روزنامه وطن امروز: گزیده اظهارات دکتر محمدحسن زمانی در گفتوگو با روزنامه «وطن امروز» را در ادامه میخوانید:
* در حال حاضر در موج جدید کرونا 250 طلبه برادر و 75 طلبه خواهر در 5 بیمارستان قم در حال خدمترسانی هستند. این طلاب جهادی در 3 شیفت صبح، عصر و شب در هر شیفت 5 نفر در هر بیمارستان مستقر میشوند و ایام هفته را بین خود به صورت منظم تقسیم کردهاند. برخی از طلاب علاقهمند به خدمت جهادی که به دلیلی مانند بیماری زمینهای خود یا خانوادهشان امکان حضور مستقیم و خدمت در بیمارستانها را ندارند و دارای وسیله نقلیه هستند مسؤولیت ایاب و ذهاب بقیه طلاب جهادی بویژه خواهران طلبه به بیمارستانها را که از راه دور میآیند به عهده دارند. هماکنون 20 طلبه جهادی مسؤولیت ترابری را انجام میدهند. یکی دیگر از خدمات این طلاب تهیه میانوعدههایی از قبیل آب سیب و هویج و احیانا مغز پسته و بادام برای بیماران کرونایی است که با کمک خیرین تهیه و با هماهنگی و موافقت روسای بیمارستانها به بیماران جهت تقویت بنیه دفاعی بدن در برابر ویروس و نشاط روحی تقدیم میشود.
* در موجهای اول و دوم کرونا، جهادگران کمیته بیمارستانها انواع خدمات را از استحمام و تغذیه بیماران تا تنظیف محیط بیمارستان انجام میدادند اما در موج سوم، 3 وظیفه مشخص به آنها اعلام کردیم: کمک به پرستاران و همراهان بیماران و بیماران بدون همراه، آرامشبخشی به بیماران، پاسخگویی به مسائل شرعی بیماران و پرسنل و تبلیغ معارف دینی و همچنین برگزاری مراسم دعا و سایر مراسم متناسب با محیط بیمارستان.
* کمیته دوم، کمیته مشاوره روانشناسی مرکب از 70 طلبه فاضل است. این طلبهها حداقل سطح 3 یا کارشناسی ارشد روانشناسی یا مشاوره را گذراندهاند و زیر نظر حجتالاسلام والمسلمین مهکام مشغول خدمترسانی هستند.
* اوایل شیوع کرونا گزارشی از بیمارستانها دریافت کردیم مبنی بر اینکه به مجرد اینکه کسی میفهمد تست کرونایش مثبت است، تقریبا مطمئن میشود که باید به همین زودی از دنیا برود، لذا از نظر روحی آمادگی مرگ پیدا میکند و این آمادگی برای مرگ او را خیلی رنج میدهد. یکی از مسئولان بیمارستانی میگفت لحظهای که بستگان یک بیمار، شخص را تحویل بیمارستان میدهند و میخواهند بازگردند، موقع خداحافظی طرفین گریه میکنند و آخرین خداحافظی را انجام میدهند و بیمار حلالیت میطلبد! گویا آخرین دیدار است. خب! این روحیه آنچنان به برخی از بیماران فشار میآورد که قبل از اینکه ویروس کرونا بر فرض آنها را بکشد این غم آنها را میکشت، لذا باید در این زمینه ورود موثر میکردیم و برای درمان اینها کار تخصصی روانشناسی انجام میدادیم. اما نه یک پزشک معمولی، نه یک پرستار و نه یک روحانی نمیتواند این کار روانشناسی را انجام بدهد. اینجا لازم بود که ما از دانش روانشناسی تخصصی استفاده کنیم. دو مرکز در حوزه علمیه قم داریم که این ظرفیت را دارند؛ یک مرکز مشاوره حوزه علمیه است که دهها استاد و دهها متخصص سالهاست مشغول مشاوره هستند، دوم هم انجمن علمی روانشناسی حوزه است. ما از اینها دعوت کردیم و کمیتهای تشکیل دادیم به ریاست یکی از اساتیدی که دکترای روانشناسی و مشاوره دارد. این اساتید تیمهای خودشان را وارد بیمارستانها، آرامستانها و میدانهای دیگر مردمی کردند و حدود 75 نفر از این مشاوران متخصص عضو این گروه شدند و به طور جهادی شروع به کار کردند که کار آنها در روند بهبود و آرامشبخشی به بیماران بسیار موثر بوده است.
* در اکثر استانها و شهرستانها هنوز طلاب برادر و خواهر در آرامستانها مشغول تغسیل و تجهیز اموات کرونایی هستند. در قم الان 65 طلبه به صورت شیفتبندی شده مشغول تغسیل و تجهیز فوتیهای کرونایی در بهشت معصومه هستند، البته در بهشت زهرای تهران چون تعداد فوتیها بیشترند طلاب بیشتری مشغول خدمت هستند. آنچه مایه شگفتی من است این است که طلبههایی را میشناسم که ماههاست مستمرا و روزانه مشغول تغسیل مومنان کرونایی هستند بدون آنکه یک ریال دریافت کرده باشند.
* در ابتدای شیوع کرونا، به مجرد اینکه غسالها خبردار شدند اموات، کرونایی هستند، حاضر نشدند به این اموات نزدیک شوند به دلیل اینکه احتمال میدادند غسل اینها مساوی با مرگ خودشان است، لذا کنار کشیدند و جنازهها مانده بودند! نه غسالها حاضر بودند غسل بدهند نه خانوادههای این اموات کرونایی حاضر بودند اینها را غسل بدهند، به دلیل اینکه آنها هم در معرض بیماری بودند و شاید حاضر نبودند غسل پدر یا مادر خود را به قیمت احتمال مرگ انجام بدهند. به هر حال جنازه مومنین و مومنات روی دست ما باقی ماندند و حرمت (احترام) اینها لازم بود، اینجا بود که مانند جریان دفاعمقدس طلبهها روی مین رفتند و راه را برای بقیه باز کردند. باید عدهای میآمدند و عملیات استشهادی انجام میدادند و وارد میدان میشدند و اقدام به تجهیز این اموات میکردند. فرشته نجات، طلبههای ما بودند که شاید تاکنون هیچ مردهای را غسل نداده بودند اما به خاطر انجام تکلیف شرعی به میدان آمدند و اعلام آمادگی کردند. طلبههای برادر و طلبههای خواهر وارد شدند.
* غسل را مسئولان بهداشتی ابتدا اجازه ندادند با این استدلال که غسلدادن موجب این میشود آب غسل میت کرونایی به لباس و سر و صورت غسال بخورد و قطعا اینگونه انتقال ویروس انجام میگیرد و ممکن است منجر به مرگ اینها بشود، حرف منطقی بود. لذا ما پذیرفتیم و حاضر شدیم به جای غسل، تیمم بدل از غسل را جایگزین کنیم و بقیه اعمال شرعی را انجام دهیم. کار شروع شد، 10 روز اول اموات را در قم تیمم میدادیم و بقیه کارها، مثل حنوط و تکفین و امثال اینها طبق روال انجام شد و نگذاشتیم هیچ میتی بدون اعمال و احکام شرعی دفن شود. اما ما یک وظیفه شرعی دیگر هم داشتیم که در برابر تبدیل غسل به تیمم ساکت نمانیم، چون دستورالعمل فقه اسلامی ما که همه فقها بر آن اتفاق نظر دارند و هم استفتای مقام معظم رهبری، هم مراجع معظم تقلید را دارد و این فتوا اجماعی است که غسل میت مومن واجب شرعی است و اگر امکان داشته باشد حتی با هزینه و تهیه مقدمات امکان غسل باشد، نباید تیمم داد و باید مقدمات امکان غسل را فراهم کرد. به تعبیر ما طلبهها مقدمه واجب، واجب است. من در جلسهای که در فرمانداری برگزار شد و مسؤولان مربوطه جمع بودند این موضوع را مطرح کردم و با صراحت اعلام کردم که مقدمه واجب، واجب است و لذا ما فعلا تیمم میدهیم اما واجب است بر همه ما دنبال تهیه مقدمات برویم.
* به ما گفتند در چند مرحله امکان انتقال است، این چند مرحله را تضمین کنید. یک - لحظه غسل دادن، چرا که آب غسل به لباس و بدن غسال میرسد و لباسی باید تهیه شود که مانع رسیدن آب به لباس و بدن غسال شود. دو - خطر آلودگی در محیط غسالخانه وجود دارد و این آلودگی برای دیگرانی که آنجا هستند ضرر دارد. سه - غساله و پسماند آب غسل هر جا برود آلوده میکند و ممکن است آلودگی آن از طریق فاضلاب منتشر شود. من به آنها گفتم هر 3 مرحله قابل حل است. برای مرحله اول ما میرویم و لباسی را تهیه میکنیم برای اینکه کاملا مانع شود و آب به آن نفوذ نکند. برای مرحله دوم، غسالخانه را ضدعفونی کنید مانند ضدعفونی اتاق بیمارستان که کروناییها آنجا هستند و برای مرحله سوم برای غساله و آب غسل، به آنها گفتم همین بیمار کرونایی مگر دستشویی و حمام نمیرود در بیمارستان، آب غساله آن را چه میکنید؟ گفتند ما مایع ضدعفونی میریزیم در محل فاضلاب، گفتم همین مایع را در فاضلاب غسالخانه بریزید. لذا فقط مراحل 2 و 3 حل شد و فقط مانده بود مرحله اول که همان تهیه لباس ضدآب بود.
* ما در این زمینه خیلی تلاش کردیم. به جاهای مختلف؛ از وزارت دفاع گرفته تا وزارت صنایع و کارخانههای مختلف مراجعه کردیم تا بالاخره 5 دست لباس را با یک عملیات ضربتی در یک وزارتخانه کشف کردیم. آنها را آوردیم و آن لباس پذیرفته شد اما آن لباسها فقط 2 روز برای ما کار کرد و روز سوم پاره شد. به مجرد اینکه اینطوری شد ناچار شدیم در صدد تهیه نوع دیگری از لباس برآییم که قابل استفاده مجدد باشد و پاره نشود لذا اینجا تهدید کرونا را تبدیل به فرصت کردیم و آن اختراع لباس جدید بود. دوستان طلبه غسال ما آمدند و با کارخانجات کفش و دمپایی قم وارد معامله شدند. دوستان ما رفتند به یکی از کارخانههایی که دمپایی و چکمه میساخت. وقتی با مدیر کارخانه صحبت کردیم، پرسید این لباس را با این طرح خاص برای چه کاری میخواهید؟ گفتیم برای غسل مومنین و مومنات. گفت چه کسانی غسل میدهند؟ گفتیم طلبههای جهادی. صاحب کارخانه منقلب شد و گفت بنده را هم جزو یکی از نیروهای جهادی حساب کنید و من هم تولید را جهادی انجام میدهم، نه حقالزحمه خودم، نه حقالزحمه کارخانه را نمیگیرم و فقط پول مواد خام را به من بدهید، بنده هم تا آخر جزو نیروهای جهادی با شما کار خواهم کرد.
* طرح لباس غسال را به مسئول کارخانه دادیم و تولید پارچه به یکی از شرکتهای دیگر سپرده شد. این شرکت پارچه را با استفاده از ماده پودری که از پتروشیمی گرفته بود تولید میکرد و در این کارخانه لباسهای دوختهشده به چکمهها چسبانده میشد. کار به این شکل بود که پارچه برش میخورد مثل شلوار و پیراهن اما بنا شد اینها را ندوزند چون از درز دوخت آن، آب نفوذ میکرد، پس به جای دوختن، پرس انجام گرفت و دیگر زمینه نفوذ آب وجود نداشت. چکمه را هم با شلوار پرس کردند و یک کلاه هم به آن اضافه شد، لذا یک لباس کامل یکدست، بسیار محکم و ضدآب تولید شد که تاکنون تولید نشده بود، اینگونه یک کار آتش به اختیار جالب با همکاری حوزه و صنعت انجام شد.
* این لباس را که به مسئولان نشان دادیم بسیار تایید کردند. الان هم کارخانه مشغول فعالیت است و تولید انبوه آن شروع و به کل کشور ارسال شد و به دست همه طلاب که در امر غسل اموات کرونایی فعال بودند رسید و بسیاری از شهرهای کشور که به خاطر نبود لباس، غسل انجام نمیگرفت غسل اموات کرونایی را آغاز کردند که دستاورد بزرگی بود.
* بعضیها خیلی دلهره داشتند که این کارهایی که میکنید اینها خلاف ضوابط علمی و بهداشتی است، به دلیل اینکه تعدادی از این طلبهها بیمار خواهند شد و خواهند مرد و گناهش به گردن شما حوزویان است اما ما چون طبق ضوابط و دقیق حرکت کردیم، رسما اعلام میکنم که بهرغم اینکه بعضی از دوستان ما الان بیش از چند ماه هست که در غسالخانه غسل میدهند، بحمدالله تا الان هیچکدام فوت نشدهاند و همه طلاب جهادگر مربوط به ما در عرصه غسل اموات کرونایی در صحت و سلامت هستند.
* با اینکه تجهیز اموات کرونایی کار بسیار سخت و خطرناکی است و مردم میترسند اصلا نزدیک آنها بشوند چه برسد به اینکه مرده را غسل بدهند اما آنقدر طلاب متقاضی برای غسل وارد شدند که ما نوبتبندی کردیم و گاهی یک هفته در نوبت قرار میگیرند تا نوبتشان شود.
* بانوان طلبهای آمده بودند برای غسل اموات کرونایی که من با این طلاب خواهر جلسهای داشتم تا خداقوت و خسته نباشید به آنها بگویم. فهمیدم بین این خواهران طلبه از طلبه مبتدی تا استاد حوزه وجود دارد، حتی همسر یکی از شخصیتهای برجسته حوزه علمیه قم که اسم نمیبرم در بین بانوان غسال حضور دارد و مشغول خدمت است و خیلی برای من زیبا بود که این شیرزنان به این عظمت تربیت و رشد دست پیدا کردهاند و اغلب این خواهران، حتی میتی از نزدیک ندیده بودند چه برسد غسل داده باشند.
* کمیته اقتصادی و سیاسی برای بررسی مسائل و آسیبهای اقتصادی و سیاسی ناشی از شیوع «کووید-19» توسط جمعی از اقتصاددانان و سیاستدانان حوزوی تشکیل شده است و در حال تحقیق و پژوهش بر روی انواع آسیبها و ویرانیهای اقتصادی و یافتن راهکار جبران آن هستند که تاکنون بستههای پیشنهادی متعددی تدوین و به مسؤولان ذیربط نظام داده شده است. اگر در شهرستانها اساتیدی در این زمینه هستند که فکر میکنند میتوانند به ما در این تحقیقات کمک کنند، از مدیریتهای استانی حوزه درخواست داریم آنان را به ما معرفی کنند.
* کمیته علمی و پاسخ به شبهات در زمینه تولید محتوای علمی و پاسخ به شبهات مربوط به شیوع ویروس کرونا همچون دینستیزی و قمستیزی که در اوایل دوران شیوع کرونا به وقوع پیوست، فعالیت دارد. اعضای این کمیته تاکنون به 300 شبهه در این زمینهها پاسخ داده و چندین کتاب را تألیف کردهاند. از دیگر فعالیتهای این کمیته میتوان به پرداختن به راهکارهای دین مبین اسلام در مبارزه با چنین بیماریهایی که همهگیر هستند، اشاره کرد. تاکنون 15 جلد کتاب و نشریه از طرف حوزه علمیه قم با موضوع بیماری کرونا تألیف و چاپ شده است و در حدود 10 کتاب دیگر نیز در دست تألیف است که بزودی منتشر خواهند شد.
* کمیته بینالملل به مسائل بینالمللی میپردازد و تاکنون توانسته تجربیات زیادی را به کشورهای دیگر همچون لبنان منتقل کند. علاوه بر این طلاب خارجی مستقر در ایران برای کمکرسانی به بقیه طلاب آسیبدیده خارجی ساماندهی شده و اقدامات ارزشمندی انجام دادند. یکی از فعالیتهای بینالمللی حوزه، نامه مفصل مدیر حوزه آیتالله اعرافی به 500 متفکر جهان و با موضوع تفسیر الهیاتی کرونا است که با زبانهای گوناگون و برای متفکران جهان تشیع، اهل سنت، مسیحیت مانند کلیسای واتیکان و دانشگاه الازهر ارسال شد.
* کمیته افتاء شرعی با کمک بخش استفتائات دفتر مقام معظم رهبری و همکاری دفاتر بقیه مراجع معظم تقلید به سوالات شرعی که برای مردم به واسطه شیوع کرونا پیش آمده، پاسخ میدهند.
* کمیته طب سنتی و اسلامی اگرچه تاکنون جلسات هماندیشی مفیدی برگزار کرده است اما جامعه و دستگاههای نظام ما تاکنون از این 2 گنجینه علمی در مواجهه با کرونا محروم بودهاند. در این کمیته افرادی حضور دارند که هم متخصص در زمینههای طب سنتی و اسلامی بودهاند و هم دارای مدارک دکترای پزشکی از دانشگاههای علوم پزشکی هستند. ما معتقدیم علاوه بر ضرورت بهرهگیری از دستاوردهای دانش جدید پزشکی، لازم است در پیشگیری از بیماریها و درمان، از طب سنتی بهره بگیریم.
* قبل از ظهور دانش پزشکی غرب در 3 سده اخیر، بیماریهای همه مردم را در ایران و جهان، طب سنتی و داروهای گیاهی درمان میکرد که اطبای بزرگ ایرانی همچون شیخ الرئیس ابن سینا دارای رتبههای اول جهانی این عرصه بودند. بزرگترین کتاب طب هزارساله اخیر جهان کتاب «القانون فیالطب» ابوعلی سینای ایرانی است که به فرموده رهبر فرزانه انقلاب 300 سال متن درسی و علمی دانشگاههای غرب بوده است. دستمایههای اصلی همه داروهای شیمیایی کنونی همان داروهای گیاهی طب قدیم است. اکنون که دانش پزشکی جدید غرب و جهان عجز خویش را در کنترل ویروس کرونا اعلام کرده است، آیا نباید مسؤولان پزشکی به این منبع اصلی بازگشته و از این ثروت عظیم برای استخراج واکسن و دارو استفاده کنند؟