همجنسگرایی بیماری یا انحراف اخلاقی؟

ریشه های همجنسگرایی در تاریخ معاصر به قرن ۱۶ دوران مدرنیسم و پسامدرنیسم در اروپا به بازمی گردد که طی آن این کشورها شاهد تغییر و تحولات بسیاری شدند، نوک پیکان این تغییر و تحولات جامعه و نهاد خانواده از جمله تغییر مفهوم خانواده، ازدواج و روابط جنسی قرار داشت که در ظهور پدیده «روابط جنسی پنهان و باز» نمود پیدا کرد و اگرچه این نوع از روابط ...

همجنسگرایی بیماری یا انحراف اخلاقی؟

ریشه های همجنسگرایی در تاریخ معاصر به قرن 16 دوران مدرنیسم و پسامدرنیسم در اروپا به بازمی گردد که طی آن این کشورها شاهد تغییر و تحولات بسیاری شدند، نوک پیکان این تغییر و تحولات جامعه و نهاد خانواده از جمله تغییر مفهوم خانواده، ازدواج و روابط جنسی قرار داشت که در ظهور پدیده «روابط جنسی پنهان و باز» نمود پیدا کرد و اگرچه این نوع از روابط ابتدا از سوی جوامع اروپایی پس زده شد، اما از آنجا که «تکرار و مداومت بر یک کار آن را به امری عادی تبدیل می کند» به مرور این نوع از روابط در جوامع اروپایی جای خود را باز کرد و به امری متداول و رایج تبدیل شد.

مقوله همجنسگرایی نیز در همین راستا قابل ارزیابی است، مقوله ای که ریشه در رشد و تغییر هویت فردی و شخصیتی افراد داشت و به فرد حق «دوست داشتن» و «عشق ورزیدن» بی قید و بند و «بیان بی پروای آن» خارج از چارچوب ازدواج و تشکیل خانواده یا همان «روابط جنسی آزاد» و «اشباع غرائز جنسی» را می داد.

براین اساس، در پوشش آزادی، مساوات و برابری و احترام به حقوق فردی روابطی در غرب شکل گرفت که در تعارضی تام با ارزش های نهادینه بشری قرار داشت وادامه بقای جوامع بشری و موجودیت فرد را به خطر می انداخت، چون مخالف جریان خوی و سرشت بشر در حرکت بود. در این روابط نشانی از روابط زناشویی، زایندگی، توالد و توارث بشری به عنوان شرط اساسی ادامه بقای بشریت و جوامع انسانی وجود نداشت و این موجودیت فرد و جامعه را به خطر می انداخت.

آنچه اکنون کشورهای اروپایی تحت عنوان «رشد منفی جمعیت» با آن مواجه هستند، ریشه در همان تغییر و تحولاتی دارد که بالا به آنها اشاره شد و هشدار مراکز تحقیقات غرب درباره نصف شدن جمعیت اروپا تا سال 2050 و خطر جذب مهاجر از کشورهای پر جمعیت اغلب مسلمان برای جبران کمبود جمعیت را درپی داشته است.

همجنسگرایی از رذیلت تا فضلیت

تا سال 1967 همجنسگرایی نوعی «بیماری روحی و روانی» و «انحراف اخلاقی» محسوب می شد، اما از اوایل قرن بیست به موازات تحول در مفهوم خانواده و روابط جنسی، تلاش شد، دیدگاه جوامع به پدیده همجنسگرایی تغییر کند و به سمت پذیرش همجنسگرایان سوق یابد.

سال 1973 نقطه عطفی در تاریخ همجنسگرایان به شمار می آید. در این سال روانپزشکان آمریکایی همجنسگرایی به عنوان «انحراف اخلاقی» و «بیماری روحی و روانی» را رد و با ادعای اینکه این رفتار «اختلالی ژنتیکی» و «وراثتی» در افراد است، سعی کردند، آن را بطور علمی ثابت کنند. اگرچه تمام این تلاش ها درپی رسیدن به یک هدف و آن «از بین بردن احساس گناه یا دستکم کاهش بار منفی ارتکاب این رذیلت در میان افراد شوند. چون تحقیقات صورت گرفته تا به امروز ثابت کردند، عامل ژن یا وراثت دخالتی در همجنسگرایی افراد ندارد.

نقش رسانه ها در پاک کردن صورت مسئله

رسانه ها یکی از مهمترین ابزارهای ترویج و اشاعه همجنسگرایی در جوامع و خانواده ها به شمار می آیند. اکتبر سال 1991 شبکه آمریکایی «فاکس نیوز» برای اولین بار مراسم ازدواج دو همجنسگرا را در سریال «روک» (Roc) به تصویر کشید و سعی کرد، این نوع از ازدواج را امری کاملا عادی و طبیعی جلوه دهد.

اما نقش اصلی برعهده «هالیوود» بود که با پخش سریال «ویل و گرک» سهم بسرایی در تغییر فضای منفی جامعه آمریکا جهت پذیرش همجنسگرایان داشت، در این سریال برای اولین بار نقش اول به دو همجنسگرا داده شده بود و تمام ابعاد زندگی آنها را به نمایش می گذاشت.

دست های پشت پرده یهودیان صهیونیست

بی شک هرکجا انحطاط فکری و رذیلت اخلاقی مشاهده شود، رد پای یهودیان صهیونیست در آن به عینه دیده می شود. این یک ادعا نیست، کافی این نکته را یادآور شد که یهودیان صهیونیست حاکمان بلامنازع رسانه های غربی و در راس آنها آمریکا، از جمله هالیوود هستند، هالیوودی که محتوای فیلم ها و سریال ها و سوژه هایش کاملا مشخص است و هرگونه سخن گفتن در این زمینه تکرار مکررات است. همچنان که فساد اخلاقی در این قوم ریشه در تاریخ بشریت دارد و در این باره کافی نگاهی به تاریخ آنها داشت. لذا جای تعجب ندارد، اگر اولین نهاد جامعه مدنی آمریکا که حمایت خود از همجنسگرایان را اعلام کرد، «جمعیت یهودیان آمریکا»، به عنوان بزرگترین نهاد مدنی یهود در این کشور و در راس آنها خاخام های این جمعیت باشند.

با توجه به اینکه یهود حاکم بر امپراتوری رسانه های جهان هستند، انتظار می رود، همانند آنچه در طول تاریخ این رسانه ها مشاهده شده، برای رسیدن به خواسته ها و اهداف خود میلیاردها دلار هزینه کنند و این دلارها زمانی کارگشاست که با دولت هایی سرسپرده و غرق در مشکلات و مفاسد اقتصادی در منطقه همچون مصر، عربستان، تونس، لبنان مواجه باشند.

آیا تاریخ دوباره درحال تکرار است

گویا تاریخ درصدد تکرار است و اقداماتی که از 20 سال پیش برای اشاعه همجنسگرایی در منطقه با کمک برخی رسانه ها وابسته آغاز و سعی شده بود، رذیلت در لفافه الفاظ زیبا فضیلت جلوه داده شود، روند سریع تر و جدی تر به خود گرفته است.

شکست راهبردهای نظامی (اشغال افغانستان و عراق) و جنگ های وکالتی (گروه های تروریستی تکفیری) غرب و آمریکا را به یاد وصیت مشهور «ناپلئون بناپارت» فرانسوی انداخت که پس از شکست در تصرف مصر، این وصیت را برای بازماندگانش به یادگار گذاشت که «مصر اسلامی را نه با قدرت نظامی، بلکه با قدرت فکر و اندیشه از پا درآورید» و این وصف حال جوامع اسلامی و عربی در دوران ماست.

پس از آن بود که صنعت سیما و رسانه پای به مصر گذاشت و از این لحاظ مصر اولین کشور اسلامی عربی است که صنعت سینما و رسانه وارد آن شد و همه موسسان و سرمایه گذاران آن یهودی بودند و جالب آنکه مصر اولین کشور اسلامی عربی بود که همجنسگرایی در آن مشاهده شد و تلاش های زیادی برای اشاعه این رذیلت در آن انجام شد و همچنان درحال انجام است، تا پس از مصر، دیگر کشورهای اسلامی عربی مانند لبنان، تونس، عربستان سعودی، فلسطین اشغالی، امارات و در این اواخر عراق را نیز در برگیرد.

کارشناسان تحرکاتی که در سال های اخیر به شکلی خاص در زمینه ترویج همجنسگرایی در جهان اسلام و کشورهای منطقه آغاز شد، نشان از وجود طرحی بزرگ برای اشاعه این رذیلت است و بعید نیست که جنگی مذهبی بین غرب لائیک ها و شرق اصولگرا باشد. در حالی که ظواهر امر نشان می دهد، غرب برای پیروزی در این جنگ در سایه بی خبری یا سرسپردگی دولت های منطقه تدارک گسترده دیده باشد.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان