«رگ یابی تی 2» T2 Trainspotting فیلم انگلیسی درام-کمدی محصول سال 2017 است. فیلم در ادینگبورگ و اطراف آن فیلمبرداری شده است. کارگردان این فیلم دنی بویل (Danny Boyle) است و فیلمنامه فیلم را جان هاج (John Hodge) نوشته است. فیلم و شخصیتهای آن بر اساس رمان رگ یابی از ایروین ولش (Irvine Welsh) هستند. فیلم 27 ژانویه 2017 در انگلستان به اکران درآمد و در فوریه و مارچ در سراسر جهان اکران شد.
این فیلم که درواقع ادامهی فیلم سال 1996 دنی بویل به نام «رگ یابی» ست از هنرپیشگان همان فیلم استفاده کرده است. ایوان مکگرگور (Ewan McGregor)، ایون برمنر (Ewen Bremner)، جانی لی میلر (Jonny Lee Miller)، رابرت کارلیل (Robert Carlyle) و کلی مکدونالد (Kelly Macdonald) از بازیگران این اثر هستند. این فیلم از قصد و با برنامه به آهنگها و صحنههایش به فیلم قبل بازمیگردد و اکویی است از فیلم قدیم این کارگردان.
دنی بویل (Danny Boyle) متولد 20 اکتبر 1956 کارگردان سینما و تئاتر، تهیهکننده و فیلمنامهنویس انگلیسی است، از کارهای او میتوان به؛ «قبر کمعمق» Shallow Grave، «ساحل» The Beach، «بیست و هشت روز بعد» 28 Days Later، «میلیونر زاغهنشین» Slumdog Millionaire، « صدوبیست وهفت ساعت» 127 Hours و «استیو جابز» teve Jobs اشاره کرد. اولین فیلم او «قبر کمعمق» توانست جایزهی بفتا (BAFTA) را به خود اختصاص دهد و فیلم «میلیونر زاغهنشین» در سال 2008 برای 10 جایزهی اسکار نامزد بود که 8 جایزه را از آن خود کرد که یکی از آنها جایزهی بهترین کارگردان بود که به بویل رسید. او جوایز گلدن گلب و بفتای بهترین کارگردانی را نیز در کارنامه خود دارد. او در سال 2012 کارگردانی مراسم افتتاحیه المپیک لندن را نیز بر عهده داشت.
رگ یابی 1996
ایوان گوردون مک گرگور (Ewan Gordon McGregor) متولد 31 مارچ 1971، بازیگری اسکاتلندی است. او در سال 1993 با بازی در سریالی تلویزیونی در شبکه 4 انگلیس به شهرت رسید. برای بازی در فیلمهای «رگ یابی»، «جنگ ستارگان» Star Wars، «مولن روژ» Moulin Rouge و «صید ماهی آزاد در یمن» Salmon Fishing in the Yemen شناخته میشود.
او چند بار نامزد دریافت جایزهی گلدن گلب شده است. او بازی در تئاتر را هم در پرونده خود دارد. یکی از تأثیرگذارترین افراد در فرهنگ انگلیسی شناختهشده و دستی هم در کارهای خیریه دارد.
ایون برمنر (Ewen Bremner) متولد 23 ژانویه 1972، بازیگر اسکاتلندی است که علاوه بر بازی در این دو فیلم دنی بویل، برای بازی در فیلم «پرل هاربر» Pearl Harbor و «زن شگفتانگیز» Wonder Woman هم شناخته میشود.
جاناتان لی میلر (Jonathan Lee Miller) متولد 15 نوامبر 1972، بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر انگلیسی است. او در دهه نود با بازی در فیلم دنی بویل و دیگر فیلمهایی چون؛ «هکرها» Hackers، «منسفیلد پارک» Mansfield Park و «پرنده اسکاتلندی» The Flying Scotsman به شهرت رسید. او برای دریافت جوایز متعددی برای بهترین بازیگر نامزد بوده است و در حال حاضر در نقش شرلوک هلمز در سریال «ابتدایی» Elementary که از شبکه سی بی اس پخش میشود ایفای نقش میکند.
رابرت کارلیل (Robert Carlyle) متولد 14 آپریل 1961 بازیگری اسکاتلندی است. دو جایزهی بهترین هنرپیشه مرد را برای بازی در فیلمهای «فول مانتی» The Full Monty و Stargate Universe در کارنامه خود دارد.
از چپ بهراست: دنی بویل، ایوان مکگرگور، جانی لی میلر، ایون برمنر و رابرت کارلیل
و اما داستان فیلم، 20 سالی از زمانی که مارک رنتون (رنت بوی – Rent Boy) پولی که با دوستانش بر سر یک معاملهی مواد به دست آورده بودند را به جیب زده و از کشور فرار کرده، میگذرد. ظاهراً زندگی به نسبت مناسب ولی نهچندان دلپذیری را در آمستردام برای خود دستوپا کرده ولی به ادینبورگ برگشته تا با دوستان قدیمیاش رابطهای از نو بسازد.
دنیل مورفی (اسپاد – Spud) هنوز درگیر اعتیاد به هروئین است، اعتیاد باعث شده کار ساخت و سازش را از دست بدهد و رابطهاش با زن و بچهاش فرگوس قطع شود. سیمون ویلیامسون (سیک بوی – Sick Boy) که الآن به کوکائین اعتیاد دارد یکبار که از عمهاش به ارث رسیده را مدیریت میکند و با دوست بلغاریاش ورونیکا، مردانی را که به آنجا میآیند و زیادهروی میکنند را میچاپند. فرانسیس بگبی (فرانکو – Franco) هم مجازات و زندان 25 ساله خود را میگذراند و به علت بدخلقی و خشونت اجازهی درخواست تجدیدنظر هم ندارد.
مارک به خانه کودکیاش میرود، آنجا پدر او را از مرگ مادر در زمان نبود او باخبر میکند. به دیدار اسپاد میرود و شانسی او را از خودکشی نجات میدهد. اسپاد از این دخالت خوشحال نیست اما زمانی که مارک به او قول میدهد که برای نجات از اعتیاد کمکش میکند، قبول میکند و نرم میشود. مارک به سراغ سیمون هم میرود، بهقصد پس دادن سهم او از پول و رفعورجوع کردن اوضاع، اما سیمون با او درگیر میشود، اما در ادامه باهم آشتی میکنند.در این میان، فرانکو از زندان فرار میکند به زنش میپیوندد و سعی میکند پسر جوانش را که در شرف رفتن به دانشگاه است را به دزدی خانههای مردم ترغیب کند. فرانکو سیمون را میبیند و متوجه میشود که مارک به شهر بازگشته است. سیمون به فرانکو قول همکاری برای گرفتن انتقام از مارک را میدهد ولی درواقع با هر دو همکار شده و هر دو را از همکاریاش با نفر متقابل بیخبر میگذارد.
مارک، سیمون و ورونیکا باهم در جرائم مختلف همکاری میکنند و با پول جمع شده قصد بازسازی بار را برای تبدیل آن به مکانی مناسب برای جرائم موردنظرشان دارند. با دوزوکلک برای وامی بزرگ اقدام میکنند؛ اما همهچیز به هم میریزد، سیمون غرق در اعتیاد است و ورونیکا و مارک هم باهم وارد رابطه شدهاند. یکی از مشتریان سیمون که توسط او مورد باجگیری قرارگرفته او را به پلیس لو میدهد، مارک به دوست سابقش که الآن وکیل شده رجوع میکند تا قضیه را جمعوجور کند. آنها پس از روبرو شدن با رقیبی که میخواهند بار را برای رقابت با او آماده کنند، مجاب میشوند که دست از این کار بکشند.
فرانکو و مارک بهصورت اتفاقی همدیگر را در دستشویی باری میبینند تعقیب و گریزی سر میگیرد و مارک با بدبختی موفق به فرار میشود. فرانکو به سراغ سیمون میرود تا به کمک او مارک را پیدا کند و متوجه میشود که ورونیکا اسپاد را ترغیب به نوشتن زندگینامهاش کرده است. از نوشتهها متوجه همکاری مارک و سیمون میشود و زمانی که ورونیکا وارد میشود از تلفن او استفاده میکند تا مارک و سیمون را به بار سیمون بکشاند.
ورونیکا سعی میکند اسپاد را مجاب کند با او فرار کند و پولها را نصف کنند ولی اسپاد که میداند پول را خرج مواد خواهد کرد قبول نمیکند و در عوض با جعل امضای مارک و سیمون پولها را به ورونیکا منتقل میکند.مارک و سمون به بارمی آید، اسپاد سر میرسد تا آنها را از نقشه فرانکو آگاه کند. فرانکو سر میرسد و در زدوخورد بینشان هر آن احتمال کشته شدن هرکدام میرود. به تماشای فیلم بنشینید تا ببینید چه اتفاقی میافتد و کدام موفق به شکست دیگری میشوند، به سر پولها چه بلایی میآید و …
منتقد
گاردین (theguardian) معتقد است که فیلم
«رگ یابی تی 2» فیلمی ست که بهصورت منطقی انتظارش را داشته است.
فیلمی خندهدار، ترسناک، خیلی غمگین با نماهایی که ازلحاظ بصری زیبا هستند. داستانی که در بریتانیای بیحال 1990 اتفاق افتاد حال تبدیل به داستان ناامیدی و ترس از مرگ مردانی میانسال شده است. هر دو داستان برای منتقد صحنههایی دردناک را رقمزدهاند که بعضاً از آنها روی گردانده است.
منتقد
رولینگ استون (rollingstone) میگوید که در سال 1996 و پس از اکران فیلم اول، فیلم بهعنوان یکی از بهترین محصولات انگلستان، فیلمی با استیلی زیبا و پرخطر در جهان صدا کرد.
به نظر میرسد که بیپروایی فیلم اول در این فیلم دیده نمیشود، بااینکه فیلمنامهنویس و کارگردان فیلم بیشترین تلاش خود را کردهاند که بازهم فیلمی بینظیر تحویل دهند. البته گذشت 20 سال خود میتواند باعث این تحول فرسایشی در فیلم باشد ولی بازهم فیلم خیلی خوب ازکاردرآمده است.
به نظر منتقد
ایندی وایر (indiewire) یکی از جالبترین نکتههای فیلم این است که هیچکدام از شخصیتهای معتاد و درب و داغان فیلم از دنیا نرفتهاند و همه در فیلم دوم حضور دارند که این خود باعث میشود احساس نزدیکی بیشتری به داستان و شخصیتهای فیلم داشته باشیم (درصورتیکه فیلم قبلی را دیده باشید).
فیلمی زیبا که سعی میکند دوباره ما را مسافر راهی کند که در آن مانند فیلم اول سفری فوقالعاده را تجربه کنیم (که البته کاملاً موفق نمیشود).
منتقد
ویلج ویس (villagevoice) چندان تحت تأثیر فیلم قرار نگرفته است. آن را نامتعادل میداند و حتی عدم تعادل را بدترین خاصه فیلم ندیده است. انتخاب
بویل برای ساخت قسمت دوم برای فیلمی که خیلیها آن را شاهکاری سینمایی میدانند شاید بزرگترین اشتباه
بویل بوده است.
و اما مثل همیشه پیشنهاد من این است که خود فیلم را ببینید و قضاوت کنید. فراموش نکنید که ما را هم در جریان نظرتان بگذارید.
Post Views:
1