داشتن ارتباط خوب پایه و اساس زندگی زناشویی است. اگر زوجها بتوانند روشهای ارتباطی خود را بهبود بخشند، ازدواجهای بسیاری از جدایی نجات پیدا خواهد کرد.
معمولاً سادهترین عادتهای بد است که زوجها را به مشکل میاندازد. وقتی ازدواجی به مشکل میخورد، منفیگرایی رشد میکند. با تکرار دوباره و دوبارهی اشتباهات از طرف هر دو طرف، مشکلات هم تشدید میشوند. نگاهی به اشتباهات ارتباطی زیر بیندازید و با راهکارهای برطرف کردن آنها آشنا شوید.
1. فریاد کشیدن بر سر همسرتان
وقتی عصبانی هستید، ممکن است شروع به بالا بردن صدایتان کنید. عصبانیت ایجاد تنش میکند. وقتی تنش ایجاد میشود، شما به دنبال راهی برای بیرون ریختن آن خواهید بود. فریاد کشیدن و داد زدن بر سر همسرتان نزدیکترین و سادهترین انتخاب شماست، هرچند معمولاً بیشتر از اینکه برایتان آرامش ایجاد کند، ایجاد مشکل میکند.
خالی کردن تنشتان بر سر همسرتان، مخصوصاً اگر ناراحتتان کرده باشد، حس خوبی به شما میدهد ولی آن احساس رضایت موقتی است. هر حرفی که در زمان عصبانیت به زبان بیاورید، فقط آتش را شعلهورتر خواهد کرد.
فریاد زدن مقدار زیادی انرژی منفی قوی تولید میکند. هر چیزی که بخواهید در آن زمان بگویید، آن حس منفی است که نقش اصلی را خواهد داشت. این حس است که توجه شنونده را بیشتر از هر چیز دیگری به خود جلب خواهد کرد. متاسفانه، پیامی که به زبان میآورید ممکن است از بین رفته یا مورد سوءتفاهم قرار گیرد چون با فریاد زدن همسرتان را به حالت دفاعی بردهاید تا اینکه او را در وضعیت درک و پاسخ قرار دهید.
این نیست که نمیتوانید موقع حرف زدن حس قویای به طرفتان منتقل کنید، بالاخره ربات که نیستید. ولی فریاد زدن روش درست آن نیست. فقط زمینه را برای تبادل احساسات منفی باز میکند نه کلمات ارتباطی واضح و مشخص. حتی اگر حستان پیامی باشد که میخواهید منتقل کنید، یک تبادل حسی خالص خیلی ساده به عادتی خستهکننده و مخرب تبدیل میشود. بالاخره یکجا احساسات باید به طریقی منتقل شوند که به شما این امکان را بدهد که به مشکل خاتمه دهید نه اینکه آن را تشدید کنید.
راهکار: بگذارید کلماتتان بلندی صدایتان باشد
وقتی بتوانید احساساتتان را کنترل کنید، پیام شما به وضوح هرچه تمامتر به همسرتان خواهد رسید. این به آن معنی نیست که باید احساساتتان را از میان بردارید. خیر، احساسات قسمت مهمی از موقعیت شما هستند. ولی به خاطر داشته باشید که کلام شما باید به خوبی درک شود. برای این منظور، شبکه ارتباطی شما دو مسیر دارد. احساسات زیاد آن را مختل میکند. باید کمی وقت را به تنهایی بگذرانید تا کمی از آن احساسات تند فروکش کند.
انتخاب دیگر این است که قبل از ادامه دادن به مکالمه، یک زنگتفریح ورزشی سریع بروید. ورزش راهی فوقالعاده برای کاهش استرس است و حواس شما را خیلی راحت از آن احساسات شدید دور میکند. نوشتن حرفهایتان به روی کاغذ هم باعث میشود کمی آرامتر شوید.
2. داشتن رویکرد رقابتی
بعضی رقابتها خوب است ولی هر چیزی که متقابل و سرگرمکننده نباشد میتواند بین شما دیوار بکشد.
رقابت همه جا هست. مسابقات فوتبال در تلویزیون، مسابقات ورزشی در دبیرستان، جلو زدن از همکاران در محلکار، زیباتر چیدن سفره هفتسین و … همه جا مردم دوست دارند از هم پیشی بگیرند. در بعضی قسمتهای زندگی لازم است که جلو بزنید ولی ازدواجتان ازجمله آنها نیست. وقتی در ازدواج یکی از طرفین همیشه برنده باشد، درواقع هر دو طرف باختهاند.
شاید کمی رقابت بین شما و همسرتان در بازی تنیسی که آخرهفتهها میکنید اشکالی نداشته باشد ولی فقط در همین حد. هر چیزی که متقابل و سرگرمکننده نباشد بین شما دیوار میکشد.
راهکار: به این فکر کنید که چرا باید برنده شوید
کسی که ناامنیهای احساسی دارد، تمام تلاش خود را خواهد کرد که از همسرش سرتر به نظر برسد. این افراد وقتی بالاتر میایستند احساس قدرت بیشتری کرده و اعتماد به نفس بیشتری پیدا میکنند. این افراد بسیار آسیبپذیر هستند، حتی درمقابل همسر خود. اینکار ناامنیهای آنها را نشان میدهد. این با باورشان برای موفق بودن در تضاد است.
به نظرتان شما هم این رفتار را دارید؟ آیا همسرتان از رقصهای پیروزی همیشگی شما خسته شده است و احساس میکنید باید همیشه اول باشید؟ احتمالاً تنها خواسته همسرتان این است که کمی کوتاه بیایید. مطمئناً اگر کنار او بایستید نه بالاتر از او شادتر خواهد بود. اگر با آدم خوبی ازدواج کردهاید، چیزی برای از دست دادن ندارید و همه چیز دارید. لازم نیست برای احساس رضایت برنده شوید.
3. ازدواج را بر روی «من» استوار کردهاید نه «ما»
تابحال مکث کردهاید تا به گفتگویی که در ذهنتان در حال انجام است گوش دهید؟ به احتمال خیلی زیاد این گفتگو درمورد شماست، اینکه چه شکلی هستید، چطور اخیراً خرابکاری کردهاید، چه کارهایی را باید انجام دهید، دنبال چه چیزهایی هستید و …
طبیعی است که این گفتگو چیزی تعصبی است چون از دیدگاه خودتان است. گفتگویی که مربوط به همسرتان است چطور؟ درمورد این است که بعداً چقدر خوش خواهید گذراند، از همسرتان چه توقعاتی دارید و چه حس و حالی دارید؟
راهکار: دیدگاه همسرتان را مدنظر قرار دهید و روز او را بهتر کنید
سخاوت، بخشندگی و رفتارهای ملاحظهکارانه برای یک زندگی زناشویی موفق لازماند. به جای اینکه فکر کنید همسرتان میتواند ظرفها را درست داخل ماشین ظرفشویی بچیند یا نه، کاری انجام دهید که میدانید همسرتان از آن خوشش خواهد آمد. از قبل هشدار میدهیم: ممکن است بخاطر این کارتان همسرتان مدال افتخار به شما ندهد. نباید به این فکر کنید که این کار چه سودی برایتان خواهد داشت.
هرچه نسبت به همسرتان ملاحظهکارتر و بخشندهتر باشید، بالاخره به شما واکنش خواهد داد. ممکن است در ابتدا واکنشی نشان ندهد چون نمیداند این سخاوتتان با نقشهای همراه است یا اینکه عادت جدیدی است که پیدا کردهاید. بگذارید آن افکار خودخواهانه از شما دور شوند و تا میتوانید به همسرتان خوبی کنید.
یک راز دیگر: احساسات به دنبال اعمال میآیند. به عبارت دیگر، ممکن است وقتی تازه شروع به رفتارهای سخاوتمندانه کردهاید، اول احساس دوست داشتهشدن نکنید. ممکن است همسرتان در ابتدای کار واکنشی نشان ندهد و این باعث شود فکر کنید که وقتی نمیفهمد چرا اصلاً باید اینکارها را بکنید. ولی به راهتان ادامه دهید. هرچه این رفتارها را بیشتر انجام دهید، بیشتر احساس سخاوتمند و بخشنده بودن نسبت به همسرتان خواهید کرد.
با تغییر عادتهایتان، اشتباهات ارتباطیتان را در زندگی زناشویی تغییر دهید
تغییر اشتباهات و عادتهای منفی ارتباطی در زندگیزناشویی نیاز به تمرین دارد. خارقالعاده است که انرژی بین دو نفر با فقط چند تغییر کوچک به طور اساسی تغییر میکند. وقتی درک کنید که چطور باید با هم کنار بیایید، میتوانید پیشرفت فوقالعادهای در زندگی با همسرتان داشته باشید.