شهید صدر سرآمد اتخاذ روش دینی در مطالعات علمی

پیچیده ترین روشی که در فضای علمی به کار گرفته می شود، در عرصه دین است. شهید صدر در این عرصه یک شخصیت سرآمد است. عمده مطالعات ما بر بعد اندیشه ای ایشان است که هنوز هم به اتمام نرسیده است، اما مهم تر، بُعد روشی وی است. گزیده ای از سخنان آیت الله احمد مبلغی در این باره در ادامه می ‎آید:

شهید صدر سرآمد اتخاذ روش دینی در مطالعات علمی

پیچیده ترین روشی که در فضای علمی به کار گرفته می شود، در عرصه دین است. شهید صدر در این عرصه یک شخصیت سرآمد است. عمده مطالعات ما بر بعد اندیشه ای ایشان است که هنوز هم به اتمام نرسیده است، اما مهم تر، بُعد روشی وی است. گزیده ای از سخنان آیت الله احمد مبلغی در این باره در ادامه می ‎آید:

معرفی شخصیت شهید صدر به نسل کنونی و نسل های بعدی یک ضرورت است و طبیعتاً این معرفی باید روزآمد، مؤثر و برخوردار از ادبیات مورد پذیرش برای نسل کنونی باشد...هر شخصیتی که نابغه است، از دو بعد می توان وی را کاوید؛ یکی افکار و اندیشه هایی که در یک یا بیش از یک زمینه عرضه می کند و طبیعتاً این اندیشه ها در قالب کتاب ها و گاهی در قالب سلوکی آن نابغه بروز پیدا می کند. این اندیشه ها به این دلیل از جایگاه اندیشه برتر برخواسته است، مغتنم و قابل توجه است و نیازمند به کاوش، بررسی و تحلیل های چندباره در سطوح مختلف علمی است. این یک بُعد اساسی یک نابغه برای بررسی و مطالعه است.

شهید صدر از این حیث دارای اندیشه های بسیار مهمی است و همه آنها دارای نوعی ابتکار، ابداع، سازنده بودن و بسیاری از آنها خاستگاهی برای عزیمت بوده اند و وی در این زمینه دارای تبلور برجسته ای است. بعد دوم یک شخصیت نابغه که باید مغتنم شمرده و به آن پرداخته شود، بُعد روشی وی است و اینکه چرا این شخصیت و براساس چه مکانیزمی به ارائه و تولید اندیشه می پردازد. البته سطح اول یعنی اندیشه ها اهمیت دارد و الگو است، اما نکته مهم تر روشی است که شخصیت برای تولید این افکار به ویژه در حوزه دین از آن بهره برده است.

حوزه دین پر از لایه و ارتباط با فضای جهانی و انسانی است. اتخاذ یک روش در عرصه مطالعات دینی از سخت ترین و حساس ترین روش های علمی است. شاید اگر گزاف نگوییم، پیچیده ترین روشی که در فضای علمی به کار گرفته می شود، در عرصه دین است. شهید صدر در این عرصه یک شخصیت سرآمد است. عمده مطالعات ما بر بعد اندیشه ای ایشان است که هنوز هم به اتمام نرسیده است، اما مهم تر، بُعد روشی وی است.

شهید صدر را در دو ساحت شامل کلان حرکت در مطلقِ مطالعات دینی و روش های علمی مشخص در ساحت علوم می توان مطالعه کرد. در این رابطه، در اندیشه شهید صدر، خدا و حرکت از انسان به سمت خدا از یک طرف و علم و حرکت از خاستگاه انسان به سمت علم از سوی دیگر دارای اهمیت است. در این زمینه اگر روش ایشان محل مطالعه قرار گیرد، دائما می توانید خدا و ارتباط انسان با خدا را در این مطالعات، حاضر ببینید. شهید صدر وقتی به انسان می رسد سطح اندیشی نمی کند، در کلامی از ایشان آمده است، ما باید در فقه، خصایص انسان را بشناسیم که منظور ایشان خصایص انسان معاصر است.

اتخاذ روش دینی در مطالعات علمی

نظر شهید صدر این است که فقه پردازی منهای شناخت انسان معاصر، نارسا و ناکافی است، چرا که این انسان معاصر نقطه کانونی همه تحولات علمی در اجتماع است. اهمیت، نقش آفرینی، تأثیرگذاری و خلق های مداومی که این تحولات علمی دارد، در نقطه انسان تراکم پیدا می کند و خصایص انسانی براین اساس شکل می گیرد، لذا در فقه و استنباط خود بر کلیدواژه خصایص انسان معاصر در بررسی علوم بشری تأکید و از آن استفاده می کند.

شهید صدر بر برخاستن از این خاستگاه علمی مربوط به انسان معاصر تأکید و تمرکز می ورزد. در هیچ کدام از کتاب های خود از علم دوری نورزیده و از آن استفاده عمیقی کرده است. معروف است که گفته است هرکسی بخواهد درباره مسائل معاصر بررسی کند، ابتدا باید سراغ علم برود، سپس به سمت قرآن برود تا بفهمد قرآن چه می گوید. وی سپس به دنبال خلق اندیشه در کتاب های مختلف خود می رود. این ساحت اول و نگاه کلان شهید صدری است، لذا شهید صدر را یا باید در طبیعت، سنن تاریخی یا در صفات و وجود خدا و ارتباط انسان با خدا جست و جو کنید یا باید سراغ دانش ها و علوم بروید.

وی حرکت منهای علم ندارد و آنگاه است که یک فیلسوف بزرگ و مفسر پر از ابتکار، اندیشمند اصولی خلاق و نظریه پرداز به صحنه می آید و تبدیل به شهید صدر می شود. البته باید تاسف خورد که ایشان این اندیشه ها، این شخصیت و این راه را به شکل نیمه تمامی به دلیل شهادتشان رها کردند و این راه تکامل پیدا نکرد. شهید صدر به دنبال این بود که این «نا»ها را تکمیل کند. آخرین «نا»یی که نوشت «مجتمعنا» بود که کتاب بسیار ارزشمندی است که از «فلسفتنا» و «اقتصادنا» ارزش بیشتری دارد چراکه آمده بود تا سنن حاکم بر جامعه را ترسیم کند و البته این کتاب با هجوم بعثی ها از دست رفت و همین نشان دهنده هجوم به تاریخ و اندیشه بود.

بعد دوم شخصیت علمی شهید صدر، روش های علمی مشخص در ساحت علوم است. این چیزی است که متأسفانه امروزه ابتر مانده است و فرسنگ ها با آن فاصله داریم، لذا باید بسیار کار کنیم تا یک روش را تولید کنیم. کتاب های شهید صدر در هر بخشی بر دوش گیرنده روش ایشان است. برای مثال، شهید صدر در زمینه فقه شخصیتی است که آن قدر روش فقهی اجتهادی و استنباطی عمیقی دارد.

اقتصادنا

یک بار کتاب «اقتصادنا» را مطالعه می کردم که سطوری از آن برایم جالب بود؛ لذا مقاله ای در این باب نوشتم، اما فهمیدم این مقاله ناقص است، بنابراین هفده یا هجده مقاله در باب روش آن کتاب نوشتم که همگی در رابطه با همان نصف صفحه ای از کتاب «اقتصادنا» بود که مطالعه کرده بودم. شهید صدر در این مطالعه عمیق، نگاهی به گذشته دارد که با زبان علمی صِرف، به دور از هیاهو و جنجال و پرستیژ علمی است.

وی ارتباط تاریخِ فقه با روایات و مصادر را به خوبی می فهمد و معتقدم عمیق ترین اندیشه ها و ادبیات فلسفه فقهی در همان نصف صفحه ای که مطالعه کردم، وجود داشت. شهید صدر، فقیه عرصه مسائل اجتماعی و اقتصادی بود که می داند چگونه رابطه فقه با دین و اجتماع را به خوبی توصیف کند.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر