اینطنزپرداز در گفتوگو با ایسنا، درباره ضرورت نوشتن طنز برای کرونا و مشکلات نوشتن در این زمینه، اظهار کرد: شما باید جوری بنویسید که به جامعه ناامیدی تزریق نکنید و امید بدهید. از طرفی هم باید موانع و مشکلات را ببینید و این موانع و مشکلات بهگونهای نباشد که ساختار نظام بهداشتی در این ایام زیر سوال برود. شما بعدها میتوانید نقد کنید که چرا دستگاه تنفس مصنوعی کم بود یا هر چیز دیگری.
او سپس گفت: این روزها اگر یک طنزنویس بخواهد تیزی قلمش را متوجه خیلی از مسائل کند باعث تزریق ناامیدی در جامعه میشود. خب، طنزنویس باید یک چارچوب را حفظ کند. او باید درباره یکسری مشکلات آگاهی بدهد و با قلمش یکسری تشویقها را بیشتر کند؛ مثلا با قلمش در خانه ماندن را تشویق کند و با زبان طنز بگوید بیرون رفتن چه بدیهایی دارد. در واقع طنزنویس مجبور است پروتکلهای بهداشتی را رعایت کند، اما در این روزها نمیتواند نارسایی سیستم را به زبان بیاورد، البته شاید درست هم نباشد. از طرف دیگر این روزها مخاطب هم موضع سرسختانه نمیگیرد، کما اینکه مثلا در زمینه مسائل پزشکی، زمانی موضوع قصور پزشکی آنقدر مطرح بود که از طنزنویسان میپرسیدند چرا درباره قصور پزشکی نمینویسند؟ وقتی هم مینوشتند خیلی استقبال میشد. حالا اگر در این دوران طنزنویسی درباره قصور پزشکی بنویسد واویلاست و فوری متهم میشود به اینکه جلو نظام درمانی کشور ایستاده و خط اول مبارزه با کرونا را زیر سوال برده است.
شهیدی خاطرنشان کرد: از یکطرف محدودیتهای طنزنویس شدیدتر شده و از طرف دیگر هم تعهدش به جامعه و مسائلی که در آن وجود دارد بیشتر شده است. ترکیب اینها مسائل و مشکلاتی را به دنبال دارد که طنزنویسان طبق معمول و مثل مسائل دیگر مانند بندبازان باید از آن عبور کنند. طنزنویسان کمکی ندارند؛ نه مردم آنها را درک میکنند و نه مسئولان. طنزنویس هم این وسط مانده است زیرا تعهد اجتماعی دارد. طنزنویس جوک نمیگوید که بخواهد یکچیزی گفته باشد. درواقع طنزنویس بهخاطر تعهد اجتماعیاش از جوک به طنز رفته است و به خاطر دغدغهای که دارد طنز مینویسد، اما اگر بخواهد به خطوط اشاره کند به همه برمیخورد که اینجا اول ماجراست، هر روز هم این دایره تنگتر میشود.
او همچنین درباره وضعیت طنزهای کرونایی و سطحی بودن برخی از آنها و تاریخ مصرف داشتنشان گفت: همیشه با هر چیزی که مردم را بخنداند، موافق بودهام و در این روزها بیشتر موافقم؛ حالا میخواهد جوک باشد، یا لطیفه، یا هجو و یا طنز. هر کدام از اینها کارکردی دارد. در شبکههای اجتماعی طنز کمتر است و بیشتر جوک و هزل و هجو وجود دارد. یکسری هم در این روزها طنز نوشتند که به نظرم لازم است؛ مسئلهای که وجود دارد مردم در این روزها مجبور به خانه ماندن بودند، خیلیها شغلشان را از دست دادند و مجبور شدند در خانه بمانند و حوصلهشان سر میرفت. اینها به نشاط جامعه کمک میکند، حالا در هر زمینهای که باشد، زیرا هر کدام کارکردی دارد. همه اینها برای جامعه لازم است و این روزها لازمتر. هر کسی هم یک بلدی و دغدغهای دارد؛ کسی بلد است جوک بگوید و لطیفه تعریف کند اما بلد نیست طنز بنویسد، کسی هم بلد است طنز بنویسد اما بلد نیست جوک بگوید. خود من بلد نیستم جوک تعریف کنم و کارم طنز نوشتن است.
این طنزنویس درباره تاریخ مصرفدار بودن برخی طنزها افزود: کرونا موضوعی است که هم میتواند تاریخ مصرفدار باشد و هم میتواند نباشد، این موضوع به زاویه نگاه شما به موضوع و نحوه پرداختنتان به آن بستگی دارد. ویروسی آمده و در جهان همهگیر شده است. حال شما میتوانید از زاویهای نگاه کنید که جهانیتر باشد، فقط ویروس را نبینید و مشکلاتش را هم ببینید و آنها را به نقد بکشید؛ مثلا ساختار درمانی کشور را. البته این موضوع صرفا برای ایران نیست و در انگلستان و آمریکا هم وجود دارد. اگر نقد کلی کنید ماندگارتر خواهد شد، یعنی تاریخ مصرفش یا طولانیتر میشود و یا اصلا تاریخ مصرف نخواهد داشت. اما اگر مسئله را جزییتر ببینید و به مسائل پیشپا افتاده بپردازید بالاخره این کرونا تمام میشود و مطلبی که نوشتهاید از مد میافتد. باز هم میگویم این موضوع به زاویه نگاه شما بازمیگردد.
او درباره پناه بردن به طنز به عنوان یک واکنش اجتماعی نیز گفت: جوک، لطیفه، طنز و هجو نتیجه فشاری است که به انسان وارد میشود؛ زمانی که بار مشکلات روی دوش شماست و نمیتوانید منطقی آن را خالی کنید، مجبورید با مسخره کردن، طعنه زدن و نادیده گرفتنش از آن مسئله عبور کنید وگرنه آن فشار شما را منفجر میکند؛ زمانی میگفتند سوپاپ اطمینان. سوپاپ اطمینان باعث تخلیه انرژی بد و درونی انسانها میشود. طنز و لطیفه هم همین کارکرد سوپاپ اطمینان را دارند.
شهیدی در پایان بیان کرد: هر اتفاقی در این کشور میافتد مردم به این سمت میروند که فوری از آن جوک بسازند؛ این موضوع بدیها و خوبیهایی دارد. مثلا اگر پلاسکو فرومیریزد ما برایش جوک میسازیم در حالیکه مسئله تلخی است یا حادثه سانچی یا سقوط هواپیما. به خاطر بازماندههای آن حادثهها نباید در طنز از دریچههایی وارد شد که باعث ناراحتی آنها شود، اما میتوانید از دریچهای وارد شوید که بهنوعی نقد سیستم باشد. اگر از این دریچه وارد شوید، خب به خانوادهها برنمیخورد و با زبان طنز و ملایم انتقادی را وارد کردهاید. فکر میکنم این روش بهتری است. اما در موارد دیگر هرچقدر جوک بگویند، خوب میکنند که میگویند و هرچه جوک میسازند خدا خیرشان بدهد، زیرا باعث شادی جامعه میشوند. در سوانحی که رخ میدهد مرزهایی وجود دارد و در ساختن جوک باید ببینیم به چه کسی بر میخورد؛ اگر این مرز را رعایت کنیم خیلی چیزها حل میشود.