طبق اطلاعیه شرکت پخش و پالایش فرآوردههای نفتی، بنزین از ساعت صفر 24 آبان سهمیهبندی شد و قیمت سهمیهای آن 500 تومان افزایش یافت و قیمت آزاد این سوخت نیز سه برابر شد. بر این اساس، بنزین سهمیهای با قیمت لیتری هزار و 500 تومان عرضه میشود و نرخ آزاد آن نیز سه هزار تومان است. همچنین بنزین سوپر هم از این پس لیتری سه هزار و 500 تومان عرضه میشود. این در حالی است که قیمت CNG هنوز افزایش نیافته و بنابراین تفاوت نرخ این سوخت با بنزین رشد قابل توجهی را به خود میبیند. با توجه به نرخهای جدید، در حال حاضر تفاوت قیمت بنزین با CNG به حدود 850 تومان در بخش سهمیهای و به دو هزار و 350 تومان در بخش آزاد رسیده است. این اختلاف فاحش قیمت به خصوص بین بنزین آزاد و گاز، به خودی خود انگیزه شهروندان ایرانی را برای استفاده بیشتر از CNG افزایش میدهد، اما آیا زیرساختهای لازم و کافی برای این سناریو فراهم است؟
پیش از پاسخ به این پرسش، ابتدا نگاهی میاندازیم به تجربه قبلی سهمیهبندی و افزایش قیمت سوخت در اواسط دهه 80، دورانی که تولید و بازار دوگانه سوزها به شدت رونق گرفت، هرچند این ماجرا خالی از حواشی نیز نبود. تابستان 86 بود که علاوه بر سهمیهبندی بنزین، نرخ این سوخت نیز افزایش یافت و دولت همزمان سیاست توسعه خودروهای دوگانه سوز را به خودروسازان تحمیل کرد. در آن دوران، وزارت صنایع اصرار داشت همه خودروهای داخلی بهصورت دوگانه سوز به تولید برسند، حتی مونتاژیها. شرایط به شکلی پیش رفت که حدود 80 درصد خودروهای داخلی بهصورت دوگانه سوز تولید شدند و طبعا مشتریان بهتزده از سهمیهبندی و افزایش قیمت بنزین نیز برای آنکه باک خودروهایشان خالی نماند، از CNG استقبال کردند. این در حالی بود که زیرساختهای لازم برای پاسخ به نیاز گازی شهروندان فراهم نشده و جدا از آن، خودروهای دوگانهسوز نیز از لحاظ فنی دردسرهایی را پدید آوردند. مشکل اصلی در آن مقطع، کمبود جایگاههای سوختگیری CNG و پراکندگی ضعیف آنها بود، به نحوی که شهروندان مجبور بودند برای گاز زدن مدتی طولانی را در صف بایستند. چالش بزرگ بعدی، مشکلات فنی خودروهای دوگانه سوز بود، چه آنکه مثلا در سربالاییها کم میآوردند و گاها خاموش میکردند و همچنین قطعات آنها به دلیل استفاده از گاز، دچار استهلاک زودرس میشد. اوایل و تا وقتی شهروندان با سهمیهبندی و افزایش قیمت بنزین کنار نیامده بودند، استفاده از گاز رونق داشت و تولید دوگانهسوزها نیز در اوج بود، اما رفته رفته داستان تغییر کرد. صفهای طویل جایگاههای CNG در کنار مشکلات فنی حوصله سر بر و پر دردسر دوگانه سوزها، به تدریج اقبال آنها را نزد شهروندان کاهش داد و خیلیها ترجیح دادند از همان بنزین گران شده استفاده کنند. افول دوگانهسوزها نزد شهروندان، اثر خود را بر تولید نیز گذاشته و خودروسازان هم رفته رفته از تیراژ آنها کاستند. کار به جایی رسید که سهم دوگانهسوزها در سبد تولید خودروسازان به شدت افت کرد و این محصولات طی چند سال گذشته کاملا به حاشیه رفتهاند.
دو راهی گاز و بنزین
از دوران فراز و فرود دوگانهسوزها سالها میگذرد و حالا با توجه به سهمیهبندی و افزایش قیمت بنزین، شهروندان ایران دوباره بر سر دو راهی گاز و بنزین قرار گرفتهاند. اگرچه با ملاک قرار دادن قیمت گاز و بنزین، عقل سلیم حکم میکند شهروندان باز هم به سمت CNG چرخش کنند، اما هنوز هم تردیدهایی در مورد زیرساختهای کمی و کیفی استفاده از این سوخت وجود دارد. مساله اول، عدم توسعه مناسب جایگاههای سوخت در سراسر کشور است. هرچند در اواسط دهه 80 و پس از سهمیهبندی بنزین، احداث جایگاههای CNG رونقی نسبی گرفت، اما اولا توسعه آنها به لحاظ کمی و همچنین پراکندگی، مناسب نبود و ثانیا با توجه به از سکه افتادن سوخت گاز، روند توسعه کند شد. بنابراین بعید به نظر میرسد در حال حاضر جایگاههای سوخت CNG از تعداد و پراکندگی لازم در سطح کشور و حتی کلانشهرها از جمله پایتخت، برخوردار باشند. این موضوع قطعا بر روند استفاده از CNG اثرگذار خواهد بود و ممکن است شهروندان پس از عبور اولیه از شوک بنزینی، تمایلشان به گاز زدن کاهش یابد.
چالش بعدی نیز مانند اواسط دهه 80، به مشکلات فنی دوگانهسوزها مربوط میشود که اگرچه نسبت به گذشته کمتر شده، اما پایان نیافته است. در حال حاضر بخشی از خودروهای دوگانهسوز بهصورت پایه گازسوز تولید میشوند که هرچند مشکلات فنی کمتری نسبت به غیر پایه گازسوزها دارند، اما به هر حال خالی از مشکل نیز نیستند. از طرفی، در حال حاضر بسیاری از خودروهای گازسوز کشور بهصورت کارگاهی دوگانه سوز شدهاند و بنابراین از لحاظ فنی خالی از ایراد و مشکل نیستند. طبعا اگر قرار باشد در مقطع فعلی استفاده از گاز در این خودروها افزایش یابد، مشکلات فنیشان بیش از گذشته محسوس خواهد بود و این موضوع برای مالکان آنها دردسرآفرین است.نکته دیگر اینجاست که خودروسازان سالهاست از گاز فاصله گرفته و سهم گازسوزها را در سبد محصولاتشان به شدت پایین آوردهاند و قطعا زمان میبرد تا بخواهند خود را با شرایط جدید احتمالی (رونق گرفتن استفاده از دوگانهسوزها) وفق بدهند. به اعتقاد کارشناسان، ممکن است با توجه به سهمیهبندی و رشد قیمت بنزین، میل به خرید خودروهای تکسوز (بنزینی) کاهش یافته و شهروندان مدلهای دوگانهسوز را مطالبه کنند و بنابراین خودروسازان چارهای ندارند جز اینکه سهم این محصولات را دوباره افزایش دهند. باید منتظر ماند و دید آیا خودروسازان از آمادگی لازم برای افزایش تیراژ دوگانهسوزها برخوردار و در بحث تامین قطعات با مشکل مواجه نیستند، یا اینکه چالش جدیدی به چالشهایشان اضافه خواهد شد.
در کنار اینها اما بحث ایمنی دوگانهسوزها نیز از اهمیت فراوانی برخوردار است. سالهاست بابت بازرسی ادواری مخازن CNG خودروها هشدار داده میشود، هشداری که چندان از سوی مسوولان و شهروندان جدی گرفته نشده است. این جدی نگرفتن، ریشه در مسائل مختلفی داشته، از جمله اینکه به هر حال طی چند سال گذشته حجم استفاده از سوخت گاز در خودروها افت کرده و طبعا اهمیت ایمنی مخازن CNG نیز کاهش پیدا کرده است. این در حالی است که بازرسی ادواری مخازن CNG از اهمیت فراوانی برخوردار بوده و بیتوجهی به آن میتواند حوادث ناگواری را رقم بزند. نکته دیگر اما به احتمال فعال شدن دوباره کارگاههای زیرزمینی برای گازسوز کردن خودروها برمیگردد که از لحاظ ایمنی، خطرات زیادی را به دنبال دارد. مشخص نیست در این کارگاهها تا چه حد استانداردهای لازم و کافی رعایت میشود، بنابراین احتمال رخ دادن حوادثی مانند انفجار ناگهانی خودروهایی که در کارگاههای موردنظر گازسوز میشوند، وجود دارد. چنین کارگاههایی در اواسط دهه 80 نیز فعال بودند و آن زمان هم نگرانیهای زیادی در مورد ایمنی خودروهای گازسوز شده وجود داشت.
آخرین وضع تولید دوگانه سوزها
اما سری هم به آخرین آمار تولید دوگانهسوزها در خودروسازی کشور بزنیم تا مشخص شود آنها چه سهمی در سبد محصولات خودروسازان دارند. طبق آخرین آمار که به هفت ماه امسال مربوط میشود، دوگانهسوزها سهم بسیار اندکی از تولید را به خود اختصاص دادهاند و حتی برخی خودروها که پیشتر مدل دوگانه سوز نیز داشتند، تنها بهصورت بنزینی تولید میشوند. بنابر آمار موجود، طی هفت ماه امسال تنها هشت هزار و 715 دستگاه خودروی دوگانه سوز در کشور به تولید رسیده که در مقایسه با 31 هزار و 902 دستگاه مدت مشابه سال گذشته، 73 درصد افت را نشان میدهد. تمام دوگانه سوزهای تولیدی به ایرانخودرو تعلق دارند و سایپاییها حتی یک دستگاه از این محصولات را نیز طی امسال و تا پایان مهر به تولید نرساندهاند. سایپا که پیشتر تولید پراید دوگانهسوز را پایان داده بود، طی سال جاری تولید تیبای دوگانه را هم متوقف کرده تا هیچ محصول دوگانهای را در سبد تولیداتش نداشته باشد.از آن سو اما ایرانخودرو تولید پژو 405، پارس و سمند دوگانهسوز را در هفت ماه امسال همچنان ادامه داده، هرچند در همه آنها با افت قابل توجهی نسبت به گذشته مواجه شده است. بر این اساس، ایرانخودرو تا پایان مهر چهار هزار و 944 دستگاه پژو 405 به تولید رسانده که نسبت به هفت ماه سال گذشته 48 درصد افت را نشان میدهد. تولید سمند دوگانه سوز این شرکت نیز در هفت ماه امسال تنها هزار و 490 دستگاه بوده که نسبت به بازه زمانی مشابه سال گذشته، افت بیش از 88 درصدی را نشان میدهد. همچنین آمار تولید پژو پارس دوگانهسوز نیز تا پایان مهر امسال از دو هزار و 281 دستگاه تجاوز نکرده است. با این حساب، تولید این محصول نسبت به هفت ماه سال گذشته با افت بیش از 59 درصدی مواجه شده است.