سرویس ورزش مشرق – پیرو انتقادات گستردهای که در روزهای پیش از شروع فصل نوزدهم لیگ برتر نسبت به وضعیت مدیریتی باشگاه استقلال وجود داشت این تیم در 4 هفته ابتدایی لیگ برتر از مجموع 12 امتیاز موجود با دو باخت و دو تساوی تنها موفق به کسب 2 امتیاز شده و در رده پانزدهم جدول ایستاده است. در پایان دیدار دربی 31 شهریور ماه پس از باخت به رقیب دیرینه تیم استقلال، بار دیگر شاهد اعتراض شدید تماشاگران این تیم به مدیریت این باشگاه بودیم و اینکه مردم خواستار استعفای امیرحسین فتحی از مدیرعاملی باشگاه استقلال بودند.
امیررضا واعظی آشتیانی مدیرعامل باشگاه استقلال در فصل هشتم و نهم که موفق به کسب عنوان قهرمانی لیگ برتر در فصل هشتم با این تیم شد، در گفت و گو با مشرق، درباره دلایل بروز چنین برهم ریختگی مدیریتی در این باشگاه حرف زد.
متن صحبتهای وی در ادامه میآید:
*استقلال بر اساس بودجه اش هزینه نمی کند!
باید قبل از هر چیز به نکته ای اشاره کنم که هیچ زمان به طور جدی به آن پرداخته نمی شود این است که بودجه باشگاه در طول سال چقدر است؟ این باید تعریف شود. یادم است در دوران مدیریتم در استقلال، در دو فصلی که در این باشگاه بودم بودجه ام را دادند. سال اول 8 میلیارد و سال بعدش 8 میلیارد و 500. من در چارچوب پول و درآمدی که داشتم و پیش بینی هایی که از درآمد داشتیم باشگاه را اداره می کردم. اینگونه نبود که بودجه مشخص نباشد و اینکه بازیکنان گرانقیمت را بگیریم و بعدا هم ارقام هنگفتی روی دست باشگاه بماند رویه من نبود. لذا وقتی باشگاه ها بودجه شان تعریف نشده باشد همین می شود.
*وزرات ورزش بودجه استقلال را می گوید؟
الان از وزارت ورزش سئوال کنید که صاحب این دو باشگاه است. بپرسید بودجه این دو باشگاه چقدر است؟ پیش بینی درآمدشان چقدر است؟ آیا تا همین الان بر اساس بودجه شان پیش رفته اند یا نه! قیمت بازیکنان خارجی که این دو تیم گرفته اند را براساس نرخ ارز امروز محاسبه کنید ببینید چقدر برای مربی و بازیکن شان هزینه کرده اند. قطعا رقم هنگفتی می شود. قیمت بازیکنان داخلی مان هم که کمتر از یک میلیارد نیست. یعنی ساده ترین بازیکن بالای یک میلیارد می گیرد. حساب کنید 24 بازیکن و 4، 5 مربی را می خواهند در لیست شان داشته باشند و متوسط بگیرید نفری 2 میلیارد که رقمی بیش از 50، 60 میلیارد تومان می شود! هزینه های جاری باشگاه هم هست! با این فضا سرنوشت این باشگاه ها به کجا خواهد رفت؟ یک مربی خارجی هم که می آید انتظار دارد بازیکنانی جذب شوند که حداقل مشابه همان نفراتی باشند که در کشورهای حوزه خلیج فارس جذب می شوند یعنی هم از نظر کیفی و هم کمی! همین هم رقم هنگفتی را به خودش اختصاص می دهد!
*به مربی خارجی حقیقت را نمی گویند!
بنده اعتقادم این است که وقتی مربی خارجی می آورید براساس داشته های خودتان با آنها مذاکره کنید نه اینکه این مربی بیاید و بگوید من این را می خواهم و آن یکی را می خواهم! این که نشد کار! البته این بحث در شرایط اقتصادی فعلی است که باشگاه های ما بضاعت آنچنانی ندارند. باید به آنها گفته شود که واقعیت فوتبال ما این است.
*بی دلیل قول ندهید!
در دوران مدیریتم آقای روته مولر را به عنوان مربی اول در کنار صمد مرفاوی آوردیم. او هم در تیم ملی ما دستیار علی دایی بود. ما گفتیم بضاعت مان این است و خودتان وضعیت را بسنجید. ایشان با همان شرایط آمد و کار کرد و ما به ایشان قولی ندادیم که باید چه کنی و چه نکنی! درست است دستیار اول بود ولی می توانست بگوید که نقطه ضعف شما اینجاست و باید این خارجی ها را بیاورید ولی ما شرایط را برایشان ترسیم کردیم و چون ایشان فوتبال ما را می شناخت بازیکنانش را هم می شناخت. همه این مسایل را گفتم که بگویم هیچ دلیلی ندارد وقتی شرایط خودتان را برای مربی تبیین نکرده اید زیر هزینه های سنگین خرید بازیکنانی بروید و در نهایت هم به دلیل عدم اجرای تعهدات باشگاه نسبت به پرداخت دستمزد آنها بدهکار فیفا هم بشویم و چند برابرش را بپردازیم.
*در وزارت ورزش فرق دخالت و نظارت را نمی دانند!
اینکه امروز استقلال در این شرایط است برمی گردد به اینکه انتخاب هیأت مدیره و مدیرعامل باشگاه توسط وزارت ورزش است. اتفاقا برای یکبار هم که شده وزیر ورزش باید بیاید و پاسخ بدهد. ایشان همواره از پاسخ دادن شانه خالی می کنند. ما درآن جایی که صحبت می شود و می گویند وزارتخانه بر کار دو باشگاهش دخالت و نظارت داشته باشد معاونین یا خود وزیر می گویند ما دخالت نمی کنیم! یعنی چه؟ باشگاه برای شماست و باید دخالت کنید! آنجایی که می گوییم فدراسیون فوتبال را باید نظارت کنید معاون وزیر ورزش می آید می رود دخالت می کند تاریخ برگزاری لیگ را می دهد! یعنی متأسفانه در این وزارتخانه و تیم موجود مدیریتی فرق نظارت و دخالت را نمی دانند! جایی که باید نظارت کنند دخالت می کنند و جای که باید دخالت کنند می گویند نظارت می کنیم و حتی همان نظارت را هم نمی کنند و می گویند ما دخالت نمیکنیم.
*دود سوء مدیریت به چشم طرفداران فوتبال میرود!
یعنی یک اوضاع آشفته مدیریتی بر ورزش مملکت حاکم شده که دودش به چشم دوستداران این تیم ها از جمله استقلال می رود ولی من این را قبول ندارم و بارها این نکته را اشاره کرده ام که وزارت ورزش و یا وزیر ورزش را متهم کنم به اینکه پرسپولیسی است. به دلیل اینکه هیچ عقل سلیمی نمی پذیرد که حتی اگر وزیری علاقمند به یکی از این دو تیم باشد بخواهد عملکرد خودش را با یک تیم دیگر زیر سئوال ببرد. اصلا این منطقی نیست و این اصلا در چارچوب بحث مدیریتی نمی گنجد. اگر دو تیم استقلال و پرسپولیس موفق باشند این افتخار از آن وزارتخانه می شود و این یک واقعیت است.
*وزیر پرسپولیسی نیست سوء انتصاب صورت گرفته است!
امروز که استقلال به چالش خورده این یک ضعف مدیریتی در وزارت ورزش است. پس این حرفها حرفهای عامیانه یکبار مصرف است که نباید به آن پرداخته شود. ما باید بگوییم که سوء انتصاب وجود دارد. سوء مدیریت وجود دارد. باید به این موضوعات بپردازیم.
*مدیران ناتوان قبلی استقلال را به این روز انداختند!
حتی در ارتباط با خصوصی سازی کردن استقلال و پرسپولیس هم بارها گفته ام که این پاک کردن صورت مسأله است. برای چه؟ برای اینکه در ادوار گذشته تاکنون رفته اند افراد ناتوان را به اجبار آورده اند و مدیر این دو باشگاه کردند و آنها را تبدیل کردند به یک مرکز بدهی کلان. به جای اینکه پاسخ عملکرد خودشان را بدهند می روند به این سمت که می گویند این دو باشگاه را خصوصی کنیم و مردم هم باورشان شده که اگر این دو باشگاه خصوصی شود همه چیز درست می شود.
* اصل 44 قانون اساسی را بد ترجمه کردید!
حتی بر اذهان افراد سیاسی ما هم تأثیر گذاشته است. هیچ کس نمی پرسد که چرا افراد ناتوان را منصوب می کنید که این دو باشگاه را ذلیل کنند؟ کجای اصل 44 قانون اساسی گفته که شما سازمانی، کمپانی، نهادی و یا باشگاهی را می خواهید اگذار کنید اول باید ذلیل و زمین گیر و تحقیرش کنید بعد واگذارش کنید؟ کجای اصل 44 است، شما اصل 44 قانون اساسی را بد ترجمه کردید؟! اتفاقا اصل 44 میگوید که باید این باشگاه ها و این نهادها یا کارخانجات یا کمپانیها در اوج موفقیت باشند که بخش خصوصی رغبت کند بیاید و سرمایهگذاری کند.
*با کدام منطق مدیر هتل، رییس هیأت مدیره استقلال شد؟
هر اتفاقی چه مثبت و چه منفی در این دو باشگاه می افتد وزارت ورزش باید پاسخش را بدهد. اگر کار مثبت می کند باید مورد تقدیر قرار بگیرد. اگر معضل مدیریتی و ضعف مدیریتی می شود باید پاسخ بدهند. مثلا صاحب یک هتل را می کنند رییس هیأت مدیره استقلال! واقعا با چه استدلال، پشتوانه و منطقی؟ اینها در هیچ منطقی نمی گنجد؟ که مثلا این فرد به استقلال کمک مالی کند؟ خب اینقدر راهکار درآمد می تواند وجود داشته باشد که نیازی به این قبیل افراد نیست. به جای انتخاب افراد خوشفکر، افراد خوشنام یا افرادی که دارای یک تفکر استراتژیک هستند نرویم دنبال این افراد متفرقه یا کسانی که تاکنون در دوران مدیریتشان افراد موفقی نبودند. نروید این افراد را بیاورید و در کنار خودتان در یک باشگاه پرطرفدار قرار بدهید.
*مدیران هزینه خارجی ها را قبل از قرارداد توجیه نمیکنند!
وقتی مربیان خارجی می آیند به دلیل اینکه ما همه چیز را شفاف با آنها در میان نمی گذاریم و یک درباغسبز به آنهانشان می دهیم، سریع فکر می کنند ما ثروتنمند هستیم و هر ایرانی در خانه اش یک چاه نفت هم دارد. تصور می کنند وقتی رسیدند اینجا باید جلوی پایشان پول خرج شود. وقتی هم امثال برانکو یا امثالهم به ایران می آیند برای خودشان رزومه درست می کنند و در این حال ما ضرر می کنیم. ما نهایتا تیم مان قهرمان می شود یا نایب قهرمان آسیا می شود ولی آنها برای خودشان رزومه سازی می کنند. نکته ای که وجود دارد این است که وقتی مدیران هزینهگر خارجی ها را میآورند قبل از قرارداد توجیهشان نمی کنند! با آنها شفاف برخورد نمی کنیم. حالا شرایط ما را دید و دوست داشت بیاید چه بهتر ولی اگر نخواست خب نیاید، می رویم یک مربی دیگر را میآوریم.
*مورینیو هم در استقلال نتیجه نمی گیرد!
نکته مهمتر این است که چون من یک فرد صنعتی هستم این را می گویم، شیوه جدید جذب مربی در فوتبال ما این است، مانند اینکه ما در یک کارخانه ای تکنولوژی مان آلمانی باشد و بخواهیم تکنولوژی اسپانیایی را در آن پیاده کنیم. در نتیجه ما در تولید با چالش کیفی مواجه می شویم. در فوتبال یا در بسکتبال و والیبال ما هم باید نگاه کنیم ببینیم تم فنیمان کدام سمت است. چیزی که تم فنی فوتبال ما نشان می دهد به کشورهای شرق اروپا میخورد. به کشورهای آمریکای جنوبی و لاتین. ما شباهتی به فوتبال ایتالیا یا اروپای غرب نداریم. لذا این مسایل مدنظر قرار نمیگیرند. ما برای اینکه طرفداران را راضی کنیم می گوییم میرویم یک خارجی مانند مورینیو را می آوریم. الان مورینیو را هم به استقلال بیاورید بعید است نتیجه بگیرد. چون ساختارمان چیز دیگری است.
*مجلسنشینها حقوق مردم را وجه المصالحه لابیگری خودشان میکنند!
اگر بناست کسی در ارتباط با وضعیت امروز استقلال پاسخگو باشد باید شخص وزیر باشد. متعجبم که نمایندگان مجلس مثل وزرای دیگر که برایشان طرح استیضاح مینویسند و پس از مدتی با لابیگری و رانت و اینها امضاهای خودشان را پس میگیرند و حقوق مردم را وجه المصالحه لابیگری خودشان میکنند، چرا ساکتند! واقعا متأسفم چون هیچ نظارتی وجود ندارد. وزارت ورزش را درست کردهاند که تحت نظر مستقیم مجلس باشد ولی واقعا چه اتفاقی در ورزش ما میافتد؟ نه تنها فوتبال بلکه دیگر رشتههای ما هم دچار همین بیماری شدهاند.