سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و اتفاقات کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. 7:30 هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
روایت قالیباف از تکلیف شرعی مجلس در قبال لایحه بودجه
محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس شورای اسلامی به تازگی طی سخنانی با اشاره به برنامه هفتم توسعه گفته است: برنامه هفتم توسعه متفاوتتر از شش برنامه گذشته است، ما در ماده 118 برنامه هفتم توسعه راهبری ماهانه، فصلی و سالانه برنامه را تدوین کردیم تا برنامه هفتم مبتنی بر رویکرد راهبری کنترل شود.
به گزارش ایلنا، وی بیان کرد: یکی از علتهایی که باعث رد شدن کلیات لایحه بودجه سال آینده در صحن –مجلس- شد، این بود که بودجه سال 1403 به عنوان اولین بودجه برنامه هفتم توسعه جهتگیری منطبق با سیاستهای برنامه را نداشت. این موضوع را به دولت هم گفتیم بحث ما مربوط به اعتبار و ردیف بودجه نبود بلکه تاکید ما بر جهتگیری بودجه بر مبنای برنامه هفتم است.
رئیس مجلس شورای اسلامی توضیح داد: در بودجه تکلیف دیون دولت به پیمانکاران آن هم بالغ بر 100 همت مشخص نشده بود حال اینکه در برنامه هفتم توسعه جهتگیری آن تعیین شد، همچنین رابطه بین روابط مالی نفت و دولت و دیون دولت و شرکتهای دولتی به بانکها شفاف نبود؛ خدا ما را نیامرزد و نبخشد که اگر در این موارد رفتار سیاسی داشتیم و کار سیاسی کردیم. حرف ما این است که باید در جهت برنامه هفتم توسعه حرکت شود، این تکلیف شرعی است و محکم هم درباره آن میایستیم.[1]
*همانطور که رئیس مجلس نیز تصریح کرده؛ نامنطبق بودن لایحه بودجه دولت با برنامه هفتم توسعه تنها یکی از علتهای رد شدن کلیات این لایحه در مجلس بوده است!
چه اینکه بر اساس آنچه که کارشناسان و نمایندگان موافق و مخالف لایحه گفتهاند به نظر میرسد انفجار ارقام درآمدی دولت از محل مالیات و افزایش میزان مؤدیان مالیاتی که در سرجمع خود منجر به ایجاد اثر تورمی پایدار و فشار به مردم میشود؛ یکی دیگر از دلایل اصلی رد شدن کلیات لایحه بودجه بوده است.[2]
انتظار آنست که دولت اصلاحات معقولی را در لایحه جدید پیشنهادی ایجاد کرده باشد. زیرا اولا توان بازار و معیشت مردم در حدی نیست که پذیرای افزایش شدید مالیات باشد. و ثانیا عبور از برنامه هفتم توسعه نیز مجاز نخواهد بود.
***
طعنه به نظام با "تحریف حاجقاسم"
مجید انصاری، فعال اصلاحطلب و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام به تازگی در اظهاراتی که سایت جماران آنها را منتشر کرد، در کنایه به قانون حجاب گفته است:
"راه ترویج حجاب، رفتار حاج قاسم است."[3]
*آقای انصاری درست میگوید و راه ترویج حجاب حتما بایستی معقول، قانونی و روشی مبتنی بر سلوک افرادی مثل شهید سلیمانی باشد.
اما انصاری عمدا یا سهوا نخواسته به سلوک شهید در این باره اشاره کند و از همین رو برای اینکه "مکتب حاجقاسم" نباید تحریف شود؛ ما بخشهایی از این سلوک را به استحضار مخاطبان محترم میرسانیم.
سردار سلیمانی بر اساس اسناد موجود و آنچه از زندگی و زمانه او میدانیم اگرچه جانش را سپر بلای تمام ایرانیان و مسلمانان و مظلومان قرار داده بود و در این مجاهدت هیچ خطکشی را به دست نمیگرفت لکن در عرصه اوامر و نواهی دینی هم مرد میدان بود و جهاد اکبرش بیش از جهاد اصغر بود.
قاسم سلیمانی روی زن ایرانی آنچنان غیرتی داشت که حتی اجازه نمیداد نامحرم، عکس زن نویسنده ایرانی (معصومه آباد) که روی جلد کتاب "من زندهام" چاپ شده بود را ببیند و برای همین هنگام مطالعه؛ روی عکس کتاب کاغذ چسبانده بود.[4]
و یا این خاطره هنگام حضور شخص حاجقاسم در مراسم روضه بیتالزهرا(س) از جانب همکارش و پشت تریبون بیان شد که او به حجاب نامناسب یکی از پرسنل پروازی که مسافر آن بوده؛ تذکر داده و خواستار اصلاح شده است.
حال این ما و این مکتب واقعی و دور از تحریف حاجقاسم سلیمانی که برآمده از مکتب و نگاه ولایت فقیه به شرعیات اجتماعی اسلام است.
تکلیف تحریفگران این مکتب عقلایی نیز باید توسط مردم و عقلانیت عمومی جامعه روشن شود...
***
نوبخت میگوید قدرت مجلس بیشتر از دولت است!
چرا مشارکت حداکثری در انتخابات یک ضرورت عقلانی است؟
محمدباقر نوبخت، فعال چپ و از مقامات دولت شیخ حسن روحانی به تازگی در بخشی از یک مصاحبه که اعتمادآنلاین آنرا منتشر کرد ضمن اینکه قدرت سیاسی مجلس را بیش از دولت بر شمرده؛ تصریح کرده است:
"مردم بعد از اینکه بپذیرند که مجلس و قوه مقننه میتواند منشأ اثر بسیاری از تحولات بشود دیگر مشارکت مثلاً 68 درصدی در نظرسنجیها در حد 28 درصد، تقلیل نخواهد کرد. این حرف یک گمانهزنی ناظر به رخدادهای پیشین و سوابقی که در انتخابات قبل وجود داشته و همه آن تنوع سلایق وجود نداشتند، است. به همین جهت مردم فکر میکنند که این بار هم شاید به همان شکل باشد که نتوانند کسی را پیدا کنند که طرز فکرشان را در مجلس نمایندگی کند."[5]
*درباره اظهارات نوبخت باید دانست که گزاره قویتر بودن مجلس گزاره صحیحی نیست زیرا ناصیه اجرایی کشور در ایران به دست دولت و شخص رئیسجمهور در قوه مجریه است.
تأیید استدلال فوق نیز آنکه "یک مجلس هرچقدر هم که مصوبات خوب و کارایی داشته باشد اما وقتی جامعه با "رأی بد" یک دولت ناکارآمد را به مسند پاستور برساند؛ آنگاه مصوبات خوب مجلس اجرا نخواهند شد و مردم طعم آنها را نخواهند چشید."
پس قدرت مجلس در حد قدرت دولت نیست.
اینکه نوبخت چرا چنین استدلالی را مطرح میکند را یا باید به دلیل مزاج انتخاباتی و رقابتی حرفهای او دانست و یا در حالت بدبینانه به دلیل بازی او در پازل ناکارآمدانی که کارآمدی مجلس انقلابی یازدهم و مصوبات خوب آنرا برنمیتابند و این کارآمدی را موجب رسوایی خود در پیش چشم مردم میدانند.
و اما مشارکت مردم در انتخابات...
ما آقای نوبخت را یک رجل نجیب اصلاحطلب میدانیم که قصد بازی در چارچوب قواعد نظام را دارد.
لکن انتظار این است که رجال نجیب کشورمان پایبند عقلانیت و تحلیل صحیح نیز باشند و برخی از آنها حرفی نزنند که نه تنها با عقلانیت منطبق نیست بلکه برآمده از استدلالهای چپهای نانجیب و تحریمی است!
آیا جز این است که مردم باید به عرصه انتخابات بیایند تا اگر از روند موجود رضایت دارند آنرا بیشتر تقویت کنند و یا با رأی دادن به نامزدان غیر؛ مخالفت خود با روند موجود را اعلام کنند و رویکردی جدید را بر سر کار بیاورند؟
در این زمینه البته باید به شبهه چپهای تحریمی نیز اشاره کرد و آن اینکه اگر کسی نامزد مطلوب خود را در انتخابات نیافت چگونه میتواند در روند تغییر امور مشارکت کند؟ و پاسخ این است که او باید همانند متد اصلاحطلبان در سال 98 از "نامزد نزدیک" حمایت کند و نام کسی را روی صندوق رأی بنویسد که قرابت بیشتری با افکار معقول او دارد.
نیک میبینیم که در هر 2 حالت انتظار است که مردم بیشترین مشارکت را در انتخابات داشته باشند و به صندوق رأی به مثابه مطلب پزشکی حاذق بنگرند که شفای دردهای آنان نزد اوست.
آیا منطقی است کسی بخاطر سلامت خود به پزشک مراجعه نکند؟!
این منطق مصرّح نشان میدهد که اظهارات نوبخت مبنی بر اینکه "اگر مجلس منشأ تحول باشد مردم هم مشارکت بیشتری خواهند داشت" غلط است و این نسبت بر عکس است. همانطور که اظهارات او درباره سابقه عملکرد مجلس (فرض بر صحت ادعای نوبخت) نیز ناصحیح است و عمکرد بد اتفاقا باید سبب مشارکت بیشتر شود. زیرا مشارکت بیشتر یعنی خواست مردم برای تصحیح عملکرد.
در اینجا لازم به اشاره است که یکی از شئون رجال سیاسی؛ جلوگیری از اشتباهات مردم است.
یعنی لو فُرِض که در مقطعی یک تصور غلط در جامعه شکل بگیرد؛ این وظیفه رجال سیاسی است که به جنگ آن تصور غلط بروند. لکن متأسفانه شاهدیم که در زمانه کنونی؛ "همرنگی با جماعت" سکه بازار شده و برخی رجال سیاسی به هر دلیلی قصد اقامه حق ندارند و "ماساژور اشتباه" شدهاند.
این روند که کپی آن در شام سال 40 و کوفه سال 60 هجری نیز دیده شد و منجر به ذبح حقیقت شده است؛ نباید در ساحت انقلاب اسلامی تکرار شود و عدم تکرار نیز بسته به بصیرت خواص و دوری جامعه از تحلیل غلط است.
***
1_ https://www.ilna.ir/fa/tiny/news-1428713
2_ mshrgh.ir/1555248
3_ https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-1616988
4_ mehrnews.com/xs2Pf
5_ https://www.etemadonline.com/tiny/news-644903