruth
تربیت کودک را باید بیست سال پیش از تولدش آغاز کرد
12000تومان
6900تومان