رویا صدر
پربسامدترین مونولوگ: وای! چقد گرون!
پربسامدترین حرکت: نگاه به پشت جلد - قراردادن کتاب سر جای خودش - مراجعه به غرفهی بعدی
پربسامدترین دیالوگ پراگماتیستمآبانه: بریم یه چیزی بخوریم.
پربسامدترین دیالوگ خوشبینانه: بفرمایین چه کتابی میخواین بدم خدمتتون.
پربسامدترین دیالوگ بدبینانه: حالا واقعاً این نسخهی اصلیه؟ جاییش عوض نشده؟
پربسامدترین دیالوگ واقعبینانه: بازم خوبه که به همین کتاب ناقصم اجازهی چاپ و پخش توی نمایشگاه دادن...
پربسامدترین نگرانی در سالنهای نمایشگاه: ای وای! خفه شدم.
پربسامدترین سؤال منتهی به خرید: اون سوسیسبندریا چنده؟
پربسامدترین سؤال مربوط به محل غرفهها: ببخشین این آش رشته رو از کدوم غرفه خریدین؟
پربسامدترین کاربرد جناس از زبان ناشر به نویسنده: کاغذ ماغذ نیست وگرنه غرض مرض برای چاپ نکردن کتابتون نداریم.
پربسامدترین خواهش: توروخدا هل ندین...
پربسامدترین متقاضیان: خیل شاعران و نویسندگان و محققان و مترجمانی که دربهدر سراغ ناشر برای چاپ آثار گرانقدرشان میگردند و درصدد جامه عمل پوشاندن به شعار: "هر ایرانی لااقل شده یک کتاب تألیفی یا ترجمه یا حالا هر چی" میباشند.
پربسامدترین دیالوگ در محوطهی نمایشگاه: اونجا خالی شد... بدو تا یکی ننشسته...
پربسامدترین موضوعات مورد علاقهی مراجعان: روش جابهجاکردن و قورت دادن پنیر و قورباغه و معشوق.