حجتالاسلام والمسلمین علیرضا اعرافی، رئیس جامعه المصطفی(ص) العالمیة امروز، 22 آبان در همایش «بررسی دیدگاههای علامه طباطبایی در تفسیر المیزان» در سخنانی گفت: توقع مقام معظم رهبری از حوزه، بازنگری و بازسازی در علوم انسانی و اجتماعی است زیرا نرمافزار حاکمیت غرب است و مادامی که این نرمافزار را با گفتمان انقلاب اسلامی تنظیم نکنیم با چالش مواجه خواهیم بود.
وی افزود: بازسازی این نرمافزار و تنظیم آن با گفتمان انقلاب نیازمند اقدامات چندجانبه است و یکی از ارکان آن، تفسیر قرآن ناظر به قلمروهای علوم انسانی و اجتماعی است؛ برای اینکه به نظریات منسجم در علوم انسانی و اجتماعی منطبق بر اسلام دست یابیم، نیازمند نگاه نو به قرآن با تکیه بر مناهج اصیل قرآنی هستیم.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی بیان کرد: در میان همه تلاشهای تفسیری دوره معاصر برخی ویژه و مبتنی بر روششناسی دقیق است که یکی مرحوم علامه طباطبایی، دیگری شهید صدر و مرحوم خویی است و بالندگی بیشتر تفسیر در عصر ما نیز نیازمند استفاده از نحله تفسیری این سه شخصیت است.
تاثیر علامه از اقتضائات زمانی و اجتماعی
رئیس جامعه المصطفی(ص) با بیان اینکه این سه نحله در تقابل با هم نیستند و تلاشهای آنها مبتنی بر روششناسی دقیق است، تصریح کرد: علامه وارد تفسیر شد در حالی که از قرن دهم به بعد حوزههای علمیه شاهد پیشرفتهای چشمگیری در حوزه علوم عقلی و به ویژه با طرح حکمت متعالیه بود و از طرفی روش اصولی و اجتهادی ما پیشرفت کرد و تحولات زمانه نیز پرسشهای زیادی در مقابل حوزه قرار داد.
وی تاکید کرد: موج تفکر عالی حکمت متعالیه و تحولات دانش اصول از یک طرف و از سوی دیگر پرسشهای جدید به علت تحولات دنیا مایه بیداری و توجه بیشتر علمای دینی شد و علامه نیز متأثر از مجموعه این شرایط بود.
رئیس جامعه المصطفی(ص) بیان کرد: علامه تفسیر قرآن به قرآن را برجسته و یا ابداع کرد و مباحث لغتشناسی، سیاق، جری و تطبیق و قواعد عقلی و تکیه بر ظهور ناب آیات را با استفاده از تجربیات پیشین تنظیم کرد.
ظرفیت قرآن در تنظیم مسائل بشر
وی ادامه داد: جریان دیگر، تفکر بلند مرحوم صدر است که در تفسیر موضوعی بر دو نکته تاکید کرد؛ یکی اینکه ما نباید در انتظار این باشیم که موضوع را از متن بگیریم بلکه متن قرآنی و دینی ظرفیت دارد که موضوعات را از حیات بشر بگیریم و به متن ارایه دهیم.
برجستگی نظامسازی در تفسیر شهید صدر
وی افزود: نکته دوم نظامسازی است نه به معنای آن تفسیر موضوعی قدیم، بلکه جمعآوری یک منظومه و عبور از لایه رویی به قواعد عمقی؛ متاسفانه روی این روش کمتر کار شده است که چقدر اعتبار دارد و آیا میتوان به لایه عمقی تکیه کرد که فی الجمله این کار ممکن است.
اعرافی اظهار کرد: دیدگاه دیگر خویی و کسانی از این قبیل است؛ کسانی که بر دستگاه اصولی و استنباط از متن تکیه دارند؛ در میان مجموعه کارهای معاصر این سه کار و روش در کنار هم میتواند ما را به سمت تفاسیر تخصصی ببرد.
وی تاکید کرد: نگاه عقلی تحلیلی، نگاه عرضه موضوعات و نظامسازی و کاربست دستگاه اجتهادی که در اصول است و نگاه ناظر به تحولات زمانه است که میتواند موجب تحول در علوم انسانی و اسلامی شود.
عضو جامعه مدرسین تاکید کرد: اگر بخواهیم تفاسیر نو و تخصصی در علوم انسانی ایجاد کنیم نیازمند زیرساخت اصولی و فلسفی عمیق هستیم و بدون آن چنین چیزی ممکن نیست؛ در عین اینکه باید به تخصصها فوقالعاده توجه کنیم، ولی هیچگاه غفلت نکنیم که ما دستگاه اصولی اجتهادی بسیار متعالی و عقلی تحلیلی خوبی داریم و زمانی میتوانیم ثمر بگیریم که بر این دو تکیه کنیم؛ همان چیزی که در سه شخصیت مورد اشاره شاهد هستیم.