چرایی حرکت به سمت اقتصاد توکنی
در ابتدای بحث، کارشناسان تلاش کردند تا تعریف مشترکی از اقتصاد توکنی و بنیانهای آن ارائه کنند. مهدی شریعتمدار، مدیرعامل «جیبیت» برای پاسخ به این موضوع عنوان کرد که اقتصاد توکنی به دنبال ایجاد دنیایی کاملا آزاد است. به کمک اقتصاد توکنی میتوان از بسیاری از بوروکراسیهای موجود در فضای اقتصادی عبور کرد. برای مثال به کمک اقتصاد توکنی تیمی میتواند بهطور آزادانه ایدهای را ارائه دهد و بدون نیاز به عبور از موانع متعددی که رگولاتورها در شرایط کنونی ایجاد کردهاند، مستقیما از سطح جامعه اقدام به تامین مالی کرده و به شیوههای گوناگونی سهام منتشر کنند. در چنین فضایی حتی مرزبندیهای سیاسی هم محو شده و به کمک این موضوع شرکتها میتوانند به راحتی سرمایه خارجی و داخلی را جذب کنند.
امیرحسین داوودیان، مدیر واحد بانکداری خرد بانک تجارت هم در خصوص مزایای اقتصاد توکنی معتقد است که توکنیزه کردن داراییها میتواند به چرخش آزادانه سرمایه در کشور کمک کند. او معتقد است که مزایای اقتصاد توکنی در کشور در حال حاضر تنها در مزایای مربوط به رمزارزها خلاصه شده در حالی که میتواند برای اقتصاد فواید بیشتری هم داشته باشد. این موضوع از طریق کاهش بوروکراسیهای موجود در اقتصاد میتواند مثمر ثمر باشد. برای مثال یک توکن میتواند تمام اطلاعات مالی و سوابق معاملاتی یک دارایی فیزیکی مانند ملک را در خود ذخیره کرده و به کمک این موضوع، بسیاری از مراحلی که برای مبادله یک دارایی فیزیکی باید پشت سر گذاشته شود حذف میشود. در نتیجه حذف این مراحل جریان چرخش سرمایه در کشور بهتر خواهد شد.
وحید شامخی، مدیر ارشد توسعه کسب و کار نوبیتکس هم در خصوص مزایای اقتصاد توکنی بر این عقیده است که این نوع اقتصاد میتواند دسترسی افراد به مزایای خدمات مالی را تسریع و بهبود بخشد. طی 10 سال گذشته وضعیت دسترسی مردم در سطح جهان به خدمات مالی از 50درصد به 75درصد رسیده است که چنین پیشرفتی در افزایش سطح دسترسی به دلیل رشد کسب و کارهای حوزه فینتک بوده است. در ادامه این موضوع هم اقتصاد توکنی و فرآیند توکنایز کردن داراییهای مالی میتواند سطح دسترسی افراد به خدمات مالی را افزایش دهد.
امیرحسین مردانی، مدیرعامل بیتپین هم در خصوص این ماجرا با داستان بیتکوین آغاز کرد. به عقیده او بیتکوین در ابتدای پیدایش به دنبال این بود که با استفاده از ظرفیتهای تکنولوژیک اینترنت و بلاکچین، پولی غیرمتمرکز برای انجام تبادلات میان افراد ایجاد کند. در واقع تلاش کرد تا نیاز به حضور نهادهای مرکزی را در بستر اینترنت کاهش دهد. در نتیجه چنین تلاشی از سوی بیتکوین، امروز ظرفیتهای این تکنولوژیها بهتر شناخته شده بهطوری که در پی انقلاب بیتکوین اکنون کل اقتصاد در حال تحول است.
سالار تحویلدار، مدیر توسعه کسب و کار تترلند هم در پاسخ به فواید اقتصاد توکنی به موضوع ایجاد چرخش سرمایه در کشور اشاره کرد. به عقیده تحویلدار، به واسطه توکنایز کردن داراییها شفافیت اقتصادی بالا رفته و درکنار آن هم بوروکراسی موجود در فضای اقتصادی کاهش مییابد. در مساله سرمایهگذاری در توکنها، دو دسته از افراد دارای نگرانیهایی هستند. گروه اول سرمایهگذاران و گروه دوم نهادهای ناظر و قانونگذارند. به کمک STO از طرفی میتوان با ایجاد شفافیت، نگرانی سرمایهگذاران را رفع کرد و از طرف دیگر با ایجاد نظارت، نگرانی نهادهای سیاستگذار را برطرف کرد. در کنار این موضوعات، تحویلدار به این موضوع اشاره کرد که توکنها میتوانند تبادلات خارجی را تسهیل کرده و به کمک آن شرایط تجاری را بهبود بخشید.
موانع مسیر توکن کردن داراییها
در پاسخ به این سوال که مسیر آینده اقتصاد توکنی و توکنایز کردن داراییها در ایران چگونه است، شریعتمدار بر این عقیده است که فعالان و شرکتهای حاضر در این حوزه، سه مسیر در پیش روی خود دارند. مسیر اول، انطباق این افراد با قوانین موجود است. این موضوع به افت نوآوری و توقف این حوزه خواهد انجامید.
مسیر دوم، قانونگذاری توسط نهادهای سیاستگذار است که به کمک این قانونگذاری، توکنها به موازات داراییهای فیزیکی دارای ارزش تلقی خواهند شد. مسیر سوم هم این است که فعالان به نهادهای قانونگذار کاری نداشته و بدون توجه به آن به فعالیت خود ادامه دهند. این مسیر به نظر او مسیر جذابتری است و در نهایت با پیگیری این مسیر، در آینده شرکتهایی به وجود خواهند آمد که وظیفه توکنیزه کردن داراییهای فیزیکی را بر عهده خواهند گرفت.
داوودیان اما معتقد است که بهتر است فعالان این حوزه با رگولاتورها به صلح برسند. او معتقد است زمانی که شرکتی مانند ققنوس با پشتوانهای قوی وارد حوزه توکنایز کردن داراییها شد، این موضوع به ترس نهادهای سیاستگذار از این موضوع انجامید و به همین دلیل هم جلوی رشد ققنوس گرفته شد. در نتیجه فعالان باید با شناساندن مزایای اقتصاد توکنی به رگولاتور با آنها به صلح برسند. شامخی در این حوزه معتقد است که باید در ابتدا ذینفع درست این حوزه را شناسایی کرد. به عقیده او دو دسته ذینفع در این حوزه وجود دارد. دسته اول افرادی مانند تجار هستند که مبادلات خارجی دارند. دسته دوم هم افرادیاند که به دنبال سرمایهگذاری خرد هستند. در نتیجه ایجاد ارزش افزوده برای این گروهها میتواند به رشد این حوزه کمک کند.
مردانی در خصوص ریال دیجیتال و دیدگاه شخصی خود در خصص این مساله اینطور پاسخ داد که ایجاد ریال دیجیتال بیشتر برای افزایش نظارتها بر چرخه پول در اقتصاد است. چراکه در حال حاضر متاسفانه ریال در اقتصاد جهانی در جایی قرار ندارد که در سبد سرمایهگذاری کشورهای خارجی قرار گیرد. علاوه بر این مساله، موضوع پشتیبانی نهادهای قانونی از پروژههای بلاکچینی هم ممکن است به نفع فعالان این حوزه تمام نشود. علت این امر آن است که این پروژهها در ابتدا برای غیرمتمرکزسازی و حذف نیاز به رگولاتور به وجود آمدند و در نتیجه چنین امری، ممکن است پشتیبانی نهادهای قانونگذار موجب کاهش جذابیت یک پروژه شود.