گروه سیاست فردا: محمود واعظی اخیرا به بهانه سخنان صادق خرازی در نشست حزب ندای ایرانیان به مجموعه اصلاحطلبان تاخته که آنها هیچ تأثیری در رأیآوری روحانی نداشتند و اکنون با «سخنان بیربط» طلبکار شدهاند. همین سخنان کافی بود تا اصلاحطلبان علیه او به تندی بتازند و به نوعی دعوای اصلاحطلبان و دولت در بالاترین سطح خود قرار بگیرد.
مناقشه در بالاترین سطح
اصلاحطلبان که یکی دو سالی است سعی میکنند حساب خود را از دولت جدا کنند، میکوشند به مردم چنین القاء کنند که در دولت موسوم به «اعتدال» نقشی نداشتند و هر چه بوده ماحصل ناکارآمدی روحانی و نزدیکانش بوده است؛ چنین موضعی خاصه بعد از اعتراضات اقتصادی دی ماه 96 به وجود آمد، زمانی که دولت دوم روحانی چندماهی بود که دوره دوم خودش را آغاز کرده بود و مشکلات اقتصادی نهتنها حل نشده بود بلکه بر دامنه آن به شدت افزوده شده بود. به همین دلیل آرامآرام اصلاحطلبان از دولت فاصله گرفتند تا بار مشکلات بر دوششان نباشد که البته این گزاره پذیرفتنی نبود زیرا مهمترین دلیل روی کار آمدن روحانی حمایت بیدریغ اصلاحطلبان با محوریت سیدمحمد خاتمی بود اما انتقادهای اصلاحطلبان به مذاق روحانی و نزدیکانش خوش نیامد؛ به نحوی که گویا محمود واعظی مسئول پاسخدهی به انتقادات اصلاحطلبان شد. واعظی در سال 97 و زمانی که هنوز انتقادهای اصلاحطلبان به دولت به شکل کنونی گسترده نشده بود، در یک کنفرانس مطبوعاتی به سخنان سعید حجاریان واکنش مشان داد و گفت که دولت با اصلاحطلبان هیچ ائتلافی نداشته است. روحانی بعد از این سخنان و البته واکنش اصلاحطلبان که میگفتند واعظی دچار آلزایمر شده است، به او دستور داد تا کارگروهی برای هماهنگی با اصلاحطلبان تشکیل دهد که البته واعظی هیچگاه مبادرت به تشکیل این کارگروه نکرد.
مناقشه میان اصلاحطلبان و دولت ادامه داشت تا آنکه واعظی برای بار دیگر در گفتوگو با خبرگزاری «ایرنا» گفت: «محمدرضا عارف تا روز سهشنبه قبل از رأیگیری نامزد جریان اصلاحات در انتخابات یازدهمین دوره ریاستجمهوری بود. آن زمان نظرسنجیها فاصله معناداری میان رأی روحانی و عارف را نشان میداد؛ بهطوریکه روحانی جزء نفرات اول و دوم بود. بر همین اساس خودشان و بیشتر از همه سیدمحمد خاتمی و دوستان آنها تصمیم گرفتند عارف که دیگر شانسی برای رقابت نداشت، کنار برود... این دولت همفکران آنها را در استانداریها و سمت معاونت وزیر به کار گرفت و امروز به جای تشکر، طلبکار هم شدهاند و حرفهای بیربط میزنند و الان که زمان انتخابات شده در پی یکسری حرفهای بیپایه و اساس هستند».
واکنش اصلاحطلبان به واعظی
این سخنان واعظی نشان میدهد که اولاً اختلاف دولت با اصلاحطلبان و بالعکس در بالاترین سطح خود قرار دارد و ثانیاً دولت در مقام انکار نقش حمایتی اصلاحطلبان از روحانی برآمده و اصلاحطلبان همچنان میخواهند نقش خود را ثابت کنند؛ چنانکه همین امروز روزنامههای اصلاحطلب به تندی علیه واعظی تاختند و برای مثال روزنامه «شرق» نوشت: «اصلا اینطور نبوده که اصلاحطلبان به دلیل آنکه به این نتیجه رسیده باشند که عارف پایگاهی ندارد از روحانی حمایت کرده باشند؛ بلکه به دو دلیل، نخست جلوگیری از اختلاف میان خود و هاشمی مانند آنچه در سال 84 به وقوع پیوست و دوم برای پیشبرد مذاکرات هستهای، روحانی را به عارف ترجیح دادند و چه بسا اگر هاشمی به این شکل از روحانی حمایت نمیکرد همه سرمایه اجتماعی اصلاحطلبان پشت عارف جمع میشد و شاید نتیجه انتخابات طور دیگری رقم میخورد... چرا واعظی و نزدیکان حزب اعتدال و توسعه چنین موضوعاتی را پیش از انتخابات سال 96 مطرح نمیکردند؟ آیا اینطور نبود که ایشان تمایل داشتند بار دیگر سبد رأی اصلاحطلبان را با خود به همراه داشته باشند و پس از آنکه مقصود حاصل شد، دو رأی بالای 92 و 96 را به حساب خود تلقی کنند؟» یا خود صادق خرازی در واکنش به واعظی گفت: «واقعیت این است که اصلاحطلبان عامل اصلی پیروزی آقای روحانی بودند... ناامید کردن بیش از ٢٣ میلیون رأیدهنده به حسن روحانی و تضعیف سرمایه اجتماعی یک جریان سیاسی ریشهدار طی 4 سال گذشته، کار بزرگی بود که آقای واعظی و حلقه محدود اطراف ایشان به خوبی موفق به انجام آن شدند و در این زمینه شرمنده پیشگاه تاریخ خواهند بود».
اصلاحطلبان ناچار به پذیرش مسئولیت عملکرد دولت
این سخنان گرچه در ظاهر حکایت از یک مناقشه بزرگ میان دولت و اصلاحطلبان دارد اما یک موضوع ثانویه را به ذهن میرساند و آنکه دم خروس اصلاحطلبان بیرون زد؛ به این معنی که اصلاحطلبان که در چندسال اخیر سعی کردهاند بگویند ارتباطی به دولت ندارند و سرنوشت دولتِ روحانی به سرنوشت اصلاحطلبان گره نخورده است، در مواجهه با انتقادهای واعظی به صراحت میگویند اصلاحطلبان علت تامه روی کار آمدن روحانی بودهاند و وقتی واعظی میگوید سبد رأی روحانی متعلق به خودش بوده است، ایشان به خشم میآیند. اصلاحطلبان در واقعیت خود را مسئول دولت روحانی میدانند اما در ظاهر و در پیشگاه مردم به دلیل ملاحظات انتخاباتی و امید به احیای سرمایه اجتماعی خود، چنین جلوه میدهند که دولت روحانی، دولت اصلاحطلبان نبود اما همانطور که مشاهده میشود وقتی پای منافع جناحیشان در تقابل با واعظی و تیم حزب اعتدال و توسعه به میان میآید، اصل موضوع را بیان میکنند؛ اینکه اگر اصلاحطلبان نبودند، روحانی نمیتوانست رأی بیاورد. این موضوع یک نتیجه روشن به دست میدهد؛ آنکه اصلاحطلبان بیقید و شرط در ناکارآمدی دولت شریکاند و باید در قبال جامعه پاسخگو باشد.
مسئول مراجعاتی با قدرتی فرامتنی
علاوه بر اینها نگاه به نقش واقعی واعظی در دولت روحانی هم خالی از لطف نیست. محمود واعظی در بزنگاههای مختلف نشان داده است، نقشی فرای یک رئیس دفتر در دولت دارد. واقعیت این است که فرای واعظی، حزب اعتدال و توسعه از همان سال اول ریاست جمهوری روحانی به نوعی به عنوان پیمانکار امور دولت شناخته شد و از خود واعظی گرفته تا محمدباقر نوبخت و اکبر ترکان و مرتضی بانک و... هرکدام توانستند سکان بخشی از دولت را اعم از سازمان برنامه و بودجه و وزارت ارتباطات و سخنگویی دولت تا ریاست دفتر روحانی را برعهده بگیرند. ریاست دفتر رئیسجمهور همواره از اهمیتی بالایی برخوردار بوده است زیرا این رئیس دفتر است که برنامههای شخص رئیسجمهور را تنظیم و سیاستگذاری میکند و از این جهت است که همیشه رؤسایجمهور سعی کردهاند، نزدیکترین و مورد اعتمادترین فرد را رئیس دفتر خود کنند. رویکرد واعظی که از ابتدای دولت دوم روحانی ریاست دفتر او را برعهده دارد، محل بسیاری از بحثها و جنجالهای سیاسی در پاستور شد و برخی نیز واعظی را پشت پرده تمامی تصمیمات و موضعگیریهای جنجالی روحانی در چندسال گذشته میدانند.
یکی از موضوعاتی که همیشه درباره واعظی گفته میشود، آن است که او در عزل و وزرا نقش مهمی بازی کرده است؛ شاهد مثال آن هم یادداشتی است که رضا رحمانی، وزیر سابق صمت در 22 اردیبهشت امسال و پس از برکناریاش خطاب به روحانی نوشت: «حتما مستحضرید در تاریخ 17اردیبهشت 1399 جناب آقای واعظی با اینجانب تماس گرفت و تهدید کردند در صورت رأینیاوردن طرح تشکیل وزارت بازرگانی در مجلس شورای اسلامی، شما برکنار خواهید شد و لازم است در این فرصت با لابی، نمایندگان، خصوصاً نمایندگان آذری زبان را قانع کنید و برای این طرح رای بگیرید. بنده هم عرض کردم مجلس که زیر نظر بنده نیست و بنده مشکلی با موضوع ندارم.»
همچنین ابوالفضل ابوترابی، نماینده مجلس پیش از این گفته بود: «از منبع موثق شنیدیم که محمود واعظی رئیس دفتر رئیس جمهور دکتر نمکی وزیر بهداشت را تهدید کرده که در صورتی با دولت هماهنگ نباشد، باید استعفا دهد. واعظی در این تهدید به دکتر نمکی گفته چرا از رئیس جمهور در بحث مقابله با کرونا تقدیر و تشکر نکرده است، در حالی که رئیس جمهور زحمات زیادی کشیده است؟»
واعظی حتی در امور سیاست خارجی هم دخالت میکند و دیدارها و ارتباطات سیاسی و بینالمللی خارج از حیطه اختیارات رئیس دفتر رئیسجمهور ترتیب میدهد؛ برای مثال او چندی پیش با لطفی الوان، وزیر جدید دارایی و خزانه داریی ترکیه، تماس تلفنی گرفت و ضمن تبریک این انتصاب به او، ابراز امیدواری کرد که در دوره فعالیت ایشان، همکاریهای تهران و آنکار تداوم داشته و دو کشور همکاری های خود را در زمینه های مختلف توسعه و گسترش دهند یا حتی او در سمت مشخص خود که رئیس دفتر رئیسجمهور است، همتراز با سخنگوی دولت، وزیر امور خارجه، وزیر اقتصاد، وزیر صمت و... اظهار نظر میکند. برای نمونه واعظی چند وقت پیش در حیاط پاستور مقابل دوربین خبرنگاران قرار گرفت و با تأکید بر اینکه به هیچ دولتی خوشبین نیستیم مگر اینکه ببینیم در عمل چه کار میکنند، گفت: «چنین صحبتی در این دولت مطرح نیست که به دولت آینده آمریکا خوشبین باشیم ولی خودشان در مبارزات انتخاباتیشان اعلام کردند که ادبیات و لحنشان وسیاستهایی که میخواهند اتخاذ بکنند نسبت به آقای ترامپ متفاوت است این چیزی است که آنها مطرح کردند و هنوز نه کسی مذاکرهای کرده و نه تماسی داشته است». قبل از این سخنان هم واعظی در یک گفتوگوی مطبوعاتی از سیاست خارجه گرفته تا مسائل اقتصادی اعلام نظر کرده بود که این اظهار نظرها نشان از اختیارات وسیع و «فرا رئیس دفتری» او در دولت است.
درباره چنین اختیارات فرامتنی ابراهیم رضایی، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی واعظی را مسئول مراجعاتی دانسته بود که قدرتش از وزرا و حتی معاون اول بالاتر است: «از عجایب دولت تدبیر این است که یک مسئول مراجعات، تعیینکننده سیاست خارجه، داخلی و اقتصادی دولت میشود و قدرتش از وزرا و معاون اول بیشتر میشود. وقتی که یک مراجعاتچی اینقدر قدرت پیدا میکند شرایط وضعی میشود که الان مردم مشاهده میکنند.»