بررسی سریال ممنوعه؛ قسمت دهم

قسمت دهم مجموعه نمایش خانگی «ممنوعه»، باعرضه اتفاقات و حوادث جدیدی، مخاطبش را برای یک سفر هیجان‌انگیز و پرفرازونشیب آماده کرد.
در این قسمت، به‌مثابه قسمت قبلی، شاهد یک اوج اساسی یا غافلگیری غیرمنتظره نبودیم، بااین‌حال، به نظر می‌رسد، همه‌چیز در حال رفتن به سمتی است که قصه را به آشوب می‌کشاند و همه روابط کاراکترهای اصلی را زیرورو می‌کند.
تجنگی، همان‌طور که پیش‌بینی می‌کردیم، آن‌قدر که ادعا می‌کرد، صادقانه و خالصانه برکه را به خانواده‌اش نپذیرفته است. تجنگی حالا با یک برنامه‌ریزی عجیب و پیچیده، برکه را هم وارد بازی خودکرده است و به نظر می‌رسد که همین موضوع و همکاری بی‌ریا برکه برای کمک به تجنگی، کانون خانواده‌اش را هدف گرفته است. بار دیگر «ممنوعه» باهدف گرفتن روابط عاشقانه غلط کاراکترهایش، نشان می‌دهد که برکه، به خاطر علاقه‌اش به سامی، از باج دادن عاطفی به باج دادن در زندگی واقعی رسیده است و با وارد بازی‌های تجنگی شدن، ممکن است چه درگیری‌هایی برای خود و خانواده‌اش به بار آورد و حتی سامی را هم در این میان از دست بدهد.
همین روابط غلط را در میان مادر سامی و تجنگی که به نظر می‌رسد، از هم جداشده‌اند هم می‌بینیم. قبلاً در سکانسی که مادر سامی برای دیدن تجنگی رفته بود، به‌وضوح دیدیم که تجنگی تا چه حد عاشقانه او را دوست دارد، اما در قسمت دهم و در حین گفت‌وگوی سامی و مادرش، متوجه می‌شویم که او همه ایرادات شخصیتی تجنگی را می‌دانسته اما برای این سؤال سامی که چرا این مدت با او مانده، پاسخی ندارد.
«ممنوعه» از عشق‌های آتشینی حرف میزند که با همه گرما و حرارتشان، کافی نیستند تا دو نفر را نجات دهند، خوشبخت کنند و عاقبت‌به‌خیر کنند. همان‌گونه که رابطه ترانه و سامی به بن‌بست رسیده است و حالا عشق ترانه برای زنده کردن این رابطه کافی نیست.
در کنار این‌ها، مهم‌ترین حادثه‌ای که در قسمت دهم شاهد آن بودیم، بازگشت به روابط خسرو، پروانه و رها بود. درواقع، به‌طور موازی، همه روابط غلط و اشتباهات نسل سامی و برکه و نسل پدر و مادرشان را در روابط این سه نفر نیز می‌بینیم و در وضعیت اسفناک عاشقانه‌شان سهیم می‌شویم.
این بار، توانستیم نگاه نزدیک‌تری به زندگی پروانه داشته باشیم. زنی که با همکاری زنان متأهل با همسرانشان وارد رابطه می‌شود و از آنان اخاذی می‌کند، حالا در دام خودش افتاده است و خسرو برایش تبدیل به یک فرد مهم در زندگی‌اش شده است؛ اما درست در این لحظه، همسر سابقش تصمیم گرفته از قدرت و نفوذ خود استفاده کند و شواهدی را که علیه پروانه دارد به کار گیرد تا او را مجبور به صلح کند. پروانه در مقام یک مادر، مانند هزاران مادر دیگر، مجبور است به قانون تن دردهد و اگر این قانون او را از دیدن فرزندش منع کند، بازهم چاره‌ای جز پیروی ندارد، گرچه ادعای همسر سابقش مبنی برنداشتن صلاحیت اخلاقی او چندان بی‌راه هم نیست، اما حق مادری انگار در این قانون تعریف‌نشده است، قانونی که وقتی پروانه از همسرش کتک می‌خورده است، توسط او به یک فرد منزوی تبدیل می‌شده و از اساسی‌ترین حقوق انسانی‌اش محروم می‌شده، کاری برایش نکرده، حالا او را از دیدن فرزندش هم محروم می‌کند، پس نباید زیاد تعجب کنیم، اگر پروانه برای قوانین نوشته‌شده و نوشته‌نشده جامعه‌ای که او را مورد آزار قرار داده پیروی نکند و به دنبال انتقام شخصی خودش باشد.
همه این‌ها پروانه و خسرو را در یک تنگنای اساسی قرار داده است. از سوی دیگر در یک سکانس جنجالی، رها سعی می‌کند به خسرو نزدیک شود و شاید برای اولین بار، با کمترین نشانه‌ها چیزی از روابط زناشویی می‌بینیم که شبیه واقعیت است و این پرداخت هوشمندانه و ظریف، گرچه ستودنی است اما کمی هم ترسناک است، مخصوصاً که «ممنوعه» به‌تازگی از تیغ بازبینی گذشته است و کسی چه می‌داند اگر حساسیت‌ها باز بالا بگیرد چه اتفاقی خواهد افتاد.
به‌هرحال، قسمت دهم، در حالی تمام شد که به نظر می‌رسد از قسمت بعدی باید منتظر اتفاقات مهم و پیچش اصلی حوادث باشیم. قسمت یازدهم «ممنوعه» مسلماً پر از جذابیت‌های غیرقابل‌پیش‌بینی خواهد بود.

کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل از جمله برای همه نشریه‌ها، وبلاگ‌ها و سایت های اینترنتی بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: بلاگ نماوا” ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان