شروع برجام و سپردن مذاکرات هستهای از شورایعالی امنیت ملی به وزارتخارجه و ابتکار دیپلماسی عمومی دکتر ظریف و تیم همراهش باعث ایجاد پشتوانه مردمی برای مذاکرات و نشاندن قدرتهای بزرگ و متعارض در یک موضوع و رسیدن به نتیجه و رفع تحریمهای سازمان ملل علیه ایران شد. برجام بهعنوان اقدام جامع مشترک الگویی راهبردی برای پیوندزدن اقتصاد و سیاست ایران به نظم جهانی بود که مجموعه تحولات منطقه، بینالملل و داخلی مانع ادامه مسیر آن شد. با توجه به خواست عمومی شهروندان، مشروعیت در بین افکار عمومی و نتایج مثبت در دو سال، قبل از بهقدرت رسیدن ترامپ، ایران در ابتدا به اهداف خود دستیافت اما در ادامه بازی جریانهای مختلف داخلی و خارجی برجام را از روح و جسم خالی کردند. افزایش تحریمها و اقدامات غیرحرفهای ترامپ که با همراهی بازیگران رادیکال منطقه به قصد منزوی ساختن ایران دنبال میشد، باعثشد قدرت آمریکا در منطقه کاهش یافته و روسیه و چین سیاست انبساطی در پیش بگیرند. ناکارآمدسازی برجام، به گونهای که حتی اسم آن را نیز بر زبان نمیآورند و منطقه را به سمت جنگ و قدرتگیری گروههای تروریستی و کاهش ارتباط شرق و غرب سوق داد. قیمت انرژی افزایش پیدا کرد، روسیه به اوکراین حمله کرد، آمریکا نفوذ خود در افغانستان و عراق را از دست داد و غرب و شرق دچار گسست روابط سیاسی شدند. برجام الگوی مذاکرات قدرتهای بزرگ در فضایی منطقی و بازی برد برد برای همه طرفها بهشمار میرفت و آنچه به شکل حرفهای بهوجود آمد تاکنون جایگزینی نداشته است. اکنون بعد از قدرتگیری طالبان، یکهتازی عربستان در بازار نفت، حمله روسیه به اوکراین و تهدید اروپا همه بازیگران طرفدار دیپلماسی و صلح بار دیگر به برجام و بازگردان ایران به معادلات بینالملل روآوردهاند. ایران چهارراه شرق و غرب و محل رامکردن ایدئولوژیهای خشونتگرا و تروریستی است. امنیت و توسعه ایران به صلح و رواداری در منطقه و جهان کمک میکند و موقعیت ایران به گونهای است که نمیتواند منزوی و تحریمشده باشد.
در صورت تحریم و منزویکردن ایران گروههای تندرو در منطقه تروریسم را گسترش میدهند و جنگهای فرقهای و قومیتی تشدید میشود. نفوذ آمریکا بهطور کامل از خاورمیانه کم خواهد شد و قدرتهای شرقی نبرد و نزاع تمدنی بهوجود میآورند. در غیبت ایران که دارای فکر و فرهنگ روادارانه و خردگرا است روسیه و ترکیه و عربستان سیاستهای بسطگرایانه هویتی را دنبال خواهند کرد. غرب به نفت و گاز انحصاری چند کشور وابسته خواهد شد.
اکنون ایران برای رفع تحریمها، تضمین برخورد عادی آژانس با موضوع هستهای و تداوم فعالیتهای صلحآمیز هستهای و آمریکا و اروپا برای مهار غنیسازی، نصب دوربینها و تضمین صلح منطقه وارد گفتوگو شدهاند. اروپا دغدغه بیشتری برای به نتیجهرسیدن مذاکرات دارد و برای آمریکا مساله حزبی مطرح است. در چنین شرایطی ایران و آمریکا بازی ترسو را شکل دادهاند؛ یعنی هر که بترسد امتیاز بیشتری میدهد. پولهای بلوکهشده ایران، تحریم بانک، بیمه و نفت و از سوی دیگر حمله روسیه به اوکراین و نیاز اروپا به انرژی و ضرورت دیپلماسی دو طرف را پای میز مذاکره خواهد کشاند. بهترین توافق همان متن برجام است و هیچچیز در چانهزنیهای دیپلماسی به آن کم و اضافه نخواهد شد. در اجرا اما آنچه حاصل خواهد شد توافقهای گام به گام است که در قدم اول دوربینها نصبمیشود و پولهای بلوکهشده ایران بازمیگردد و در قدم دوم غنیسازی کاهش مییابد و تحریمهای نفتی برداشته میشود. برجام همانند قبل در اجرا با شرایط روسیه و آمریکا احیا نمیشود و اگر توافقی در روی کاغذ روی میدهد، به ساختار محکمی است که در گذشته برای برجام شکلگرفته و عدول از آن را حتی برای آمریکا ناممکن ساخته است.