به گزارش “ورزش سه”، بیش از چهار دهه از حسرت فوتبال ایران برای حضور در المپیک میگذرد و اکنون زلاتکو کرانچار امیدوار است با جوانان جویای نامش این طلسم بزرگ را بشکند و جواز حضور در این رقابتها را کسب کند.
نزدیک به یک دهه در فوتبال ایران هستید، شرایط فوتبال ایران در آسیا و نسبت به پیشرفت دیگر تیمهای دنیا به چه صورت است؟
من باید این نتیجه گیری را انجام بدهم که فوتبال ایران نسبت به آسیا تقریبا در اوج است. این نشان میدهد که جام ملتهای آسیا برگزار شد و ایران موفق شد در بین چهار تیم برتر باشد. میتوانم بگویم که نمایش تیم ملی در جام ملتهای آسیا این را به ما میگوید که به عنوان یک فرد فوتبالی، فوتبال ایران سال به سال با کیفیتتر میشود. من به بازیکنان جوان برگردم. به نظرم باشگاهها باید صاحب آکادمی خودشان باشند چون جوان های بااستعدادی دارند که از برگزاری یک برنامه سازمان یافته در آکادمی باشگاهی همیشه موفق شدند بازیکنان جوان و مستعد را تربیت کنند و به باشگاههای حرفهای معرفی کنند. چرا این حرف را میزنم؟ ببینید باشگاه سپاهان، فولاد اهواز، سایپا و پیکانی که الان بهترین آکادمی کشور شده کمی هم پرسپولیس و استقلال در رده های جوانتر سرمایه گذاری میکنند و البته بیشتر تمایل نشان میدهند که پول صرف کنند و بازیکنان تمام و کمال بیاورند ولی فوتبال ایران بسیار با کیفیت است و این نتایجی که الان به دست آمده است بینش من را مشخص میکند.
به نظر شما در فوتبال ما که اغلب مدیرها به دلیل اینکه از جایگاه خودشان مطمئن نیستند و به بازیکنان سرشناس روی میآورند تا چه زمانی این روند ادامه خواهد داشت؟
استعدادهای خوبی داریم که بازیکنان خوبی هم شدند. در تیم زیر 16 ساله ها و تیم زیر 20 سال که هر دو به جام جهانی راه پیدا کردهاند دو نسل خوب پرورش پیدا کردهاند. به این خاطر من این را میگویم که آنها باید بیشتر پول صرف کنند و سرمایه گذاری کنند. این پاسخ حالا به سوال دوم شما مرتبط میشود. در سطح کشور انگار این از سوی وزارت ورزش ایجاد شده است که بازیکنانی که قراردادهایشان وابسته است در خروج زودتر از موعد مقرر نسبت به باشگاههایی که تصمیم دارند روی آنها سرمایه گذاری کنند طبیعتا میآیند بند از قراردادشان را برای بخشی از مطالبات پشت آن قرار میدهند. یعنی در خارج از ایران و کل دنیا عادی ترین شرایط این است که وقتی بازیکن جوانی را به خدمت میگیرند باید یک حق رشدی به باشگاه مادر پرداخت کنند. همین علی کریمی و صادق محرمی که در فوتبال کرواسی بودند، احتمال میدهم که باشگاه مادرشان بخشی را دریافت کردند. در ایران هم اگر تیمی بخواهد یک بازیکن تحت قرارداد را از باشگاه دیگری به خدمت بگیرد باید این حق رشد را پرداخت کند. نمیدانم شما در ایران چنین قانونی دارید. شما میتوانید بروید بررسی کنید. با چنین قانونی باشگاهها موظف هستند که آن را عملی کنند. الان برای مثال پرسپولیس در فینال آسیا و استقلال در نیمه نهایی استقلال بخواهد بازی کند نیاز به بازیکن باکیفیت دارند. از باشگاههای ایرانی یا خارج از کشور بازیکن میگیرند و طبیعی است که اگر بازیکنی بگیرند باید یک حق ضرر و زیانی بپردازند. این جزو قوانین است.
چه شرایطی به وجود آمد که پیشنهاد تیم امید را پذیرفتید در حالی که خیلیها پیشنهاد تیم امید را نپذیرفتند. یک زمانی هم شما گزینه بودید و حواشی هم به وجود آمد اما پیشنهاد را نپذیرفتید.
بعد از رفتنم از سپاهان فکر کنم در سال 2014 بود کسانی که آن زمان مسئولیت تیم امید را برعهده داشتند به این نتیجه رسیدند که شاید من را به کار بگیرند. حتی با من تماس داشتند و آقای کاشانی که آن زمان مدیر تیم امید بودند. در آن مذاکره ایشان هم نظرات من را دریافت کردند آماده سازی و اقداماتی که باید به عمل بیاید را گفتم. بعد از آن جلسه آقای ایشان گفتند باید با گزینههای دیگر مذاکره کنند و بعد از 15 روز بعد فکر کنم به جمع بندی نرسیدند. حالا چه اتفاقی افتاد یا چه کسانی بودند که این تصمیم را گرفتند من نمیدانم. همیشه یک عده موافق و یک مخالف هستند. به هر حال همیشه یک هیئت مدیرهای وجود دارد یک اکثریتی باید تصمیم بگیرند و آن زمان رای غالب شود. به نظر میآید که در چنین جلسهای توافق نظری واحد وجود داشته و به صورت عادی شخص دیگری انتخاب شد. در فوتبال خیلی موارد هستند که واقع بینانه و غیرواقع بینانه انتخاب هایی صورت میگیرد. امیدوارم تیم ملی امید فعلی با همه دست اندکارانی که شرایطی را مهیا کردند برای ایجاد تیم ملی جدید برنامه جدید را به اجرا بیاوریم. نه تنها در بحث ورزش بلکه در تمامی موارد برای کسب نتیجه موفق بهترین باشیم.
یک سرمربی با جامهایی که میگیرد سنجیده میشود شما چطور تصمیم گرفتید که با یک عده جوان که آخرین قهرمانی در این رده را ندیدهاند همکاری کنید و پیش بینی میکنید که چه نتیجه ای داشته باشد؟
ببینید من فکر میکنم واضح است که من دو تیم ملی را هدایت کردم. مقدماتی جام جهانی 2006 و راهیابی به جام جهانی آلمان و بعد از آن تیم ملی مونته نگرو که ما موفق شدیم به جام ملتهای اروپا برویم البته من تیم را به آن مرحله رساندم و موفق نشدیم جلوتر برویم. در کنار نفراتی که برای حضورم در اینجا موافقت کردند شرایط هم گذاشتم که ببینیم اوضاع به چه صورت است. اینکه به من گفتند سالهاست در رده امید با وجود تمام تلاشها موفق نشدند به قهرمانی برسند انگیزهای به من داد که این برنامه را بپذیرم. المپیک بزرگترین رقابت دنیا است، هر کسی دوست دارد آنجا باشد. ورزشکاران و سرمربیان و اتفاقاتی که قرار است در این مسیر اتفاق بیفتد دلایلی هستند که من تصمیم گرفتم این چالش را بپذیرم که در این کار با جوانهایی که یک آینده را نوید میدهند تواناییام را نشان بدهم که البته تمام آن برای پیشرفت فوتبال ایران است.
ژاپن، کره، چین و استرالیا سرمایه گذاری خوبی داشتند و شما فکر نمیکنید با مقایسه شرایط تیم ما و آنها یک ناامیدی به وجود بیاید؟ همیشه تنها دغدغه ما این بوده که بازیکن آماده در باشگاهها داشتیم و به جوانانی اضافه میشدند و به مسابقه میرفتند. شرایط ما در مقایسه با حریفان چطور است؟ در ادوار گذشته با غلبه نکردن بر احساسات حذف شدیم.
در برنامه ای که در نظر گرفتیم آقای استیلی به عنوان مدیر فنی و از فدراسیون فوتبال آقای تاج و ساکت، وزارت ورزش و جوانان و کمیته ملی المپیک نقش خیلی مهمی دارند. از طرفی بخشی از کار من و همکارانم حتی تیم پزشکی ما در این برنامه این بوده که بازیکنان را آماده کنیم چه از لحاظ روانی و اینکه به آنها اعتماد به نفس بدهیم. برنامه داشتیم با تیم زیر 21 ساله در بازیهای آسیایی جاکارتا بازی کنیم. از طریق این رقابتها میدان را برای به دست آوردن اعتماد به نفس نشان دادیم و بازیهایی با کیفیت سنگینی را برگزار کردیم. بازیهای تدارکاتی خوبی هم انجام دادیم تا برای این مسابقه بازیکنان ما به خوبی پخته شوند. با همکاری کامل باشگاهها مواجه نشدیم چون رقابتهای لیگ به نحوی تشکیل شد که بدون در نظر گرفتن کل برنامههای تیم امید بازی کردند. فقط فیفا دی ها در نظر گرفته شد و ما همچنین یکسری مشکلات خاص داریم. باشگاهها هم در طرفی حق دارند چون میتوانند بازیکنانشان را نگه دارند. بعضی از باشگاهها مثل پیکان، استقلال و سایپا به بازیکنانش زمان میدهند؛ حتی پرسپولیس زمانیکه اسدی و ظاهرخانی حضور داشتند اینجا بودند.
شاید مشکل شما هم شبیه کارلوس کی روش باشد باشگاهها میگویند شاید چنین نظری دارند که تیم امید در مسیر نتیجه گیری نیست و به همین دلیل برای بازیکن دادن به تیم امید ریسک نمیکنند. کی روش این جمله را گفته بود که باشگاهها چون در رده بین المللی نتیجه گیری ندارند پس باید بدون دغدغه بازیکنانش را در اختیار تیم ملی بگذارند.
سوتفاهم عجیب در برنامه ریزی لیگ برتر صورت گرفته است نه در قصد و نیت باشگاهها. یعنی اینکه نفرات مسئول در سازمان لیگ تقصیر کار هستند و من هم مجبور هستم که بازیکنان اجازه بدهم اردو را ترک کنند چون تنها در فیفا دی باید در اختیار ما باشند. آقای کی روش نباید چنین ارزیابی را میکردند که باشگاههای ما موفق نشدند در رده بین المللی به نتیجهای برسند. سپاهان به فینال آسیا رفت و قهرمان هم شد. ذوب آهن هم به ردههای بالا رسید مگر پرسپولیس همین سال گذشته به فینال آسیا نرفت؟ استقلال هم در سالهای گذشته دوباره قهرمان شده است. نباید اینطور ارزیابی کرد و چنین اندیشهای داشت.
الان باشگاههای ایرانی خیلی قوی شدهاند. زمانیکه من خودم در سپاهان بودم یادم است با الهلا عربستان بازی داشتیم امید ابراهیمی، رحمان احمدی، احسان حاج صفی و مهدی شریفی به اردوی تیم ملی رفتند. کی روش در آن زمان از تصمیم فدراسیون استفاده کرد که بازیکنان موظف بودند در اردوی تیم ملی حاضر شوند. حتی سعی کردم با شیوه تفاهم آمیز با آقای کی روش صحبت کنم که ایشان علیرغم مصوبات فدراسیون واکنشی نشان نداد و ما هم بازی را واگذار کردیم و به نیمه نهایی لیگ قهرمانان آسیا نرسیدیم. این تصمیم نادرست مستقیما به باشگاه آسیب وارد کرد.
در چند وقت اخیر حتی زمانی که سپاهان بودم و بعد به اینجا آمدم کی روش 8 بازیکن را از پرسپولیس میگرفت اما تنها به دو تای آنها بازی میداد. طبیعتا برانکو یا هر سرمربی دیگری برای تیم کامل را برای آماده سازی مسابقات در اختیار ندارد و بعد از اردوهای تیم ملی بخواهد در لیگ برتر یا لیگ قهرمانان بازی کند و 8 ملی پوش را در اختیار نداشته باشد نمیتواند برنامه اش را به خوبی اجرا کند. این باید به صورت توافقی بین کی روش و سرمربیان باشگاهی صورت میگرفت. مشکلاتی هم به وجود آمد.
با تمام احترامی که برای ایشان قائلم و موفق شد دوبار به جام جهانی راه پیدا کند و کیفیتی که تیم ملی داشت چرا ایشان به دور دوم راه پیدا نکرد؟ حالا مربیان میتوانند این انتقادات را نسبت به شخص ایشان مطرح کنند. ولی شما دیدید حتی باشگاههایی که با تصمیمات ایشان صدمه دیدند بسیار خوب برخورد کردند. یعنی نباید تنها منافع شخصی کی روش را در نظر گرفت باید منافع کشور ایران را به طور مجموع ببینیم. باشگاههایی مثل ذوب آهن، سپاهان، استقلال و پرسپولیس در آسیا نماینده ایران هستند. حیف شد که پرسپولیس قهرمان آسیا نشد.
با این نظرات، شما صعود تیم ملی ایران به جام جهانی را نتیجه مهمی ارزیابی نمیکنید؟
عرض کردم دو مرتبه راهیابی خودش به تنهایی موفقیت است ولی تصمیم گیریها به صورتی نبود که در حتی یکی از این دورهها تیم ملی به دور دوم برسد. نمایش تیم ملی و بازی در جام جهانی روسیه خیلی نسبت به جام جهانی برزیل بهتر بود. دوباره میگویم که راهیابی موفقیت است من راهیابی کرواسی را هم یک موفقیت میبینم شما دیدید که به فینال رسیدند و بازیهای سنگینی داشت. به نظرم ایران پس از جام ملتهای آسیا که با شکست مقابل عراق به فینال نرسیده بود میتوانست در روسیه بهتر باشد و از اتحادی که داشت برای رسیدن به دور دوم استفاده کند. فکر میکنم مقابل پرتغال بود که مهدی طارمی یک شانس خوبی داشت که مهم ترین نتیجه را ثبت کند و گلزنی کند اما نشد. به طور کلی نمایش مقابل اسپانیا، مراکش و پرتغال عالی بود.
بعد از همین دوره از جام جهانی یکسری اتفاقات بین کی روش و برانکو اتفاق افتاد اما شما به این مسئله ورود نکردید در حالیکه بازیکنان شما برای استفاده از ساختمان پک با مشکل مواجه بودند. حتی به نظر میرسید آقای کی روش از حضور شما در تیم ملی امید ناراضی است.
ایشان خودش را جلوتر و بالاتر از رئیس فدراسیون فوتبال و مسئولان این نهاد میدیدید. اینطور به نظر میرسید که از ایشان بابت برخی تصمیمات سوال میشد. بعد از اظهاراتی که با آقای تاج و ساکت و کمیته ملی المپیک و وزارت ورزش و جوانان داشتند نظر آنها روی انتخاب من بود. سرمربیگری من هیچ خطری برای ایشان ایجاد نکرد. حتی من بارها اعلام کردم آمادگی هرگونه همکاری با ایشان را دارم اما از جانب ایشان واکنشی نشان داده نشد. دوست داشتم که همکاری کنیم و یکسری بینش مشترک داشته باشیم تا برنامهای را برای جوان سازی تیم ملی بزرگسال انجام بدهیم ولی ایشان از طرفی دیگر به دنبال این ماجرا نبودند. ما برای بازیهای آسیایی به پک نیاز نداشتیم چون بازیکنان در اردوهای باشگاهی تقریبا آماده بودند اما از طریق کی روش و یکسری اظهارات رسانهای موضوعی مطرح میشد که انگار پک برای او خصوصی سازی شده است. تمام ردههای ایران حق استفاده از پک را دارند. همه ما تیمهایی هستیم که تحت رهبری فدراسیون فوتبال قرار داریم و پک دقیقا برنامهای است که برای تمام ردهها باید در نظر گرفته شود نه تنها یک رده ملی. من آن زمان به پک نیاز نداشتم اما در حال حاضر چرا نیاز دارم چون تیم امید هم حق استفاده دارد. ما و همچنین خیلی از ردههای دیگر برای استفاده از ان اصرار نکردیم.
آن زمان شما میگفتید که بسته است و استفاده نمیکردید، این تحکم شما را اذیت نمیکرد؟
چرا عرض کردم نه تنها برای ما بلکه برای تمام سرمربیان و ردهها ایجاد مزاحمت کردم. من عکس العمل نشان دادم که این به نفع منافع ملی است که تمام ردههای ملی استفاده کنند.
تیم ملی قطر که قهرمان آسیا شده است خیلیها به لزوم برنامه ریزی در ردههای پایه تاکید دارند و حالا از آقای کرانچار این انتظار وجود دارد که استعدادهایی را معرفی کنند که بتوانند حتی در اروپا بدرخشند. به نظر شما در حال حاضر این پتانسیل وجود دارد؟
به همین دلیل است که باید در عرصه باشگاهی از بازیکنان جوان استفاده کنیم. استعدادهایی داریم که کیفیت دارند و ما به دنبال این هستم که بازیکنانی که در حال حاضر برای ما در مرحله مقدماتی المپیک بازی میکنند آماده بازی در لیگ ایران و باشگاههای خودشان باشند. تمام اینها به تصمیمات سرمربی باشگاهها هم بستگی دارد. این بینش را دارم. ما از خردادماه 100 بازیکن را به اردو آوردیم طی ادوار مختلف شرایط را بررسی کردیم و در آخر به 30 نفر رسیدیم که کیفیت بالایی دارند. اگر خوب تغذیه شوند و فرصت بازی در باشگاهها را داشته باشند میتوانند در مسابقات پیش رو تاثیرگذار باشند و سپس در تیم بزرگسالان هم بهترین باشند. من چنین چشم اندازی را میبینم. ما باید بیشتر به جوانان اعتماد کنیم.
شما از 9 سال پیش تا به الان که در ایران هستید به نظرتان این رویه تغییر پیدا کرده که بازیکنان جوان بیشتر مورد استفاده قرار بگیرد؟ برای مثال برانکو ایوانکوویچ کمتر سعی میکند به بازیکنان جوان میدان بدهد؛ فوتبال جهان روی این مسیر طی میشود که باید بازیکنان زیر 23 سال جذب شده و به سرمایه یک باشگاه تبدیل شوند اما در ایران شاهد چنین موضوعی نیستیم.
وقتی در سپاهان بودم این اهمیت داشت که بازیکنان جوان را زیر نظر داشته باشم. بکار گرفتن آنها میتوانست کمک کند به کسب نتیجه و همچنین کسب تجربه برای خود بازیکنان. من آگاه هستم که سرمربیان کسب نتیجه آنها را تحت فشار میگذارد و اذیتشان میکند. این سرمربی را وادار میکند که به بازیکنان باتجربهتر اعتماد کند. چون در این صورت خیلی خوب نتیجه میگیرد. ولی اگر بازیکن جوان را 20 یا 19 ساله در اختیار داشته باشید و در همان سطح یک بازیکن 30 ساله است اولویت این است که فرصت را به بازیکن جوانتر بدهیم چون منطقی تر است.
بازیکنان جوان در آن مسیر رشدشان نیاز به برنامه تمرینی سرمربی ندارند نیاز به یک سرمربی آموزگار دارند تا به ساختن مشغول شود. در اروپا اوضاع خیلی فرق دارد. شما بازیکنان جوان بیشتری میبینید. آژاکس در هلند را دیدید که چه پیشرفتی داشته است. چند سال خبری از آنها نبود اما در حال حاضر بین حرفهای ها هستند. طبیعی است اساس احساسی دچار یک افت روانی میشود. بازیکن با استعداد باید ثبات شخصیتی حرفهای در خارج و داخل زمین داشته باشد. او باید آگاه باشد و در یک باشگاه به خوبی پرورش پیدا کند. بازیکنانی بودهاند که خیلی خوب شروع میکنند اما به حاشیه میروند و افت میکنند. از طرف دیگر بازیکنان جوانی که به اروپا رفتند چون نیاز به نوع تطابق دیگری دارند علی دایی علی کریمی مهدوی کیا کریم باقری که جوان بودند و از باشگاهشان رفتند سپس موفق شدند. کیفیت داشتند و در مسیر خوبی قدم برداشتند تا بزرگ شوند. تیم ملی هم با حضور آنها قدرتمند شد.
برزیلی که در جام جهانی حذف شد ولی تمام بازیکنانش از نیمار کوتینیو و چند بازیکن دیگر که قوی بودند الان قوی تر شدند. الان کرواسی که به آن اشاره کردم بازیکنان در 19-18 سالگی در مسیر پیشرفت قدم برمیدارند. به محیطهایی میروند که مدیران و فضای آن باشگاهها طوری باشند که به پیشرفتشان کمک کنند. کیفیت خود را به حداکثر میرسانند تا به باشگاه و لیگ و تیم ملی کشورشان خدمت کنند. مانژوکیچ، پیاتزا، ربیچ، راکیتیچ، ویدا، کواچیچ و مودریچ همه اینها بازیکنان جوان بودند که باشگاهشان را ترک کردند. اینجا باشگاههای مورد نظر میدانستند کجا باید سرمایه گذاری کنند. به این خاطر است که کرواسی نایب قهرمان میشود چون همه باتجربه بودند. ما باید فرصت را به جوانان بدهیم اما باید بلد باشیم که چطور رفتار کنیم چون آنها مثل خمیر هستند.
در این زمینه باید سرمایه گذاری کرد و به آنها شانس داد اما باید تضمین کرد که روحیه، انگیزش و یک رابطه مناسب به بازیکنی تبدیل شوند که هر سرمربی آن را آرزو دارد. مثلا یک بازیکن بی نظم هرگز رفتار شما رو دنبال نمیکند. از روی تجربه میگویم از 15 سالگی برای فوتبال آماده شدم تا در 17 سالگی آماده مسابقه بودم. این امکان را هم به من دادند و بعد از آن 10 سال فیکس بازی میکردم. بعد از مدتی دیدم که ذهنم به حاشیه رفته است و کسانی که متوجه شدند من را کنترل میکردند چون حرفهای بودند. طبیعی است با چنین روندی همه موفق خواهند شد و در مسیر درست قدم برمیدارند. من اینجا تلاش میکنم جوانان ایران خوب رشد کنند به آنها میگویم که باشگاهها در وهله اول مهم هستند ما فقط چند روز پیش هم هستیم اما در باشگاه هر روز هستید و پیگیر شما هستند. باید بدانید که در چارچوب قوانین باشگاه باشید و افکاری را داشته باشید که سرمربی میخواهد. فلسفه آن خیلی ساده است هر کسی هر اندازه که میتواند باید به تیم کمک کند و اینطور نباشد که یک بازیکن برای 30 مسابقه متوالی در ترکیب باشد.
چه میشود که اکثر بازیکنان ایرانی به حداکثر علم که در حال حاضر در دنیای فوتبال مطرح است دست پیدا نمیکند؟
عرض کردم بازیکن بیشتر از هر چیزی دیگری به آموزش و روانشناس و سرمربی نیاز دارد تا او انگیزه بدهند و حداکثر توانش را نشان بدهد. ما باید به آنها شانس بدهیم. جدیدترین مثال را برای شما بگویم: مسی. مکتب بارسلونا از 12 سالگی او را زیر نظر میگیرد و پرورش میدهد. همه چیز درباره او مشخص است و نیاز به توضیح نیست. مسی با 17 سال سن در تیم بزرگسالان برای اولین بار به میدان رفت. خیلی مثالهای دیگری داریم. یک مثال دیگر کاسیاس و رائول از رئال مادرید. کاسیاس تنها 17 ساله بود که در لیگ قهرمانان اروپا برای اولین بار در تیم بزرگسالان رئال مادرید دروازهبانی کرد. وقتی یک بازیکن استعداد دارد چرا نباید به او فضا بدهیم؟ فضا را مهیا کنیم اما به تدریج و حساب شده. نباید او را تحریک کنیم. بازیکنانی که در سپاهان با آنها بود مثل احسان حاج صفی، میلاد سرلک و غیره که الان بازیکنان خوبی هستند.
رقابتهای لیگ قهرمانان آسیا را چطور میبینید ذوب آهن خوب پیش رفته اما استقلال و پرسپولیس به نوعی از صعود به دور بعدی جا ماندهاند.
استقلال، پرسپولیس و ذوب آهن الان قوی هستند. اصلا شک نکنید همه باشگاهها در لیگ قهرمانان آسیا در اوج هستند. کیفیت خوبی دارند و منطقی است که یکسری برنامهها را برای موفقیت زیر نظر داشته باشند. مسابقه اول برای همه آنها سخت بود. ذوب آهن پیش از شروع شدن مرحله گروهی دو تیم را حذف کرد و با روحیه بهتری وارد مسابقات شد. برای پرسپولیس نمیخواهم بگویم که یکسری از بازیکنان را از دست داد ولی مصدومان زیادی هم در نیم فصل اول داشت. مقابل پاختاکور که بازی آنها را دیدم فکر میکنم با ترمیم مصدومان و بازگشت آنها شرایط بهتری فراهم میشود که نتیجه گیری کنند. وقفه عید نوروز فرصت خوبی برای استراحت است. همه تیمهای بعد از جام ملتهای آسیا هر 4 روز یکبار باید مسابقه میدادند. خستگی که برطرف شود میتوانند خیلی خوب پیش بروند. درتیمهای قطری بازیکنان خارجی و اروپایی زیادی دیده میشود. آنها در بازیهای لیگ قهرمانان با این سبک بازیکنان ورود میکنند و باید ببینیم بعد از نوروز ما چگونه بازی میکنیم. امیدوارم که بهتر شود.
بعد از خداحافظی کی روش شایعات قوی مطرح شد که برانکو ایوانکوویچ به تیم ملی میرود نظر شما در این باره چیست؟ همچنین صحبت حضور مامیچ و دالیچ هم وجود داشت؟ اصلا به این فکر کردید که با تیم المپیک قهرمان شوید و بعد سرمربی تیم ملی بزرگسالان شوید؟
اسامی که شما نام بردبد همگی سرشناس هستند و شاغل هستند که نتایجی هم کسب کردهاند. شاید چنین افکاری هم وجود داشته باشد. برانکو در بوسان سرمربی ملی بود، دستیار بلاژویچ بود و حالا با پرسپولیس یک تعداد نتایج پیاپی خوبی کسب کرده است. به نیمه نهایی وفینال آسیا رسید یک نایب قهرمانی و دو قهرمانی متوالی به دست آورده است. او با فوتبال ایران آشنایی دارد و همه بازیکنان را خوب میشناسد. اگر بخواهند برانکو را انتخاب کنند به نظرم حق دارند. دالیچ و مامیچ هم سرشناس هستند. دالیچ به فینال باشگاههای آسیا رفته و مامیچ هم در العین امارات حضور دارد. دالیچ به فدراسیون کرواسی مربوط است، مامیچ به تازگی قراردادی امضا کرده و پرسپولیس هم با برانکو یک قرارداد یک ساله دارد. در فوتبال هر چیزی اتفاق میافتد و در مذاکرات هم میتواند همه چیز تغییر کند. همه چیز به فدراسیون فوتبال و باشگاهها بستگی دارد.
شما به صندلی کی روش فکر نمیکنید؟
تمام تمرکزم روی تیم ملی امید است و هدفم این است که حداکثر نتیجه مثبت را قدم به قدم به عنوان میزبان در بازیهای مقدماتی المپیک نتیجه خوبی کسب کنیم و با تمرکز خوب به سمت المپیک برویم. در این مدت که بخواهند سرمربی جدید را معرفی کنند تصمیم به عهده فدراسیون است.
حرف پایانی.
به مردم ایران عید و فرا رسیدن سال جدید را تبریک میگویم.