رهبر چین فقط بهدنبال انقلاب در PLA نیست. «شی» درحال اتخاذ مجموعهای از اقدامات است که درحال متحول ساختن چین و نظم جهانی است. او «دستور» دنگ شیائو پینگ، معمار اصلاحات چین، مبنی بر اینکه «چین باید توانمندی خود را پنهان کرده و زمان بخرد» را کنار گذاشته است. این بازی همواره درحال انتظار رو به پایان است. سخنرانیهای «شی» ارجاعات مکرری به «رویای چینی» دارد که او واضع آن بوده است؛ اصطلاحی که براساس آن یک ملت باستانی از خاکسترهای تحقیر و تهاجم خارجی خود را بازیافته و جایگاه راستین خود در جهان را بهعنوان قدرتی مسلط در آسیا یافته است. این تلاش شامل نمایش قدرت نرم چین هم میشود: تلاش چندین میلیارد دلاری «شی» برای برنامه «یک کمربند و یک جاده» برای ساخت یک شبکه زیرساختی و تجارت جهانی با محوریت چین و برنامه «ساخت چین 2025» (MADE IN CHINA 2025) برای تبدیل این کشور به یک غول در زمینه تکنولوژی «هایتک» از آن جملهاند.
به نوشته «لاگ- لیم»، جسورانهترین تلاش او بسط و گسترش قدرت سخت چین است از طریق بازسازی PLA بهعنوان بزرگترین نیروی رزمی در جهان. در مرکز این نگاه «تجدیدگرایانه ملی» یک ارتش وفادار عاری از فساد هست که براساس خواست «شی» باید آماده نبرد و البته پیروزی باشد. تلاش او برای ترویج و تبلیغ قدرتش در خارج با مانور قدرت او در داخل همراه میشود. براساس گزارش رسانههای دولتی چین، «شی» بیش از 100 ژنرال عالیرتبه را بهدلیل اتهامات «فساد» یا «عدم وفاداری» تسویه کرده است. نمایش جدید اقتدار او زمانی بود که تلویزیون دولتی یک مجموعه مستند تحسین آمیز در مورد PLA پخش کرد و آن را «ارتش قدرتمند» نامید. در یک صحنه که در یکی از مجموعههای سال 2017 منتشر شد، یک مرد مسن در دادگاه نظامی پشت میزی نشسته که «متهم» نام دارد. او در لباس نیروی دریایی بسیار رنگ پریده و ضعیف به نظر میرسید. او «گو بوشیانگ» نام داشت که ژنرال و ارشدترین افسر نظامی بود که در تسویههای «شی» متهم شده بود. او با مجموعه برگهها و پوشههایی که در دست داشت به رشوه اعتراف کرده بود.
«گو» میگوید: «کمیسیون نظامی مرکزی کاملا درست با پرونده من برخورد کرد. باید به جرم خود اعتراف کنم و مسوولیت آن را بر عهده بگیرم.» او به حبس ابد محکوم شد. رویترز در مجموعه گزارشهای خود بهدنبال این است که چگونه توسعه سریع و مخاطرهآمیز قدرت سخت چین دوران برتری آمریکا در آسیا را پایان داده است. ظرف فقط دو دهه، چین یک نیروی موشکی متعارف ساخته که رقیبی برای زرادخانه آمریکا تلقی میشود یا در برخی موارد عملکرد بهتری از برخی موشکهای آمریکایی دارد. کارخانه کشتیسازی چین بزرگترین نیروی دریایی در جهان را ساخته است که اکنون بر خیزابهای شرق آسیا حاکم است. پکن اکنون میتواند موشکهای هستهای را از ناوگان عملیاتی زیردریاییهای مسلح به موشک بالستیک پرتاب کند. این اقدام به چین قدرت وارد آوردن ضربه دوم را میدهد. ارتش آزادیبخش خلق درحال تقویت پستها و مواضع خود در گستره وسیعی در دریای چین جنوبی است؛ درحالیکه همزمان آمادگی برای تسخیر- احتمالا اجباری- تایوان را افزایش میدهد. برای اولین بار از زمانی که سوداگران پرتغالی 5 قرن پیش به سواحل چین رسیدند، این کشور به قدرت نظامیای برای تسلط بر دریاهایی خارج از سواحل خود دست یافته است. به گفته افسران ارشد آمریکایی بازنشسته و درحال خدمت، نزاع میان چین و آمریکا در این آبها، بهویژه نزاع بر سر تایوان، مخرب و خونین خواهد بود. با وجود دههها قدرت بلامنازع بودن از پایان جنگ سرد به این سو اما هیچ تضمینی نیست که آمریکا پیروز میدان شود.
گزارش «گری رافهد»، رئیس هیات بازنگری استراتژی دفاعی دولت ترامپ که در ماه نوامبر منتشر شد، میگوید: «آمریکا ممکن است ببازد. ما به راستی در یک بزنگاه مهم در تاریخمان قرار داریم.» رافهد نظریهپردازی نیست که پشت صندلی نشسته باشد؛ او بهعنوان یک دریاسالار بازنشسته و رئیس سابق عملیاتهای دریایی تا سال 2011 عالیترین پست را در نیروی دریایی آمریکا بر عهده داشت. هشدار او بازتاب یک نگرش رو به رشد در تشکیلات دفاعی آمریکاست. او و همکارانش در این گزارش یک هشدار وحشتناک را منتشر کردند. ایالاتمتحده با «بحران امنیت ملی» دست به گریبان است که بهطور خاص از قدرت نظامی روزافزون چین و روسیه برمیخیزد. این هیات چنین نتیجه گرفت که «برتری نظامی آمریکا دیگر تضمین شده نیست و پیامدهای آن برای منافع آمریکا و امنیت آمریکا شدید است.» بدیهی است که «شی» میخواهد عصر برتری آمریکا در آسیا را به پایان برساند. او در یک سخنرانی در سال 2014 در جمع رهبران خارجی در مورد امنیت منطقهای اظهار کرد: «در تحلیل نهایی، این به نفع مردم آسیاست که امور آسیا را در دست بگیرند، مشکلات آسیا را حل و امنیت آسیا را تضمین کنند.»
وزارت دفاع ملی چین، فرماندهی هند و پاسیفیک ایالاتمتحده و پنتاگون به پرسشهای این مقاله یا خلاصههای مفصل یافتههای آن پاسخ ندادند. این گزارش و روایت از «شی» و PLA- که با وجود داشتن «ارتش» در نامش متشکل از تمام شعبه ها و شاخههای نظامی است- مبتنی است بر مصاحبه با 17 افسر نظامی جدید و قدیم از چین، آمریکا، تایوان و استرالیا. بسیاری به شرط پنهان ماندن نامشان سخن گفتهاند. این گزارش از روایت آن دسته از مردم و مقامهای چینی استفاده میکند که پیوندهایی با رهبری ارشد در پکن داشته و «شی» و خانوادهاش را دهههاست میشناسند و از زمان به قدرت رسیدن او و بالا رفتنش از نردبان قدرت با وی آشنا بودهاند. این گزارش همچنین به نشریات دولتی چین که اندیشه سیاسی «شی» را تشریح میکنند، سخنرانیهای او و مستندهای رسمی که رهبری او بر ارتش را نشان میدهند متکی است.
بالا رفتن از سلسله مراتب قدرت
در واشنگتن، اینقدرت نظامی سرآمد و برتر، مقامها بهدنبال پاسخ دادن هستند. پس از دههها تلاش برای مشارکت با چین به این امید که پکن به شریکی مسالمتجو و همکار در امور جهانی تبدیل شود، اما ایالاتمتحده با چین بهعنوان رقیبی استراتژیک برخورد میکند که میکوشد جای این کشور را بهعنوان نیروی برتر و مسلط در آسیا بگیرد. در واکنش به این چالش، واشنگتن درحال افزایش هزینههای دفاعی خود، بازسازی نیروی دریایی و توسعه تسلیحات جدید خود بهویژه موشکهای دوربرد متعارف است. این کشور همچنین درحال بسط پیوندهای نظامی با دیگر قدرتهای منطقهای از جمله ژاپن، کرهجنوبی، تایوان، استرالیا، سنگاپور و هند است. ایالاتمتحده همچنین درحال انجام کارزاری بینالمللی، دیپلماتیک و اطلاعاتی برای خنثی کردن حملات سایبری، جاسوسی سنتی و سرقت مالکیت معنوی از سوی چین هستند. این کارزار شامل تلاش برای مهار یا کاهش دسترسی جهانی شرکتهای مخابراتی چین مانند هوآوی و ZTE میشود. این تقابل در زمانی است که دولت ترامپ جنگ تعرفهای سنگینی را علیه شرکتهای چینی شروع کرده که هدفش کاهش برتری تجاری گسترده چین با آمریکاست. با این حال، این نزاع تجاری ممکن است حلوفصل شود اما خطر بزرگتر احتمالی است که بر مبنای آن تنشهای عمیقتر میتواند به نزاع مسلحانه میان پکن و واشنگتن و متحدانش درحوزههای دریایی مورد مناقشه چین و همسایگانش بینجامد.
ظهور PLA همهاش کار «شی» نیست. مدتها پیش از آنکه او قدرت را بهدست گیرد، ارتش از یک نیروی زمینی وسیع اما ابتدایی که مائو و همدستانش از جمله پدر «شی» را پاکسازی کرد به نیرویی پیروز در برابر ملی گرایان در 1949 متحول شد. دههها افزایش در هزینههای دفاعی منجر به ایجاد زرادخانهای با تسلیحات دارای تکنولوژی بالا شد، همراه با میلیونها سربازی که از حالت بسیج بیرون آورده شدند اما فساد همه جا گیر شده بود. دو نفر از اسلاف «شی»، یعنی جیانگ زمین و هو جین تائو، غیرنظامیانی بودند که بدون شبکهای از حمایت در میان شاخههای PLA به قدرت رسیدند. به گفته تحلیلگران چینی و تایوانی و افسران بازنشسته، آنها وفاداری ارتش را با حمایت، افزایش حقوق و بودجه تقویت کرده و افزایش دادند. بهطور اخص، این تحلیلگران میگویند در دوران رهبری ضعیف «هو» افسران ارشد از جایگاه خود برای حیف و میل کردن پول بهویژه از بودجههای لجستیکی و تجهیزاتی استفاده میکردند. خرید درجه و مقام بسیار شایع شد. به گفته «لی نان»، محقق ارتش چین در دانشگاه ملی سنگاپور، سلسله مراتب نظامی که «شی» به میراث برد در دوران «هو» به قانون تبدیل شد. او میگوید: «به یک معنا، این مسالهای غیرقابل کنترل بود. اکنون قدرت در دستان شی جین پینگ متمرکز شده است. کاری که از دوران هوجین تائو شروع شده بود، در دوران شخص شی نتیجه داد.»
«شی» که به اصطلاح به «شاهزاده» معروف شده، بهعنوان عضوی از اشرافیت حزب کمونیست چین پرورش یافت اگرچه خانوادهاش از هم گسسته شده و در دوران انقلاب فرهنگی مائو تحت پیگرد و آزار قرار گرفته بودند. پدر فقیدش «شی ژونگ شان»، یک رهبر نظامی انقلابی بود که در سالهای اولیه حاکمیت حزب کمونیست به یک مقام دولتی عالی رتبه تبدیل شده بود. او پیش از آنکه در اصلاحات بازاری چین در دهه 80 بهعنوان چهرهای کلیدی رخ نماید طی آشوبهای دوره مائو تسویه شد. تجمیع چشمگیر قدرت از سوی «شی» غیرمنتظره بود. به گفته چندین چینی که با وضعیت سالهای اولیه او آشنا بودند، «شی» در ابتدا جایگاه پایینی داشت و به تدریج از سلسله مراتب حزب کمونیست و بوروکراسی دولتی بالا رفت. اولین کار او در خارج از دانشگاه در سال 1979 خدمت در پستی کم اهمیت بهعنوان دستیار یونیفرم پوشِ ژنرال «گنگ بیائو» وزیر دفاع وقت بود. بیوگرافی رسمی «شی» این دوره خدمت سه ساله را «دوره فعال خدمت» مینامد. به گفته منابعی که پیوندهایی با «شی» دارند، در این نقش، او به اسناد نظامی طبقه بندی شده از جمله فایلهای مربوط به یورش چین در سال 1979 بهویتنام دسترسی داشت. این منابع میگویند او باید صدها شماره تلفن را از بَر میکرد و به او اجازه داده نمیشد که به کتابچههای تلفنی اتکا داشته باشد چراکه ممکن بود این کتابچهها از میان رفته یا دزدیده شوند. او سپس وارد مجموعهای از مشاغل استانی و حزبی شد. در این پستها، عملکرد او نسبتا غیرقابل توجه بود. به گفته کسانی که او را در آن زمان میشناختند، برای مثال، بهعنوان فرماندار استان جنوب شرقی فوجیان، دغدغه او روال بوروکراتیک جلسات مطالعه سیاسی بود که در آن مقامها اسناد حزب کمونیست و سخنرانیهای رهبران ارشد را بررسی و بازنگری میکردند. او چندان شناخته شده نبود. او در انتخابات اعضای جایگزین کمیته 200 نفره مرکزی و قدرتمند حزب طی پانزدهمین کنگره حزب کمونیست در سال 1997 آخر شد. این رکورد ضعیف ظاهرا به نفع او تمام شد. به گفته منابعی که پیوند نزدیکی با رهبری چین داشتند، طی این دوره بهعنوان رهبر برجسته چین، رئیسجمهور جیانگ زمین «شی» را برای پستی مهم دستچین کرد زیرا تصور میشد این مرد جوان فاقد جاهطلبی است. «شی» نامزد خوبی بود، زیرا فاقد پایگاه قدرت بود. با این حال، او بهعنوان رهبر عالی چین اشتیاق خود برای تحمیل تغییرات رادیکال درحزب، دولت و ارتش را نشان داده است. «اندرو یانگ نین ژو»، وزیر دفاع سابق تایوان میگوید: «وقتی با دوستانم در سرزمین اصلی صحبت میکنم آنها میگویند او فردی ریسکپذیر است. نمیدانید حرکت بعدی او چیست.»