مهسا بهادری: بسیاری نقطه عطف شروع ابتذال در سینما را به دوران کرونا، رکود آن و شروع اکران فیلمهای کمدی ربط میدهند، عدهای دیگر بر این باورند ذائقه مخاطب تغییر کرده و برخی هم باور دارند که جامعه دچار اندوه شده است، یکی از افرادی که فیلمهای کمدی متعددی را تهیه کرده، ابراهیم عامریان است که پرفروشترین اثر او نیز «فسیل» است. او اکنون و در جشنواره فجر فیلم «کفایت مذاکرات» را دارد که به همین بهانه به گفتوگو با این تهیهکننده پرداختیم که در ادامه میخوانید.
کارگردان وقتی روی صحنه به این مسئله اشاره کرد که چرا درمورد فروش میپرسید، یکی از خبرنگاران از آقای کارگردان سوال پرسیدند که به خاطر این که آقای عامریان سمت و سوی سینما را به سمت بفروش بودن برده است... در این موضوع صحبت کنیم. ابراهیم عامریان برد یا سلیقه سینما تغییر کرد یا ذائقه مخاطب تغییر کرد؟
اگر میگویند من به این سمت بردهام، مانعی نیست. ولی چه اشکالی دارد؟ این که نگذاشتهایم سینماهای ما تبدیل به قهوه خانه شود که در آن قلیان بکشند، اشکالی دارد؟ دقیقا در زمان کرونا که هیچ کسی فیلم اکران نمیکرد و اکثر سینماها داشتند رستوران میشدند، فیلمهای ما نگذاشت که این اتفاق بیفتد. من ادعا دارم که زمان کرونا فیلم من سینما را نجات داد. باز همین دو سال پیش و در جریان اتقاقات 1401 همین اتفاق با فسیل افتاد. چون هشتگ نه به سینما در فضای مجازی راه افتاده بود و با فسیل این برداشته شد و اتفاقات درخشانی برای سینما رخ داد. حرفم این است که اگر فیلمهای عامریان میفروشد و به سینما کمک میکند و نمیگذارد این اتفاقات رخ دهد، چه اشکالی دارد که فیلمی بخواهیم بسازیم که بفروشد؟ این که میگویند مبتذل است سلیقهای است. کل مخاطبین من 7 میلیون و نیم سر فسیل بوده است و بقیه مردم ندیدهاند. در خانه هایشان دیدهاند و یا آن 7.5 میلیونی که دیدهاند ممکن است نصفشان دوست داشته باشند و عدهای هم دوست نداشته باشند. این چیزی نیست که بخواهم به آن بپردازم. ولی با این حال تلاش میکنیم فیلمی بسازیم که اکثر مخاطبان را در بر بگیرد و همین باعث میشود که یک سری مخاطبان من در تهران فکر کنند آن چیزی که من ساخته ام یا قسمتی که من برای خنده فلان شخص در فلان شهرستان گذاشته ام، مبتذل است. ولی آن جا به آن بخندند و برعکس. همه چیز متفاوت است.
چطور است فیلم شما میتواند 9 ماه و بعضا ده ماه روی پرده سینما بماند؟
من نخواسته ام که این اتفاق بیافتد. سر فسیل هم شورای صنفی اکران، خودشان روز اول که میخواستند من را ترغیب به اکران کنند، شرطی بین ما گذاشتند که فیلم تا زمانی که میفروشد روی پرده سینما بماند. این بود که به اکران فیلم راغب شدم. وگرنه برای فسیل نقشههایی در سرم بود و میخواستم زمان بهتری اکران کنم. ولی وقتی دیدم وضعیت سینما جوری است که نیاز است که اکران شود، اکران کردیم. ولی گفتیم در این وضعیت کاری نکنیم که فیلم من سر سه ماه پایین بیاید. چون سه ماهه است. تا بیاییم سینما را کمی از این رو به آن رو کنیم فیلم را نباید پایین بیاوریم.
شما جزو معدود تهیه کنندههایی هستید که سراغ فیلمهای کمدی میرود و میتواند موفق شود. چه محوری را انتخاب میکنید که دست روی نقطه ضعف مخاطب میگذارید و مخاطب آن فیلم را میبیند؟ صرفا به خاطر بازیگریها و شوخیها نیست.
قطعا نیست. یکی از کارهایی که انجام میدهیم، این است که همیشه به مخاطب توجه کرده ایم و فیلم را برای مخاطب ساخته ایم و هیچ وقت به خودم به عنوان تهیه کننده اجازه نداده ام که کارگردان بخواهد برای خودش و خانواده و آشتی کردن در خانه فیلمی بسازد. همیشه این را گفته ایم و از روز اول قرارداد هم گفته ایم که میخواهیم فیلم را میخواهیم برای مخاطب بسازیم. نگاه ما نگاه به مردم باشد و چون از آن جایی که ارتباطات و گروههایی داریم که همیشه با مردم در ارتباط هستیم و سعی میکنیم اتفاقاتی که در جامعه میافتد را به روز باشیم، همه اینها باعث میشود که به سمت فیلم نامههایی برویم که کمک به این مسائل کند و به روز باشد.
خیلی وقتها در مورد شوخیهایی که در هر نوع از فیلمها میشود، این بحث مطرح میشود که میخواهیم این فیلم را با فرزندمان ببینیم. آیا بحران عدم درج سنی در فیلمها را داریم؟ چقدر این به سینما آسیب زده است؟
بله قطعا داریم – حداقل خانوادهها خودشان باهوش هستند و این را درک میکنند و اهمیت میدهند. ولی چه بسا که باید ارگان و جایی باشد که این کار را برای مردم انجام دهد و افرادی که این کاره باشند و کارشناسانی که بتوانند این موضوع را درک کنند و رده بندی سنی را انجام دهند که این معضلات در سینما پیش نیاید.
شما فیلمی به نام فسیل داشتید که مدت زیادی روی پرده سینما بود. ولی در نهایت این فیلم قاچاق شد و همزمان با این فیلم و قبل از آن، فیلمهای زیاد دیگری هم قاچاق شد. آقای خزایی در زمان خودشان قول دادند که این موضوع را پیگیری میکنند. پیگیریهای این ماجرا به کجا رسید؟
متاسفانه هیچ کس به ما کمک نکرد و همراه ما نشد و ما خودمان توانستیم پیگیری کنیم. حتی آن سینمایی که فیلم از آن قاچاق شده بود را توانستیم پیگیری کنیم.
برخوردها چه بود؟
معمولا چون قوانین کپی رایت در کشور ما اجرا نمیشود، به هیچ جایی نمیرسیم. فقط توانستیم کاری کنیم که به آن سینما تا مدتی فیلمی داده نشود و درس عبرتی به بقیه سینماها بدهیم که بیشتر مواظبت کنند.
یعنی توانستید با حکم قضایی پلمپ کنید؟
ما به لحاظ قضایی نمیتوانیم جایی را پلمپ کنیم. ولی همین که توانستیم فیلم به آنها ندهیم کارشان خوابید.
منتقدان زیادی هستند که وقتی نام ابراهیم عامریان میآید، پسوند اسمش سینمای مبتذل میچسبانند. اما ماجرا این است که چرا این اتفاق افتاد؟ به خاطر پر فروش بودن فیلمها بود؟ آیا به این خاطر بود که جایی را اشتباه رفتید؟
نظر منتقدین برای ما محترم است. ما یاد میگیریم. ولی بخشی از آنها شخصی است. همیشه آن نظری که به مسیرم کمک کند را روی سرم جای میدهم و استفاده میکنم. ولی یک سری نظرات شاید سلیقه ای است و کاری نمیشود کرد. امروز در جامعه ما طبیعی است که وقتی کسی موفق باشد – که خودم را موفق نمیدانم و ادعایی ندارم – این حرف و حدیثها طبیعی است. همه ما در جامعه ای زندگی میکنیم که با این موضوع آشنایی داریم. در مسائل روزمره زندگی کافی است از بقیه دوستانتان مقداری بالاتر بروید.
شما به یک مسئله اجتماعی در این فیلم اشاره کردید. ما جای خالی فیلمهای اجتماعی را در سینما احساس میکنیم. فیلمها ساخته میشود ولی مخاطب ندارد. چرا این اتفاق نیافتاده است؟ چرا همه کمدی میبینند و کسی سمت سینمای اجتماعی نمیرود؟ آیا به خاطر کمبود مخاطب سینمای اجتماعی و کمدی را ترکیب کرده اید؟
فضای بدی در جامعه است. فضای غمگینی در جامعه است. شاید دلیلش آن باشد.
245245