از جمله مشکلات عباسیان، اداره سرزمینهای دور دست شمال افریقا بود.علاوه بر رقیب خطرناکی چون امویان اندلس که به شمال افریقا نظر داشتند، استقرار گروههای ناراضی مانند خوارج در این ناحیه نیز بر مشکلات می افزود. (1) خوارج با پناه بردن به قبایل بربر، آنان را علیه عباسیان به قیام وا می داشتند.دوری راه و وسعت صحراها نیز مانع از سرکوب آنان توسط سپاهیان خلیفه عباسی می شد.
آخرین فرمانروای پرقدرت عباسی در شمال افریقا یزید بن حاتم نام داشت. (2) او اگر چه اختیارات فراوانی از جانب خلیفه عباسی داشت و تا حدود زیادی در کار خود مستقل بود، اما وفاداری خود را به خلافت عباسیان حفظ کرد.
یزید بن حاتم در سال 170 ه. (3) درگذشت.بلافاصله پس از مرگ او دو تحول در شمال افریقا رخ داد که هیچیک به نفع عباسیان نبود.این دو تحول عبارت بودند از:
1 در سال 172 ه. (4) یکی از نوادگان امام حسن (ع) به نام ادریس، از دست مأموران عباسی فرار کرد و به شمال افریقا وارد شد.او در مراکش برای خود پیروانی به دست آورد و سلسله ای تأسیس کرد که به ادریسیان موسوم شده است.دولت عباسیان توانایی مقابله با ادریسیان را نداشت.قبایل بربر نیز با حمایت از آنان در اندیشه کسب استقلال بودند.در همان حال چون ادریسیان با امویان اندلس دشمن بودند، دولت بنی عباس با این امید که آنان سدی در برابر نفوذ بنی امیه به شمال افریقا باشند، دیگر مزاحمتی برایشان فراهم نکرد.در عوض عباسیان با افزودن بر اختیارات حکمران شمال افریقا که در تونس سکونت می گزید، کوشیدند ادریسیان را در مراکش محدود کنند .
2 پس از مرگ یزید بن حاتم و در حالی که ادریسیان، در مراکش قدرت یافته بودند، یکی از مأموران عباسی به نام ابراهیم بن اغلب به حکومت شمال افریقا منصوب شد.او با اختیارات فراوان وارد تونس گشت و چون زمینه را برای استقلال طلبی خویش مساعد یافت، در سال 184 ه. (5) خود را مستقل اعلام کرد و سلسله ای به وجود آورد که به بنی اغلب مشهور شده است.بنی اغلب اگر چه همراهی با بنی عباس را فرو نگذاشتند، اما به جای آن که توان خود را صرف مقابله با ادریسیان نمایند، به توسعه قدرت خود در دریای مدیترانه پرداختند.آنان با تشکیل نیروی دریایی قدرتمندی توانستند بسیاری از جزایر دریای مدیترانه از جمله سیسیل را تصرف کنند .تجارت مسلمانان و نیروی دریایی آنان در این زمان در مدیترانه بی رقیب بود.پادشاهان اروپایی تنها با کمک خواستن از نورمانها (6) که دریانوردانی از شمال اروپا بودند، توانستند با بنی اغلب مقابله کنند.
در حالی که بنی اغلب به دریانوردی روی آورده بودند، در صحرای افریقا وقایعی جریان داشت که به سود آنها نبود.بدین معنی که یکی از اسماعیلیان (7) به نام عبید الله المهدی توانسته بود در میان قبایل بربر طرفدارانی برای خود به دست آورد .سر انجام عبید الله در سال 297 ه. (8) ، بنی اغلب را سرنگون و در مراکش و تونس دولتی به نام فاطمیان تأسیس کرد.اسماعیلیان از دشمنان سرسخت بنی عباس بودند.آنان با کمک قبایل بربر، به سمت مصر پیشروی کردند و توانستند در سال 356 ه. (9) ، آن سرزمین را تصرف کنند. (10) با تصرف مصر، سراسر شمال افریقا از دست عباسیان خارج شد (11) فاطمیان به صورت رقیب خطرناکی برای عباسیان در آمدند، زیرا مدعی خلافت بودند و بر خود عنوان خلیفه می گذاشتند.با انتقال مقر قدرت فاطمیان به مصر، آنان بسرعت تسلط خود بر نواحی دور دست شمال افریقا را از دست دادند.قبایل سرکش و استقلال طلب بربر، سر از اطاعت آنان پیچیدند.در همان حال، خلفای اموی اندلس نیز با حمله به مراکش، دولت ادریسیان را در سال 375 ه. (12) منقرض ساختند.
در قرن چهارم هجری سه خلافت در جهان اسلام وجود داشت:
1 خلافت عباسی در عراق
2 خلافت اموی در اندلس
3 خلافت فاطمی در مصر
فاطمیان هدف اصلی حمله خود را خلافت عباسی قرار دادند.آنان به خلافت امویان در اندلس و مراکش توجهی نکردند و به جای درگیر شدن با قبایل بربر، متوجه شام و عراق و ایران شدند؛ به همین جهت داعیان و مبلغان اسماعیلی را به این نواحی روانه کردند.این مبلغان که مخفیانه فعالیت می کردند، مشکلات فراوانی برای عباسیان فراهم ساختند.از جمله این مبلغان، ناصر خسرو قبادیانی و حسن صباح (13) بودند.در زمانی که در ایران، حکومتهای سامانی، غزنوی و آل بویه قدرت داشتند، داعیان اسماعیلی بسیار فعال بودند.سپاهیان فاطمی نیز توانستند شام را به تصرف در آورند.چون در این زمان آل بویه بغداد و خلیفه عباسی را زیر سلطه خود داشتند، خلفای عباسی از هر گونه مقابله ای با پیشروی فاطمیان عاجز بودند.حتی فاطمیان برای مدت کوتاهی بغداد را نیز در اختیار گرفتند (14) ، اما در این احوال دولت سلجوقیان در ایران به قدرت رسید.سلجوقیان به کمک خلفای عباسی شتافتند و فاطمیان را از عراق و شام عقب راندند.در نتیجه قلمرو فاطمیان محدود به مصر و فلسطین گردید.
در حالی که فاطمیان با حریف قدرتمندی چون سلجوقیان روبرو شده بودند، جنگجویان صلیبی نیز به فلسطین هجوم آوردند.صلیبیون شهر بیت المقدس را از دست فاطمیان خارج ساختند و بر اعتبار سیاسی و نظامی آن دولت، ضربه ای شدید وارد ساختند.در آستانه جنگهای صلیبی، دولت فاطمیان بسیار ضعیف شده بود، زیرا از درون دچار انشعاب گشته و اسماعیلیان ایران هم از آن جدا شده بودند. (15) کشمکش در دولت فاطمیان همراه بانارضایی مردم مصر از آنان بود.مأموران دولت فاطمی از اداره امور آن کشور عاجز بودند و دولت فاطمیان نیز اقدامی برای بهبود وضع کشاورزان که ساکنان اصلی مصر بودند، نمی کرد.بدین ترتیب از قدرت دولت فاطمیان بسیار کاسته شد و بنی عباس در پرتو شمشیر جنگاوران سلجوقی بار دیگر (هر چند بطور موقت) آوازه ای به دست آوردند، اما هیچ گاه به موقعیت سابق خود بازنگشتند.امیران و سلاطین در سراسر جهان اسلام قدرت یافته بودند و خلفای عباسی دیگر اعتباری نداشتند.
بخش ششم: تهاجم به جهان اسلام
جنگهای صلیبی و نتایج آن
نظر اجمالی: یکی از رخدادهای مهم تاریخ جهان، جنگهای صلیبی است.این جنگها که در حدود دویست سال به طول انجامید، میان مسیحیان اروپایی و مسلمانان صورت گرفت.علل اصلی به وجود آمدن این جنگها مربوط به اوضاع قاره اروپا بود، اما میدانهای جنگ، در فلسطین، مصر و شام یعنی قلمرو مسلمانان قرار داشت.بنابراین آثار تخریبی این جنگها و ویرانی سرزمینها، بر مسلمانان زیان فراوانی وارد می کرد.این جنگها اگر چه سر انجام با پیروزی سیاسی و نظامی مسلمانان به پایان رسید و مسلمانان توانستند سرزمینهای خود را حفظ کنند، اما اروپاییان نیز از آن، بهره های اقتصادی، تمدنی و فرهنگی فراوان بردند، زیرا جنگهای صلیبی موجب آشنایی اروپاییان با مشرق زمین و بخصوص تمدن با شکوه اسلامی شد.آنان از این تمدن و دانش مسلمانان بهره های بسیار گرفتند.همین امر در تحولاتی که بعدها منجر به پیشرفت اروپا گردید، نقش مهمی داشت.در حقیقت جنگهای صلیبی زمینه ساز انتقال دستاوردهای تمدن اسلامی به اروپا گردید.
چرا جنگهای صلیبی آغاز شد؟
در جنگهای صلیبی، گروه کثیری از مسیحیان اروپایی به قصد تصرف بیت المقدس، به سوی سرزمینهای مسلمانان لشکرکشی کردند.آنان مدعی بودند که بیت المقدس مزار عیسی (ع) است و مسیحیان برای زیارت نمی توانند به آسانی به آن شهر مسافرت بکنند.مسلمانان در زمان خلیفه دوم بیت المقدس را از دست روم شرقی آزاد ساختند.این شهر در زمان حیات حضرت محمد (ص) برای مدتی قبله اول مسلمانان بود و به همین جهت برای مسلمین احترام و اهمیت بسیار داشت.در نزد پیروان سایر ادیان الهی چون یهود و مسیحیت نیز، این شهر محترم شمرده می شود.پس از آن که بیت المقدس به تصرف مسلمانان در آمد، آنان به کلیه پیروان ادیان الهی به خصوص مسیحیان آزادی عمل دادند.مسیحیان نه تنها در این شهر بلکه در سراسر جهان اسلام با آزادی کامل زندگی می کردند، اما در حدود سال 1000 میلادی، در حالی که عده ای از مسیحیان منتظر ظهور حضرت عیسی در بیت المقدس بودند، اخباری توأم با اغراق در اروپا در مورد آزار و اذیت زائران اروپایی بیت المقدس انتشار یافت.در آن زمان، بر اثر جنگهای میان سلجوقیان و فاطمیان اوضاع شام و فلسطین سخت نا امن بود، اما هیچ دلیلی برای آزار رساندن به زائرین اروپایی وجود نداشت.از جمله کسانی که در اروپا اخبار آزار مسیحیان را منتشر می ساختند، شخصی به نام پتروس (16) راهب بود.او در شهرهای اروپا سفر می کرد و علیه مسلمانان تبلیغ می نمود؛ در نتیجه، جمعیت انبوهی گرد او جمع شدند و پاپ اوربان دوم (17) نیز با آنان همصدا شد و فرمان جنگهای صلیبی را در سال 489 ه./1096 م.صادر کرد (18).جمعیت فراوانی که متعاقب فرمان پاپ برای جنگهای صلیبی گرد آمدند، هیچ چیز از جهان اسلام نمی دانستند و صرفا در آرزوی مهاجرت از اروپا و رفتن به سرزمین دیگر بودند.آوازه ثروت و تجارت سرزمینهای اسلامی که به وسیله زائران مسیحی در اروپا منتشر شده بود، آنان را به هیجان می آورد.در آن زمان افزایش جمعیت، کمبود زمین، جنگهای میان فئودالها و به طور کلی فقر عمومی بسیاری از اروپاییان را در تنگنا قرار داده بود.کسانی که برای جنگهای صلیبی آماده می شدند، امیدوار بودند که بدین وسیله از این مشکلات رهایی یابند.بدین جهت گروه کثیری بدون نظم و برنامه ای دقیق، از آلمان و فرانسه به سمت شرق اروپا به حرکت در آمدند تا با عبور از قلمرو روم شرقی (بیزانس) خود را به فلسطین و بیت المقدس برسانند .این عده در مسیر خود بسیاری از شهرها و روستاهای اروپا و حتی کلیساها را غارت کردند .بسیاری از آنان در بین راه تلف شدند.در قلمرو دولت روم شرقی به خاطر وحشتی که از صلیبیون وجود داشت، مردم نگران شدند و امپراتور روم، به قصد دور کردن خطر، آنان را بدون هیچ طرح و نقشه ای به سوی جهان اسلام فرستاد. (19) اینان چون بر روی سینه و یا سپر خود نقش صلیب را رسم کرده بودند به صلیبیون (20) معروف شده اند.جنگهای آنان نیز به جنگهای صلیبی مشهور شده است.
فاطمیان و نخستین جنگهای صلیبی
صلیبیون پس از آن که از خاک بیزانس عبور کردند، مدتی را در مرزهای دولت سلجوقیان به سرگردانی گذراندند.در این مدت، آنان متحمل تلفات بسیار شدند، تا آن که توانستند در امتداد سواحل شرقی مدیترانه یعنی از حاشیه ساحلی کشورهای ترکیه، سوریه و لبنان فعلی عبور کنند .صلیبیون با تصرف نواحی ساحلی به سمت جنوب و به سوی فلسطین پیشروی کردند.در این زمان دو دولت بزرگ جهان اسلام یعنی سلجوقیان و فاطمیان ضعیف شده بودند.این دو دولت از مدتها قبل برای تصرف شام و فلسطین با هم می جنگیدند.سلجوقیان در سال 463 ه. (21) بیت المقدس را تصرف کردند.این امر پس از سالها کشمکش صورت گرفت.پس از آن نیز تلاش فاطمیان موجب ادامه کشمکش شد و سرانجام در سال 490 ه. (22)
موفق به باز پس گیری این شهر شدند.جدال در بیت المقدس و نواحی مجاور آن، توان اقتصادی و نظامی مسلمانان را سخت ضعیف کرده بود.سه سال ازتصرف مجدد بیت المقدس به دست فاطمیان نگذشته بود که صلیبیون از راه رسیدند و آن شهر را به محاصره گرفتند.دولت فاطمیان نتوانست نیروی کمکی ارسال نماید و مدافعین شهر، پس از مدتی مقاومت از پای در آمدند.صلیبیون با ورود به بیت المقدس کشتار، غارت و تخریب را آغاز کردند.عده زیادی از ساکنان به مسجد بزرگ شهر پناهنده شدند اما آنجا نیز تبدیل به کشتارگاهی شد که حتی نویسندگان اروپایی از وقوع آن ابراز انزجار کرده اند.صلیبیون با تصرف بیت المقدس، مسلمانان را سرکوب نمودند و بر خلاف مسلمانان که در دوران حاکمیت خود، به همه ادیان الهی آزادی فعالیت داده بودند، با تعصب تمام با مسلمانان رفتار نمودند.یهودیان نیز از تعصب و تجاوزگری صلیبیون بی نصیب نماندند.
جنگ اول صلیبی با تصرف بیت المقدس پایان یافت.صلیبیونی که طی این جنگ به پیروزی رسیده بودند، در هر یک از شهرهای تصرف شده در سواحل سوریه و لبنان و نیز در فلسطین دولتهایی مجزا و مستقل برای خود تشکیل دادند.این دولتها عبارت بودند از دولت بیت المقدس، دولت ادسا، دولت طرابلس و غیره.اینان خیلی زود بر سر منافع سیاسی، ارضی و اقتصادی به جدال و کشمکش با هم مشغول شدند.حتی در شهر بیت المقدس، صلیبیون چند دسته شدند و به رقابت و دشمنی با هم پرداختند.
جنگ اول صلیبی سر آغاز یک رشته طولانی از جنگهای دیگر شد، زیرا از یک طرف خبر پیروزی صلیبیون، در اروپا با شور و شعف مواجه شد و دسته های جدیدی از صلیبیون عازم شام و فلسطین شدند، و از طرف دیگر تصرف سرزمینهای مسلمین و بخصوص بیت المقدس، موجب ناراحتی و نگرانی بسیار مسلمانان شد، از این رو دولتهای مسلمان در صدد جبران بر آمدند.از جمله دولت فاطمیان که هنوز قسمتهایی از مصر و شام را در اختیار داشت، به جنگ در برابر صلیبیون ادامه می داد .در منطقه شام، سرداران مسلمانی که طرفدار فاطمیان بودند، دولتی به نام آل زنگی تشکیل دادند و یکی از رهبران آنان به نام ایلغازی حملات سختی به صلیبیون نمود.پس از چندی آل زنگی توانستند دولت صلیبی «ادسا» را شکست دهند و آن شهر را تصرف کنند.اگر چه داوطلبان جدیدی از اروپا به کمک صلیبیون شتافتند، اما به خاطر اختلافات داخلی آنها و نیز به دلیل بیداری و هوشیاری مسلمانان، کاری از پیش نبردند.صلیبیون که در اصل به فکر اموال و املاک متصرفی خود بودند، حتی از ورود داوطلبان اروپایی چندان رضایتی نداشتند زیرا حضور شریک و رقیب را بدتر از دشمن رویاروی می دانستند.
ایوبیان در برابر صلیبیون ایستادگی می کنند.
در حالی که دولت آل زنگی با همراهی نمودن با فاطمیان، ضربات سختی بر صلیبیون وارد می کرد، دولت فاطمیان همچنان در سراشیبی ضعف و زوال بود؛ در نتیجه با وجود آن که صلیبیون از سمت شمال (دولت آل زنگی در شام) در فشار بودند، از سمت جنوب (دولت فاطمیان از مصر) اقدام قابل توجهی علیه آنان بخصوص برای بازپس گیری بیت المقدس صورت نمی گرفت.برای رفع این نقیصه، یکی از سرداران آل زنگی به نام صلاح الدین ایوبی به مصر اعزام شد تا نیروی نظامی فاطمیان را سر و سامان داده، آماده حمله سازد.
صلاح الدین در مصر آشفتگی و ناتوانی دولت فاطمیان را مشاهده کرد، بنابراین در صدد بر آمد با سرنگون ساختن آن، دولت جدیدی به وجود آورد.او در سال 567 ه. (23) فاطمیان را برکنار و دولت ایوبیان را تأسیس کرد.صلاح الدین کرد و ایرانی بود و از قهرمانان جهان اسلام به شمار می آید.
صلاح الدین در سال 583 ه. (24) با پیروزی بر صلیبیون، شهر بیت المقدس را باز پس گرفت.او در شرایطی به این پیروزی بزرگ دست یافت که دولت آل زنگی تجزیه و تضعیف شده بود و دسته های بزرگی از صلیبیون به فرماندهی سه تن از پادشاهان معروف اروپا به قصد جنگ با مسلمانان عازم فلسطین شده بودند. (25) به همین جهت دوره جدیدی از جنگهای صلیبی آغاز شد.در این جنگها صلاح الدین بر دامنه فتوحات خود افزود.سراسر شام را ضمیمه قلمرو خود ساخت و با جوانمردی و دلاوری با صلیبیون مصاف داد.سر انجام صلیبیون خواستار صلح با صلاح الدین شدند.او به صلیبیون اجازه داد برای زیارت به بیت المقدس بروند و با مسلمانان داد و ستد کنند.
در پایان جنگهای ایوبیان با صلیبیون، فقط چند شهر ساحلی در تصرف صلیبیون باقی مانده بود.در این زمان دولت ایوبیان علاوه بر مصر و شام، حجاز و یمن را نیز به تصرف در آورده بود و تجارت میان هند و اروپا را در اختیار خود داشت.صلیبیون اروپایی نیز که مایل به تجارت با جهان اسلام و برخورداری از کالاهای مشرق زمین بودند، تجارت را بر جنگجویی ترجیح می دادند.بنابراین، روابط اقتصادی گسترده ای با جهان اسلام بر قرار کردند.بسیاری از کالاهای جهان اسلام و مشرق زمین برای اولین بار به دست اروپاییان می رسید.به دلیل مرغوبیت و فراوانی، این کالاها در اروپا خواستاران بسیار داشت.پارچه، ادویه، وسایل فلزی و دارو بیش از همه مورد توجه بود.
رونق تجارت و سالیان متمادی صلح و آرامش، حکام ایوبی را بتدریج از مقابله سیاسی و نظامی با صلیبیون غافل ساخت.در عوض آنان به کشمکش درونی با یکدیگر مشغول شدند، در نتیجه دولت ابوبیان تجزیه شد.صلیبیون نیز که میل چندانی به جنگ نداشتند فقط گهگاه تحرکاتی از خود نشان داده و آرامش بر قرار شده را مختل می نمودند.آنان حتی یکبار سپاه بزرگی فراهم آوردند .این سپاه در اصل به وسیله تجار ایتالیایی مجهز شده بود؛ اما هدف این سپاه صلیبی تصرف شهر قسطنطنیه و غارت آن بود نه جنگ با مسلمانان.آنان در سال 600 ه. (26) قسطنطنیه را که مهمترین شهر مسیحیان بود تصرف، تاراج و اهالی آن را کشتار کردند.ثروت فراوان این شهر و رقابت تجار اروپایی موجب این واقعه شده بود.
در اواسط قرن هفتم هجری آرامش نسبی که در شام و فلسطین برقرار شده بود به یکباره به هم خورد.علت آن هم رسیدن مغولان به این منطقه بود.مغولان که با فتح ایران و تصرف بغداد در سال 656 ه. (27) به مرزهای شام رسیده بودند، همچنان به پیشروی خود ادامه می دادند.دولت تجزیه شده ایوبیان قادر به دفاع در برابر آنان نبود و بقایای صلیبیون نیز توانایی مقاومت چندانی نداشتند .
مملوکان به جنگهای صلیبی خاتمه می دهند
مرکزیت دولت ایوبیان در مصر قرار داشت.این سرزمین همواره مهمترین قسمت قلمرو آنان محسوب می شد.حتی در دوره تجزیه دولت ایوبیان هم، مصر این موقعیت را داشت.چنان که صلیبیون در بعضی از جنگهای خود از طریق دریا به خاک مصر حمله ور می شدند.آنان امیدوار بودند با تصرف مصر موفق به فتح مجدد بیت المقدس شوند.در دورانی که ایوبیان ضعیف شده بودند، برای حفظ توان نظامی خود اقدام به تشکیل سپاهی از غلامان ترک و چرکس (28) نمودند.این غلامان که از اقوام نواحی اطراف قفقاز بودند، جنگجویانی زبده و دلیر به شمار می آمدند و مملوک نامیده می شدند.آنان علاوه بر خدمات نظامی، کم کم در دیگر امور دولت ایوبیان مصر نیز وارد شدند و با کسب مقامات دولتی و تصاحب املاک، تبدیل به طبقه ای قدرتمند گردیدند؛ به طوری که در قرن هفتم هجری دولت ایوبیان مصر در برابر اقتدار آنان مطیع شده بود.از آنجا که مغولان تا اواسط قرن هفتم، تمامی مقاومتهای مسلمانان را در هم شکسته بودند، مملوکان تنها گروه منظم و مقتدری بودند که می توانستند با آنان مقابله کنند.
سال (هجری) /حکومت/رخدادها
22/خلفای راشدین/تصرف مصر
41/بنی امیه/حکام اموی به قدرت رسیدند.
132/بنی عباس/حکام عباسی به قدرت رسیدند.
254/بنی طولون/احمد بن طولون حاکم عباسی مصر، خود را مستقل اعلام کرد.
292/بنی عباس/بنی عباس با منقرض ساختن دولت بنی طولون، بار دیگر مصر را تصرف کردند.
328/بنی اخشید/محمد اخشید حاکم عباسی مصر، خود را مستقل خواند و شام را نیز تصرف کرد .
358/فاطمیان/فاطمیان از شمال افریقا به مصر حمله و آن کشور را تصرف کردند.
تصرف شام به وسیله فاطمیان
567/فاطمیان/دولت فاطمیان به واسطه اختلاف میان نزار و مستعلی دچار انشعاب شد.
570/فاطمیان/اسماعیلیان ایران پیرو نزار شدند.
583/ایوبیان/تصرف دمشق به وسیله صلاح الدین
589/ایوبیان/صلاح الدین بیت المقدس را باز پس گرفت.
648/ایوبیان/پس از مرگ صلاح الدین، دولت ایوبیان تجزیه شد.
658/مملوکان/بیبرس مغولان را در جنگ عین جالوت شکست داد.
691/مملوکان/سیف الدین قلاوون با تصرف عکا به جنگهای صلیبی پایان داد.
922/مملوکان/انقراض دولت مملوکان به دست سلطان سلیم عثمانی
دولتهای مصر پس از اسلام
با رسیدن مغولان به فلسطین رویارویی آنان با مملوکان آغاز شد.در نبرد عین جالوت که در سال 658 ه. (29) صورت گرفت، مغولان به خلاف انتظار به شدت شکست خوردند.فرمانده پر افتخار مملوکان در این جنگ، بیبرس (30) نام داشت.پیروزی عین جالوت به ترقی بیشتر بیبرس منجر گردید.او در سال 658 ه.حکومت مصر را در دست گرفت.اگر چه از ده سال پیش از این تاریخ، مملوکان عملا قدرت را از دست ایوبیان گرفته بودند، اما قدرت واقعی مملوکان از زمان بیبرس آغاز گردید.
با پیروزی مملوکان بر مغولان، صلیبیون که سخت از مغولان در هراس بودند، متوجه شدند که تهدید واقعی برای آنان از جانب مملوکان است؛ به همین جهت برای جنگ با مملوکان و تصرف مجدد بیت المقدس در صدد اتحاد با مغولان بر آمدند.برای این منظور، لشکریان صلیبی جدیدی از طریق دریا و از اروپا عازم سواحل فلسطین شدند.سفیرانی به دربار مغولان نیز اعزام شدند تا پیمان اتحاد میان طرفین منعقد گردد.مملوکان که متوجه این فعالیت ها بودند، پیشدستی کردند و قبل از آنکه مغولان و صلیبیون عملا متحد شوند، ضربات سختی بر صلیبیون وارد ساختند .بیبرس شام را تصرف کرد و بعضی از قلعه های صلیبیون را منهدم ساخت.پس از او یکی دیگر از فرمانروایان مملوکان به نام سیف الدین قلاوون در سال 691 ه. (31) با حمله به دژ عکا (آخرین پایگاه صلیبیون)، آنان را به طور کامل شکست داد.با سقوط دژ عکا حضور صلیبیون در فلسطین خاتمه یافت.مملوکان، فاتحان نهایی جنگهای صلیبی، با حکومت بر مصر و شام خاطره دوره قدرت فاطمیان و ایوبیان را زنده ساختند.
اگر چه مملوکان پیروزمندانه به جنگهای صلیبی خاتمه دادند، لیکن ارتباط فرهنگی و اقتصادی جهان اسلام با اروپا را که از عصر جنگهای صلیبی آغاز شده بود، قطع نکردند.آنان با تصرف حجاز و یمن، راه ارتباطی اروپا و هند را در اختیار داشتند.همچنین کالاهای تجاری جهان اسلام را از طریق بندرهای مصر و شام به اروپاییان عرضه می کردند.به همین جهت دولت مملوکان، صاحب ثروت و رونق قابل توجهی شد و آثار تمدنی و معماری قابل توجهی از خود به یادگار گذاشت.
اقتدار دولت مملوکان در حدود سه قرن به طول انجامید و علیرغم جنگهای متعدد خارجی و تحولات داخلی مدتها قدرت خود را حفظ کرد، اما چون اتکای این دولت به طبقه نظامیان بود و نظامیان مملوک پس از چندی به زمینداران بزرگ کشور مصر تبدیل شدند، انحطاط درونی آنان آغاز شد .زمینداران مملوک کم کم تبدیل به گروهی مسلط بر جان و مال کشاورزان مصری و نیز عامل ستم بر آنان شدند.این امر موجب نارضایتی از مملوکان و تضعیف موقعیت آنان در مصر گردید.دولت مملوکان سرانجام در سال 922 ه. (32) به دست ترکان عثمانی منقرض شد.
انتقال دانش مسلمین به اروپا
تمدن اسلامی که در پی آمیزش فرهنگهای گوناگون ملتهای مسلمان بنیانگذاری شد، پس از چند قرن پویایی و پیشرفت در قرون چهارم، پنجم و ششم هجری به اوج خود رسید.دانشمندان بسیار نوآوریهای فراوان، تألیفات متعدد، همه و همه از نشانه های شکوه تمدن اسلامی بود.کتابخانه ها، مساجد و مدرسه های بی شمار، شهرهای آباد و پرجمعیت، روستاهای پربرکت و مزارع سرسبز، ارتباطات وسیع، اقتصاد و تجارت پررونق و عوامل دیگر موجب شده بود که قلمرو اسلام آبادترین نقاط جهان باشد و مسلمانان مشعلداران تمدن و فرهنگ باشند.
شکوفایی اولیه و اصلی تمدن اسلامی در نواحی شرقی آن یعنی ایران، عراق، شام و نواحی اطراف آنها بود.سپس نواحی غربی جهان اسلام یعنی مصرف و شمال افریقا و اندلس نیز نقش خود رادر این تمدن ایفا کردند.بخصوص با تشکیل دولتهای مقتدر و مستقل امویان اندلس، فاطمیان، ابوبیان و مملوکان زمینه های سیاسی و اقتصادی لازم برای شکوفایی تمدن اسلامی در منطقه مدیترانه و در همسایگی اروپا فراهم گردید.در این زمان که مقارن دوره قرون وسطی یعنی دوران انحطاط تمدن در تاریخ اروپاست.کشورهای اروپایی فاقد زندگی شهر نشینی، وسایل ارتباطی، تجارت، مدارس و صناعت قابل توجه بودند.تمدن اروپایی در مقایسه با رونق اقتصاد و تمدن مسلمانان بسیار ضعیف بود.شهر قرطبه پایتخت امویان اسپانیا دارای 500000 نفر جمعیت و صدها مدرسه و مسجد و کتابخانه و حمام بود.دیگر شهرهای متعدد اندلس نیز تقریبا همین وضع را داشتند .به همین نحو شهرهای مسلمانان در مراکش و تونس مانند فاس و قیروان، و نیز شهرهای اسکندریه و قاهره در مصر آوازه ای جهانی داشتند.شهرهای بیت المقدس، حلب، دمشق و انطاکیه در مشرق مدیترانه نیز از قرنها پیش مرکز تمدن و فرهنگ بودند.این در حالی بود که تعداد شهرهای قابل ذکر اروپا در قسمت اعظم قرون وسطی بسیار اندک بود.به علاوه مؤسسات تمدنی و فرهنگی نظیر مدرسه، کتابخانه، بیمارستان و نیز مراکز اقتصادی چون بازار، بندر و...در آنجا رونقی نداشتند؛ به همین جهت در آن روزگار طالبان علم و ثروت متوجه جهان اسلام شدند.اصولا یکی از انگیزه های تهاجم صلیبیون به جهان اسلام، آوازه ثروت ممالک اسلامی بود.
جنگهای صلیبی اگر چه در مجموع 200 سال طول کشید اما در عمل بیش از 4/3 (سه چهارم) آن به صلح گذشت.در این فواصل طولانی صلح، (بین مراحل مختلف جنگها) اروپاییان فرصت کافی برای آشنایی با تمدن اسلامی و بهره مندی از رونق اقتصادی آن را یافتند.علاوه بر منطقه فلسطین که محل تماس صلیبیون اروپایی با مسلمانان بود، بنادر مصر و شام، و نیز شهرهای مسلمان نشین اسپانیا محل آشنایی وسیع اروپاییان با تمدن اسلامی شده بود.نقش اصلی در این ارتباط را تجار اروپایی بر عهده داشتند.بعضی از کشیشان مسیحی نیز به دور از چشم مقامات کلیسا و به دلیل انگیزه های علمی، به دستاوردهای تمدن اسلامی توجه داشتند.
تجار اروپایی از بنادر تونس و مصر و شام کالاهایی چون پارچه و مصنوعات فلزی را خریداری می کردند.آنان بخصوص به خرید دارو که مشتریان فراوانی در اروپا داشت، علاقمند بودند .پیشرفتهای پزشکی مسلمانان و ترقیات آنان در شناخت گیاهان و تولید دارو، توجه اروپاییان را جلب کرده بود.طی این مبادلات اروپاییان اولین بار با کاغذ، باروت و قطب نما و طریقه ساخت و کاربرد آنها آشنا شدند.همراه این گونه کالاها واژه ها و اصطلاحات زیادی از تمدن اسلامی مورد اقتباس اروپاییان قرار گرفت.بسیاری از اشراف اروپایی استفاده از مصنوعات مسلمانان را وسیله تفاخر و اهل علم نیز بکارگیری اصطلاحات و لغات مسلمانان و استفاده از علوم اسلامی را موجب مباهات خویش می دانستند.
چنان که گفته شد بعضی از کشیشان نیز مخفیانه به مطالعه کتابهای مسلمانان و بهره بردن از آنها پرداختند.بخصوص در اسپانیای مسلمان این گونه فعالیت ها بسیار بود.از میان نوشته های مسلمین، کتابهای فلسفی، پزشکی، داروسازی، نجوم، جغرافیا، ریاضیات بیشتر مورد توجه بود .تعدادی از این کتابها از جمله آثار ابن سینا و فارابی به زبان لاتین که زبان علمی و دینی اروپا در قرون وسطی بود، ترجمه شد.حتی بعضی از پادشاهان اروپایی با به خدمت گرفتن مترجمان و دانشمندان، سعی در بهره گیری از دانش مسلمین داشتند.فردریک دوم پادشاه آلمان از ادریسی جغرافیدان مسلمان درخواست نمود برایش کتابی در جغرافیای جهان بنویسد و او نیز چنین کرد.
پی نوشتها:
1 خوارج شمال افریقا پیرو شخصی به نام اباض بن عبد الله هستند و به همین جهت به آنها اباضیه می گویند.
2 یزید بن حاتم از سال 151 تا 170 حکمران شمال افریقا بود و توانست خوارج را سرکوب کند.
3 786 م.
4 788 م.
5 800 م.
«~ 6. Normans ~»
7 اسماعیلیان گروهی از شیعیان هستند که به امامت اسماعیل پسر امام جعفر صادق (ع) معتقدند .به آنان هفت امامی نیز می گویند.
8 909 م.
9 967 م.
10 مصر را سردار فاطمیان به نام جوهر فتح کرد.او شهر قاهره، پایتخت کنونی کشور مصر را بنیانگذاری کرد که پایتخت دولت فاطمیان نیز بود.
11 فاطمیان مصر را از اخشیدیان (323 تا 358 ه. 935 تا 968 م). گرفتند.قبل از اخشیدیان دولت بنی طولون (254 تا 292 ه. 868 تا 904 م). در مصر حکومت داشت.آنان (طولونیان و اخشیدیان) اگر چه از بنی عباس مستقل بودند، اما به خلافت عباسی وفادار ماندند.
12 985 ه.
13 حسن صباح در ایران قلعه الموت را مرکز اسماعیلیان قرار داد.اسماعیلیان با تصرف قلعه های کوهستانی دیگر در دوره سلجوقیان قدرت بسیاری به دست آوردند.
14 این کار به وسیله یکی از سرداران عباسی به نام بساسیری که به فاطمیان گرایش یافت صورت گرفت.طغرل سلجوقی بساسیری را شکست داد.
15 پس از خلیفه فاطمی به نام مستنصر، (487 427 ه./1094 1035 م). اسماعیلیان دو دسته شدند.دسته ای طرفدار مستعلی و دسته دیگری طرفدار نزار از فرزندان او شدند.بدین ترتیب دو فرقه مستعولیه و نزاریه به وجود آمد.در مصر اسماعیلیان مستعلوی شدند و اسماعیلیان ایران نزاری.پس از چندی نیز این دو از هم جدا شدند.
«~ 16. Petrus ~»
«~ 17. Urbanll ~»
18 در سال 1071 م.464 ه.آلب ارسلان سلجوقی، روم شرقی را در جنگ ملازگرد شکست داد.امپراتور روم شرقی پس از شکست، از پاپ تقاضای کمک کرد.شورای کلرمونت در سال 1096 م.که منتهی به صدور فرمان جنگهای صلیبی شد، در پی درخواست کمک امپراتور روم شرقی تشکیل شد.
19 از جمله پتروس راهب جزو اولین دسته از مهاجمین صلیبی بود.او در بیابانهای آسیای صغیر جان خود را از دست داد.
«~ 20. Crusders ~»
21 1070 م.
22 1096 م.
23 1171 م.
24 1187 م.
25 این سه تن عبارت بودند از ریچارد شیردل از انگلستان، فردریک ریش قرمز (بارباروسا) از آلمان و فیلیپ مقدس از فرانسه.
26 1203 م.
27 1258 م.
28 چرکس ها اقوامی از ساکنان شمال قفقاز هستند.
29 1259 م.
«~ 30.Baybars ~»
31 1291 م.
32 1516 م.