این نویسنده در یادداشتی با عنوان «نمایش کمیت یا کیفیت؟» که در اختیار ایسنا گذاشته نوشته است: آمارها بهظاهر همه جا گویا هستند و تکلیف همه چیز را گویا روشن میکنند: تعداد باسوادها، تعداد فارغالتحصیلان دانشگاه، تعداد سدها، و حالا تعداد بازدیدکنندگان از نمایشگاه کتاب. این آمارها همان چیزهایی است که سالهاست میشنویم و میخوانیم. اما تعداد بسیار زیاد دانشگاهرفتهها چه مقدار از مشکلات کشور را حل کرده؟ تعداد بالای باسوادان چهقدر به کتابخوانی منتهی شده؟ تعداد بالای سدهایی که بهشان افتخار میشود، چرا نتوانستند چنان که باید از گستردگی و شدت سیلابها جلوگیری کنند؟ و حالا تعداد بالای بازدیدکنندگان از نمایشگاه کتاب و حتا خریدهاشان، قرار است نشاندهندهی پیشرفت فرهنگی باشد؟ یا کتابخوانی؟ یا نقش فرهنگ و کتاب در زندگی مردم؟ هیچکدام. میدانیم همهمان. احتیاج به روشنکردن همهی زوایا و آوردن دلیل و برهان نیست.
در تمام این سالها و تمام دولتهایی که آمدهاند و رفتهاند، یک چیز تغییر نکرده: علاقهی زیاد به نمایشِ کمیتها. گویی کمیت همه چیز است. نه انگار کمیتی که تبدیل به کیفیت نشود اصلاً کمیت نیست، عدد و رقم و آمار ظاهری است. پس از آمار ظاهری حرف میزنند، چون هیچ مسئولی حاضر نیست از این نمایش اغراقشدهی آمار ظاهری بگذرد، هر چهقدر هم که دلسوز بودهاند یا نگران وضعیت فرهنگی. زمانی گفتند فلان تعداد کتابخانه در کشور ساخته شده، بیاینکه جزئیات آن را نشان بدهند تا معلوم شود یک قفسه در فلان اداره و یک قفسه در قطار و مانند اینها کتابخانه نیستند. گفتند فلان تعداد به پزشکان کشور اضافه شده، اما هنوز اغلب از شهرستانها باید برای درمان به تهران بیایند، یا به شهرهای بزرگ دیگر. تعداد نویسندهها بسیار زیاد شده ـ و چه خوب هم ـ اما تعداد ناشران بسیار بیشتر است. آیا این هم خوب است؟ شاید. کسی هم نمیخواهد به روی خودش بیاورد که پس چرا تعداد کتابفروشیها زیاد نمیشود.
قضیه انگار روشن است: اگر احتیاج به نمایش داریم، کمیت بهترین چیز است، آن هم کمیتی که به چشم بیاید، یعنی در تلویزیون و مانند آن قابل نمایش باشد. انگار چشمها فقط مهماند چون هر چه ببینند (بهخصوص جمعیتها را) به خاطر میسپرند و یادشان نمیرود. باقی را بهندرت. کیفیتها که معمولاً دیدنی نیستند و فهمیدنیاند، پس قابل مناقشه و تردید و در معرض انکارند. کیفیت سدها را میشود به همین آسانی کمیتها تعیین کرد و اندازه گرفت؟ گمان نکنم. کیفیت دانشآموختگان دانشگاهی را چهطور؟ نه به آسانی، طبعاً. نتیجهی کیفی تعداد بالای بازدیدکنندگان از نمایشگاه کتاب را چهطور؟ نه. اگر خوب و بدش به روشنی معلوم بود که این همه و هر سال درستی برگزاری آن در مصاحبهها و جلسات به بحث گذاشته نمیشد. اما فعلاً بحثها هر چه میخواهد باشد، کثرت بازدیدکنندگان را میشود نمایش داد و آن را به جای یک فعالیت فرهنگی بزرگ جا زد و حتا حیرت شرکتکنندگان خارجی را هم شاهد آورد. کمیتِ نمایشی تا زمانی نامعلوم تعیینکنندهی رفتارهای تصمیمگیرندگان است و هر دلیلی هم که برای نادرست یا دستکم ناقصبودن چنین نمایشهایی بیاوریم، از طرفشان رد میشود و یا با دهها آمار مربوط به فروش کتابها یا رضایت ناشران و مانند اینها پاسخ داده میشود. همهی این آمارها و اعلام رضایتها البته بهانه است، چون نقصهای چنین نمایشگاهی دیگر آشکار شده است، اما کسی کاری نمیتواند بکند، چون همان نمایش تودهوار بازدیدکنندگان همه را راضی و بهظاهر مجاب میکند.
روزی خواهد رسید که تصمیمگیرندگان به کیفیت توجه خواهند کرد و فقط به کمیتِ نمایشی و آماری بسنده نخواهند کرد، روزی که هم جسارت تغییرات اساسی داشته باشند و هم چشماندازی دورتر را پیش رو، نه همین امسال و فقط همین روزها را. آن وقت است که نتیجهی نمایشگاه کتاب فقط بالارفتن تعداد بازدیدکنندهها نیست، آمار کتابخوانی در کل کشور و در طول سال است و تازه آن هم فقط نیست، که تغییر احوال مردم و روشهای زندگیشان است؛ نتایجی کیفی، و نه فقط کمّی، از کتابخریدن و خواندن.
اردیبهشت 98»