وبسایت بدونیم - مریم اسدی: آیا گاهی اوقات احساس می کنید زندگی تان را دوست ندارید؟ یا مثل این که چیزی را گم کرده اید؟
به این دلیل است که برای دیگران زندگی می کنید. به دیگران اجازه می دهید روی تصمیمات تان تاثیر بگذارند و سعی می کنید انتظارات آن ها را برآورده کنید.
فشار اجتماعی فریب دهنده است. بدون این که متوجه باشیم قربانی می شویم. قبل از این که بفهمیم کنترل زندگی مان را از دست می دهیم و حسرت زندگی دیگران را می خوریم. مرغ همسایه غاز است و زندگی خودمان کامل نیست.
برای این که اشتیاق به زندگی دلخواه مان را بدست بیاوریم باید مالکیت تصمیم هایمان را بازیابی کنیم.
توهم دیگران
راضی کردن دیگران مثل گرفتن یک هدف متحرک است زیرا انتظارات دیگران دائم در حال تغییر است.
وقتی همیشه سعی کنیم دیگران را راضی نگه داریم نه تنها آن ها بلکه خودمان را هم نمی توانیم راضی کنیم. انتظارات در واقع وهم و خیال هستند. به همین خاطر است که بیشتر مردم آن زندگی که می خواهند را ندارند و همیشه احساس نا امیدی می کنند.
وقتی توقع می کنیم واقعیت را نمی بینیم. انتظارات آزار دهنده هستند. حتی وقتی همه چیز بر طبق مراد پیش می رود باز هم نمی توانیم از اتفاقات قابل پیش بینی لذتی ببریم. حتی وقتی به چیزی که آرزویش را داشتیم می رسیم باز هم نمی توانیم خوشحال باشیم. مشکل انتظارات این است که با توقعاتمان اخت می گیریم و اگر یکی از آن ها به وقوع نپیوندد زندگی را غیرمنصفانه می بینیم در نهایت کمبود سورپرایز در زندگی باعث می شود تجربیات زندگی برایمان هیچ لذت و شگفتی نداشته باشد.
چرا مردم از شما توقع دارند که متفاوت عمل کنید
بسیاری از مردم وقتی نتیجه و عاقبت چیزی کمتر از انتظارشان باشد رنجیده و خشمگین می شوند حتی اگر انتظاراتشان غیر معقولانه باشد.
نا امیدی فاصله بین آن چیزی است که مردم از شما انتظار دارند و چیزی که در واقع هستید.
برای از بین بردن این فاصله باید ارتباطتان را با انتظارات مردم دوباره تنظیم کنید. انتظارات یک ارتباط اجتماعی بوجود می آورند. این یک توافق ضمنی است بین شما و دیگران. اگر مخالفت نکنید مردم فکر می کنند که مشکلی با آن ندارید.
یا حرف بزنید یا اجازه دهید دیگران به زندگی شما تجاوز کنند. اگر مقاومت نکنید نه تنها مجوز موافقت تان را صادر کرده اید بلکه این کار تبدیل به یک تمرین اجتماعی می شود و همین روال را در مقابل همه آدم ها تکرار می کنید. وقتی به دیگران اجازه دهید زندگی تان را تعیین کنند خودتان هم می خواهید همین کار را با آن ها انجام دهید.
اولین گام برای این که اجازه ندهید دیگران تعیین کننده زندگی تان باشند انتظار نداشتن است.
هیچکس بهتر از خودتان شما را نمی شناسد و هیچکس به غیر از خودتان نمی تواند تعیین کند که چگونه باید زندگی کنید.
ابتدا از خودتان مراقبت کنید
اولین گام برای این که از انتظارات خلاص شوید این است که با خودتان مهربان باشید. برای مراقبت از دیگران باید ابتدا مراقب خودتان باشید. اگر زندگی خودتان را دوست نداشته باشید نمی توانید دیگران را هم دوست داشته باشید. وقتی خودمان را دوست داشته باشیم و بپذیریم دیگر هیچ جایی برای انتظارات دیگران باقی نمی گذاریم.
مهربانی با خود مثل اکسیژن تازه برای ذهن است.
طرز فکرتان را تایید کنید
نمی توانید دیدگاه دیگران را نسبت به خودتان کنترل کنید اما می توانید انتخاب کنید که چگونه با خودتان صحبت کنید. حرف های درونی هم می توانند کمک کننده باشند و هم آسیب دهنده. پس در انتخاب کلمات آگاه باشید. انتظارات تان می توانند شما را در یک جعبه حبس کنند شما تنها کسی هستید که می توانید خودتان را آزاد و رها کنید. با خودتان مهربان باشید مکالمات درونی تان باید حرف خودتان باشد و نباید با افکار دیگران شکل بگیرد.
حد و مرز تعیین کنید
محدودیت برای مردم لازم است زیرا آن ها تمایل دارند که افکارشان را تحمیل کنند. حرف بزنید و به آن ها اجازه ندهید برای شما تعیین کنند که چه کسی باشید و چه کاری انجام دهید. برای مردم حد و مرز تعیین کنید. نیاز نیست برای این کار خشونت به خرج دهید فقط حد و مرزشان را به آن ها بفهمانید ممکن است آن ها ناخواسته برای شما تعیین تکلیف کنند.
خودتان و دیگران را رها کنید
وقتی خودتان را از انتظارات آزاد می کنید در واقع همین کار را برای دیگران هم انجام داده اید. زمانی آزاد هستید که همانظور که دوست دارید زندگی کنید زیرا فشار راضی کردن دیگران را ندارید و از طرف دیگر خواسته های خودتان را به دیگران تحمیل نمی کنید.
پذیرفتن واقعیت کمی سخت است اما مهم ترین و اصلی ترین قدم برای رسیدن به آرامش است. تنها زمانی که آرامش داشته باشیم می توانیم بهترین باشیم.
اگر بخواهیم لحظه لحظه زندگی مان یک نقطه عطف است. انتخاب با شماست زندگی را دوست داشته باشید نقص ها را بپذیرید و امیدوار بهترین ها باشید.