پیشاپیش خدمت خوانندگان عزیز عرض کنم که هیچگونه اسپویلی درباره سریال دیدن SEE این مطلب رخ نخواهد داد و دوستانی که هنوز شروع به دیدن نکردند یا در اواسط سریال دیدن SEE هستند و ازش لذت میبرند،میتوانند بدون نگرانی این مقاله را مطالعه کنند.
من به عنوان نویسنده این مقاله صادقانه اعتراف کنم که سریال دیدن SEE را دوست دارم، از انتخاب بازیگران و لوکیشن ها گرفته تا به تصویر کشیدن مفهوم نابینایی در یک فضای جدید،بازی کردن با مرز های تصور و خیال برای ساخت صحنه های اکشن فیلم و چالش هایی که هر تجربه جدید در ساخت فیلم و ریسک های خودش دارد و قطعا” سریال دیدن ” هم یک تجربه جدید است،هم برای بیننده هم برای سازنده،همه و همه برای من دوست داشتنی بوده.
حتی برای بعضی از افراد تیتراژهای ابتدایی و پایانی فیلم ها فرصتی برای آماده شدن و نشستن روبروی فیلم است اما تیتراژ ابتدای سریال دیدن مفهومی فوقالعاده عمیق دارد که شاید از چشمان عادت کرده به زرق و برق ما بی هیچ اثری عبور کرده.تیتراژی که در یک سکوت معنا دار آغاز میشود سکوتی که فضای کلی دنیا را بعد از 600 سال عبور از یک بلای عمومی و شیوع یک ویروس که به بینایی انسان حمل کرده،ویروسی که به گمان مردم آن زمان یک بیماری نبوده،راه علاج خداوندبرای بیماری کره زمین بوده،ویروسی به اسم انسان.
تیتراژ سریال دیدن SEE در ادامه شامل تصاویری بدون جزئیات اما باز هم دارای یک معنی زیباست. تصویر ذهنی یک نابینا از صداهای اطرافش،نابینایی که هیچوقت مثلا چهره یک سگ را ندیده اما آن را لمس کرده و تصویری میبیند که ما هیچ ایده ای از آن نداریم و اصلا برای من قابل انتقاد نیست،اما شدیدا لذتبخش است.
سریال دیدن سریالی بسیار پرزحمت و پرهزینه
هزینه ساخت هر قسمت سریال نزدیک به 15 میلیون دلار بوده . هزینهای سرسام آور در اولین نگاه که فقط زمانی که بعضی از جزئیات مراحل ساخت را میشنویم معنی پیدا میکند. جیسون موموآ بازیگر سریال دیدن در یک مصاحبه به این اشاره میکند که یکی از حساسیت های سازندگان این بود که در هیچ لوکیشنی به صورت تکراری فیلمبرداری نشود و با مسیر داستان از لوکیشن های جدید استفاده کنند.
حتی سازندگان سریال از این مرز هم عبور کرده و برای ایجاد یکی از مکان های فیلمبرداری آب یک دریاچه را خالی میکنند.حال یک زمین ساحلی با درخت هایی کج و شکسته با هدف نشان دادن زمینی که یکبار از بین رفته است.
هرچند که بعد از فیلمبرداری سکانس های مد نظر ،آب دریاچه به آن برگردانده شده و محیط زیست از این اقدام صدمهای ندیده ،اما حالا 15میلیون دلار برای هر قسمت کمی معنا پیدا میکند،تیم سازنده سریال SEEاز هیچ چیز نه میترسد نه پا پس کشیده.جلوه های بصری سریال بینظیر است.منطقهای بکر و نمایش آن به زیباترین حالت ممکن.
آماده سازی عوامل سریال SEE
قبل از شروع ساخت سریال دیدن عوامل سریال آموزشی خیلی خاص دیدند.معمولا بازیگران برای فیلم های مختلف مهارت های متفاوتی هم آموزش میبینند از سوارکاری یا تیراندازی گرفته تا یک زبان خارجی یا یک لهجه از یک زبان خاص.اما برای بازیگران سریال SEE اموزشی خاصتر لازم بود.آموزش نابینا بودن؛
فرانسیس لارنس کارگردان ” سریال دیدن “،که به راحتی میتواند محور اصلی چندین و چند مقاله باشد آن هم فقط به خاطر فیلم های Constantin و Hunger Games ، درباره سریال SEE میگوید:
“ما دو چهارچوب مشخص داشتیم .تمام اقدامات و تصمیمات بعدی ما تحت تاثیر این دو باور بود؛اول طبیعت زمین بود،طبیعت که در حال بازپسگیری زمین است،بعد ازینکه بخش اصلی جمعیت انسانی زمین از بین رفته و از 8میلیارد نفر جمعیت زمین به 2میلیون نفر رسیده خیلی از تصمیمات مکانی و ظاهری سریال SEE را این باور گرفته.
دیگری پایه و اساس سریال دیدن بود: ندیدن
تمام افرادی که زنده ماندند و با این صورت جدید از زندگی وفق پیدا کردند و به تکامل جدیدی رسیدند، نابینا هستند، بسیاری از تصمیمات سریال SEE از این باور دیکته شده.
تمامی لباس ها و نحوه آرایش ،اینکه خانه ها پنجره ندارند، اینکه نماد هر قبیله روی بدن افراد به صورت برجسته ایجاد شده ؛تمامی این تصمیمات در سریال دیدن فقط توسط همین باور دیکته شده.حال در زمینه اجرای بازیگران ما میدانستیم باید چه کاری انجام بدهیم.ایجاد یک اردو برای بازیگران،فارغ از اینکه بازیگر اصلی فیلم یا سیاهلشگرهای پس زمینه باشند. همه باید در این آموزش شرکت میکردند،برای این کار ما یک مشاور نابینایی داشتیم که بتونه در این آموزش از حس و تجربه نابینا بودنش بگه؛Joe Strechay انسان فوقالعادهای بود.
با این هدف افراد چشم بند میپوشیدند و سعی میکردند راه بروند و جو به آنها توضیح میداد که چگونه از صداها، رایحه ها و حتی تفاوت دمای محیط اطراف برای مسیریابی استفاده کنند و کمکشون میکرد تا به احساساتشون متصل بشوند.مثل یاد گرفتن یک زبان جدید بود و در طول یک دوره چهار پنج هفتهای ،بازیگران هرکدام یک سری ابزار برای هدایت بهتر خود ساختند ابزاری که دیگر میتوانستند به صحنه بیاورند.
تعدادی از اعضای اصلی تیم تدارکات هم در این دوره شرکت کردند تا فهم بهتری از این فلسفه داشته باشند تا در ساخت بهتر وسایل صحنه ها موفق باشند. اما میدونید؟این ایده هیچوقت واقعی نخواهد بود درسته؟ ما نهایتا فقط میتوانیم همچین دنیایی را تصور کنیم، تصور.
اما همه تلاشمونو کردیم تا جایی که ممکنه به واقعیت نزدیک باشیم.
استخدام بازیگران نابینا
جالبه که بدونید هر قسمت یک تعداد بازیگر نابینا و کمبینا دارد،لارنس در اینباره میگوید:”ما به طور حتم یک تلاش خوب داشتیم تا جای ممکن سریال جامعی باشیم و باز هم تاکید میکنم که این فصل فقط یک سرآغاز است و میتوانیم خیلی بهتر باشیم و فکر میکنم اگر به فصل دوم برسیم و این فرصت را داشته باشیم قطعا تلاش بیشتر و نتیجه بهتری خواهیم داشت و بازیگران نابینای بیشتری خواهیم داشت ،مخصوصا در اسکلت اصلی فیلم و بازیگرانی با نقش های خیلی مهمتر.
بدون این خط فکری هیچ راهی نداشت که ما بتوانیم همچین سریالی بسازیم و هنوز فضای رشد زیادی داریم “
جو راجع به اهمیت حذف اشاره های بدنی ارتباطی با دیگران مثل سر تکان دادن،ارتباط چشمی مستقیم و از پیش واکنش نشان دادن به اشیاء صحبت کرد.اینکه الان ارتباط چشمی برای انسان ها یک مفهوم اولیه و ساده است مانند تکامل.اما در دنیایی که چند قرن است بینایی از بین رفته، دیگر ارتباط چشمی و رفتار های متاثر از آن ناپدید خواهد شد.
با این آمادهسازی ها وقت فیلمبرداری دیگر زمان آن بود که بازیگران نقش های خود را به تن کنند و خوشبختانه آماده این چالش هم بودند.با این وجود با یک حقیقت جالب روبرو شدند که عدم بینایی به سمت جدیدی هدایتشان میکند و بالاجبار باید به بخش هایی از بازیگریشان اهمیت بدهند که تا امروز حتی دیده نمیشد.
هیلمار بازیگر نقش ماگرا میگوید:وقتی شما به دیدن تکیه میکنید خیلی وابسته به ارتباط چشمی هستید اما وقتی حس بینایی را از شما میگیرند حالا وقت آن است که خیلی خوب فکر کنید به اینکه چطوری از لحاظ فیزیکی باید ارتباط برقرار کنید.شما مجبورید به گونهای دیگر خود را جلوه بدید چون هیچکس به شما نگاه نمیکند.به عنوان یک بازیگر من از این آزادی واقعا احساس خوبی داشتم.
قضاوت قبل از تحقیق درباره سریال SEE
یک جمله داشتیم و داریم و خواهیم داشت:
(There’s always a guy) همیشه یه نفری هست که…
وقتی راجع به دنیای ژانر تخیلی صحبت میکنیم،باید چهارچوب های زندگی روزمره و نرمال خود را کنار گذاشته و چهارچوب معرفی شده از سمت نویسنده را پذیرا باشیم تا بتوانیم لذت ببریم در غیر این صورت همیشه در حال پیدا کردن ایراد های فنی یا داستانی خواهیم بود،اسم این کار زرنگی یا باهوشی نخواهد بود و صرفا بیننده از کمبود تخیل رنج می برد که حتی برای یک زمان کوتاه نمیتواند از دنیای واقعی خود فاصله بگیرد و از فیلم یا سریال لذت کافی را ببرد.
از سریال دیدن هم انتقادهایی در این بخش میشود اینکه چرا وسایل زینتی استفاده میشود؟چرای تاج گل برای فلان بازیگر استفاده شد؟چگونه افراد نابینا توانایی ساخت و ساز اینچنین سازه هایی را دارند؟
شاید جواب آخرین سوال بسیار ساده باشد،اینکه کارکتر های داخل سریال SEE افرادی که بینایی خود را از دست داده اند نیستند ،بلکه افرادی هستند که نسل ها قبل تر انسان بینایی خود را از دست داده و 600 سال فرصت داشتهاند تا به تکامل جدیدی برسد که نتیجه چند صد سال زحمت و آزمون و خطاست.
راجع به ابزار زینتی مورد استفاده در سریال دیدن سیلویا هوکس که نقش ملکه را بازی میکند و کریستین کامارگو بازیگر نقش جنرال ارتش ملکه تاکید دارند که این ابزار برای هرکدام از کارکتر ها معنای متفاوتی دارد مخصوصا در ارتباطی که با نابینایی هرکسی به طور شخصی دارد.حلقه ها و زنگوله ها یا خیلی از وسایل زینتی کارکتر ها هرکدام صدای به خصوص دارند و پایه و اساس همه این انتخاب ها صدا بوده،صدایی که بزرگترین ابزار یک دنیای نابینا برای دیدن است.
گل هایی که کارکترها استفاده میکنند هم برای رایحه و بوی آنها بوده و به همه این ها فکر شده، سریال SEE با بازی جیسون موموآ ،سریالی که برای هر قسمت آن نزدیک به 15 میلیون دلار هزینه شده فکر نکردن و عدم توجه به همچین نکاتی یک شوخی ساده است.
هوکس در ادامه میگوید برای دپارتمانی که وظیفه خلاقیت و طراحی صحنه و ابزار مورد نیاز بازیگران از لباس گرفته تا سلاح ها را داشت، بزرگترین چالش طراحی ایجاد شده بود . این که هم سریال دیدن باید از لحاظ بصری زیبا باشد و برای بیننده جذاب باشد هم باید برای تک تک این ابزار هدفی در یک دنیای کور موجود باشد و هیچ وسیلهای فقط صرف زیبایی در سریال SEE نیست .
سریال دیدن شروعی بزرگ برای دنیایی بسیار بزرگتر است.دنیایی که هنوز سهم خود را از صنعت سینما بر نداشته است،اینکه با نقص های انسانی مانند دیدن یا شنیدن مثل یکی از جنبه های زندگی برخورد شود و به راحتی از آن صحبت شود.بخشی از سینما که همیشه با ترس و لرز به آن نزدیک شدهاند.همیشه ریسک بی احترامی به یک قشر خاص حال نابینایان یا شنوایان یا… وجود داشته است.
شاید با تولید محتواهای بیشتری مثل سریال SEE قبح نزدیک شدن به دنیای معلولیت شکسته شود و نحوه نگاه انسان ها به این مفهوم هم تغییر اساسی مورد نیاز خود را بکند.سریال دیدن داستان جذابی دارد اما جلوه های بصری این سریال فرصت رقابت به داستان این سریال را نداده است و سریال به صورت وحشتناکی خوش ساخت است و نتیجه زحمت و هزینه صرف شده برای این سریال کاملا مشهود است.
میتوانید سریال SEE را هم اکنون در سایت نماوا به صورت آنلاین تماشا کنید.
کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل از جمله برای همه نشریهها، وبلاگها و سایت های اینترنتی بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: بلاگ نماوا” ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.
Post Views:
41