ماهان شبکه ایرانیان

بعد از انقلاب پاکسازی شدم/ بخش هنر دایره‌المعارف را پایه گذاشتیم

جمشید آموزگار، نخست‌وزیر شــد. او یک همسر اتریشی داشت که ســخت به آثار هنری علاقه‌منــد بود و در مجموعه کاخ نخست‌وزیری نیز یک کلکسیون از آثار هنری ایران وجود داشت. آن خانــم بــا وزارت فرهنگ و هنر تمــاس گرفته و خواســته بود که این مجموعه به یک کتاب بدل شــود.

بعد از انقلاب پاکسازی شدم/ بخش هنر دایره‌المعارف را پایه گذاشتیم

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، محمدحسن سمسار، مدیر پیشین و مشاور عالی بخش هنر و معماری و عضو شورای‌عالی علمی مرکز دایره‌المعارف بزرگ اسلامی در روزنامه شرق نوشت: در اواخر حکومت پهلوی که عضو وزارت فرهنگ و هنر بودم، از من آثاری منتشر شد که بخش عمده‌ای از آن مقالاتی در ماهنامه «هنر و مردم» و در زمینه‌های مختلف هنر و مردم‌شناسی بود. هم‌زمان در همین دوره از من خواسته شد کتابی برای رشته جدیدی بنویسم که در آموزش و پرورش ایجاد شده بود و با کار عملی همراه بود که عنوانش را یادم نیست، اما درباره تاریخ هنر ایران بود که کتاب درسی شد.

هم‌زمان با این دو، فعالیت تحقیقی نیز انجام می‌دادم. در همین اثنا جمشید آموزگار، نخست‌وزیر شد. او یک همسر اتریشی داشت که سخت به آثار هنری علاقه‌مند بود و در مجموعه کاخ نخست‌وزیری نیز یک کلکسیون از آثار هنری ایران وجود داشت. آن خانم با وزارت فرهنگ و هنر تماس گرفته و خواسته بود که این مجموعه به یک کتاب بدل شود. در آن دوره دکتر صادق کیا از استادانم در دانشگاه تهران، مرحوم یحیی ذکا و من را به مأمور تهیه این کتاب معرفی کرده بود، درنتیجه به ما دو نفر مأموریت داده شد که این مجموعه را به کتاب تبدیل کنیم. ما به همراه دکتر هادی شفائیه چندین ماه برای یادداشت‌برداری و عکاسی از اشیا وقت صرف کرده بودیم. کتاب زیر چاپ بود که دولت آموزگار ساقط شد و پس از چند دولت نیز انقلاب شد و کتاب وقتی به دست ما رسید که نخست‌وزیری تخلیه شده بود و به ما گفتند سهم کتاب شما را در نخست‌وزیری گذاشته‌ایم.

در بحبوحه سال‌های نخست پس از انقلاب، آقای ذکا و من مشغول نوشتن کارهای مشترک بودیم که مطلع شدم آقای بجنوردی دایره‌المعارف جدیدی ایجاد کرده و در نظر دارد که بخش هنر هم داشته باشد. دکتر فتح‌الله مجتبایی، به مرحوم ذکا گفته بود، من شما را معرفی کرده‌ام تا بخش هنر را پایه‌گذاری کنید. ایشان نیز گفت با هم برویم زیرا ما همواره با یکدیگر کار می‌کردیم. من هم‌زمان با انقلاب بازنشسته شده بودم و روی کارهای عقب‌افتاده خودم کار می‌کردم و کار اداری نداشتم. بنابراین تقریبا پاکسازی شدم و به صورت بازنشستگی به خدمت من پایان داده شد. ما به ساختمان پیشین دایره‌المعارف رفتیم و خدمت آقای بجنوردی رسیدیم. هم‌زمان با ملاقات من و آقای ذکا، مرحوم پرویز مرزبان که کتاب «فرهنگ مصور هنرهای تجسمی» را به صورت مشترک چاپ کرده بود نیز دعوت شده بود. آقای بجنوردی داشت با مرزبان صحبت می‌کرد و می‌گفت: «ما خیال داریم یک بخش هنر تشکیل دهیم. شما چه نقشی می‌توانید برای ما ایفا کنید؟» آقای مرزبان نه مرا می‌شناخت و نه آقای ذکا را، اما کتاب ما را دیده بود. مرزبان گفت: «دانش من در حد دانش آقای ذکا و سمسار نیست.» ما هم آن‌جا نشسته بودیم و ما را نمی‌شناخت. آقای بجنوردی به او گفت: «این دو نفری که تو می‌گویی پیش من نشسته‌اند.» بعد خداحافظی کرد و رفت. آقای بجنوردی ما را پس از آن‌که صحبت مفصلی کردیم، به تشکیل بخش هنر در دایره‌المعارف بزرگ اسلامی دعوت کرد اما مرحوم بهمن بوستان، قبل از ما آمده بود و اتاقی گرفته بود؛ اتاقی که از کل ساختمان مجزا و مسلط به خیابان بود و مقداری از کتاب‌های هنری را هم جمع کرده بود. او هنرمند، شاعر و نویسنده بود اما اهل هنر رسمی و سابقه‌دار ایران نبود. اما بعد از آمدن ما دایره‌المعارف را ترک کرد و آقای ذکا به عنوان مسئول مدیر و من هم به عنوان همکار، بخش هنر را تشکیل دادیم و به علت سابقه کاری که در وزارت فرهنگ و هنر داشتیم و در موزه‌ها کار کرده بودیم، بخش هنر را پایه گذاشتیم.

259

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان