هندوانهکاران هم زانوی غم بغل کردهاند و به قول خودشان آتش زدهاند به مالشان و هندوانه راکیلویی 500 تومان به حراج گذاشتهاند که ضرر و زیان گستردهای پشت این فروش است.
ابراهیم موسیزاده 2 هکتار زمین کشاورزی را در منطقه مشکینشهر به امید آنکه امسال قیمت سیر بالا خواهد رفت، سیر کاشته است. اما نتیجه این بوده که هر جعبه 10 کیلویی را 5 هزار تومان میفروشد. یعنی هر کیلوگرم سیر 500 تومان. این رقم آن قدر پایین است که هزینه برداشت کارگر را هم تامین نمیکند.
این پایان ماجرا نیست. او باید پس از طی مسافت 70 کیلومتر محصولات خود را به شهر برساند تا بتواند به این قیمت آنها را بفروشد که با محاسبه هزینه حمل، رقم دریافتی بسیار ناچیز خواهد بود.
* محصولم را برداشت نمیکنم
موسیزاده گفت: سال گذشته در منطقه پارسآباد مغان سیرکاران بسیار سود کردند و من با این امید که امسال نیز قیمت بالا خواهد رفت زمینهایم را سیر کاشتم اما امسال چنین نشد.
وی که لحن بیرمقش حکایت از غصه روزگار دارد میگوید: تمام داراییام همین یک قطعه زمین است که با کلی هزینه و سرمایه این محصول را کاشتهام و فکر نمیکردم که عاقبتم چنین میشود.
موسیزاده ادامه میدهد: بخشی از زمین را برداشت نخواهم کرد و شخم میزنم و خیار میکارم که شاید درآمد اندکی عایدم بشود.
وی در پاسخ به اینکه این منطقه سردسیر است و امکان کشت دوباره را نمیدهد، گفت: به هر حال شانس خود را محک میزنم و هر چند میدانم محصول کمی خواهد داد اما چارهای جز این ندارم.
* فروختن محصولات کنار خیابان برای کاستن از هزینهها
در منطقه مشکینشهر استان اردبیل، هندوانهکاران هم شرایط بسیار سختی دارند. آنها هم به امید آنکه سال گذشته هندوانه گران بوده و درآمد خوبی نصیب کشاورزان این محصول شده است امسال نیز هندوانه کاشتهاند.
یکی از اهالی پارسآباد مغان حدود 500 هکتار از زمینهای پایاب سد مخزنی سبلان در این منطقه را اجاره کرده و هندوانه کاشته است. زمینهایی که چشم قادر به دیدن همه مساحت آنها نیست. تمام این منطقه توسط آب سد مخزنی سبلان که توسط مقام معظم رهبری افتتاح شد آبیاری میشود.
علی راکعی که در کنار این مزرعه سایهبانی درست کرده و هندوانهها را کیلویی 500 تومان میفروشد گفت: همه زحمات ما در این زمینهای بزرگ هدر میرود هزینهها بالا است و هندوانه کیلویی 500 تومان نمیتواند حتی هزینههای ما را تأمین کند. از مراحل کاشت، داشت و برداشت از بذرهای گران گرفته تا کارگر روزانه صد هزار تومان برای این زمینها هزینه شده است و اکنون در زمان برداشت هزینه حمل کامیونها هم بسیار گران است و مجبوریم بخشی از فروش را در کنار جاده انجام دهیم تا بلکه از این هزینهها کاسته شود.
راکعی میگوید حتی حاضر هستیم هندوانه را کیلویی 800 تومان از ما بخرند که در این صورت ضرر نخواهیم کرد اما به دلیل عرضه فراوان در بازار، محصول بیشتر از 500 تومان در هر کیلو به فروش نمیرود.
وی ادامه میدهد: با این تصور که سال گذشته درآمد هندوانهکاران بسیار خوب بود امسال نیز هندوانه کاشتم اما نتیجه غیر از آن چیزی بود که تصور میکردم.
کامیونهای 10 چرخ در وسط مزرعه حرکت لاکپشتی دارد و 3 تا 4 کارگر هندوانههایی را که پیش از این برداشت شدهاند را بار کامیون میکنند تا به شهر بروند، نزدیکترین فاصله که محل عرضه هندوانهها است 60 کیلومتر فاصله دارد و کامیونها برای این مسیر رقمی معادل 200 هزار تومان کرایه میخواهند.
راکعی میگوید: تا الان که کلی هزینه کردهایم و اکنون هم باید کلی هزینه بدهیم تا هندوانهها به شهر برود و تازه آنجا نیز به دلیل عرضه بالا کسی خریدار نیست.
شاید این جای سؤال باشد که چرا باید آن قدر محصول کاشته شود تا خریداری برای آن پیدا نشود و قیمتها آن چنان نازل بشود که کشاورزان ضرر بکنند و در دیگر سو محصولی مانند ذرت و جو دامی کشت نشود که کشور مجبور باشد سالانه میلیاردها دلار برای واردات خوراک دام هزینه کنند. به گونه ای که 70 درصد تولید محصولات پروتئینی وابسته به همین خوراک دام وارداتی است. آیا متولیان بخش کشاورزی نمیتوانند این وضعیت را کنترل کنند؟
واقعیت آن است که «طرح الگوی کشت» 10 سالی است روی کاغذ جا خوش کرده و اجرا نمیشود. این طرح قرار بود کشت محصولات را سروسامان بدهد یعنی مشخص شود که در کشور چه میزان باید هندوانه، سیر، سیبزمینی، پیاز و دیگر محصولات کاشته شود تا تناسبی بین عرضه و تقاضا وجود داشته باشد. یعنی از یک طرف محصولات مورد نیاز کشور تأمین شود و از طرف دیگر کشاورزان هم ضرر نکنند.
«طرح الگوی کشت» همچنان اجرا نمیشود و هر سال قربانی میگیرد. کشاورز با نگاه به گذشته برای آیندهاش تصمیم میگیرد و این تصمیمات همواره اشتباه از آب در میآید. چرا که تمام این تصمیمها بر اساس حدس و گمان است و هیچ پشتوانه علمی ندارد.
در علم اقتصاد نظریهای به نام نظریه تار عنکبوتی مطرح است وکشورهای توسعهنیافته گرفتار این نوع اقتصاد هستند. یعنی زمانی که عرضه یک محصول کاهش مییابد قیمت بالا میرود و سال آینده کشاورزان بر این گمان که امسال نیز قیمتها بالا خواهد بود فراوان کشت میکنند و این بار قیمت کاهش مییابد و این منحنی سال به سال تکرار میشود و همچون کلاف تار عنکبوت به هم تنیده میشود. برای فرار از این منحنی تار عنکبوتی باید مدیریتی جامع از سوی دولت و قاعدهگذاران بخش کشاورزی اجرا شود.
* ابزار مدیریتی میتواند کشاورزان را به رعایت الگوی کشت ترغیب کند
10 سال پیش این طرح با نام «الگوی کشت» ارائه شد اما طی این 10 سال همواره وزارت جهاد کشاورزی اعلام کرد که ما نمیتوانیم کشاورزان را مجبور کنیم تا محصول خاصی را کشت کنند.
ابراهیم مرادزاده کارشناس کشاورزی این استدلال وزارت جهاد کشاورزی را تأیید نمیکند و میگوید: قرار نیست کشاورزان تهدید به کشت محصول خاص بشوند و استفاده از ابزار مدیریتی میتواند آنها را در مسیر طرح الگوی کشت سوق دهد.
وی افزود: وزارت جهاد کشاورزی میتواند در قبال اجرای طرح الگوی کشت خدمات یارانهای و نهادههای یارانهدار و یا تسهیلات بانکی به آنها ارائه دهد و در صورت عدم اجرا از سوی کشاورزان این خدمات را از آنها سلب کند.
این کارشناس اضافه کرد: وزارت جهاد کشاورزی حتی میتواند با این روشهای مدیریتی کشاورزان را به سمت کشت محصولات اساسی و مورد نیاز مانند گندم، برنج، جو، ذرت و دانههای روغنی سوق دهد که سالانه برای تأمین اینها کشور هزینه گزافی را پرداخت میکند.
پرونده ضرر و زیان کشاورزان از اجرایی نشدن طرح الگوی کشت هنوز بسته نشده است. امسال سیرکاران و هندوانهکاران ضرر کردهاند بسیار احتمال دارد سال آینده سیبزمینیکارانو پیازکاران متضرر شوند. چرا که امسال قیمت پیاز تا کیلویی 15 هزار تومان بالا رفت و سیبزمینی هم از کیلویی 8 هزار تومان قصد پایینتر نمیآید.
* 10 سال از ارائه لایحه الگوی کشت به دولت گذشت
وزارت جهاد کشاورزی سازمانی دارد به نام تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی که دو بخش آموزش و ترویج این سازمان اگر به درستی به وظایف خود عمل کنند دقیقاً میتواند ضرر و زیان کشاورزان را در زمینه عدم تناسب کشت جبران کند. بخش ترویج میتواند به کشاورزان عواقب برخی کشتها و نوید کشتهای دیگر را آموزش دهد.
درباره اجرای طرح الگوی کشت قولهای فراوانی وجود داشته و اما هیچ کدام اجرایی نمیشود.
محمدرضا اسکندری وزیر اسبق وزارت جهاد کشاورزی تعلل دولت را در اجرای الگوی کشت مورد انتقاد قرار میدهد و میگوید: لایحه الگوی کشت در مرداد 88 به دولت ارائه شده که باید تصویب میشد اما تا این لحظه تصویب نشده است. الگوی کشت باید به قانون تبدیل شود و باید پرسید که چرا دولت تاکنون تعلل کرده است.
جواد سرافرازی مدیرکل دفتر امور آب وزارت جهاد کشاورزی هم معتقد است برای اجرای این طرح نیاز به همکاری سایر نهادها از جمله قوه قضائیه و وزارت کشور است و وزارت جهاد کشاورزی به تنهایی توان اجرا نداد.
* امنیت غذایی یا ناامنی غذایی؟
به هر روی آنچه مسلم است عدم اجرایی شدن این طرح سالها است قربانی میگیرد و سالها است کشاورزان ضرر میکنند، یک سال از کاشتن و سال دیگر از نکاشتن و این چرخه همچنان ادامه مییابد. واقعیت این است که تنها کشاورزان ضرر نمیکنند بلکه امنیت غذایی کشور به خطر میافتد، امنیت غذایی که امروزه حربه و تهدید کشورهای سلطهگر است.
کشورهای بزرگ امروزه از کالاهای اساسی و ضروری مانند گندم، برنج، خوراک دام و طیور به عنوان ابزار تهدید استفاده میکنند و از کشورهای دیگر باجخواهی میکنند و این جای سؤال است که چرا دولت طرح به این مهمی را همچنان مسکوت گذاشته و به جای اجرای اینگونه طرحهاکه میتواند انقلابی در بخش کشاورزی ایجاد کند، به دنبال کارهای بیثمری مانند تشکیل وزارت بازرگانی است که به اعتقاد بسیاری از کارشناسان نه تنها به امنیت غذایی کشور کمک نمیکند بلکه یک مانع بازدارنده در مقابل امنیت غذایی کشور خواهد بود.