سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. 7:30 هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
جنجال برای هیچ...
عامل خبرسازی علیه مجلس و ناجا که بود؟
طی هفته گذشته؛ انتشار 2 خبر، جنجالهای زیادی را برانگیخت و منجر به شکلگیری موجهای انتقادی فراوانی شد.
نخست، خبری که مدعی بود مجلس یازدهم قانون محرمانگی داراییهای اموال مسئولان را تصویب کرده است.
و دوم، یک فیلم ویدئویی بود که نشان میداد 2 مأمور پلیس مرد و زن ناجا، یک زن را به زور داخل خودروی سازمانی سوار میکنند.
فیلمی که منتقدین مدعی شدند مربوط به ماجرای "گشتهای ارشاد" بوده است!
جنجالها ادامه داشت تا اینکه در روز یکشنبه گذشته و در پیامد این دو خبر، مقامات مسئول دو نهاد اشاره شده یعنی رئیس مجلس و رئیس پلیس در صحبتهایی جداگانه هر دو موضوع را قویا رد کردند.
قالیباف از این گفت که نمایندگان فعلی اساسا به این موضوع ورود نکردهاند و "مجلس یازدهم برای محرمانه بودن اموال مسئولان هیچ مصوبهای نداشته است. "[1] (صحبتهای تکمیلی در اینباره را اینجا بخوانید) و سردار اشتری هم که در یک برنامه تلویزیونی حضور یافته بود در خلال صحبتهایش بیان کرد که موضوع بازداشت آن خانم در حال بررسی است اما تاکنون مشخص شده که بازداشت او مربوط به قضیه حجاب نبوده و بازداشت وی قانونی بوده است. [2]
*اکنون و با مشخص شدن رویدادها و فروخوابیدن غبارها؛ چه کسی باید برای مشوش شدن ذهن مردم پاسخگو باشد!؟
مسئولانی که در این زمینه دچار تأخیر هستند و به موقع در منصه پاسخگویی و تنویر افکار عمومی حاضر نمیشود یا کسانی که در رسانه و شبکههای اجتماعی بدون هیچ عقلانیت و مطالعه و تحقیقی درباره هر ادعایی بازیچه میشوند و بنیادهای بر آب میسازند.
ماجرای جنجالهای هیچ مربوط به نقش مجلس یازدهم در بحث اموال مسئولان و خشونت پلیس ایران در گشت ارشاد! باید یک چراغ راه و درس عبرت باشد تا بعد از این دچار چنین رخدادهایی در محیط رسانه و افکار عمومی نباشیم.
این مسئله بیش از هر چیز، تدقیق و تدبیر اصحاب رسانه و کنشگران شبکههای اجتماعی را طلب میکند.
***
"رجل سیاسی" شُدید که تحریمگر انتخابات نباشید!
محمدجواد حقشناس، فعال اصلاحطلب و عضو شورای شهر سابق در بخشی از یک مصاحبه که سایت اعتمادآنلاین آنرا منتشر کرد پیرامون وضعیت اصلاحطلبان گفته است:
"با خط مشی شورای نگهبان، شاهد رویگردانی مردم از صندوق رای بوده ایم و تا وقتی مردم از صندوق رای روی گردان باشند، حضور اصلاح طلبان در نهادهای انتخابی محقق نمی شود. جریان اصلاحات در چنین فضایی باید برای خود کارکرد و نقش آفرینی جدیدی خارج از فضای قدرت تعریف کند و دنبال تاثیرگذاری بر افکار عمومی، گفت و گو با مردم و حضور در مراکز پژوهشی و دانشگاهی مخصوصا در زمینه علوم انسانی و اجتماعی باشد. اصلاح طلبان رویکرد آسیب شناسی نسبت به گذشته خود و گذشته انقلاب داشته باشند و سخنی نو بگویند و آن را در اختیار مردم قرار دهند و ارتباطی نقادانه با رویکردی اصلاح طلبانه با قدرت داشته باشند که این ارتباط مبتنی بر منافع ملی و با هدف بهبود شرایط مردم باشد."[3]
*اظهارات حقشناس در حالی است که این اصلاحطلبان بودند که در دو انتخابات 98 و انتخابات 1400 دست به تحریم انتخابات زدند و موجب کاهش مشارکت مردم در انتخابات شدند.
و این ظالمانهترین رفتاری است که یک جریان، طیف یا حزب سیاسی میتواند مرتکب شود.
مسئله دیگر ادعای عجیب حقشناس است مبنی بر اینکه مردم از صندوقهای انتخابات روی گردان شدند و ما هم!
این ادعا در حالی است که اولا توضیح دادیم که این چپها بودند که دست به تحریم انتخابات زدند. ثانیا فرض بر صحت نیز به قول آقای مرعشی باید از حقشناس پرسید که اگر مردم در قضیهای اشتباه فکر یا عمل کردند؛ پس نقش رجال و خواص سیاسی چیست!؟
امثال آقای حقشناس اینهمه سال از امنیت و بیتالمال مسلمین ارتزاق کردهاند و فربه شدهاند جز برای همین که اگر اشتباهی از مردم دیدند؛ آنرا گوشزد کنند!؟
و اما نقشآفرینی جدید اصلاحطلبان، تعامل با حاکمیت و غیره...
پر واضح است که وقتی جریانی سیاسی مرتکب شریرانهترین رفتار ممکن یعنی "تحریم انتخابات" میشود علیالقاعده دیگر لیاقت هیچ نقش و تعاملی را ندارد. چه رسد به هسته سخت اصلاحات که هنرهای دیگری مثل فتنهگری هم دارد!
منحیثالمجموع مادام که چپهای ستادی از تحریم انتخابات و فتنهگری "توبه رسمی و علنی" نکنند؛ پذیرش هر نقش جدیدی از جانب آنان بسترساز خطرات جدید بود. همانطور که بهکار گرفتن فتنهگران در دولت حسن روحانی موجبات ناکارآمدی دولت و قضایایی مثل آبان 98 را رقم زد. (توصیهای که مقام معظم رهبری به روحانی کردند و او با ندیده گرفتن آن تبدیل به یکی از ناکارآمدترین رؤسای جمهور تاریخ ایران شد)
این نکات نیازمند ورود خواص و روشنگریهای آنان است.
***
روحانی دیگر رئیسجمهور نیست خانم!
خانم فرزانه ترکان، از فعالان اصلاحطلب طی یادداشتی در شماره یکشنبه گذشته روزنامه آرمان ملی در اشاره به سفرهای استانی رئیسجمهور رئیسی نوشته است: آقای رئیسی مردم را دوست دارد و میخواهد دیدار هم داشته باشد اما تجربه این دیدارهای گاها پوپولیستی را در زمان آقای احمدینژاد داشتیم که در این سفرها تصمیماتی گرفته میشد که جنبه کارشناسی نداشت و بدون اینکه در شورای تامین استان و کارشناسان وزارتخانهها بررسی شود که این طرح ها به نفع مردم است یا خیر در سخنرانیها و هیاهوی استقبال وعدههایی به مردم داده میشد.
او میافزاید:
"به نظر میرسد باید به جای این بحثها مباحث کلان کشور حل شود که همه اقتصاددانها متفقالقولند که تا وقتی بحث برجام و تحریمها را به سرانجام نرسانیم وضع معیشت و اقتصاد مردم به همین منوال خواهد بود. آقای رئیسی هم باید کلان کشور مثلا اقتصاد و سیاست خارجی را به در اتاقهای فکر حل و فصل کند."[4]
*دقت شود که منظور خانم ترکان از عبارت "همه اقتصاددانهایی که متفقالقولند تا وقتی بحث برجام و تحریمها را به سرانجام نرسانیم وضع اقتصاد به همین منوال خواهد بود"! پیرمردهای اصلاحطلبی هستند که جز برجام هیچ آرمان و هویتی ندارند و دولت آقای روحانی را با همین شعار در دامن رأی مردم گذاشتند و دست آخر نیز جز "تقریبا هیچ" هیچ دستاوردی نداشتند.
فلذاست که ادامه تبلیغ آنها و تفکر آزموده شدهشان از سوی خانم ترکان به شدت محل تأمل و تعجب است.
آقای رئیسی که خود را در انتخابات مستقل نامید نیز با شعار و فرمول خودش از اکثریت شرکت کنندگان در انتخابات رأی ستانده و هماکنون این حق را دارد که با فرمول خودش و نه با فرمول طرفداران روحانی؛ به سمت تقابل با مشکلات اقتصادی برود.
صد البته اینکه آقای رئیسی در این کارزار موفق باشد یا خیر و اینکه برنامهاش صحیح باشد یا نباشد! مسئله دیگریست و آینده آنرا مشخص خواهد کرد.
از این رهگذر همچنین بیان این نکته هم ضروریست که برخی اصلاحطلبان تلاش دارند در یک دوگانه سازی اینطور القا کنند که اگر آقای رئیسی در برنامههای دولت خود موفق نشود؛ باز هم نوبت اصلاحطلبان است که به ساختمان پاستور بازگردند!
این حرف غلط است زیرا مردم هرآنچه را که باید از اصلاحطلبان و برنامههای آنان ببینند در 2 دولت اصلاحات و اعتدال دیدهاند و اگر هم آقای رئیسی موفق نشود (که انشاءا... اینگونه نباشد) مردم به گفتمانی دیگر و به جریان سومی که فکر میکنند قادر به حل مشکلات است رأی خواهند داد.
توجه به این دوگانهسازی شوم در کنار تأمل در اصرار ستادیهای اصلاحطلب مبنی بر درست بودن فرمولهای دولت آقای روحانی؛ 2 مقولهای هستند که میتواند برای آینده سپهر سیاسی در ایران و انتخاباتهای بعدی ریلگذاری کند.
***
1_ https://etemadonline.com/content/518119
2_ mshrgh.ir/1286678
3_ https://etemadonline.com/content/518118
4_ https://www.armanmeli.ir/fa/main/print/324324