«هفتم مهر 97... از ترور پدر، در هفتم مهر ماه سال 60، 37 سال میگذرد، کم نیست، میتواند تمام عمر یک انسان باشد.
هر بار که کلمه ترور را میشنوم، دوباره تلخی آن بر عمق روح و جانم، تاثیر میگذارد. بغض میکنم، نفسم تنگ میشود و اضطراب و دلهره به سراغم میآید. تصویری از ساعت 6 صبح هفتم مهر 37 سال پیش، که سر از بالشت برداشتم و پدر را دیدم که به کلاس درس میرود و برای اینکه بقیه بیدار نشوند، آهسته لباس میپوشید. چشمش به من افتاد، لبخندی زد و با سر اشاره کرد که بخواب. به مدرسه رفتم، هنوز زنگ اول را نزده بودند که در کلاس را زدند و ناظم و معلم پچپچ کرده و من را صدا زدند. معلم با چشمان مضطرب و لبخندی که سعی در حفظ آن داشت، گفت: «وسایلت را بردار، آمدهاند دنبالت» و در مقابل چشمان پر از سوال من سربه زیر انداخت و نگاهش را پنهان کرد.
حتی الان هم نمیتوانم بقیه ماجرا را ادامه دهم. در سرم اما پیش میروم. تا کجا؟ نمیدانم، واقعا نمیتوانم بگویم چه زمانی از آن روز رها میشوم.
اینها همه، عواقبی است که همراه ترور تا سالیان سال ادامه پیدا میکند.
هنوز هیچ استدلالی در هیچ فرهنگ و آئینی برای ترور پذیرفته نشده است. فاجعه ترور را با هیچ منطقی نمیتوان توجیه کرد. هیچ دلیلی برای آن پذیرفتنی نیست و هیچ کلامی نمیتواند آن را توضیح دهد. شاید به همین علت است که مادران این فرزندان در آرام کردن جگر گوشههای خود، تا این حد درمانده میشوند.
وضعیت بسیار تاسفباری است. در جهان متمدنی زندگی میکنیم که از هر گوشه آن ،ندای حقوق بشری به گوش میرسد. روزی نیست که فرزندان بیگناهی چنین خاطرات تلخی را تجربه نکنند. افرادی مثل من میدانند و درک میکنند که این زخم هرگز التیام نمییابد.
با همه اینها، هفت مهر یادآور ترور شخصیتی دانشمند، نویسندهای توانمند، خطیبی فرزانه و نواندیشی دینمدار است که در آثار خود با قلم رسا، بیان شیوا و راهبردهای نوگرایانه، سهم برجستهای در پاسخگویی به ذهن پرسشگر نسل جوان داشت. فکر جستجوگر و ضمیر نواندیش او، نویدبخش تربیت نسل جدیدی از جوانان این مرز و بوم بود. امروز در این فضای پر از خشونت و ترور که هاله سنگین تحجر دینی آن را فراگرفته، جای او خالی است.»
یادش گرامی و خاطرهاش جاوید باد.
سید منیره هاشمی نژاد.
خبرگزاری ایسنا-منطقه خراسان رضوی.