سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. هر روز 07:30 با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
تقلّب سیاسی 70 درصدی مهرعلیزاده!
«محسن مهرعلیزاده»، فعال سیاسی اصلاحطلب، به تازگی در بخشی از مصاحبه با خبرگزاری ایلنا گفته است: همه میدانند اگر در زمان فعلی مسائلی از جمله بیکاری و عدم امکان تامین شغل وجود دارد، به دلیل سیاستهای دهه شصت در جهت فرزندآوری بیشتر بوده است.
او در ادامه صحبتهای خود همچنین اظهار میکند:
اینکه این دو موضوع یعنی مشکلات درازمدت و توانایی دولت در حل مسائل فعلی را با هم مخلوط کنیم، صحیح نیست. شاید بیش از 70 درصد این مسائل ناشی از مشکلات درازمدت و فشارهایی است که آمریکا با تحریمها بر کشور ما اعمال کرده و کمتر از 30 درصد آن مواردی است که دولت امروز با همه این مسائل نمیتواند به نحو مطلوب کار کند و خود را با ضربهای که به پیکر اقتصاد کشور میخورد، تنظیم کند. [1]
*مهرعلیزاده در حالی دامان دولت از تقصیر عمده در مشکلات کشور را پاک میکند که کارشناسان ارشد کشور نظر دیگری دارند.
به اذعان عقل و به اعتراف عمده کارشناسان و مقامات ارشد ایران، اثر تحریمها بر اقتصاد ما کمتر از میانگین 30 درصد است و عامل 70 درصد دیگر مشکلات سوءمدیریتها و تقصیرهای دولت است.
مثلاً چندی قبل، مسعود دانشمند، دبیر کل خانه اقتصاد ایران در بخشی از یک مصاحبه با سایت اصلاحطلب اعتمادآنلاین تأکید کرد: تحقیقات میدانی نشان میدهد که آثار تحریم روی اقتصاد کشور 25 تا 30 درصد است و بقیه آن به رفتارهای اقتصادی خودمان بر میگردد .[2]
مقام معظم رهبری نیز چند سال قبل طی بیاناتی فرمودند: «من، هم در این دولت و هم در دولت قبل گفتم مشکلات اقتصادی ممکن است 20 تا 40 درصد مربوط به تحریمها باشد؛ بقیه مربوط است به ما؛ ما باید درست عمل کنیم. برنامه و مدیریت لازم است .»[3]
این اظهارات مهرعلیزاده، یکی دیگر از قطعات بازی چندگانه اصلاحطلبان برای مبرّی سازی دولت آقای روحانی از مشکلات موجود و مقصّرتراشی برای گرانیها ارزیابی میشود.
بازی چندگانهای که که قطعات دیگر آن شامل «کماختیاری روحانی» و «دولت پنهان» است.
جالب آنکه مردم ایران در حالی طی ماههای اخیر مشکل گرانی را احساس میکنند که مدیران اصلاحطلب دولت صراحتاً اعلام کردهاند نظارت بر قیمتها را خلاف اصول علم اقتصاد میدانند...
گفتنیست، یکی از اصلیترین علل بیکارنامگی و ناکارآمدی مدیران اصلاحطلب، اعتقاد به جملاتی است که بر زبان مهرعلیزاده نیز جاری شده است.
علیالظاهر اینست که آنها کار نمیکنند چون معتقدند «30 درصد» ارزش خودکشی ندارد و باید به وسیله لوبیای سحرآمیز مذاکره به دنبال تحقق آن «70 درصد» بود...
***
ابنالوقتی فتنهساز و موسویسوز «تاجزاده»
«مصطفی تاجزاده»، فعال اصلاحطلب و از عاملان وضع موجود، به تازگی در بخشی از یک مصاحبه که سایت اعتمادآنلاین آنرا منتشر کرد، درباره انتخابات مجلس یازدهم در اسفند 98 گفته است: از درون و بیرون با موانعی مواجه شدهایم که برای اولین بار اصلاحطلبان هنوز نتوانستهاند برای شرکت کردن یا نکردن در انتخابات به تصمیم قاطع برسند.
او میافزاید:
«شاید هم اجماع گذشته را در انتخابات آینده نداشته باشیم. زیرا یک عده معتقدند به هر قیمت باید در انتخابات شرکت کنیم یعنی اگر نامزدهای رده اول ما را رد صلاحیت کردند یک گام کوتاه بیاییم و اگر صلاحیت نامزدهای رده دوم را هم رد کردند، یک قدم دیگر عقب میرویم تا بالاخره به یک لیست برسیم. من معتقدم ما نباید به هر قیمت در انتخابات حاضر شویم یعنی اگر نامزدهای اصلی را رد صلاحیت کردند باید به مردم اعلام کنیم ما با این لیست میخواستیم در انتخابات شرکت کنیم اما چون نامزدهایمان رد صلاحیت شدند در انتخابات شرکت نمیکنیم. در این صورت مسئولیت به عهده شورای نگهبان است. اگر کشور را خوب اداره کردند خدا پشت و پناهشان باد و همینطور ادامه دهند و اگر بد اداره کردند، خواهیم گفت ما این وضع را پیشبینی کرده بودیم.»
تاجزاده همچنین ادامه میدهد: به هر رو شرایط تغییر کرده است و دیگر نمیتوانیم بگوییم مردم چون نمیخواهیم امثال رسایی در مجلس باشند، بیایید به این لیست رای بدهید. امروز مردم میپرسند این نمایندگان قرار است برای ما چه کاری کنند و اساساً چقدر اختیار دارند تا تغییراتی ایجاد کنند؟! اگر آنها از اختیاراتی برخوردار نیستند چرا باید رای داد؟! [4]
*آقای تاجزاده در تکرار تئوری حضور مشروط حجاریان، طوری صحبت میکند که انگار این برای نخستین بار است که اصلاحطلبان مشغول تحریم انتخابات و شرطگذاری برای آن هستند!
و انگار نه انگار که این جریان خاص سیاسی بود که در جریان انتخابات مجلس هفتم و انتخابات مجلس نهم نیز صراحتاً مرتکب رفتار دشمنانه شرط گذاری و تحریم انتخابات شد.
مسئله مهمتر اما اشاره تاجزاده به گزاره همیشگی «خواهیم گفت ما این وضع را پیشبینی کرده بودیم!» است.
این در حالی است که تاجزاده و رفقای او از سال 84 به این سو، همانند کاراکتر گلام در سریال گالیور، بصورت کاملاً جوانسرانه مدام مشغول بیان گزاره «من میدانستم» هستند… و جالب آنکه در این من میدانستمها نیز با ملغمهای از راست و ناراست؛ جهانی که تصویر میشود که صرفاً جهان منطبق با نیازهای وقت اصلاحطلبان است و دست آخر نیز به فتنه منجر میشود.
نیازهایی که یک روز محتاج است فدایی روحانی باشد، روز دیگر خواهان استعفای او!
یک روز برای لیست امید «تَکرار میکند» و امروز مثل تاجزاده میگوید دیگر به این لیست رأی نمیدهد.
روز دیگر انتخابات را نامشروع میخوانند و روز بعد در انتخابات شرکت میکند.
زمانی از این میگوید که مشکلات با برجام رفع میشود و روز دیگر که مشکلات رفع نمیشود میگوید چون درباره موشکها مذاکره نکردیم دستاورد نداشتیم و...
بدیهیست که منظور تاجزاده از پیشبینی میکردیم! در صبح فردای انتخابات 98 نیز همین تلوّن و ابنالوقتی است نه چیز دیگر.
به سخن دیگر اینکه؛ ایران اسلامی با یا بدون اصلاحطلبان خوب اداره بشود؛ این نیاز وقت و ابنالوقتی هسته سخت اصلاحات است که تعیین میکند چه چیزی با تیتر «پیشبینی» به مردم گفته شود نه واقعیات روز کشور.
اصلاحطلبان ثابت کردهاند که در شرایطی که ایران اسلامی بر اساس تمام آمارها جز سیرترین کشورهای جهان است؛ همنوا با ترامپ، به مردم ایران خواهند گفت که شما گرسنهترین مردم جهان هستید ![5]
کما اینکه شخص تاجزاده زمانی گفته بود: این جامعه لجن است؛ گرسنهایم و میخواهند بروند دریای مدیترانه .[6]
همانطور که آنها در سال 88 نیز از روز، شب ساختند و درباره یک انتخابات پرشور و کاملاً قانونی، از این گفتند که تقلّب شده و چند میلیون رأی تغییر کرده!
برخی محافل تحلیلی معتقدند، نیاز امروز اصلاحطلبان که به تمام پیشبینیهای آنها سمت و سو داده است؛ ایجاد فضای «فتنه اقتصادی» در کشور است.
نیازهایی که سببساز اصلی معضلات امروز جبهه اصلاحات و حصر و انزوای سران این جریان خاص سیاسی است.
***
منتجبنیا: نظارت شورای نگهبان را به رفراندوم بگذارید!
«رسول منتجبنیا»، از فعالان اصلاحطلب، طی یادداشتی در شماره شنبه گذشته روزنامه آرمان امروز، خواهان برگزاری رفراندوم درباره برخی مقولات از جمله نظارت شورای نگهبان شده است.
او در این باره مینویسد:
«موضوع مورد مناقشه دیگر، نظارت شورای نگهبان است. اینکه نظارت این شورا چگونه باید باشد. در ابتدا شورای نگهبان نظارتش را به نظارت استصوابی در تمام مراحل تفسیر کرد و در دوره چهارم مجلس آن را به صورت قانون درآوردند. مسالهای که اختلافات و تشنجهای فراوانی را در پی داشت و در دورههای مختلف انتخابات خسارت های قابلتوجهی را به ملت و نظام وارد میکند.»
منتجبنیا در خاتمه نیز تصریح کرده است:
«بنابراین ما موارد زیادی داریم که محل اختلاف هستند و همانطور که میبینید، تا به امروز ارگانی نبوده که بتواند آن را تجزیه و تحلیل کند و به نتیجه برساند. بهترین راه همان است که اصل 59 قانون اساسی می گوید؛ یعنی ارجاع این موضوعات مورد اختلاف به مردم. چون مردم تصمیم گیرنده هستند و دولت خدمتگزار مردم است. از این منظر اشاره رئیس جمهوری به موضوع همهپرسی اهمیت پیدا میکند. فرصت و امکان همهپرسی که تاکنون چندان مورد استفاده واقع نشده، میتواند در زمینههای مختلفی به کار بیاید و باعث رفع مشکلات شود و ما را از بسیاری از بنبستها خارج کند.» [7]
*اظهارات منتجبنیا در حالی است که هیچ عقلی در هیچ نظام دموکراتیکی در جهان، واضحات عقلانی را به رفراندوم نمیگذارد.
ضمن اینکه اگر تعدادی از رجال سیاسی کهنسال درباره یک مسئله سیاسی شبهه یا انقلت داشته باشند؛ این مسئله دلیلی بر برگزاری رفراندوم نیست.
زیرا راه رفع شبهه، نه رفراندوم! که مطالعه و تفکر و مباحثه است. چیزی که عملاً در اردوگاه اصلاحات وجود ندارد و موجب شیوع پیرمغزی در این اردوگاه شده است.
مسئله نظارت تامّه یا استصوابی مقولهای است که در تمام نظامات دنیا و در چارچوب دادگاههای قانون اساسی، شوراهای نظارت، نظارتهای وزارت کشور و غیره وجود دارد و جالب آنکه در هیچیک از این نظامات هم گویا قوه عاقلهای پیدا نشده که مدعی مناقشهبرانگیز بودن این نظارتها باشد و برای آنها درخواست برگزاری رفراندوم کند!
بدیهیست که مسئله همهپرسی و انتخابات، هرگز به معنی گذاشتن گزینههای غیر عقلانی در سبد انتخاب مردم نیست بلکه عقلانیت و منطق تأیید میکند که باید گزینههایی در سبد انتخاب مردم قرار بگیرند که عقلانیت نیز آنها را تأیید کند.
***
1_ https://www.khabardaan.ir/News/547281.html
2_ mshrgh.ir/951532
3_ http://farsi.khamenei.ir/news-content?id=32016
4_ https://etemadonline.com/content/308885
5_ mshrgh.ir/944980
6_ mshrgh.ir/891831
7_ http://www.armandaily.ir/fa/print/main/259343