عزتالله ضرغامی، وزیر میراثفرهنگی هم به فرودگاه رفت تا سوغاتی رئیسجمهور را که مدتها پیش قرار بود 17 هزار عدد از آنها به ایران بیاید و نیامده بود، تحویل بگیرد. سرانجام صدای اتومبیلهای مجهزی که با اسکورت نیروی انتظامی الواح را به موزه ملی میبردند در گوش پایتخت پیچید. این الواح طبق توافقنامه اولیه باید سالهای پیش به ایران بازمیگشتند اما سرنوشتشان با سیاست گره خورد و گرفتار یک پرونده حقوقی عجیب شدند.
پس از این گرفتاری، ایران گروه حقوقی تشکیل داد و خواستار استرداد این الواح شد، چرا که خوانش این الواح دریچهای بود به ناشناختههای دوران یکی از بزرگترین امپراتوریهای جهان. این الواح بسیاری از راز و رمزهای مالی و اداری این دوره را افشا میکردند، همچون اینکه زنان در آن دوره برابر با مردان حقوق دریافت میکردند و هنگام زایمان هم پاداش میگرفتند که به نوعی حقوق مرخصی زایمان محسوب میشده است. حالا با بازگشت این اسناد مهم، هادی میرزایی، سرپرست ادارهکل موزهها به «دنیای اقتصاد» میگوید: «متاسفانه تا کنون اطلاعات موسسه شیکاگو در اختیار ما قرار نگرفته و ما به زودی همکاران خود را به آمریکا اعزام میکنیم که اطلاعات بیشتری در این زمینه کسب کنیم، اما برنامه قطعی ما این است که پس از پشت سر گذاشتن دوره قرنطینه، الواح استردادی را به نمایش بگذاریم.»
صندوق اسرار سوار بر کشتی
روز عجیبی بود به سال 1313خورشیدی. هنوز دنیا با جنگ جهانی دوم درگیر نشده بود، باستانشناسان داشتند پشت باروی تختجمشید کاوش میکردند که دیواری به صورت اتفاقی فرو ریخت و فضای بسیار کوچکی نمایان شد. این کشف حیرت جامعه باستانشناسی جهان را برانگیخت. باستانشناسان در این فضا با هزاران لوح گلی روبهرو شده بودند که میتوانست رازهای بسیاری از دوره هخامنشیان را برملا کند. بهنظر ووتر هنکلمن، ایرانشناس و باستانشناس آلمانی هخامنشیان به عمد این الواح را در چنین فضایی پنهان کرده بودند تا آیندگان بتوانند از آن بهرهمند شوند.
این الواح به دو زبان عیلامی و آرامی نوشته شده بودند و از آنجا که در ایران متخصصی برای خوانش این الواح وجود نداشت، توافقنامهای میان مسوولان مربوطه در ایران و موسسه شرقشناسی شیکاگو بسته شد که بر اساس آن الواح به صورت امانی برای مطالعه و رمزگشایی به این موسسه سپرده شوند. پس الواح را در 50 صندوق چوبی گذاشتند. در هر صندوق حدود دو هزار جعبه مقوایی و چند پیت نفتی بود که در تختجمشید به پارافینِ مذاب آغشته شدند. صندوقها را به بندر بوشهر بردند و سوار بر کشتی کردند.
بعد از رسیدن الواح به آمریکا، «آرنولد پوبل»، استاد سومرشناسی و دو شاگردش «جورج کامرون» و «ریچارد هلک»، مطالعه روی لوحها را از سال 1937 آغاز کردند. با این حال، رمزگشایی از الواح به کندی پیش رفت؛ چرا که جنگ جهانی دوم سر گرفت و کار تا سال 1945 متوقف ماند.
عبدالمجید ارفعی، تنها ایرانی متخصص زبانهای باستانی اکدی و عیلامی که روی این الواح مطالعه کرده، به «دنیای اقتصاد» میگوید: «من پس از اخذ دانشنامه لیسانسم که زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه تهران بود، در مهرماه سال 1344 به آمریکا رفتم. به پیشنهاد و توصیه پرویز ناتل خانلری و استاد پورداوود دو سال به آموزش زبان اکدی پرداختم و پس از آن به موسسه خاورشناسی دانشگاه شیکاگو رفتم و تا هشت سال زیرنظر ریچارد هلک، از مشهورترین استادان خط و زبان عیلامی، به یادگیری این زبانها مشغول شدم. در همان زمان هلک در حال بررسی گلنوشتههای عیلامی و کتیبههای تختجمشید بود. هلک در آن دوران هر شب چند کتیبه خوانده شده را به من میداد تا بخوانم.
پس از مدتی خواندن کتیبهها را آغاز کردم که منجر به نوشتن کتاب «گلنوشتههای باروی تختجمشید» شد.» این پژوهشگر و زبانشناس، الواح هخامنشی را اسنادی بسیار مهم و ارزشمند برای شناخت تاریخ میداند: «اینها سندهای دارایی اداره ایالت فارس است. دفاتری که در آن بخشهای مالی و اداری هخامنشیان را در خود دارد.»
او معتقد است: «پس از این همه مدت پیگیری باید همه الواح با هم برمیگشت. من نمیدانم این الواح چگونه برگردانده شدند، آیا شماره دارند یا نه. چه قطعاتی هستند و شرایطشان چگونه است، اما بسیار مهم است که همه الواح تمام و کمال به ایران داده شود تا ما بتوانیم مطالعه همهجانبهای روی این الواح داشته باشیم.» ارفعی در پاسخ به این سوال که خوانش این کتیبهها قرار است به چه صورتی انجام شود، توضیح میدهد: «هنوز هیچکس با من تماس نگرفته است که خواندن این کتیبهها را به عهده بگیرم و در جریان این مساله نیستم که چه برنامهای مسوولان در این زمینه دارند.»
فرزندان دوگل و قیصر کارشکنی کردند
بعد از مطالعه و انتشار نتایج مطالعات در قالب چند کتاب، استرداد الواح از موسسه شیکاگو آغاز شد. ابتدا در سه مرحله بخشی از آنها به کشور برگردانده شد؛ 179 قطعه در نخستین محموله ارسالی در سال 1327به تهران رسید. دومین محموله 37 هزار قطعه را در سال 1330 به سرزمین مادریاش آورد و در سال 1383 سومین محموله یعنى 300 قطعه لوح تحویل ایران داده شد. قرار بود که در سال 1396 باقی الواح به ایران برگردد که یک شکایت معروف به «جنی روبین» روند بازگشت این الواح را بههم زد.
ماجرا از این قرار بود که در این سال، دادگاهی در آمریکا حکم داد، آثار تاریخی ایران که امانت در دانشگاه شیکاگو بودند، مصادره شوند و غرامت 71 میلیون و 500 هزار دلاری حاصل از فروش آن به قربانیان آمریکایی یک انفجار انتحاری، پرداخت شود. در نتیجه دادگاه آمریکایی حکم مصادره این اشیای تاریخی را صادر کرد و دستور فروش الواح را داد.
مسوولان حقوقی و دوستداران میراثفرهنگی در ایران پیگیر استرداد این الواح شدند. سرانجام در بررسى نهایى قضات دیوان عالی در دادگاهی که دوم اسفند 1396 برگزار شد، حکم مصادره و فروش الواح هخامنشی ایران لغو شد. دو سال بعد «اوفک» مجوز بازگشت 1780 لوح هخامنشی را داد. رئیس موسسه شرقشناسی شیکاگو که همراه آن محموله به تهران آمده بود، زمان تقریبی پایان بستهبندی و انتقالِ باقیمانده محموله الواح هخامنشی را اردیبهشت 1399 پیشبینی کرده بود اما این اتفاق نیفتاد و گفته شد همهگیری کرونا، روند بازگشت این الواح به ایران را متوقف کرده است. در این بین مسوولان میراث فرهنگی گفتند که تعلل اداره خزانهداری ایالاتمتحده برای صدور مجوز خروج الواح از آمریکا و بر تاخیر بازپسگیری الواح تاثیر گذاشته است.
پس از صدور مجوز خزانهداری، قرار بر این شد، محموله آمادهشده در یک کشور ثالث به نمایندگی ایران تحویل داده شود، اما وزارت امور خارجه فرانسه و آلمان از همکاری در این باره سر باز زدند. در نهایت مقرر شد به دلیل شرایط تحریم و همکاری نکردن شرکتهای هواپیمایی و بیمهای، الواح هخامنشی را موسسه شرقشناسی به نمایندگی ایران در نیویورک تحویل دهد تا در زمان برگزاری مجمع سالانه سازمان ملل از طریق هواپیمای حامل هیات نمایندگی جمهوری اسلامی به کشور بازگردانده شود، اما این بازگشت باز هم تمام و کمال نبود و از 17هزار قطعه، 3506 قطعه به زادگاهش آمد.