شناسه : ۳۰۲۹۵۷ - چهارشنبه ۷ تیر ۱۳۹۶ ساعت ۰۲:۱۹
هادی زینالعابدینی عنوان کرد:
نحوه گزینش روایات؛ نقطه ضعف تفسیر اجتهادی «راهنما»
گروه اندیشه: حجتالاسلام زینالعابدینی با بیان اینکه طبقهبندی موضوعات در تفسیر راهنما کار را برای پژوهشگران تسهیل کرده است، عنوان کرد: روش تفسیر راهنما اجتهادی است و نحوه گزینش روایات در این اثر میتواند یکی از نقاط ضعف آن باشد.
حجتالاسلام والمسلمین هادی زینالعابدینی، پژوهشگر قرآنی و استاد سطح عالی حوزه علمیه قم در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا)، گفت: به عنوان مقدمه هر کس درباره قرآن تحقیق کند و این دریای بیکران نور، علم، هدایت، اخلاق و جامعیتی که نسبت به هر چیزی که انسان نیاز دارد میفهمد، متوجه میشود که هر چه در باره قرآن کار شود باز هم کم است.
وی ادامه داد: تفسیر راهنما که تالیف آن توسط آیتالله هاشمی رفسنجانی در زندان شروع شد و با کمک بسیاری از فضلای همبند ایشان شکل گرفت و بعد به همت مرکز فرهنگ و معارف قرآن در قم به اتمام رسید، کاری به روز و مفید است. این تفسیر ترتیبی موضوعی است و نمیتوان گفت تفسیری است که از روایات هم خارج است و در هر قسمت چند روایات آورده است تا مکمل بحث شود.
زینالعابدین با بیان اینکه یکی از مهمترین کارهایی که در این تفسیر شده است، موضوعبندی فراوان این تفسیر است، گفت: هر موضوعی که در آیهای به چشم میخورد و ممکن است وجود داشته باشد و یا برخی به آن اشاره کردهاند، به صورت پیامهای هر آیه آورده شده است و برای کسی که بخواهد موضوعی کار بکند، این موضوعات بسیار کار را راحت کرده و محقق میتواند آیات مربوط به موضوعات مورد جستجوی خود را به راحتی بیابد.
جمعی بودن مفسران از هماهنگی تفسیر نکاسته است
وی در پاسخ به این پرسش که با توجه به اینکه در این تفسیر مجموعی از مفسران حضور داشتند، آیا تفسیر به صورتی هماهنگ انجام شده است، گفت: تفسیر راهنما توسط یک نفر شروع شده است و اگر چه افراد دیگری به مفسر کمک کردهاند و بعد توسط گروهی از محققان ویراستاری و نهایی و زحمات زیادی کشیده شده است، با این حال نظام هماهنگی ارائه شده است و همکاران در این تفسیر شیوه را گم نکرده و از اول تا آخر قرآن نگاه داشته و از آن خارج نشدهاند.
زینالعابدین افزود: مفسران تفسیر راهنما فقط تفسیر روایی، موضوعی و ترکیبی محض نکردهاند و یا فیشبرداری را هیچجا فراموش نکردهاند، شاید ممکن است در برخی جاها روایات خیلی ابتدایی گفته شده و یا خیلی واضح نیست و این میتواند یکی از نقاط ضعف باشد، البته این نقد ممکن است به این باز گردد که غرضشان تفسیر روایی نبوده است و از دید خواننده ممکن است، ضعف دیده شود. این درحالی است که تفسیر المیزان تفاسیر را سبک و سنگین کرده است تا تفسیر تمام عیار شود.
تفسیر آیات از سیاق جدا نشده است
وی در پاسخ به این پرسش که آیا تفسیر راهنما آیات را از سیاق خود جدا کرده و بررسی کرده است؟ گفت: البته ترتیب محفوظ است، چون تفسیر ترتیبی بوده است و ممکن است آیه چند بار در فیشها تکرار شده و در ذیل برخی از آیات 25 برداشت آمده باشد. اما این بدان معنا نیست که آیات از سیاق خود جدا شده باشند و آیات به دو گونه دیده شدهاند، یکی اینکه خود آیات گویای چیست و دوم به ضمیمه آیات قبل و بعد چه مطلبی را میخواهد برساند و این طور نیست که از این دو جنبه غفلت شده باشد.
زینالعابدین افزود: در توجه به خود آیه پیش فرض مفسران این بوده است که هر آیه خود باید جملهای کامل باشد و نمیتوان ناقص بوده و معنا نداشته باشد لذا میگویند هر آیه قدرت دارد که مطلبی را به ما بدهد اما با ضمیمه کردن آن به آیات قبل و بعد مطلب کاملتری را رسانده است.
وی در پاسخ به این پرسش که برخی از آیات پیام های زیادی دارند، اما طبقهبندی از حیث ظنی و یقینی، ظاهر و باطن نشده است، گفت: تفسیر در صدد ارزشگذاری و دادن نظر نهایی نیست و تا آنجا که شده است، تلاش کرده آنهایی که مورد قبول خود بوده و مورد تفاسیر دیگر بوده را اول بیاورند و تفاسیر باطنیتر را بعد آورده است و این طور نیست که برداشتها بر اساس اینکه چه کسی اول به ذهنشان آمده است را بیاورند. و برداشتهای ضعیف که منافی با با قرآن هستند نیامدهاند و یا برداشتهای بسیار باطنی را در روایات آوردهاند.
زینالعابدین در پاسخ به این پرسش که روش تفسیر راهنما چیست، گفت: تفسیر راهنما اجتهادی است و نمیتوان به آن تفسیر روایی گفت، این تفسیر با پشتوانه شان نزول، لغات، زبان عربی، مجازها، قرائن حالی و مقالیه و سیاق آیات به استخراج موضوعات در ذیل آیات پرداخته است. اگر این اینکه قرآن هفتاد یا هفت بطن و هر بطن دهها بطن دارد تردیدی نداشته باشیم از هر آیه بینهایت برداشت میتوان داشت و برای مثال خصوص آیه « وَاتَّبَعُواْ مَا تَتْلُواْ الشَّیَاطِینُ عَلَى مُلْکِ سُلَیْمَانَ وَمَا کَفَرَ سُلَیْمَانُ وَلَکِنَّ الشَّیْاطِینَ کَفَرُواْ یُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ وَمَا أُنزِلَ عَلَى الْمَلَکَیْنِ بِبَابِلَ هَارُوتَ وَمَارُوتَ وَمَا یُعَلِّمَانِ مِنْ أَحَدٍ حَتَّى یَقُولاَ إِنَّمَا نَحْنُ فِتْنَةٌ فَلاَ تَکْفُرْ فَیَتَعَلَّمُونَ مِنْهُمَا مَا یُفَرِّقُونَ بِهِ بَیْنَ الْمَرْءِ وَزَوْجِهِ وَمَا هُم بِضَآرِّینَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللّهِ وَیَتَعَلَّمُونَ مَا یَضُرُّهُمْ وَلاَ یَنفَعُهُمْ وَلَقَدْ عَلِمُواْ لَمَنِ اشْتَرَاهُ مَا لَهُ فِی الآخِرَةِ مِنْ خَلاَقٍ وَلَبِئْسَ مَا شَرَوْاْ بِهِ أَنفُسَهُمْ لَوْ کَانُواْ یَعْلَمُونَ: و آنچه را که شیطان[صفت]ها در سلطنتسلیمان خوانده [و درس گرفته] بودند پیروى کردند و سلیمان کفر نورزید لیکن آن شیطان[صفت]ها به کفر گراییدند که به مردم سحر مىآموختند و [نیز از] آنچه بر آن دو فرشته هاروت و ماروت در بابل فرو فرستاده شده بود [پیروى کردند] با اینکه آن دو [فرشته] هیچ کس را تعلیم [سحر] نمىکردند مگر آنکه [قبلا به او] مىگفتند ما [وسیله] آزمایشى [براى شما] هستیم پس زنهار کافر نشوى و[لى] آنها از آن دو [فرشته] چیزهایى مىآموختند که به وسیله آن میان مرد و همسرش جدایى بیفکنند هر چند بدون فرمان خدا نمىتوانستند به وسیله آن به احدى زیان برسانند و [خلاصه] چیزى مىآموختند که برایشان زیان داشت و سودى بدیشان نمىرسانید و قطعا [یهودیان] دریافته بودند که هر کس خریدار این [متاع] باشد در آخرت بهرهاى ندارد وه که چه بد بود آنچه به جان خریدند اگر مىدانستند». (بقره، 102) علامه طباطبایی میگوید بیش از یک میلیون برداشت میتوان داشت و البته مفسران در تفسیر راهنما به پشتوانه عقلی و نقلی آیات توجه داشتهاند.