ماهان شبکه ایرانیان

برای برنده بودن، کوسه درونت را حرکت بده

اگه شما هم توی این روزا حالتون خوب نیست و میخوایید زندگیتون بهتر بشه این مطلب رو بخونید.

برترین‌ها: خیلی‌ها توی این دنیا، مثل من و تو، دنبال این هستن که حالشان بهتر بشه، یا انگیزه بیشتری داشته باشن برای انجام کارها، یا کلاً دوس دارن زندگیشان از اینی که هست بهتر بشه.

توی این مقاله، میخوام راجب کاری حرف بزنم که شرکت‌های ماهیگیری توی ژاپن انجام دادن چند سال پیش. این رو یکی از دوستام برام گفت و برای خودم خیلی جالب بود و گفتم برای شما هم بگم و یه‌جورایی هم ربطش بدم به اون چیزایی که اول مطلب گفتم.

برای برنده بودن، کوسه درونت را حرکت بده

عشق به ماهی تازه

این ژاپنی‌ها عاشق ماهی تازه هستن. شاید خیلی از شما دیده باشید که ماهی خام و اینجور چیز‌ها رو هم خیلی دوس دارن و کلاً ماهی و غذا‌های دریایی جایگاه ویژه‌ای توی زندگی این‌ها داره.

نکته جالب اینکه چند وقت پیش یه نفر رو توی ویدیو دیدم که می‌گفت من چند سال آموزش دیدم که فقط چطوری به بهترین حالتِ ممکن این ماهی‌ها رو بُرِش بزنم. خلاصه اینکه این‌ها عشقِ ماهی هستن و انقدر هم در زمینه ماهی خوردن حرفه‌ای هستن که از روی مزه سریع میفهمن که این ماهی تازه هست یا نه و حتی از روی مزه تفاوت ماهیِ یخ زده با ماهی تازه رو هم تشخیص میدن این سامورایی زاده‌ها.

ولی هر عشقی هزینه داره!

این‌ها انقدر که توی چند دهه اخیر از اقیانوس‌ها ماهی گرفته بودن که گندش رو درمیارن و مجبور می‌شن برای صید ماهی به مکان‌های دورتری برن. یعنی اوایل همون نزدیکی‌های ساحل هم می‌تونستن هرچقدر ماهی می‌خوان بگیرن، ولی بعد از یه مدتی که شورش رو درآوردن، مجبور می‌شن یکم دورتر برن رو به سمت اقیانوس.

زنجیره‌ای از «مشکل»‌ها و «راه حل»‌ها

خلاصه که این‌ها یکم دورتر میرن برای ماهیگیری... ولی با یه سری مشکل‌ها برخورد می‌کنن.

اولین مشکل:

مشکل اولی که پیش میاد اینه که این‌ها تا به اون مکان‌های اصلی برای صید می‌رسیدن و ماهی‌ها رو می‌گرفتن و برمی‌گشتن به ساحل، یکی 2 روزی طول می‌کشیده و ماهی‌ها یکم «مونده» می‌شدن و همین باعث می‌شده که مردمِ عشقِ ماهیِ خامِ ژاپن هم خیلی راحت تفاوت مزه اون‌ها با ماهی کاملاً تازه رو متوجه بشن و همین باعث می‌شه که فروش ماهی بیاد پایین.

برای برنده بودن، کوسه درونت را حرکت بده

اولین راه حل:

شرکت‌های ماهیگیری که این قضیه رو می‌بینن، به فکر یه چاره‌ای میفتن و اولین راه حل اون‌ها هم اینه که توی اون کشتی‌های ماهیگیری یخچال‌های خیلی بزرگ میزارن که ماهی‌ها بعد از صید شدن یخ بزنن و مانده نشن.

دومین مشکل:

ولی مشکل دوم اینه که ماهی نباید یخ بزنه و امان از دست این ژاپنی‌ها که حتی تفاوت مزه ماهی‌های یخ زده رو هم کاملاً درک می‌کنن! همین هم باعث می‌شه که دوباره فروش بیاد پایین و شرکت‌ها به فکر چاره باشن دوباره.

دومین راه حل:

راه حل بعدی که به نظرشان میرسه، اینه که یه آکواریوم‌های خیلی بزرگی توی این کشتی‌ها درست کنن که ماهی‌ها بعد از صید، داخل این‌ها انداخته بشن و زنده بمونن تا وقتی برمیگردن به ساحل.

سومین مشکل:

دوباره هم امان از دست این سامورایی‌های ایرادگیر. این‌ها حتی تفاوت مزه ماهی‌هایی که «تحرک کافی» نداشتن رو هم تشخیص میدن و نمیخرن و فروش بازم میاد پایین. شاید به این دلیل بوده که این ماهی‌های زیاد وقتی توی آکواریوم انداخته می‌شدن، فضای کافی برای تحرک نداشتن و اون شادابی و سرزندگی ماهی از بین میرفته و تا وقتی به ساحل برمیگشتن، این روی مزه اون‌ها تاثیر منفی میزاشته و ژاپنی‌ها این تفاوت مزه رو حس میکردن. خلاصه شرکت‌ها دوباره می‌شینن فکر کنن که راه حل این مشکل چیه.

و، اما سومین راه حل و اصل موضوع

ولی کار جالبی که می‌کنن، همین راه حل سومه. یعنی تا اینجای کار مشکلِ مانده شدنِ ماهی‌ها و یخ زده شدن رو حل کردن.

ولی مشکل بی تحرک بودن رو چطوری حل کردن؟

برای حل این مشکل، این‌ها میان سایز آکواریوم‌ها رو بزرگتر می‌کنن و با یه روش خاصی یه کوسه میندازن توی این آکواریوم‌های بزرگ! (البته بینشون یه پرده فلزی میکِشن طوری که این کوسه‌ها نتونن ماهی‌ها رو بخورن و فقط اون‌ها رو بترسونن).

این کار باعث می‌شه تا زمانی که این کشتی‌ها به ساحل برمیگردن، این ماهی‌های بدبخت و اون کوسه همش مشغول دزد و پلیس بازی بشن! و این ماهی‌ها هم دائم در حال «تحرک و جنبش» باشن و «سرزندگی» اون‌ها هم حفظ بشه. عجیبه نه؟! از دید من خیلی کار باحالی کردن.

برای برنده بودن، کوسه درونت را حرکت بده

حالا این چه ربطی به داشت به چیزایی که اول مقاله گفتیم؟

همه آدم‌ها دوس دارن حالشان بهتر بشه و انگیزه بیشتری هم داشته باشن و به چیزایی که میخوان، برسن.

ولی آیا وقتی ما دائم یه جا نشستیم و هیچگونه تحرکی هم نداریم، این خودش باعث نمی‌شه بعد از یه مدت عین همون ماهی ها، سرزندگی و طراوت و نشاط ما کم بشه؟

ما همیشه دوس داریم توی راحتی باشیم و تلاشی نکنیم و هیچ سختی هم تحمل نکنیم. ولی آیا خودِ همین «راحت نبودن ها» عاملِ حالِ خوبتر نیستن؟ اصلاً مگه آدم نمیخواد موفق بشه که به راحتی برسه؟ راحتی که قبل از موفقیت نیست، راحتی «بعد از» موفق شدنه.

طرف یه سال صبح تا شب وقت میزاره و توی Algorithm‌ها و Data Structure‌ها و ... به مهارت عالی میرسه که نتیجش بشه استخدام توی گوگل. من خودم وقتی توی چین بودم، یکی از همین کسایی که interview گوگل رو قبول شد رو با چشمای خودم میدیدم که هر روز صبح تا شب چقدر تلاش میکنه (کلاً این چینی‌ها همشان مثل خر درس میخوانن و ما ایرانی‌ها هم که...)، خب معلومه که نتیجه تلاشش می‌شه یه چیز عالی. آدمی که صبح تا شب توی فضا‌های مجازیه و در عمل هم از همه سختی‌ها فراریه که به این چیزای خوب نمیرسه؛ و هزار مثال دیگه...

برای برنده بودن، کوسه درونت را حرکت بده

حرف آخر

ما هم مثل همون ماهی ها، واقعاً به اون «شادابی» و «نشاط» و «سرزندگی» و «طراوت» و همینطور به اون «تحرک»‌ها نیاز داریم.

ولی برای داشتنِ تحرک، یه «چالش» لازمه توی زندگی‌های ما. تا وقتی که یه چیزی ما رو به چالش نکشه و سخت نباشه، ما همه تلاشمان رو روش نمیزاریم و کامل هم به چالش کشیده نمی‌شیم؛ که نتیجش می‌شه اینکه تحرک و سرزندگی کم کم از بین میره. مثل آبی که مانده و بوی گند میده...

برای اون ماهی ها، وجودِ اون کوسه یه‌جور چالش بود که اون‌ها رو به تحرک وادار میکرد و در نتیجه سرزنده باقی میموندن.

شاید خیلی‌ها حرف از پول و این چیز‌ها بزنن و بگن که پول باشه شادابی هم هست. ولی واقعاً اینجور نیست. اتفاقاً من توی زندگیم مثال‌های زیادی دیدم که طرف قبل از اینکه پولدار بشه، همین داشتنِ طراوت و تازگی و تحرک، باعث شده بتونه تلاش کنه و خودش رو به یه جایی برسانه. (حالا یه درصد خیلی کمی هم بچه پولدارن و باباشون پولداره که کاری به اون‌ها نداریم).

اتفاقاً اینم که یه عالمه پول داشته باشی، ولی زندگیت چالشی توش نباشه و صبح تا شب فقط در حال خرج کردن و خوش گذرونی باشی، خودش باعث می‌شه بعد از یه مدت تبدیل بشی به یه آدمِ بی هدف و بی حال و بی انرژی که تقریباً همه لذت‌ها و خوشی‌ها رو تجربه کرده و هیچ کاری هم برای انجام دادن نداره. اینجور زندگی خیلی خطرناک و بی ارزشه.

برای همینه که گفتم هرکدوم از ما باید یه کوسه برای خودمون توی زندگیمون داشته باشیم، که یه‌جور چالش و سختی برای ما درست کنه که ما تبدیل نشیم به یه سری آدم‌های تنبل و راحت طلب که صبح تا شب یه جا می‌شینن و اینستاگرام رو scroll می‌کنن و انتظار هم دارن دولت و نظام و خانواده، همه چیز رو براشان فراهم کنن و اینا هم توی راحتی باشن.

برای برنده بودن، کوسه درونت را حرکت بده

آدم میتونه مثلاً کار‌های زیر رو توی برنامش بزاره که این تحرک و سرزندگی بالا بره:

  • هفته‌ای 3 روز ورزش حتی توی خونه توی روزهای کرونایی
  • پیاده روی
  • شنا(انشاالله بعد کرونا)
  • کوهنوردی

یه هدفِ ترجیحاً سخت برای خودت بزاری و تلاش کنی بهش برسی؛ و هزار جور چیز دیگه که میتونن برای ما چالش باشن و ما رو به تحرک وادار کنن.

در جواب اون دسته از دوستان که دائم در حال نق نق زدن و ایراد گرفتن از کشور و نظام و زندگی و دنیا و دلار و این چیز‌ها هستن هم باید بگم که فقط با این کار‌ها روحیه خودتون رو خراب‌تر می‌کنید و هم‌زمان که شما دارید نق میزنید و سر و صدای الکی و بی فایده درمیارید، یه افرادی دارن توی سکوت تلاش‌های زیادی می‌کنن و چند وقت دیگه به موفقیت میرسن و شما انگشت به دهن میمونید که «این چطور یه شبه موفق شد؟».

برای برنده بودن، کوسه درونت را حرکت بده

یه شعر بی نظیر از سنایی:

کار کن کار، بگذر از گفتار
کاندرین راه کار باید کار
«گفت» کم کن که من چه خواهم کرد
گوی کردم مگو که خواهم کرد

میگه از «حرف» بگذر و «عمل» کن. میگه نگو «یه کاری رو خواهم کرد»، بجاش بگو «اون کار رو کردم». یعنی چی؟ یعنی قبل از اینکه یه کاری رو بکنی، نگو که این کار رو خواهم کرد. بجاش برو و اون کار رو انجام بده و «بعدش» بیا بگو اون کار رو «کردم».

چقدر زیباست این مفهوم. اونم توی این روزا که ما آدما اکثراً فقط شدیم «حرف» و در زمینهء «عمل» هم که هیچ.

نظر شما در این زمینه چیه؟ لطفا نظراتتون رو با ما به اشتراک بذارید.

منبع: برگرفته از یادداشت‌های سهیل مرادی مریم نگاری در شبکه اجتماعی ویرگول

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان