همه چیز درباره افسردگی (۱)

بخش اول- هریک ازما دوستان، آشنایان و وابستگان عزیزی داریم که ممکن است ازافسردگی رنج ببرد.هرکس به نوعی تلاش می‌کند تا از افسردگی رهایی یابد.بعضی ازاین تلاشها به تجربیات شخصی افراد متکی است.

همه چیز درباره افسردگی (1)

تحریریه زندگی آنلاین- گروه دنیای زنان

 

 

هریک ازما دوستان، آشنایان و وابستگان عزیزی داریم که ممکن است ازافسردگی رنج ببرد.هرکس به نوعی تلاش می‌کند تا از افسردگی رهایی یابد.بعضی ازاین تلاشها به تجربیات شخصی افراد متکی است ولی عمدتاً به راه حل‌هایی که در جامعه مرسوم شده و ریشه درسنتهای اجتماعی دارد پناه می‌برند.

تنها و گاهی اوقات از کمک حرفه ای روانپزشکان و روانشناسان بهره‌مند می‌شوند.تلا ش در جهت رفع افسردگی،خود یکی از راههای اساسی درمان و پیشگیری از شدت بیماری و عوارض آن است چه زیبا سروده است فریدون مشیری شاعر:گر نکوبی شیشه غم را به سنگ - هفت رنگ اش می‌شود هفتاد رنگ.

برای افسرده نبودن کافی نیست که مشکلی نداشته باشیم بلکه باید شوروشوقی درسر باشد؛ باید دلیلی برای زندگی داشت.باید عشق ورزید تا افسرده نبود، پاد زهرافسردگی این نیست که خیالی درسرنداشته باشیم بلکه آن است که موضوعی سالم و مناسب برای دوست داشتن و شوری سازنده و مفید در سر داشته باشیم.

ما منکر مشکلات و حوادث غم انگیز نیستیم اما آنچه به حوادث معنای مایوس کننده می‌دهد بیش از خود حوادث تعبیر و تفسیر ماست. قدرت تعقل و توانایی سازگاری آسان در برابر مشکلات لا یتناهی است. توانایی اندیشه بشر و قدرت چاره جویی او خیلی بیش از آن است که قوی ترین حوادث تلخ هم بتواند او را برای همیشه افسرده نگهدارد. افسرده در زندگی روزمره معمولابه شخصی گفته می‌شود که غمگین و حالتی ناشاد داردکه در تعریف روانشناسانه شخص افسرده کسی است که غمگین و ناراحت می‌باشد.

افسردگی یکی از شایع ترین بیماریهای نوع بشر است وعلانم مختلفی دارد مانند علایم جسمانی که موجب مراجعه به پزشک می شود. حدود 6در صد از افراد جامعه مبتلا به افسردگی هستند. احتمال اینکه هر کسی در طول عمر خود به افسردگی دچار شود به طور متوسط 15درصد است که ازاین 15درصد تعداد خانم‌های افسرده بیشتر از آقایان است.

افسردگی موجب افت عملکرد شغلی،تحصیلی،اجتماعی و خانوادگی می‌شود.احساس غم و اندوه گذرا به دنبال فقدان عزیزان یا شکست در یک تجربه معمول زندگی که با خود ملامتگری را به همراه ندارد و یا بطور قابل توجه نمی‌باشد یک اتفاق بسیار معمول روانی است و نام بیماری بر آن اطلاق نمی‌شود و اگر به خوبی و سازنده با آن برخورد شود می‌تواند به رشد و تعالی انسان نیز کمک کند.افسردگی اساسی یک اصطلاح تشخیصی است که دلالت بر وجود علایم بارز افسردگی می‌کند که موجب افت قابل توجه در عملکرد شغلی یا اجتماعی شخص شده است.

علایم

علامت اصلی افسردگی اساسی یک دوره حداقل دو هفته ای است که در طی آن فرد افسرده علاقه و احساس لذت را تقریبآ در همه فعالیت‌ها از دست می‌دهد در کودکان و نوجوانان نیز به همین منوال است.فرد افسرده چهار علامت را تجربه می‌کند که عبارتند از: تغییردر اشتها یا وزن،خواب و فعالیت روانی- حرکتی، کاهش انرژی، احساس بی ا رزشی یا گناه، دشواری در اندیشیدن، تمرکز و یا تصمیم گیری با افکار تکرار شونده مرگ یا اندیشه پردازی،طرح و اقدام برای خودکشی.

برای به حساب آوردن یک دوره افسردگی اساسی یک علامت باید نسبت به دوره قبل بدتر شده باشد یا یک علامت اخیراً بوجود آمده باشد. علایم برای بیشتر ساعات روز تقریبآ هر روز برای حداقل دو هفته پیوسته ادامه دارد. در بعضی افراد این دوره افسردگی حالت خفیف تری دارد و ممکن است فرد کارکردهای ظاهراً طبیعی داشته باشد اما نیازمند تلاش فزاینده بسیار زیاد است.

در بعضی افراد که از احساس بی میلی شکوه می‌کنند،هیچ گونه احساسی ندارند یا ا حساس مضطرب بودن می‌کنند وجود یک خلق افسرده را می‌توان از حالت چهره طرز رفتارشان استنباط کرد.بعضی افراد بر شکایت جسمی‌به جای گزارش احساس غمگینی تاکید می‌کنند.

بیشتر افراد افزایش تحریک مثل خشم مستمر، تمایل به پاسخ دادن به وقایع به صورت طغیان، خشم یا سرزنش دیگران و یا احساس غلو یافته ناکامی‌بر سر موضوعات جزیی را گزارش می دهند. در کودکان و نوجوانان با از دست دادن علاقه یا احساس لذت تقریباًهمیشه تا حدی وجود دارد.

اعضای خانواده غالباً متوجه کناره‌گیری اجتماعی و عدم علاقه به فعالیت‌های لذت بخش قبلی بیمار می‌شوند ( مثلاً کسی که قبلاً عاشق بازی گلف بود دیگر بازی نمی‌کند،کودکی که از بازی فوتبال لذت می‌برد بهانه‌هایی می‌آورد که بازی نکند). در بعضی افراد علاقه و یا میل جنسی نسبت به گذشته کاهش قابل توجهی پیدا می‌کند.

اشتها معمولاً کاهش می‌یابد و بیشتر افراد احساس می‌کنند برای خوردن باید به خود فشار بیاورند دیگر افراد به ویژه آنهایی که با مراکز سرپایی سروکار دارند ممکن است افزایش اشتها پیدا کرده و غذاهای خاصی را دوست داشته باشند (مثلآ: شیرینی‌ها یا دیگر کربوهیدراتها ) تغییر اشتها در هر جهت ممکن است کاهش یا افزایش قابل توجه وزن را در پی داشته باشد در کودکان ناتوانی در به دست آوردن وزن موردانتظار ممکن است ذکر شود.

افراد نوعاًدچار بیخوابی در اواسط شب هستند (یعنی مشکلاتی در به خواب رفتن نیز وجود دارد که خوابشان به صورت دوره‌های دراز مدت در شب یا افزایش خواب در روز است) گاهی ا وقات دلیلی که افراد به خاطر آن در صدد درمان برمی آیند خواب آشفته است. - تغییرات روانی- حرکتی شامل بی قراری (مثلاً ناتوانی در نشستن، قدم زدن،فشار دادن دست یا فشار دادن یا مالش پوست، البسه و دیگر اشیا )یا تاخیر ( مثلاً تفکر و حرکات بدنی کند،افزایش مکثها قبل از جواب دادن) است.

بی قراری یا تاخیر روانی – حرکتی باید به حدی برسد که توسط دیگران قابل مشاهده بوده و صرفاً نشان دهنده احساسات ذهنی نباشد...

برای خواندن بخش دوم- همه چیز درباره افسردگی- اینجا کلیک کنید.

برای خواندن بخش سوم- همه چیز درباره افسردگی- اینجا کلیک کنید.

برای خواندن بخش چهارم- همه چیز درباره افسردگی- اینجا کلیک کنید.

برای خواندن بخش پنجم- همه چیز درباره افسردگی- اینجا کلیک کنید.

 

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان