به ندرت پیش میآید در فیلمهایی که دربارهٔ ماشینهای مسابقهای ساخته میشود، رقابتی میان شخصیتها و ماشینها شکل بگیرد. اما «فورد در برابر فراری» چنین نیست. در اینجا با یک فیلم غنی و داستان واقعی هیجانانگیزی روبرو هستیم که افراد پشت ماشین به اندازهٔ ماشینی که میرانند پویا هستند. بازیهای عالی از کریستین بیل و مت دیمون را به ترتیب در نقشهای اصلی کن مایلز و کرول شلبی اسطوره میبینیم. «فورد در برابر فراری» از هر نظر یک فیلم قابلقبول و خوب است که احتمالا با استقبال خوب مخاطبان در سینما و نمایش خانگی روبرو میشود.
همچنین بخوانید:
ونیز 2019- نقد فیلم داستان ازدواج Marriage Story
فیلم دربارهٔ داستان یک مسابقه حماسی با زیربنای تاریخی و دراماتیک قوی است. در دنیای بینالمللی مسابقات ماشین در دهه 1960 میلادی، هیچکس نمیتوانست حتی به فراری که یکی از سریعترین ماشینهای بازار است نزدیک شود. زمانی که شرکت رو به افول بود، هنری فورد دوم (تریسی لتس) و وکیلش لی ایاکوکا (جان برنثال) که نقش بزرگی در معرفی موستانگ و فورد پینتو داشت، ایدهای به سرشان افتاد که یک ماشین مسابقهای تولید کنند که بتواند جایگزین ماشینهای ایتالیایی شود. این فکر در آن زمان شبیه یک جوک بود. اما آنها موفق شدند به هدفشان برسند.
جز باتروث، جان هنری باترورث و جیسون کلر نویسندگی فیلم را برعهده داشتند. آنها یک ساختار قوی دربارهٔ شخصیتهای سرسخت اما دوستداشتنی را ایجاد کردند و رقابتی پویا میان رانندهها و مدیرها شکل دادند. به مایلز، شخصیت اصلی هم از بُعد زندگی خانوادگی، جاهطلبی و مسابقههای هوشمندانهاش حسابی پرداخته شده است.
جیمز منگولد کارگردان که کاملا مهارت و زبردستیاش را در طول فیلم نشان میدهد، در برخی صحنههای اولیه، به تضاد جالب فرهنگ سازمانی میان فراری و فورد پرداخته است. انزو فراری که به کیفیت، کلاس و اعتبار متعهد است و مثل ترکیبی از یک رئیس مافیا و یک فرد قرونوسطایی قلمرواش را اداره میکند و به فورد به چشم شاهزادهای که به یک کشاورز روستایی برخورد میکند، مینگرد. با این وجود، فورد هم شخصیت ترسناکی دارد. او کسی است که با حضورش افراد زیردستش را به لرزه میاندازد.
تریسی لتس در این نقش شگفتانگیز است؛ در صحنههایی که او حضور دارد، تنها قادر به تماشای او هستید.
اما فورد با قانونهایش گاهی بقیه را متعجب میکند و زیردستش لی ایاکوکا را به هر کاری وادار میکند تا کمپانیاش برنده شود. نمایش تعامل مشترک این دو شرکت با وجود این فرضیه که این دو فرهنگ هرگز نمیتوانند زیر یک سقف همزیستی داشته باشند، مثل همان چیزی که هست نشان داده میشود. تیم فورد به ایتالیا سفر میکند تا با نامعقولی خندهداری، ایدهٔ ادغام یک حرکت ناگهانی را ارائه دهد.
کسانی که احتمالا قادر به محقق کردن رویای فورد هستند، به زیبایی و به سرعت به شکل افرادی خاص و در عین حال ناکارآمد نشان داده میشوند. شلبی، پس از موفقیتهایی که در مسابقههای ماشین کسب کرده، در پروژههای مربوط به خودروهای متنوعی کار میکند و حالا با فورد برای ساخت ماشین سریعی که بتواند مسابقات 24 ساعته لمانز را ببرد، قرارداد بسته است. شلبی در سال 1959 برندهٔ جایزهٔ این مسابقه شده بود.
حالا شلبی باید مایلز را متقاعد کند تا در این پروژه به تیم آنها بپیوندد. کن مایلز مهاجر بریتانیایی، به عنوان مکانیک با همسرش مالی ( کترینا بلف) و پسرش پیتر (نوآ جوپ) در لسآنجلس کار و زندگی میکند. فهمیدن این موضوع که مایلز به دلیل سرسختی و دمدمیمزاج بودن در زندگی پیشرفت زیادی نکرده است کار سختی نیست. او سریع عصبانی میشود و در جایی از داستان با شلبی وارد دعوای حسابی میشود.
اما مایلز یک فرد بااستعداد نیز هست و ماشینهایش را میشناسد. بنابراین او و شلبی به بلیطهای شانس فورد برای بردن این رقابت تبدیل میشوند. در میانهٔ داستان، حین ساخت ماشین مورد نظر برای شکست دادن ایتالیاییها، بالا و پایینهای زیادی را در بُعد مکانیکی و انسانی شاهد هستیم.
پویایی جالبتوجه این فیلم مدیون طبیعت خشن اکثر روابط و تعاملاتی است که در فیلم وجود دارد. مایلز یک شخصیت پرانرژی غیرقابل پیشبینی است.
شلبی همیشه بیش از آنچه که باید خود را مشغول کارهای مختلف میکند. فورد و ایاکوکا نگاه از بالا به پایینی نسبت به همه دارند. و ضربالعجلهای قریبالوقوع و خطرناکی که در این حرفه وجود دارد، مدام حسی از ناراحتی را ایجاد میکند.
این مقاله برگرفته از نوشتهٔ تاد مککارتی در سایت hollywoodreporter.com است.
سایر منتقدان دربارهٔ این فیلم چه نظری دارند؟
گرگوری الوود ؛ پلیلیست
«فورد در برابر فراری» یک فیلم سرگرمکننده است که شما را به درون خودش میمکد و اجازه نمیدهد تا قبل از رسیدن به خط پایان، دست از تماشای فیلم بردارید.
پیتر دبروج ؛ ورایتی
تماشای بیل و دیمون در نقش آن دو شخصیت قهرمان ماشینسواری و افتخارات هیجانانگیزشان، یادآور حس خوب تماشای بیل در نقشی مشابه در کنار مارک والبرگ در «مشتزن» است.
لی گرینبلات ؛ اینترتینمنت ویکلی
فیلم به خوبی و آرامی داستان قهرمانش را روایت میکند. فیلمنامه با نوعی حسابوکتاب اجتنابناپذیر درخشان، هم نشانههای مصیبت و هم پیروزی را در خود جای داده است.
کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل از جمله برای همه نشریهها، وبلاگها و سایت های اینترنتی بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: بلاگ نماوا” ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.
Post Views:
12