وقتی نیکولاس کیج در فیلمی بازی میکند، باید انتظار دیدن چند ویژگی خاص را در آن فیلم داشت: شخصیتی با دل و جرات، مردی تودار که بیان احساسات برایش مشکل است و موقعیتهای خشونتآمیز اجتنابناپذیر. نیکولاس کیج با این مشخصات شناخته شده است، البته این ترکیب نتیجههای متفاوتی در فیلمهای مختلف داشته است. فیلم A Score to Settle تمام ویژگیهای فیلمهای کیج، به اضافه موضوع انتقام، را داشت، اما متاسفانه روش داستانسرایی کارگردان شاون کو، به حدی این شاخصها را کمرنگ کرده است که حتی طرفداران همیشگی کیج هم از این شخصیت فراموششدنی ناراضی هستند.
همچنین بخوانید:
گفتگویی جالب با سیلوستر استالونه اسطوره فیلم های راکی Rocky
فرانک کارور (کیج) که پس از 19 سال حبس کشیدن بدون دیدن هیچ دوست و خانوادهای، تازه از زندان آزاد شده است، تنها یک چیز در ذهن دارد، گرفتن انتقام از رییس سابقش مکس (با بازی دیو مککینون). او هنوز خشم ناشی از نامردی که در حقش شده است را در دل دارد: به گردن گرفتن قتل خشونتآمیزی که رییسش انجام داده است، در ازای مبلغی پول. این اتفاق باعث شد که کارور پسرش را برای 19 سال نبیند.
فرانک به محض آزاد شدن از زندان، سراغ پسرش جویی (با بازی نوآ له گورس) میرود، جوان 20 سالهای که جدیدا مصرف مواد مخدر ترک کرده است. اما نکته مهمی وجود دارد: فرانک بیمار است، او از بیخوابی شدیدی رنج میرد که تمام انرژی او را گرفته است و باعث شده که درگیر توهمات جدی و خطرناکی شود. ممکن است فرانک قبل از پیدا کردن فرصتی برای گرفتن انتقام از همدستان مکس، کیو (با بازی بنجامین برت)، جیمی (محمد کریم) و تنک (ایان تریسی)، بمیرد.
اما اول باید به کارهای ضروری بپردازد، از خاک درآوردن نیم میلیونی که مکس برای رفتن به زندان به او داده بود، خرید اسلحه از بازار سیاه و اقامت در هتلی مجلل همراه با پسرش. فرانک که از مکس خبری ندارد، سراغ کیو میرود. او که سالهاست دیگر کار خلاف نکرده و در بار خود کار میکند ادعا میکند که مکس سالها پیش در اثر سکته مرده است. فرانک که ظاهر خوبی برای خودش درست کرده است، جستجو را ادامه میدهد و دیدارهای خشونتآمیزی با اعضای دیگر باند، تنک و جیمی، دارد.
در نهایت متوجه میشود که مکس هنوز زنده است. با وجود وضعیت نامساعد روحی و جسمی فرانک، او از هدف خود که گرفتن انتقام است کوتاه نمیآید و آرام آرام به سمت نابودی پیش میرود.
فیلمنامه a score to settle نوشته جان نیومن (فیلمنامهنویس فیلم «مری سربلند»)، شخصیتی برای کیج خلق کرده است که انگار تمام فیلم را در خواب راه میرود، چرا که همیشه درگیر توهمات و بیخوابی است. وقتی فرانک در هتل مجلل اقامت دارد و سعی میکند رابطهاش را با پسرش بهتر کند، فیلم از تحرک میافتد و تا نیمه دوم فیلم دیگر هیچ اتفاق اکشن و هیجانانگیزی نمیافتد. چالش نهایی فیلم هم نمیتواند بیتوجهی که به شخصیتهای داستان شده است را جبران کند، مخصوصا به این دلیل که تغییر زیادی در روند داستان ایجاد نمیکند.
شخصیت فرانک که برخلاف شخصیتهای قبلی کیج خیلی فعال نیست، فرصتی به او برای یک بازی آرام داده است، اما متاسفانه اینطور نیست و فقط به نظر میرسد که حوصله کیج از بازی در این فیلم سر رفته است، حتی وقتی فرانک در لحظههای پایانی فیلم، دیالوگی مهم و حیاتی را میگوید.
فیلم a score to settle نتوانسته آنطور که باید به انتظارات پاسخ دهد، یکی دیگر از نکات ناموفق فیلم. بازی برت است که حتی در مقایسه با کیج باز هم قابل قبول نیست.
شاون کو موضوع خوبی در اختیار داشته است، اما نتوانسته به درستی به شخصیتهای فیلمهایش بپردازد و روند داستان را درست مدیریت کند. حتی صحنههای کوتاه اکشن نیز نسبت به استاندارد کارهای نیکولاس کیج، زیادی آرام و بیهیجان هستند.
این مطلب از نوشته جاستین لو در سایت هالیوود ریپورتر گرفته شده است.
کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل از جمله برای همه نشریهها، وبلاگها و سایت های اینترنتی بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: بلاگ نماوا” ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.
Post Views:
83