
حجتالاسلام والمسلمین مهدی فرمانیان، رئیس دانشکده مذاهب دانشگاه ادیان و مذاهب اسلامی در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) گفت: مهمترین علل پیدایش تفکرات تکفیری و گروه تکفیریان در جهان اسلام را باید در عوامل سیاسی جستجو کرد.
وی افزود: پس از زوال و فروپاشی امپراتوری عثمانی که بزرگترین نظام حکومتی اهل سنت بود، جماعت اهل تسنن احساس کردند که دیگر هیچ حکومتی از آنها حمایت نخواهد کرد و دیگر نشان و رنگ و بویی از نظام خلافت باقی نخواهد ماند به همین جهت به سمت تشکیل یک حکومت مشابه در کشورهای خود رفتند؛ ولی تلاشهای آنان برای استقرار حکومت و بر هم زدن وضع موجود از سوی حکومتهای مبدا و استعماری ناکام ماند.
رئیس دانشکده مذاهب دانشگاه ادیان و مذاهب اسلامی بیان کرد: در نتیجه این رویدادهای سیاسی بود که فرقهای از جماعت مذهبی سنی به سمت احیای فرهنگ جهاد رفته و قیام مسلحانه را چاره کار دیدند؛ آنها در این نقطه تاریخی حساس دچار اشتباهات بسیاری شدند که ناشی از گفتمان رایج در میان آنان و همچنین تحولات آن روز منطقه و جهان بود؛ آنان از سلاح تکفیر برای پیشبرد اهداف خود بهره میبرند.
گروههای تکفیری به دنبال احیای اسلام با کشتن انسانها بودند
وی اظهار کرد: آنها بر اساس تفکرات بزرگان خود بر عنصر جاهلیت تاکید کرده و عنوان میکردند که این عصر، عصر جاهلیت مدرن است و شرک، کفر و الحاد در انواع و اشکال خاص خود گسترش پیدا کرده است و آنان مامور هستند با جهاد و قتل کافران و مشرکان دنیا را به عصر دینی و اسلامی بازگردانند.
شباهت استدلال و شیوه مبارزاتی جریانات تکفیری با خوارج
فرمانیان بیان کرد: استدلالاتی که در این مسیر برای خود داشتند و بیان میکردند، دقیقا همان استدلالات خوارج بود که پس از پیامبر(ص) به بهانه احیای احکام قرآن و پیامبر(ص) شکل گرفت؛ نوع نگاه آنان با خوارج، شباهتهای بسیاری دارد و از دیگر سوی این گروه شیوه مبارزاتی خود را نیز با متد خوارج هماهنگ کرده بودند.
مسائل فرهنگی؛ دومین عامل اثرگذار در شکلگیری گروههای تکفیری
وی اظهار کرد: در حقیقت مسائل سیاسی مهمترین عامل شکلگیری این گروههاست ولی در مرتبه بعد، مسائل فرهنگی دومین عامل مهم در شکلگیری این گروههاست؛ در روزگار نزج تفکرات سلفی، شاهد روزگار احاطه و استیلای غرب بر ممالک اسلامی و بیش از آن، استیلای فرهنگ و تمدن غرب هستیم؛ به همین لحاظ تفکرات مادی و اومانیستی بر نظام دانشگاهی جهان اسلام و نوع زندگی، رفتار و رسانههای کشورهای اسلامی سایه افکنده بود و زندگی مردم را به شدت تحتالشعاع خود قرار داده بود.
مدرس حوزه و دانشگاه ادامه داد: همین روند در جهان اسلام ادامه داشت تا خیزشهایی در جامعه دینی، متعصب و دیندار جهان اسلام به ویژه از سوی جوانان متدین آغاز شد که به دنبال از بین بردن این جو سنگین و احیای اسلام در جوامع بودند؛ آنها انسانگرایی غربی را معادل کفر و جهالت میدانستند و به دنبال راهی برای برون رفت از این شرایط بودند ولی به این نتیجه رسیده بودند که با سلاح فرهنگ نمیتوانند این جو سنگین را از بین ببرند و بهترین راه، گذر از جان انسانها و جهاد مسلحانه است.
عوامل اقتصادی؛ سومین عامل در شکلگیری گروههای تکفیری
رئیس دانشکده مذاهب دانشگاه ادیان و مذاهب اسلامی، یادآور شد: فضای اقتصادی جهان اسلام، سومین عامل مهم در رشد و نمو این گروهها در منطقه بود؛ آنها میگفتند که غرب با احاطه و سلطه فرهنگی و سیاسی، زندگی مردم را به لحاظ اقتصادی در دست خود گرفته است و به همین دلیل مردم آن کشورها در رفاه و مسلمانان در فقر زندگی میکند و متاسفانه با استدلالات بسیار ضعیف به سمت اسلحه رفتند و برای توجیه کار خود نیز، به عنصر جهاد متوسل شدند.
گروههای تکفیری به دنبال ایجاد رعب و وحشت هستند
وی گفت: آنها عنوان میکردند که اسلام با شمشیر مستقر شده است و جنگهای پیامبر(ص) با کفار را مثال میزدند؛ یا صراحتا عنوان میکردند که آیات رأفت در قرآن به دلیل شرایط موجود منسوخ شده است؛ آنها عنوان میکردند و میکنند که آیه «قَاتِلُواْ الْمُشْرِکِینَ کَآفَّةً»، آیات رأفت را در قرآن منسوخ کرده است و بر این اساس به دلیل بدعتهایی که در دین گذاشته شده است دین از مسیر خود خارج شده است و با عنصر جهاد و ایجاد رعب، وحشت و نشان دادن هیبت اسلامی، به قول خود لرزه بر جان کافران بیاندازند، آنها مسلمانانی را که با به زعم آنها در دین بدعت گذاشتهاند را تکفیر میکنند.
به کارگیری مولفههای عصر جاهلیت برای اثبات مشرک بودن دیگران
فرمانیان عنوان کرد: آنها برای اثبات مشرک بودن دیگران، مولفههای عصر جاهلیت را چراغ راه خود قرار داده بودند و هر گونه کاری که نشانی از دور شدن از فضای تدین در عصر پیامبر(ص) را داشته باشد، بازگشت به جاهلیت تفسیر کرده و شمشیرهای خود را برای قطع کردن این جریان بالا میبردند؛ از جمله توسل از نگاه آنان به نوعی دور شدن از خدا و ایجاد واسطههایی بین خود و خدا تفسیر میشود و به نوعی شریک قائل شدن برای خداست و متوسلان، در عداد مشرکین قرار میگیرند.
گمراهی جوانان از سوی گروههای تکفیری
وی بیان کرد: آنها با این استدلالها، جوانان بسیاری را به سوی خود کشیدند؛ جوانانی که با نیت و قلبی پاک به دنبال احیای فرهنگ اصیل قرآنی و نبوی بودند، با این گروهها که کورسوی امیدی برای احیای جامعه قرآنی و اسلامی داشتند را به آنان نشان داده بودند همراه شدند و با استدلالات خاص، توجیهات عقلانی نیز برای خود داشتند و این کار را با قلب و عقل انجام میدادند.
ادامه دارد.....