رضا اسماعیلی، شاعر در یادداشتی که در اختیار ایسنا قرار داده، آورده است: مصطفی علیپور را - به واسطه شعر ارجمندش - از آغاز انقلاب تا به امروز میشناسم. شاعر، منتقد و پژوهشگری که در طول چهار دهه گذشته در عرصه ادبیات حضوری فعال و تاثیرگذار داشته است.
نام روشن علیپور با نام دو عزیز سفرکرده در ذهن من گره خورده است: خلیل عمرانی و نیما یوشیج. زندهیاد خلیل عمرانی - بهرغم زیست سنتیاش در شعر - از دوستان قدیمی و صمیمی علیپور بود. علیپور نیز به خلیل ارادتی ویژه داشت که این ارادت تا به امروز ادامه دارد.
و اما همنشینی نام علیپور با «نیما یوشیج» به خاطر زیست مدرن او در عالم شعر و شاعری است. وی را به اعتبار تسلط و اشرافی که بر حوزه شعر نو و نیمایی دارد، میتوان نیمای شعر انقلاب نامید. برگزاری «کارگاه شعر نیما» در حوزه هنری در روزهای سهشنبه، گواه دیگری برای اثبات این ادعاست.
خالق دو مجموعه شعر نیمایی «در چهارراه بهارنارنج» و «در پیراهن اردیبهشت» و مولف رساله پژوهشی «میتراود مهتاب» که مقدمهای بر زیباییشناسی تصویر و زبان شعر نیمایی است، در سالهای بعد از انقلاب نقش غیرقابل انکاری در احیای شعر نیمایی، تبیین و تفسیر آرا و دیدگاههای ادبی نیما برای شاعران جوان داشته است. از این منظر، اغراق نیست اگر بگوییم نسل شاعران جوان نیماییسرای بعد از انقلاب به نوعی پرورشیافته کارگاه شعر نیما هستند.
و اما بعد... قلمی کردن این چند سطر بهانهای برای اظهار تاسف از تعطیلی کارگاه شعر نیمایی حوزه هنری است. تعطیلی این کارگاه مرا به یاد تعطیلی خیلی از طرحهای خوب فرهنگی دیگر میاندازد، مثل تعطیلی «فصلنامه تخصصی شعر»، «دوهفتهنامه کمان»، «مجله تخصصی شیراز» و... . به راستی چرا؟!
البته برداشتن بار سنگین مدیریت یک کارگاه آموزشی سالانه از شانههای استادی چون او، در این روزها برای حضرت علیپور میتواند یک نعمت باشد، ولی برای جامعه ادبی ما بیشک یک خسران بزرگ است. تعطیلی «کارگاه نیما» چیزی از ارزشهای ادبی استاد علیپور نمیکاهد، ولی جامعه ادبی ما را از یک فرصت خجسته علمی محروم میکند، فرصتی که برای نسل شاعران انقلاب بسیار مغتنم و ارزشمند است.
من از حکمت این تعطیلی بیخبرم، ولی آرزو میکنم تعطیلی این کارگاه موقت و بهانهای برای بازگشایی روزنههایی فراخ تر برای دیدار مجدد با او و خوشهچینی از خرمن دانش این استاد ارجمند باشد - اینچنین باد.