به عبارت دیگر نباید رژیم غذایی معمول شخص را ناگهان عوض کرد و این بدان معناست که رژیمهای جدیدیکه میخواهند برای شخص (با هدف چاق کردن، لاغر کردن و...) تعریف کنند، نباید ناگهانی به شخص تحمیل شوند، چون سیستم بدنی و قوه مدبره او دچار اختلال شدید و آسیب میشود و خیلی از اوقات شخص بیمار میگردد و ممکن است دچار ضعفهای شدید، اختلال عملکرد غدد داخلی و اعضا و بافتهای بدن شود.
پس باید عادت را محترم شمرد و تا حد امکان، رعایت عادت، بر مصرف غذاها و نوشیدنیهای غیر عادت مقدم است. صد البته انسان باید تلاش کند (مخصوصا برای اطفال) با رژیم غذایی خانواده، بیشتر از غذاهای سالم و طبیعی استفاده کند تا بدن طفل، ضمن رشد، به غذاهای مفید و سالم عادت کند.
یعنی انسان باید در جهت عادت به غذاهای سالم و طبیعی تلاش کند و نباید به خوردنیها و نوشیدنیهای مضر، غیر طبیعی، مصنوعی، مانده، زماندار، کنسرو شده، یا فستفودها عادت کند، بنابراین اگر از کودکی به بچهها از این مواد داده شود، به مصرف آنها عادت میکند و ترک آنها در آینده برای او مشکل خواهد بود.
در طب سنتی گفته شده اگر شخصی با دو جور غذا مواجه شد که به یک غذا عادت دارد، ولی غذای دیگر برایش جدید است حتی اگر کیفیت غذای جدید برای سلامت فرد بالاتر است و طبیعی تر میباشد، ولی آن شخص به آن میل و عادت ندارد، در طب گفته شده اگر اختلاف این دو غذا خیلی زیاد نیست، به شخص اجازه داده شود غذایی که به آن عادت دارد را میل کند (با اینکه کیفیت آن پایینتر است) اما اگر آنچه به آن عادت دارد خیلی بد است (مثلا شخص عادت کرده هر روز سوسیس یا پیتزا بخورد).
باید این عادت را ترک کند، اما نه یکباره، بلکه آرام آرام باید تعداد وعدههای غذایی که حاوی این مواد هستند را کم کند و مواد غذایی سالم را از مقدار کم شروع کرده و تدریجا جایگزین کند. این نکته در حدیث امام صادق(ع) از قول پیامبر اکرم (ص) در خصوص اصول طبابت که در شمارههای قبل نشریه ذکر شد، نیز بیان گردیده که میفرمایند: ما عادت غذایی اشخاص را محترم میداریم و برایمان مهم است.
اصولا خلقت بدن به این شکل است که به چیزی عادت میکند (شبیه اعتیاد که ریشه در واژه عادت دارد). امروزه واژه اعتیاد برای بعضی از مواد مانند مواد مخدر به کار میرود، اما میدانیم که بدن انسان ممکن است به چیزهای زیادی اعتیاد پیدا کند و عادت نماید. غذاها و نوشیدنیها هم همین حکم را دارند.
همانطور که به سختی میتوان یک معتاد را ترک داد و به او فشار زیادی وارد میشود؛ در مورد خوردنی ها و نوشیدنی ها هم تا حدودی همینطور است. بنابراین اینکه ملاک انتخاب غذا چه باشد، یا در طول زمان برحسب تجربه بدست میآید که خود فرد متوجه میشود چه موادی با بدن او سازگارند یا بر اثر احتیاج و یا توصیه طبیب است که مثلا شخصی که لاغر است باید نان، برنج و گوشت بیشتری بخورد و یا برحسب مزاج او است که مثلا کسی که مزاج سردی دارد.
باید غذاهای با مزاج گرم تر بخورد و اینجاست که همان قضیه لذت و میل پیدا کردن به غذا هم مطرح میشود و توصیه شده که انسان از غذاخوردن لذت ببرد و انسان زمانی از غذا خوردن لذت میبرد که از خوردنیها و نوشیدنیهایی استفاده کند که اول شخص به آنها عادت داشته باشد، ثانیا تمایل به آن داشته باشد و همچنین بداند برای بدنش هم مفید است و او را اذیت نمیکند.
در این حالت شخص از غذاخوردن لذت میبرد. وقتی انسان از غذا خوردن لذت ببرد، هضم غذا بهتر صورت میگیرد، چون هورمونها و شیرههای گوارشی انسان در حالت آرامش و لذت، به میزان و کیفیت طبیعی ترشح میشوند و حرکات سیستم گوارش هم به قاعده انجام خواهند شد، ولی اگر شخص از خوردن غذا عذاب میکشد و آن را دوست ندارد و به زور یا در اثر تعارفات آن را میخورد.
از نظر روانی استرسی به او وارد میشود که باعث میشود هم ترشحات گوارشی هم حرکات سیستم گوارش به حالت طبیعی نباشد و بنابراین غذا خوب هضم نشود و در ضمن چون بدن به آن غذا عادت ندارد، موادی هم که از آن غذا در بدن شکل میگیرند، باعث آزار شخص میشوند. پس هم در همان لحظه از غذا لذت نمیبرد و نمیتواند آن را خوب هضم کند و هم در ساعات بعد اذیت خواهد شد، بنابراین بحث میل به غذا، لذت بردن از غذا و عادت غذا خیلی مهم است.
برای خواندن بخش اول- آداب غذا خوردن در طبسنتی- اینجا کلیک کنید.
برای خواندن بخش دوم- آداب غذا خوردن در طبسنتی- اینجا کلیک کنید.
برای خواندن بخش سوم- آداب غذا خوردن در طبسنتی- اینجا کلیک کنید.
برای خواندن بخش پنجم- آداب غذا خوردن در طبسنتی- اینجا کلیک کنید.