مجسمه تاجر برده در بریستول انگلستان سرنگون شد
پژوهشی تاریخی و نو زوایای پنهانی از تاریخ امپراتوری انگلستان را آشکار میسازد و تصویری تازه از پیوند میان تجارت استعماری و زندگی پررونق و بناهای باشکوه در ییلاقهای بریتانیایی به دست میدهد.
نواحی ییلاقی در تخیل انگلیسی مکانهایی مقدس تصور و تصویر میشوند - کلبههایی با سقفهای پوشالی، خانههای اشرافی مجلل، قلعههای باشکوه، کلیساهای کهن، مراتع پنهاور، مرغزارهای مملو از گلهای وحشی و خودرو، آبراهههای آرام و باغهای سرسبز.
اینها همه و همه برای این ملت تلالویی افسانهای دارند. قلمروی زیبایی که حتی گسترش شهرها، مدرنیته، مهاجرت و جهانیسازی سیمای تابناکش را خدشهدار نکرده است.
در ادبیات و هنر این سرزمین، ییلاق انگلیسی همچون بهشتی زمینی توصیف و ستایش میشود. این نگاه را میتوانید در آثار متنوع از جمله در کتاب اورشلیم ویلیام بلیک، در رمانهای جین آستن و اِوِلین وو، در آبرنگهای جان کانستابل و جیامدابلیو ترنر و نیز در درامهای تاریخی مانند گاسفورد پارک (فیلم برنده اسکار) و نیز مجموعه تلویزیونی بسیار محبوب دانتون اَبی بیابید.
در سال 1993 جان میجر، نخستوزیر وقت انگلستان، در توجیه این که این سرزمین بخش جداییناپذیر اروپا به شمار میآید، در سخنرانی مشهوری چنین گفت: "پنجاه سال دیگر نیز سایههای دراز بر زمینهای کریکت، ییلاق همیشهسرسبز، دوستداران حیوانات همچنان در انگلستان پابرجا خواهند بود - همانگونه که جورج اورول گفت باز هم خدمتکاران پیر سوار بر دوچرخه در مه صبحگاهی رکابزنان به آیین عشای ربانی خواهند رفت. "
بااینهمه، ییلاق استعماری - که یک پروژه تاریخی و نیز نویسندگی خلاق با مشارکت محوری کودکان است - ایده مدینه فاضله و بهشت برین ییلاقی را به چالش میکشد. در این پروژه دانشآموزان شصت مدرسه ابتدایی و نیز موسسه "نشنال تراست" و پنج میلیون و ششصدهزار عضو موثر آن با یکدیگر همکاری میکنند.
نشنال تراست موسسه غیرانتفاعی میراث تاریخی و فرهنگی انگلستان و عهدهدار اداره پانصد مکان تاریخی در انگلیس، ولز و ایرلند شمالی است. این طرح قصد دارد تاریخچههای مغفولماندهای را آشکار کند که رابطه میان امپراتوری انگلستان و رویکرد استعماریاش را - برای مثال در غرب آفریقا، کارائیب و هند و چین- با زندگی رویایی در خانههای مجلل ییلاقی در انگلیس نشان میدهد.
سوفیا دولیپ سینگ، شاهدخت هندی، فعال و پیکارگر حقوق زنان در انگلستان و هند بود
در حالی که بسیاری از انگلیسیها برای برخورداری از هوای تازه، گشتوگذار و نوشیدن چای به مناطق ییلاقی نشنال تراست سفر میکنند، در دو سال گذشته پروژه ییلاق استعماری دانشآموزان را با رویکردی دیگر و برای کندوکاو در رابطه استعمار و ییلاق به این نواحی برده است.
آنان برای مثال به پارک دیرِم در نزدیکی باث رفتهاند؛ جایی که مجسمههای سیاهان آفریقایی در زنجیر، ارتباط ییلاق با تجارت برده را در قرن هفدهم نشان میدهد. در بنای کدلستون هال در دربیشر نیز فرشی از پوست ببر داستان شکار و غنائم را در دوران استعمار هند بازگو میکند.
در وایتویک منر، در نزدیکی ولورهمپتون، به داستانهایی از اشراف و ثروتمندان از جمله سرگذشت سوفیا دولیپ، شاهدخت مشهور هندی و دخترخوانده ملکه ویکتوریا، برمیخوریم.
دولیپ فعال و پیکارگر حق رای زنان نیز بود. ساتن هاوس در هَکنی نیز به سروان جان میلوِرد، "ماجراجوی تاجر"، تعلق داشت که سهام دار شرکت هند شرقی به شمار میآمد و ثروت خود را از تجارت ابریشم به دست آورده بود.
تاریخدانان تأکید میکنند که از اواخر قرن هفدهم تا اوایل قرن بیستم، یکششم خانههای ییلاقی انگلستان را بازرگانانی خریدند که ثروتشان را از راه تجارت استعماری به دست آورده بودند.
پروژه ییلاق استعماری را دکتر کورین فاولر، استاد ادبیات پسااستعماری در دانشگاه لستر، بنیان نهاده، زیرا او باور دارد که پیوند بناهای باشکوه ییلاقی و باغهای وسیعشان با امپراتوری بریتانیا اغلب نادیده گرفته شده است. او میگوید:
"میخواستم که پروژه ییلاق استعماری با نشنال تراست در معرفی تاریخچه این بناها مشارکت کند، زیرا ساکنان خانههای ییلاقی از جنبههای گوناگون در اداره امپراتوری سهیم بودند و در آن نقش مهمی داشتند. ازاینرو به نشنال تراست کمک کردم که از این منظر به این اماکن تاریخی نظر کند و آنها را به بازدیدکنندگان بشناساند. "
کدلستون هال، در دربی شر، خانه اجدادی جورج ناتانیل کرزون (نایبالسلطنه هند از 1899 تا 1905) بود
دکتر فاولر ادامه میدهد: "ایده تاریخنگاری با مشارکت محوری کودکان و پروژه نویسندگی خلاق را برای بازشناسی و کشف این تاریخچههای استعماری طرح کردم تا برای بازدیدکنندگان روشن کنیم که چگونه استعمارگری انگلستان موجب پدیداری بهشتی زمینی در ییلاقهای این سرزمین شد. "
در این پروژه نمایشگاههایی با همکاری دانشآموزان برگزار شد که بر تاریخ استعماری مرتبط با چهار محوطه تاریخی نشنال تراست (تالار کدلستون، پارک بازیلدون، قلعه پنرن و ساتن هاوس) متمرکز بود.
کودکان راهنمای تورها بودند و در پروژه نویسندگی خلاق (با مشارکت انتشارات پیپل تری) به تدوین کتابچههای راهنمای بازدید بناها و محوطهها یاری میرساندند. در نمایشگاهی که در تالار کدلستون برگزار شد، بچهها درباره شش شیء، از جمله جامه آبیای که لیدی کرزون (همسر لرد کرزون، نایبالسلطنه هند) بر تن میکرد؛ عاج فیلی کندهکاریشده و میزی نقرهای از افغانستان متنهایی نوشتند.
در پارک شارلکوت در واریکشر، دانشآموزان در نوشتههایشان به پسر بردهای پرداختند که در حاشیه نقاشیای از قرن شانزدهم در خانهای ییلاقی دیده بودند. دکتر فاولر میگوید: "بچهها از دیدن تصویر این کودک برده جا خوردند و فکر کردند اگر در آن زمان زندگی میکردیم، ممکن بود ما به جای او باشیم. "
هنگامی که گروهی از بچهها این شمشیر هندی متعلق به قرن هجدهم را در شارلکوت دیدند، در این باره بحث کردند که باید شرح معرفی آن تغییر کند
شورشهای هند یا جنگ استقلال
پروژه ییلاق استعماری چنان دانشآموزان را به خود جذب کرده و تخیلشان را به کار انداخته که دکتر فاولر غافلگیر شده است: "گروهی از کودکان در بازدید از پارک دیرِم با غرفههایی روبهرو شدند که در آنها تصاویر سیاهان آفریقایی در زنجیر دیده میشد.
بین آنها در این باره که چنین تصاویری را میتوان به تماشا گذاشت یا نه، بحثی مهم درگرفت. برخی با نمایش این آثار موافقت داشتند و معتقد بودند که این تصاویر رابطه میان انگلستان و تجارت برده و کمپانی سلطنتی آفریقایی را نشان میدهد. برخی دیگر نیز نمایش این تصاویر را توهینآمیز میدانستند. "
او ادامه میدهد: "برای بعضی از بچهها، این تاریخچهها با توجه به سرگذشت خانوادگی و تبارشان تاثیری مضاعف مییابد. برای مثال خزک، دختر دوازدهساله، از خانوادهای هندیتبار است. او در بازدید از پارک شارلکوت شمشیری هندی دید که در معرفیاش آمده بود "در جریان شورشهای هند" به دست آمده است.
خزک فکر میکرد که به جای این جمله باید گفته شود که این شمشیر "در جنگ اول استقلال هند از این کشور ربوده شده است". فاولر توضیح میدهد: "بحث شدیدی بر سر شیوه بیان این جمله میان دانشآموزان درگرفت. "
خزک خود شرح میدهد که در پی اعتراض گروه، این جمله و نحوه بیان آن تغییر کرد: "متن معرفی این شمشیر اشتباه نوشته شده بود و در آن آمده بود که در جریان "شورش هندیان" به غنیمت گرفته شده است.
من گفتم که عبارت "جنگ اول استقلال هند" درست است و آنها برخی کلمات کلیدی متن را تغییر دادند. همه اعضای گروه به توافق رسیدند که به جای «غنیمتگرفتهشده» عبارت 'ربودهشده ' را بیاورند. "
این دختر دانشآموز در بازدید از پارک شارلکوت به همراه اعضای گروه پروژه ییلاق استعماری، تابلوی نقاشیای از تیپو سلطان فرمانروای هندی قرن هجدهم دید. او بعدتر در سفری به هند همراه با خانوادهاش، به دیدن کاخ تابستانی تیپو سلطان در میسور و موزه این شهر رفت.
در آنجا، خزک مجذوب روایتهای بسیار متفاوت هندیان از وقایع تاریخیای شد که انگلیسیها به گونهای دیگر گزارش کرده بودند. اکنون موزه ملی در دهلی به همکاری با نشنال تراست متمایل شده است.
خزک آشکارا به تاریخ مشترک هند و انگلستان علاقهمند شده و متعجب است که چرا تاریخ امپراتوری انگلستان گستردهتر نیست و در مدارس به شیوه دقیقتری به آن پرداخته نمیشود. او میگوید: "جز در پروژه ییلاق استعماری، من چیزی درباره هند و امپراتوری انگلستان نخوانده بودم. متوجه شدهام که مردم بسیار کم درباره تاریخ امپراتوری انگلستان حرف میزنند. "
در پی سرنگونکردن مجسمه ادوارد کولستون، تاجر برده، در بریستول در جریان اعتراضات جان سیاهان مهم است در ماه ژوئن امسال، موضوع مواجهه انگلستان با تاریخ استعماریاش در کانون توجه قرار گرفته است. سروصدای زیادی درباره اصلاح برنامه آموزش ملی و تجدید نظر در تدریس تاریخ امپراتوری انگلستان به پا خاسته است.
گروهی پیشنهاد کردهاند که پرداختن به نقش اساسی این کشور در تجارت برده - و نه فقط لغو آن - در دوره دبیرستان اجباری شود. همچنین گفته میشود که شناخت مفهوم "نژاد" و سلسلهمراتب نژادیای که امپراتوری از آن پشتیبانی میکرد، میتواند به مبارزه با نژادپرستی در انگلیس یاری رساند.
کاخ محل اقامت کرزون، نایب السلطنه هند، در کلکته که به بنای کدلستون شباهت میبرد
ییلاق استعماری و مواجهه با گذشته
دکتر فاولر از بحثهایی که سرنگونی مجسمه کولستون برانگیخت استقبال میکند - این از آن دست گفتوگویهای صادقانه، جمعی و گاه دشوار است که پروژه ییلاق استعماری ترویج میکند: "این گفتگوها بسیار مهم است.
اطلاعات عمومی درباره تاریخ دوران تودورها و جنگهای جهانی در سطح بسیار خوبی است، اما درباره چهارصد سال تاریخ استعمار و نقش آن در شکل گیری انگلستان مدرن با خلایی در آموزش و دانش جمعی روبهرو هستیم. "
او میافزاید: "به دلیل این خلاء، آگاهی درباره این دوران بسیار ناچیز است. با نگاهی دوباره به تاریخ میتوانیم قطعات این پازل را کنار هم قرار دهیم و تصویری کاملتر از جایگاه انگلستان در جهان و سیر تطور و پدیداری این سرزمین و هویتش به دست آوریم- رویکردی که مدتهاست از آن غافل شدهایم.
مردم میگویند ییلاق استعماری پروژهای درباره بازنوشتن تاریخ است، اما واقعیت این است که این پروژه فراتر از اینها میخواهد باب گفتگو درباره گذشته با تکیه بر شواهد را بگشاید. نباید غرور ملی را با تاریخ اشتباه بگیریم. تاریخ مملو از خشونت و بیعدالتی است و همواره نیز همینطور بوده است.
" او توضیح میدهد که در کتاب در دست انتشارش سرزمین سرسبز نازیبا: واکنشهایی خلاقانه به ییلاق انگلیسی و استعمار (انتشارات پیپل تری) به این موضوعها خواهد پرداخت.
راج پال، تاریخدانی است با تجربه بسیار و متنوع در حوزه میراث تاریخی و فرهنگی، که با پروژه ییلاق استعماری و نیز نشنال تراست برای احیای تاریخچه بناهای ییلاقی همکاری دارد.
او بر آن است که با تاریخی متناقض مواجه ایم که هم پارههای مطلوب دارد و هم بخشهای ناپسند و نامطلوب: "پروژه ییلاق استعماری به خلایی مهم در تاریخ انگلستان میپردازد، دورهای که عمداً از آموزش و تدریس آن طفره رفتهاند. "
او میافزاید: " افسانه مشهوری که در آن «انگلستان بر دریاها حکمرانی میکند» و روایتی که بریتانیا را امپراتوری «کبیر» جلوه میدهد به اندازه کافی شناختهشده اند، اما نمیخواهیم به این واقعیت بپردازیم که انگلستانِ فرمانروای دریاها، همان حکومت تجارت برده، استعمار، امپراتوری و کشتار جمعی است که در پوشش تجارت تنباکو، شکر و نمک انجام میشد. "
او معتقد است که اکنون بیش از هر زمان دیگری نیاز داریم که درباره چیستی انگلستان و این که مردمانش از چه تاریخی برخاستهاند بازنگری کنیم:
"امروز نگرش مردم انگلستان با 25 سال پیش بسیار متفاوت است و تفکر مردم، بهویژه جوانان، باید در بخش میراث تاریخی و فرهنگی- موزه ها، گالریها و املاک نشنال تراست - انعکاس داشته باشد، زیرا آنها ذخیره این کشور به شمار میآیند. اگر نسلهای جوان در این فضاها با بازتاب نظرات خویش مواجه نشوند، علاقهای به بازدید از آنها نخواهند داشت. "
همانگونه که سرنگونکردن مجسمه کولستون نشان داد، ناآگاهی از گذشته انگلستان به سعادت منجر نمیشود، و همانطور که خزک با شیوایی بیان میکند، این رویکرد برای آینده کشور و مردم زیانرسان است:
"در پروژه ییلاق استعماری متوجه شدم که اکنون و حال بر اساس گذشته به وجود آمده و اکنون آینده را شکل میدهد. امپراتوری انگلستان، بریتانیا را به شکل امروزی درآورده است.
اگر با ناآگاهیمان درباره تاریخ استعماری انگلیس روبهرو نشویم و تاریخ را همانطور که تا به حال روایت شده بیگفتگو بپذیریم، احتمالا نسلهای آینده نیز از این گذشته بیخبر خواهند ماند و این سبب میشود که آیندهای ناخوشایند و ناامیدکننده در انتظارمان باشد. "