فصل پنجم سریال بریتانیایی و جنایی نقابداران Peaky Blinders، هماکنون به پایان رسیده است و در حال حاضر طرفداران پرشمار این نمایش (که افرادی نظیر اسنوپ داگ و استیون اسپیلبرگ را نیز شامل میشود) مشتاق تماشای فصل ششم هستند. محبوبیت ماندگار این سریال، گواهی بر نبوغ سازنده و نویسنده اصلی آن، یعنی استیون نایت است؛ کسی که فیلمنامههایش ترکیبی از حقیقت و افسانه هستند.
همچنین بخوانید:
معرفی سریال Peaky Blinders: خانوادهای میان دو جنگ
با این وجود برچسب “داستان تاریخی” بر روی سریال نقابداران، این پرسش را مطرح میکند که “چه مقدار از این موارد نشان داده شده، در واقعیت اتفاق افتاده است؟” و پاسخ این است که شما قطعاً نباید اشتباه کنید و نقابداران را درسی از یک تاریخ واقعی در نظر بگیرید. سریال دقیقاً چند مورد از جزئیات کلیدی واقعی را به تصویر میکشد و در عین حال در بسیاری از جنبههای دیگر، از نشانههایی حقیقی، تغییر جهت میدهد. (و البته این به نفع تفریحات ماست)
10 – درست: دارودسته نقابداران در واقعیت وجود داشتهاند
اجازه بدهید از همان اول، یک چیز را روشن کنیم: گرچه خانواده شلبی ساخته تصورات استیون نایت است، اما در گذشته یک گروه واقعی به نام نقابداران وجود داشتند. مهمتر از آن، نقابداران واقعی به خاطر پوشیدن کلاههای مسطح لبهدار با نوکتیز (اطلاعات بیشتر در این مورد را در ادامه خواهیم گفت) و لباسهای شیکشان مشهور شده بودند؛ ویژگیهایی که آنها با همتایان صفحه نمایش کوچک خود به اشتراک میگذارند.
و مهمتر از همه اینها، همانطور که در سریال نشان داده شده، این گروه تاریخی در واقعیت هم با غرور در خیابانهای بیرمنگام قدم میزدند و مرتکب جرایم خشن زیادی شده بودند که ساکنین شهر را گرفتار ترس و وحشت کرده بودند. بنابراین با وجود اینکه سریال هسته اصلی باند نقابداران خودش را تغییر داده است، اما باز هم قدرتمندانه آن را از حقایقی ریشهدار ترسیم میکند.
9 – غلط: زبان رومانی
از زمان پخش اولین اپیزود سریال نقابداران، منتقدان از جلوههای سینمایی و پرزرقوبرق کار، تعریف و تمجیدهای فراوانی کردهاند. بخش عمدهای از این موضوع در تحقیقات و توجهات موشکافانه به جزئیات طراحی تولید و لباس نهفته است که صحنهپردازی آن به طور دقیق اوایل قرن بیستم را بازسازی میکند.
با این وجود همانطور که قبلاً گزارش کردیم، استیون نایت و تیمش، وقتی به جنبه خاصی از ساخت جهانی نقابداران رسیدند، اشتباهی را مرتکب شدند: زبان رومانی. استیون نایت و همکاران به شکلی مجهول هیچ متخصص زبانشناسیای را استخدام نکردند تا ظاهراً بر دیالوگهای رومانی نظارت کند؛ این دیالوگها در سراسر سریال وجود داشتند و موجب شدند که بازیگران جملات را شکستهبسته به رومانی ادا کنند.
8 – درست: کاراکترهای زن قدرتمند
نقابداران چندین کاراکتر زن پرابهت و رک را به نمایش میگذارد، تا آنجایی که ممکن است بینندگان بدبین، آنها را توهماتی غیرواقعی در نظر بگیرند. به هر حال داستان این سریال دههها پیش از جنبش آزادیبخش زنان روی میدهد. (بنابراین آیا کاراکترهایی نظیر پالی گری و آیدا شلبی بیمورد و به جهت جذب احساسات مدرن طراحی شدهاند؟) نه لزوماً، مورخی به نام پروفسور کارول چین معتقد است که زنان قوی احتمالاً نقش مهمی در تاریخ نقابداران بازی کردهاند. چین به ویژه بر این باور است که روسای قدرتمندی چون پالی گری، ابزاری برای بالا بردن مردانی نظیر تامی و آرتور شلبی بودهاند. همانگونه که میگویند: پشت هر مرد موفقی …
7 – غلط: سن اعضای گروه نقابداران
در سریال گروه نقابداران تعدادی مرد (و زن) هستند که در اواخر دهه 30 سالگی یا بیشتر زندگیشان قرار گرفتهاند. اما در واقعیت این گروه تاریخی از کودکانی خیابانی تشکیل شده بودند که میانگین سنی اعضای گروه در حدود 18 – 19 سال نوسان میکرد. (اگرچه مشخصشده که اعضا جوانتر آنها در حدود 13 سال سن داشتهاند!) در عین حال، این بدان معنا نیست که افراد میانسال این گروه هرگز وجود خاجی نداشتهاند. برعکس، برخی از خشنترین اعضای گروه (مانند توماس گیلبرت که بخشی از کاراکتر تامی شلبی از او الهام گرفته شده است) قاطعانه بالغتر از سایر همدستانشان بودند. اما سن گیلبرت بیشتر استثنا بود تا یک قاعده کلی.
6 – درست: مسابقات پرسروصدای بیلی کیمبر
گانگستر بیلی کیمبر به عنوان اصلیترین ضدقهرمان نقابداران در فصل اول سریال شناخته میشود. حال آنکه کیمبر یک چهره تاریخی واقعی بوده است (برخلاف رقبای ساختگی خود یعنی شلبیها) و این موضوع ممکن است طرفداران سریال را غافلگیر کند. همچنین نام مسابقه او در سریال تغییری نکرده و منطبق بر واقعیت است.
شواهدی وجود دارد که نشان میدهد کیمبر با دنیای تبهکاران لندن همانطور که در نقابداران به تصویر کشیده شده، پیوند داشته و همین موضوع، نام او را به عنوان “یکی از دقیقترین چهرههای تاریخی به تصویر کشیدهشده” در سریال قرار میدهد. جایی که کیمبر واقعی و تخیلی از هم جدا میشوند، چگونگی پایان یافتن زندگیشان است. (با این حال باید کمی به استیون نایت برای به کار گرفتن مجوز هنری آزادی عمل بخشید)
5 – غلط: صحنهپردازی قرن بیستم
داستان سریال نقابداران اندکی پس از پایان جنگ جهانی اول شروع میشود. (فضایی که از آن به عنوان وسیلهای برای توضیح روانشناسی آسیبدیده کاراکترهای داستان و ظهور جنایتهای خشونتآمیز در بریتانیا استفاده میشود) با این حال، این محیط اوایل قرن بیستم، یک نمونه دیگر از تغییرات استیون نایت است که حقایق را برای گفتن مطلبی رضایتبخشتر پنهان میکند.
در واقعیت، گروه نقابداران خیلی زودتر به قدرت رسیدند و در دهه 1890 به صحنه جرم و جنایت سازمانیافته بیرمنگام دست پیدا کردند. این گروه طی دو دهه آینده هم در میان بزرگترین باندهای تبهکار شهر قرار داشتند، با این حال قدرت آنها در دهه 1920 کاهش یافت و آنها عملاً در دهه 1930 منقرض شدند. با این همه، گروه نقابداران یک علامت پاکنشدنی در شهر از خود به جای گذاشت: نام آنها به عنوان یک اصطلاح عمومی برای هر گروه از اراذل و اوباش بیرحم در بیرمنگام استفاده میشود.
4 – درست: میخانه گریسون
اگر شما بخواهید به هرگونه تناقضهای جغرافیایی توجه کنید، خیلی تحت فشار قرار خواهید گرفت چراکه عوامل تولید تمام تلاش خود را قدرتمندانه به کار بسته بودند تا منظره و حسوحال بیرمنگامِ اوایل قرن بیستم را بازسازی کنند.
بازسازی نشانههای تاریخی از بیرمنگام قدیم به همین ترتیب ادامه پیدا میکند (و مهمترین آنها گریسون است) یکی از لوکیشنهای کلیدی نقابداران میخانه گریسون واقعی بود. اینطور گفته میشود که این مکان، مرکز فرماندهی غیررسمی نقابداران قرار گرفته بود و نام آن بلافاصله برای مورخین حساس به کلمات آشنا میشود. (حتی اگر نمای فریبنده آن در این نمایش وجود نداشت)
3 – غلط: قدرت نقابداران
بیرمنگام در نقابداران شبیه به شهر گاتهام در داستانهای افسانهای بتمن است: هر دو کاملاً مملو از جرم و فساد هستند. در این سریال در راس زنجیره جنایی، گروه نقابداران قرار دارند؛ با مرکزیت تامی شلبی و خانواده گانگستریاش که همچون یک مرجع رسمی در شهر فعالیت میکنند.
همچنان که نمایش ادامه مییابد، شلبیها کنترل کاملی بر فعالیتهای غیرقانونی در بیرمنگام به دست میآورند، و این در حالی است که مشاغل قانونی و ارتباطات سیاسی آنها منجر به این میشود که نیرویی برای رسیدگی به لندن و نیویورک در نظر بگیرند. این موضوع دقیقاً با سوابق تاریخی همخوانی ندارد: نقابداران واقعی هیچگاه به طور کامل بر دنیای جنایتکاران بیرمنگام تسلط پیدا نکردند.
2 – درست: جسی ادن
در طی پنج فصل نقابداران چندین شخصیت تاریخی ظاهر شدهاند که مهمترین آنها نخستوزیر بریتانیا، وینستون چرچیل و طرفدار نازیها، آسوالد ماسلی است. نویسنده استیون نایت، چرچیل و ماسلی را در یک اسلوب کاملاً صادقانه ارائه میکند. او در تصویرسازی شخصیت قدرتمند سیاسی دیگری، نیز تا این حد صادقانه عمل میکند: قهرمان حقوق برابر، جسی ادن.
مسلماً در مورد جسی چیز زیادی نمیدانیم (مانند بسیاری از خانمهای جوان پیشرو نسل او، داستان وی نیز به اندازه کافی مستند نشده بود) با این وجود، آنچه که میدانیم این است که جسی اعتصاب عمومی سال 1926 را ترتیب داد که در فصل سوم نمایش داده شده بود. جذابیت داستان جسی رابطه عاشقانه او با تامی شلبی است که به دلایل واضح هرگز فاش نشد.
1 – غلط: کلاههای مرگبار نقابداران
براساس افسانهها، نقابداران نام خود را از کلاههای مسطحی که اطرافشان تیخ اصلاح دوخته شده بود، برگرفته بودند. این کلاهها باعث میشدند خون در چشمان قربانیان آنها جاری شود. بدون شک مفهوم این نوع پوشش سر که به نوعی تبدیل به یک اسلحه شده، قانعکننده است، اما در واقعیت چنین چیزی درست نبوده است.
برای مبتدیان این کلاهها، سلاحهای عملی ستیزه نبوده است. تقریباً غیرممکن است که حریف را فقط با شلاق زدن به وسیله یک کلاه تیغدار تکهتکه کنید. حال آن که آزاد گذاشتن تیغها در پشت سر ممکن است به کسی که کلاه را بر سر گذاشته، آسیب برساند و یک مورد دیگر هزینه بالای تیغهای یکبارمصرف در دهه 1890 است (که در آن زمان یک کالای لوکس به شمار میرفته) و در نتیجه این مسئله باعث میشده آنها از نظر مالی در مضیقه قرار بگیرند (اگرچه در هر زمان میتوانستند به دزدیدن آنها روی بیاورند) اما نه نام این گروه به احتمال زیاد به شکل برجسته کلاههای آنها برمیگردد. توضیحات عجیب و غریبتری هم وجود دارد که در واقع این توضیحات از اخبار احساساتگرایانه رایج در آن زمان نشات میگیرند.
این مطلب برگرفته از نوشته Leon Miller در سایت screenrant.com است.
کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل از جمله برای همه نشریهها، وبلاگها و سایت های اینترنتی بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: بلاگ نماوا” ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.
Post Views:
1