سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. هر روز 07:30 با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
نتیجه اعتماد به اصلاحطلبان و تریبون دادن به سیاهنمایان
ما ایرانیان، کجا و چرا شکست خوردیم؟!
فردی به نام م.ف که استاد دانشگاه نیز معرفی شده، طی یادداشتی در شماره سهشنبه گذشته روزنامه آرمان ملی نوشته است:
"ما در ساختن جامعه تولیدی شکست خوردهایم و در سامان دادن توزیع هم کارنامه تیره است. حاکمان با کردارشان و ما مردمان با مطالباتمان، توزیع را بر تولید اولویت دادهایم؛ جامعهای که مردمان و حاکمان (این دومی خیلی بیشتر) به توزیع بیندیشند، مجلسیانش باید از نیاز به توزیع کمک معیشتی به شصت میلیون نفر سخن بگویند. ما به «ائتلافهای توزیعی» تقسیم شدهایم که به نسبت سهممان از ظرفیت اعمال قدرت و خشونت، کیک را توزیع میکنیم. شکست در گذار به جامعه تولیدی و وضع قواعد توزیع عادلانه را که بپذیریم، راهِ حل پدیدار میشود؛ و اگر نه، گذر از «توزیع ثروت» به «توزیع فقر» و سپس «توسعه خشونت» را بیشتر تجربه خواهیم کرد. توزیع عادلانه نه مساوی هم بدون تولید کفایت نمیکند، سهم نفت، دیگر برای خرید سه کیلو گیلاس هم کافی نیست. آری باید اعتراف کنیم که بله! ما مشکلی داریم!! ما شکست خوردهایم."
این یادداشت تحت عنوان "ما ایرانیان، کجا و چرا شکست خوردیم؟" در روزنامه آرمان ملی منتشر شده است![1]
*اصلاحطلبان و چهرههای وابسته به آنها سالهاست که اصرار دارند ایران اسلامی و مردم ایران را شکست خورده معرفی کنند. شرایط کشور را "شرایط ته درّه" عنوان کنند[2] بگویند خزانه خالیست، نوید تکرار اغتشاشات آبان 98 و "سیاهبهار 1400" را بدهند و البته هیچ و هیچ نکته مثبتی را هم در قبال ایران اسلامی نبینند و نگویند!
این در حالیست که یک کشور شکست خورده و ضعیف در وهله اول توانایی حفظ امنیتی داخلی، مرزی و فرامرزی خود را ندارد، ثانیا نمیتواند به متحدان خود کمک سیاسی و اقتصادی و نظامی داشته باشد، ثالثا مردم قوانین موضوعه کشور را رعایت نخواهند کرد، رابعا اعتماد مردم به نهادهای خیریه وابسته به حاکمیت سال به سال کمتر میشود نه بیشتر! و...
نشانههایی برآمده در تمام دایرةالمعارفهای علوم سیاسی که مشخص نیست اصلاحطلبان از آنها بیخبرند یا میدانند اما تصمیم به انکار گرفتهاند؟
بله!
نظام جمهوری اسلامی ایران نیز مثل تمام حاکمیتهای دیگر دنیا با مشکلاتی در اقتصاد و اجتماع و... مواجه است.
مشکلاتی که با آمدن دولت ائتلافی اعتدالیون و اصلاحطلبان بغرنج هم شده است.
اما آیا وجود مشکلات به معنی شکست است یا اعتماد به اصلاحطلبان و وجود استادان و رجال وابسته به یک جریان سیاسی خاص که عزمی جز "سیاهنمایی" ندارند؟!
آیا هیچ تحلیلگر یا استاد دانشگاهی در یک کشور غیر هست که در اشاره به مشکلات بلافاصله نوید "توسعه خشونت" را بدهد؟ و اساسا کدام کشور را در جهان میتوان یافت که صاحبان تریبون در آن کشور ولو حتی به یک نکته مثبت هم در قبال آن کشور اشاره نکنند؟
برخی معتقدند این رفتارهای اصلاحطلبان برای القای زیست جهنمی به ذهن مردم است تا شاید بتوانند به این واسطه "فتنه اقتصادی" را ایجاد کنند. فتنهای احتمالی که البته آخرین تقلای آنها برای دور کردن ایران و ایرانی از مسیر پیشرفت و پیروزی است...
***
سروری مطرح کرد:
اصلاحطلبان به دنبال اغتشاش
پرویز سروری، فعال اصولگرا و از نمایندگان ادوار مجلس در بخشی از یک مصاحبه با خبرگزاری فارس در اشاره به اظهارات عباس عبدی مبنی بر لزوم استعفای روحانی گفته است: آنها (اصلاحطلبان) میخواهند با این کار زمینه شورشهای اجتماعی در کشور را فراهم کنند و در ماههای منتهی به انتخابات اجازه ندهند که آرامش در کشور وجود داشته باشد و با یک آنارشیسم اجتماعی اجازه ندهند که یک دولت جوان انقلابی بر سر کار بیاید.
وی با تاکید بر اینکه این استراتژی اصلاحطلبهاست و آنها چون خود را از قبل بازنده میبینند تنها راه خروج از این وضعیت را یک شورش اجتماعی و بر هم زدن انسجام جامعه کشور و تولید نفرت ملی به جای وحدت ملی میدانند خاطرنشان کرد: به همین دلیل شما میبینید که تئوریسین های اصلاح طلب، امروز خشونت را تئوریزه میکنند و زمینه های یک خشونت و نفرت ملی و درگیری ملی را میخواهند ایجاد کنند و اجازه ندهند که روند تغییر از یک جریان ناکارآمده به یک "جریان کارآمد مستقل و با برنامه" تبدیل شود.
این نماینده ادوار مجلس افزود: هدف آنها این است که اگر آقای روحانی بازیچه دستشان قرار بگیرد و بخواهد استعفا دهد بینظمی اجتماعی در ماههای منتهی به انتخابات امکان ظهور و بروز بالایی خواهد داشت و اگر هم نپذیرد، تحلیل اصلاح طلبان این است که این در ذهن مردم چپها را به عنوان اپوزیسیون دولت معرفی می کند و همین مسئله میتواند در انتخابات برای آنها امید بخش باشد.[3]
*صحبتهای سروری از فکتهای مختلفی در جهان واقعیت برخوردار است.
از زمینهچینی اصلاحطلبان برای وقوع اغتشاشات دیماه 96 و آبان 98 تا تأکید تاجزاده بر تکرار حوادث آبان در سطحی خشونتبارتر و تا اظهارات اخیر حجاریان که از وقوع اغتشاش در انتخابات 1400 گفته بود.[4]
و البته تمام این رخدادها در چارچوب تحلیل راهبردی "فتنه اقتصادی" است که مخاطبان وبلاگ مشرق مدتهاست با آن آشنایی دارند.
در اینجا لازم به اشاره است که اکنون کار از اثبات پروژه تحلیلی مربوط به فتنه اقتصادی گذشته و بر فعالان کشور و خواص دلسوز است که درباره راههای رفع این فتنه احتمالی مشغول بحث و امعان نظر شوند.
***
مخالفت تریبونهای اصلاحطلب با طرح معیشتی مجلس برای مردم
روزنامه اصلاحطلب اعتماد به تازگی در گزارشی در شماره سهشنبه گذشته خود با اشاره به طرح اخیر مجلس یازدهم برای اعطای تسهیلات ریالی خرید به خانوارها جهت تأمین کالاهای اساسی نوشت: منتقد اصلی این طرح، دولت است. اسحاق جهانگیری معاون اول رییسجمهور در این باره در مرداد ماه گفته بود؛ «اگر قرار باشد کالاها از طریق کالابرگ در اختیار مردم قرار گیرد باید ابتدا ساز وکار آن در دولت ایجاد شود، البته شرایط کشور به گونهای است که برای تامین کالاها با محدودیت مواجه نیستیم و خوشبختانه کالاهای مورد نیاز به وفور در اختیار مردم قرار دارد.» البته جهانگیری پیش از این نیز صریحا اعلام کرده بود:«من با کوپنی شدن مخالفم».
اعتماد در ادامه گزارش خود همچنین به نقل از یک استاد اقتصاد در دانشگاه تربیت مدرس مینویسد: این قضیه باعث فساد در جامعه خواهد شد و به لحاظ روانی نیز به مردم آسیب میزند و برای دولت نیز چالشزاست!
فرد مذکور میافزاید: اگر این موضوع اتفاق بیفتد، عدهای سعی در سوءاستفاده و سودجویی خواهند کرد و پیگیری این طرح جز رانت و سودجویی و خرید و فروش کوپنها و... برای برخی افراد حاصل دیگری ندارد، کوپنی کردن به این معناست که سیستم توزیع را به صورت لایهلایه هدایت و کنترل کنیم که این موضوع هم باعث بازار سیاه میشود
این گزارش با تیتر "تهدید فساد و انحصار در توزیع کوپنی کالا" در روزنامه اعتماد منتشر شده است.[5]
*منطق ماجرای کالابرگ (در هر یک از اقسام آن) در موقعیت فعلی به حدی روشن است که میتوان مخالفت با آن را نوعی تقلا در جهت سختتر کردن معیشت مردم ارزیابی کرد...
چه اینکه در شرایطی هستیم که اگرچه کمبود کالا در کشور وجود ندارد اما شاهد رخدادی خطرناکتر یعنی عدم نظارت دولت بر بازار هستیم.
رخدادی که موجب تولد یک گرانی بیقاعده و لجام گسیخته شده است که میتواند عملا برخی کالاها را برای برخی خانوارها از دسترس خرید خارج کند اگرچه شاید آن کالا به وفور موجود باشد.
جالب است که پیشنهاد تأمین سبد کالاهای اساسی خانوار پیش از این توسط دکتر احمد توکلی نیز به رئیسجمهور روحانی داد شده بود اما طی چند سال گذشته شاهد سکوت قابل تأمل دولت در این قضیه بودیم!
برخی معتقدند مخالفت با طرح تأمین کالاهای اساسی مردم در شرایط فعلی بازار و در حالی که منطق قضیه کاملا روشن است؛ شائبه همراهی با فتنه اقتصادی و تقلا برای ایجاد سختی در معیشت مردم را دارد.
مقولهای که حتما نیازمند تأملات امنیتی نیز هست.
در این میان البته مجلسیان نیز باید هرچه سریعتر نسبت به تصویب قوانین موضوعه راجع به این طرح اهتمام ورزند و هرگونه سدی در این راه لازمالاجرا را به استحضار مردم برسانند.
***
1_ http://www.armanmeli.ir/fa/print/main/298181
2_ mshrgh.ir/818894
3_ http://fna.ir/f01vkg
4_ mshrgh.ir/1119442
5_ http://www.etemadnewspaper.ir/fa/main/detail/155737