اختلاف صحابه در تدوین حدیث

سیوطی در تدریب الراوی ص ۱۵۰ نوشته: سلف (صحابه و تابعین) در کتاب حدیث اختلاف نموده جمعی مانند ابن عمر و ابن مسعود و زید بن ثابت و ابوموسی و ابو سعید خدری و ابو هریره و ابن عباس کراهت داشتند و جمعی مانند عمرو علی و حسن و ابن عمر و انس و جابر و ابن عباس و ابن عمر ایضا و حسن و عطا و سعید بن جبیر و عمر بن عبد العزیز مباح می دانستند و حتی قاضی عیاض از ا ...

سیوطی در تدریب الراوی ص 150 نوشته: سلف (صحابه و تابعین) در کتاب حدیث اختلاف نموده جمعی مانند ابن عمر و ابن مسعود و زید بن ثابت و ابوموسی و ابو سعید خدری و ابو هریره و ابن عباس کراهت داشتند و جمعی مانند عمرو علی و حسن و ابن عمر و انس و جابر و ابن عباس و ابن عمر ایضا و حسن و عطا و سعید بن جبیر و عمر بن عبد العزیز مباح می دانستند و حتی قاضی عیاض از اکثر صحابه این قول را نقل کرده.

چنانکه می بینیم سیوطی عمر را در شمار مجوزین کتابت حدیث می آورد ولی علاوه بر ابن سعد که وی را اصل مانعین می شمارد.ابن حجر نیز در مقدمه فتح الباری عمر را جزو کسانی که از نوشتن حدیث منع کرده و خود کراهت داشتند، می نویسد.چنانکه ابن عمر را هم در شمار مجوزین و هم جزو مانعین نام برده مگر باین گونه تصحیح کنیم که عبد الله بن عمر نظریه مثبت داشته و عبید الله بن عمر رأی منفی یا بعکس.

گویند عمر (خلیفه دوم) می خواست احادیث را جمع کند اصحاب هم رأی دادند ولی بعدا منصرف شده گفت: یهود که این کار را با منقولات از پیغمبرشان کردند، از کتاب خدا دست برداشتند و بسنت پرداختند (1) ابن سعد در طبقات و هروی در کتاب ذم الکلام اضافه می کند که عمر یکماه در تردید بود تا رأی نهائی خود را اعلام نمود (رک تنویر الحوالک سیوطی ص 4) (چاپ مکتبة الثقافه بیروت)

بعضی گمان کرده اند که رسول اکرم خود از نوشتن حدیث بجهت مزبور نهی فرموده.و حتی حدیثی بدین مضمون: (لا تکتبوا عنی و من کتب عنی غیر القرآن فلیمحه و حدثوا عنی و لا حرج) ().نقل شده ولی بعضی در صحت این حدیث خدشه نموده اند () و برخی چنان توجیه کرده اند که نهی مزبور در ابتدای نزول قرآن بوده و چون در میان صحابه جمع کثیری حافظ قرآن پدید گردید و در نتیجه احتمال التباس و اشتباه کتاب الله باحدیث رسول اکرم از بین رفت، موضوعی برای نهی مزبور (که بقرینه مقام معلل باین علت بوده) نمانده است و حتی از آن جناب مأثور است که فرمود: (قیدوا العلم بالکتاب) () یعنی علوم را با نوشتن از فراموشی حفظ کنید.نیز فرمود: اکتبوا لابی شاه (ص 285 تدریب الراوی، تجرید اسماء الصحابه ج 1.ص 251) .

نقل شد که بعبد الله بن عمرو عاص اذن کتابت داد. (تدریب الراوی ص 286 چاپ عبد الوهاب عبد اللطیف (قاهره) و ص 150 چاپ قاهره در سال 1307) و صحیفه صادقه (که شامل جمله ای از احادیث آنجناب بود) بوسیله وی نگاشته شد () در هر صورت صحائفی (جمع صحیفه، جزوه) در حدیث بجمعی از صحابه نسبت داده شد ().

که از آن جمله (صحیفه صادقه) از عبد الله نامبرده () و صحیفه جابر بن عبد الله و سمرة بن جندب () است.

نیز از ابو هریره و عبد الله بن عباس مقدار زیادی نوشته (که مسلما قسمتی از آن احادیث نبوی بوده) پس از مرگشان باقیمانده.

ابن عبد البر در کتاب جامع بیان العلم 1/4، و ابن حجر (در فتح الباری 1/174) از حسن بن عمرو بن امیه ضمری نقل کرده اند که گفت روزی حدیثی را نزد ابو هریره نقل کردم وی آنرا انکار کرد.باو گفتم حدیث را از خودت شنیده ام گفت اگر از من شنیده باشی باید نوشته آنرا من داشته باشم.آنگاه مرا بخانه اش برد و مدتی نوشته هایش را زیر و رو کرد تا حدیث را یافت.سپس رو بمن نموده گفت: نگفتم که اگر از من شنیده باشی مسلما نوشته اش نزدم موجود است؟ با این همه معلوم نیست این نوشته ها تا چه زمان موجود بوده و در چه زمان تلف شده است.

زیرا با نهی خلیفه دوم از کتابت حدیث و نیز بگمان اینکه احادیث ممکن است با کتاب خدا آمیزش یافته و در نتیجه مشتبه گردد، جمعی متعمدا احادیث را از بین بردند.چنانکه از ابوبکر نقل شد که تعداد کثیری حدیث از پیغمبر نوشته بود و از خوف اینکه آنچه نوشته چنانکه شنیده باشد نباشد همه را نابود ساخت ().

معهذا دو نسخه از صحیفه همام بن منبه متوفای 101 ه که ظاهرا املاء استادش ابوهریره بوده بتوسط دکتر محمد حمید الله در دمشق و برلن یافت شده ().

پی نوشت ها:

1 تقیید العلم 50، طبقات ابن سعد 3/206 چاپ لیدن، فتح الباری فی شرح صحیح البخاری از ابن حجر، فجر الاسلام احمد امین.

2 صحیح مسلم و مماثل همین حدیث در علوم الحدیث ابن صلاح، 170 و تفیید العلم خطیب بغدادی 29 (بنقل علوم الحدیث و فجر الاسلام، تدریب الراوی ص 285) .

3 علوم الحدیث دکتر صبحی صالح.

4 تقیید العلم، .96

5 فقد جاء فی شأن الکتابة قائلا: عبد الله بن عمر یستفتی رسول الله: اکتب کل ما اسمع؟ قال نعم، قال فی الرضا و الغضب.قال نعم لانی لا اقول فی ذلک الاحقا (جامع بیان العلم از ابن عبد البر 1/17، علوم الحدیث 17) در فجر الاسلام می نویسد: پیغمبر بدرخواست شخصی از اهل یمن دستور فرمود سخنی را که در مکه گفته بود، برای وی نوشتند.

6 علوم الحدیث ص .14

7 تقیید العلم ص 84.این صحیفه بنقل ابن اثیر در اسد الغابه شامل هزار حدیث بوده.

8 سمرة بن جندب حلیف الانصار است که در سال 58 ه در بصره در گذشت (تقریب التهذیب 1، 333) .

9 طبقات الحفاظ 1/ .5

10 علوم الحدیث ص 21.گرچه دکتر صبحی فوت همام را چنانکه نوشتیم در 101 ضبط کرده ولی ابن حجر در تقریب (2/321) وی را از طبقه رابعه و سال وفاتش را 132 دانسته

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر