به گزارش مشرق، ویژه برنامه « هیئت کتاب» فرصتی برای آشنایی با سبک زندگی حضرت فاطمه زهرا(س) از طریق کتاب بود که در فرهنگسرای گلستان برگزار شد.
با عجله به سالن دویدم و منتظر بودم تا مانند تمام هیئتها کفشهایم را در بیاورم و منتظر مداح بمانم اما فضای آنجا، فضای آگاهی بود؛ در بطن مراسم بوی علم و تاریخ میآمد؛ بوی خون بوی دود بوی حسرت...
مقتل فاطمی روضه خوان ما بود و قرار بود یک برگ از تاریخ تلخ و پر از عبرت اسلام را با خود داشته باشیم.دهه فاطمیه، ایام حزن دوستداران خاندان عصمت و طهارت است و همه ما سوگوار شهادت بانویی هستیم که در دو عالم نظیر ندارد.
برای ما نوجوانان، دهه فاطمیه همواره پیوند خورده با هیئت و روضه و اشک است؛ این مدل عزاداری خیلی خوب است اما چه قدر خوبتر میشد اگه با سبک زندگی آن خانم هم آشنا میشدیم.
امسال فرهنگسرای گلستان یک ویژه برنامه متفاوت برای ما نوجوانان برگزار کرد؛ اسمش «هیئت کتاب» است و کتابخوانی حرف اول را در آن میزند. صحبت از یک اقدام متفاوت فرهنگی است که در کنار اشک و روضه برای دخت مکرم پیامبر اسلام، ما را با زندگی و سیره ایشان نیز بیشتر آشنا میکند.
روز سهشنبه 13 آذرماه همراه با تعدادی از دوستان نوجوانم به هیئت کتاب فرهنگسرای گلستان رفتیم. مراسم با تلاوت آیاتی از قرآن آغاز شد و سپس هر کدام از ما بخشی از یک کتاب بسیار خواندنی به اسم «مقتل فاطمی نوجوان» را خواندیم. روایتش از شهادت حضرت زهرا(س) به قدری زیبا و احساسی بود که با خواندن خط به خطش اشک ریختیم و گریه کردیم. مگر میشود با خواندن کتاب هم برای حضرت زهرا عزاداری کرد؟! پاسخش مثبت است!
کتاب «مقتل فاطمی نوجوان» را علی شعیبی نوشته و نگاهی متفاوت به زندگی حضرت فاطمه زهرا دارد. مجید پورولی داستاننویس و محقق تاریخ اسلام بخشهایی از این کتاب را برای نوجوانان خواند و چند دقیقهای درباره سبک زندگی فاطمی سخن گفت. او به سادگی زندگی ایشان اشاره کرد و آن را الگویی برای نسل جوان امروز دانست: پور ولی کتاب میخواند و نوجوانان دختر و پسر متحیر از سخنان ایشان منتظر نقطه عطفی بودند.
او گفت که حضرت زهرا (س) سیدة النساء العامین بودند و چه چیز ارزشمندتر از این مقام بود که موجب فدا شدن ایشان شد؟ آری، ولی همانا علی (ع) ولی بودند و هستند. وقتی این کتاب خوانده میشد، حس و حال معنوی نوجوانان حاضر در این جلسه بسیار دیدنی شده بود و خودشان میگفتند که میتوان با سطر به سطر این کتاب، روضه خواند، اشک ریخت و با محوریتش، یک هیئت نوجوانانه برگزار کرد.
پس از خوانش کتاب، حسن بیاتلو شاعر آیینی، در مدح حزنی که چون غبار خانه امیرالمومنین (ع) را گرفته بود، شعر خواندند. این هییت محلی برای معرفتافزایی بود. ما هیئت رفته، عزاداری کرده اما،کتاب خواندیم کتابی که خود نیز روضه مصور بود کتابی که قرار است در کتابخانه دلمان تا ابد جا خشک کند و شناخت ما از حضرت فاطمه (س) باشد؛ در این جلسه تکههایی از کتاب را خواندیم، گویی مقتل الحسین بود، به راستی که مادر اسوه فرزندانش است.
مادر بی حرم است حسن(ع) از او آموخت و بی حرم شد، مادر که شهید راه حق است حسین (ع) از او آموخت و شهید راه حق شد، مادر که خطبهخوان و مدافع ولی است زینب (س) از او آموخت و خطبه خوان و مدافع شد. انگار داشتیم غریبی مولایمان علی ع را می خواندیم و به کوچه بنی هاشم قریب بودیم. نوجوانان همه همدرد بودند گوش میکردند و میگریستند، برای بانوی دو عالم برای مادر شیعه برای زنی که یک تنه لشکر حیدر بود.
معصومه آبرون