در روزهای منتهی به نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران، بازار کتاب کمی از رونق میافتد که این اتفاق معمولی است. بر همین اساس نشر چشمه 50٪ نسبت به فروش پیش از عید و حدود 30٪ نسبت باقی ایام سال کاهش فروش داشت. نشر ثالث هم نسبت به باقی ایام سال کاهش فروش داشت. پرفروشترین کتابهای هفتهی گذشته را در بنیتا ببینید.
نشر چشمه
1- هنر شفاف اندیشیدن
نویسنده: رالف دوبلی
ترجمه: عادل فردوسیپور، بهزاد توکلی، علی شهروز
دربارهی کتاب: هنر شفاف اندیشیدن سومین کتاب فردوسیپور است که امسال از سوی «نشر چشمه» وارد بازار کتاب شد. این کتاب توانست در روزهای ابتدایی بیستوهشتمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران، به پرفروشترین کتاب این انتشارات تبدیل شود. فردوسیپور در مقدمه بر ترجمهی فارسی این کتاب میگوید: «تصور کنید در زمین هیچ خطایی اتفاق نمیافتاد. آن وقت واژهای به نام پنالتی، اخطار و اخراج هم معنا نداشت. اشکها و لبخندها محو میشدند و زیبایی فوتبال هم رنگ میباخت. آدمها شبیه رباتهای برنامهریزیشده بودند که وظیفهشان بردن بدون کوچکترین اشتباه بود. حالا تصور کنید که در این جهان پهناور که هزاران زمین فوتبال را در خود جای داده، قرار میشد هیچ انسانی دچار خطا و اشتباهی نشود؛ آیا جهان بهتری داشتیم؟»
2- رفتیم بیرون سیگار بکشیم، هفده سال طول کشید
داستانهایی از نویسندگان معاصر روس
ترجمه: آبتین گلکار
دربارهی کتاب: در این کتاب 9 داستان از 7 نویسندهی معاصر روس (دینا روبینا، لودمیلا اولیتسکایا، لودمیلا پتروشفسکایا، آندری گلاسیموف، ویکتور پِلِوین، میخاییل یلیزاروف و زاخار پریلِپین) به فارسی ترجمه شده است. داستانهایی که اتفاقی انتخاب نشدهاند و جهانشان کموبیش به هم نزدیک است. قهرمانان این داستانها از لایههایی از جامعه انتخاب شدهاند که در گذشته امکانی برای رساندن صدایشان به گوش خوانندگان پیدا نمیکردند و چه بسا وجودشان نادیده گرفته میشد. تنهایی، روزمرگی و خشونت موجود در زندگی این قهرمانان که بازتاب مستقیم شرایط اجتماعی روسیهی پس از فروپاشی اتحاد شوروی نیز هست، به خوبی در این داستانها احساس میشود.
3- ناتمامی
نویسنده: زهرا عبدی
دربارهی کتاب: رمانِ ناتمامی در یک فضای دانشگاهی در تهران شکل میگیرد، محور رمان دربارهی ناپدید شدنِ عجیب و مرموز یک دختر دانشجوی جنوبی است. دختری که چند روز است «غیبش» زده و دوست و هماتاقیاش در پیِ یافتنِ او دست به هر کاری میزند ...»
4- پاییز فصل آخر سال است
نویسنده: نسیم مرعشی
دربارهی کتاب: این رمان برشهایی از زندگی سه دختر در آستانهی سی سالگی است. سه دختر که زندگیشان از دوران دانشگاه با هم گره خورده و حالا در حالیکه راهشان کاملا از هم جداست، کماکان روی زندگی هم تاثیر میگذارند. کتاب «پاییز فصل آخر سال است» دو بخش با عنوانهای «تابستان» و «پاییز» دارد.
5- ملت عشق
نویسنده: الیف شافاک
ترجمه: ارسلان فصیحی
نشر: ققنوس
دربارهی کتاب: «خیلی وقت پیش بود که به دلم افتاد رمانی بنویسم. ملت عشق. جرئت نکردم بنویسمش. زبانم لال شد، نوک قلمم کور. کفش آهنی پایم کردم، دنیا را گشتم. آدمهایی شناختم، قصههایی جمع کردم. چندین بهار از آن زمان گذشته. کفشهای آهنی سوراخ شده؛ من اما هنوز خامم، هنوز هم در عشق همچو کودکان ناشی ...»
6- ریگ روان
نویسنده: استتیو تولتز
ترجمه: پیمان خاکسار
دربارهی کتاب: ای خدا، چرا نقش من در این دنیا صرفاً دلقک سقوطکرده نیست؟ چرا باید دلقک سقوطکردهای باشم که بقیهی دلقکهای سقوطکرده رویش سقوط میکنند؟ به عبارت دیگر، چرا روی پیشانیام نوشته هر پیرزنی که در سوپرمارکت لیز میخورد باید بازوی من را بگیرد؟
7- بیست زخم کاری
نویسنده: محمود حسینیزاد
دربارهی کتاب: رمان داستان مردی است که میخواهد سلطهگر باشد. در ابتدا پیرمردی ثروتمند و دارا جان میدهد، پزشکی قانونی مرگ را عادی اعلام میکند اما این تازه آغاز ماجراست... حسینیزاد مبنای روایت خود را بر اموری ممنوعه گذاشته که بهتدریج روحِ قهرمانهای او را فاسد میکند. ولع، حرص، کشتن، کذب و البته میل به بزرگ بودن در جایجای این رمان خواندنی و جذاب نیروی مُحرکهی قهرمانهای اصلی اوست...
8- جزء از کل
نویسنده: استیو تولتز
ترجمه: پیمان خاکسار
دربارهی کتاب: پیمان خاکسار مترجم این کتاب میگوید: «جزء از کل کتابی است که هیچ وصفی، حتی حرفهای نویسندهاش هم نمیتواند حق مطلب را ادا کند. خواندن جزء از کل تجربهای غریب و منحصربهفرد است. در هر صفحهاش جملهای وجود دارد که میتوانید آن را نقلقول کنید. کاوشی است ژرف در اعماق روح انسان و ماهیت تمدن. سفر در دنیایی است که نمونهاش را کمتر دیدهاید. رمانی عمیق و پرماجرا و فلسفی که ماهها اسیرتان میکند. به نظرم تمام تعاریفی که از کتاب شده نابسندهاند. این شما و این جزء از کل»
9- به آواز باد گوش بسپار
نویسنده: هاروکی موراکامی
ترجمه: محمدحسین واقف
دربارهی کتاب: موراکام این رمان را سالِ 1979 منتشر کرد و توانست جوایز بسیار معتبری از جمله جایزهی آکوتاگاوا را از آن خود کند. این اثر داستانی است از یک فقدان و رابطههایی که شکل نمیگیرند و ماجراهای یک نسل. رمان در هجده روز از سال 1970 اتفاق میافتد. به آواز باد گوش بسپار اولین بخش از سهگانهی مشهور این نویسنده است که به تریلوژی «موش» مشهور است. تکههای بعدی این سهگانه «پینبال 1973» و «تعقیب گوسفند وحشی» هستند.
10- دختری که رهایش کردی
نویسنده: جوجو مویز
ترجمه: کتایون اسماعیلی
نشر: میلکان
دربارهی کتاب: دیلی میل درباره این کتاب گفته است: «کتابی که نمیتوانید زمین بگذارید». در بخشی از کتاب میخوانیم: «می دونی چه حسی داره وقتی خودتو به سرنوشت می سپری؟ یه جورایی بهت خوشامد میگه. دیگه نه دردی هست، نه ترسی و نه اشتیاق و آرزویی. مرگ، امید بود که داشت با این تسکین به وجود می اومد. به زودی می تونستم ادوارد رو ببینم. ما تو اون دنیا به هم می رسیدیم، چون مطمئن بودم که خدا مهربونه، خدا هرگز اون قدری بی رحم نیست که ما رو از تسکین تو اون دنیا محروم کنه».
نشر ثالث
نکتهی جالب در مورد کتابفروشی نشر ثالث این بود که در هفتهی گذشته چند کتاب از نشر چشمه پرفروش بودند.
1- ریگ روان
نویسنده: استیو تولتز
ترجمه: پیمان خاکسار
نشر: چشمه
2- جزء از کل
نویسنده: استیو تولتز
ترجمه: پیمان خاکسار
نشر: چشمه
3- از روزگار رفته
گفتگو از حسن فیاد و تدوین و تنظیم از سعید پورعظیمی
دربارهی کتاب: این کتاب دربردارندهی گفتگوهایی است با شخصیت همیشه جنجالی مطبوعات ایران، ابراهیم گلستان که در آن به مسائل مختلف فرهنگی ـ هنری کشور و آثار گلستان اشاره شده است.
4- تصرف عدوانی
نویسنده: لنا اندرشون
ترجمه: سعید مقدم
دربارهی کتاب: «امید نوعی آفت است. بیگناهترین بافتها را میخورد و رشد میکند. بقایش در این توانایی تکامل یافته نهفته است که میتواند از هر چه به سود رشدش نیست، چشم بپوشد و خود را روی چیزی بیافکند که هستیاش را توانمند میکند. سپس آنچه را یافته به قدری نشخوار میکند که کوچکترین ذرهی غذاییاش استخراج شود»
5- مردی به نام اوه
نویسنده: فردریک بکمن
ترجمه: حسین تهرانی
نشر: چشمه
دربارهی کتاب: فردریک بکمن، روزنامهنگار و رماننویس جوان سوئدی بعد از انتشارِ این رمان در سوئد و آلمان به جهان معرفی شد. مردی به نامِ اُوِه، داستانِ روزگار پیرمردی است کمحرف، سختکوش و بسیار سنتی که اعتقاد دارد همهچیز باید سرجای خودش باشد و فقط احمقها به کامپیوتر اعتماد میکنند. او سالها همراه با قوانینِ سفتوسخت خود و همسرش که عاشقانه دوستش داشته زیسته و حالا انگار به آخر خط رسیده. تا اینکه یک روز صبح، ماشینِ یک زن باردار ایرانی و شوهر خنگش که قرار است همسایهی او شوند به صندوق پستیاش کوبیده میشود و این آغاز ماجراست...
مردی به نام اوه رمان جذابی است که در سطح جهان بسیار مورد اقبال قرار گرفت. بسیاری از نشریات معتبر به آن پرداختند و خواندن آن را توصیه کردند. چندی پیش ما نیز در بنیتا بررسی مختصری از این کتاب داشتیم که میتوانید آن را در مقالهای تحت عنوان «کتاب هفته بنیتا؛ مردی به نام اوه»، بخوانید.
منبع: بنیتا