در این یادداشت آمده است؛ فرهنگ یک نماد مشترک بین همه جوامع وتمدنهای بشری است، هرجامعهای حتی جوامع بدوی نوعی از فرهنگ را دارا هستند، جنبههایی از فرهنگ از قبیل: آداب، رسوم، هنجارها، ارزشها وسبک زندگی که توسط اکثریت یک جامعه بصورت درونی و قلبی پذیرفته شده باشد را میتوان فرهنگ عمومی آن جامعه تلقی کرد در مقابل فرهنگ رسمی که به پشتوانه قوانین رسمی در جوامع جاری است.
شک نیست که توسعه یا عدم توسعه هر جامعه با سطح و نوع فرهنگ آن در رابطه مستقیم است برای مثال اگر فرهنگ قناعت در جامعه ای غالب باشد قطعا اسراف و زیاده خواهی در آن جامعه کمرنگتر خواهد بود .
با توجه به اهمیت ارتقاء فرهنگ عمومی در توسعه کشور در سال 1364 به منظور تعیین اهداف،سیاست گذاری و هدایت فرهنگی کشور، دستور تشکیل شورای فرهنگ عمومی به عنوان یکی از شوراهای زیر مجموعه شواریعالی انقلاب فرهنگی از سوی حضرت آیت الله خامنه ای(در دوران ریاست جمهوری ایشان) صادر و این شورا از سال 1365 رسما کار خود را آغازکرد .
نگاهی به همین سه وظیفه یعنی هدف گذاری، سیاستگذاری و هدایت، نشاندهنده این واقعیت بود که شورا می بایست نقش ستاد و قرارگاه فرماندهی فرهنگی کشور را بر عهده داشته باشد .
عضویت 33 دستگاه و نهاد که بطور مستقیم یا غیر مستقیم در فرهنگ کشور نقش دارند نشان می دهد که هماهنگی این دستگاهها و جلوگیری از دوباره کاری و موازی کاری هم از رسالتهای اصلی این شورا بوده است .
نگاهی به عملکرد 34 ساله شورای فرهنگ عمومی، نشان میدهد که به دلایل مختلف این شورا نتوانسته نقش قرار گاهی و ستادی خود را آنگونه که باید، ایفا کند.
با توجه به سوابق وتجارب اینجانب در دبیری شورای فرهنگ عمومی استانهای تهران و قم و عضویت در شورای فرهنگ عمومی استان قم و هیات اندیشهورز آن و همچنین بر اساس مطالعات خود ذیلا به تعدادی از این عوامل و دلایل اشاره می کنم :
آسیبها
1- عدم ضمانت اجرای مصوبات شورا؛ شفاف نبودن جایگاه قانونی و رسمی شورا و نبود ردیف بودجه خاص برای مصوبات شورا و لازم الاجرا نبودن مصوبات شورا برای دستگاههای اجرایی
2- ضعف در تدوین دستور کارهای اولویتدار و مبتلابه جامعه و افتادن در دام روزمرگی و بررسی دستورکارهای غیر ضروری و غیر اجرایی و بی توجهی به نیاز سنجی و رصد وضعیت فرهنگی در تدوین دستور کارها و گزارش محور شدن جلسات و غلبه کمیت برکیفیت
3- عدم کارایی آیین نامه فعلی در عرصههای جدید و دائمالتغییر فرهنگی کشور و جهان
4- حضور تعداد زیاد و بعضا کم ارتباط اعضا که تصمیم گیریها را با مشکل مواجه میکند
5- عدم توجیه برخی از استانداران و ائمه جمعه نسبت به رسالتهای شورا
6- حضور بسیار ضعیف شورا در رسانههای جمعی و عدم اطلاع مردم از این شورا
7- بی توجهی به رصد و نظرسنجی و افکارسنجی دائمی از جامعه هدف، به منظور اطلاع دقیق از وضعیت شاخصه های فرهنگی و در نتیجه تصمیم گیری بر اساس تقریبها و حدسیات
8- ضعف شدید در نظارت بر عملکرد دستگاهها و طرحهای فرهنگی
راهکارهای پیشنهادی
1- بازنگری و اصلاح آییننامه شورا با استفاده از نظرات کارشناسان صاحب نظر و تثبیت جایگاه قانونی و تقنینی شورا و تعیین ردیف خاص در بودجه سالانه کشوری و استانی
2- اضافه شدن فرایند شفاف تعیین دستور کار جلسات شورا به آیین نامه شورا (تشکیل هیات اندیشه ورز، متشکل از کارشناسان دانشگاهی، هنری، حوزوی و اجرایی)
3- بازنگری در اعضای شورا و اضافه شدن حد اقل یک کارشناس فرهنگی و یک هنرمند مجرب به اعضای شورا (ترکیب فعلی شورا بیش از حد دولتی است)
4- برگزاری همایش سالانه فرهنگ عمومی برای ایجاد هماهنگی بیشتر
5- ایجاد مرکز سنجش افکار در زیر مجموعه شورای فرهنگ عمومی کشور به منظور مطالعه مستمر وضعیت شاخصههای فرهنگی جامعه و استفاده از آنها در تدوین دستور جلسات و مصوبات
6- تولید و پخش برنامه هفتگی در صدا وسیما
7- توجه بیشتر به استفاده از ظرفیت عظیم فضای مجازی در معرفی شورا و مباحث فرهنگ عمومی
8- ارتباط مستمر با شورای استانها و هدایت مستمر آنها و استفاده از پیشنهادها و ایدههای آنان
9- هدایت پایان نامههای دانشگاهی به موضوع فرهنگ عمومی و استفاده از این ظرفیت عظیم در تحلیل وضعیت فرهنگی کشور