عضو انجمن بین المللی تاریخ طب (ژنو)
خلاصه مقاله
بررسی و پژوهش در تاریخ تمدن و فرهنگ و علوم بطور کلی، و بررسی تاریخ طب وعلم تشریح (آناتومی) در مشرق زمین و کشورهای اسلامی و بویژه ایران، نشان می دهد که عموم مورخان و شرق شناسان غربی (اروپایی)، بخصوص آنان که در سده های شانزدهم تااوایل سده بیستم میلادی به مطالعه تاریخ طب اسلامی پرداخته اند، علی رغم زحمت وخدمات فرهنگی شایان توجه در خصوص آشکار کردن این بخش از تاریخ، اشتباههای بزرگی نیز مرتکب شده اند که به نظر می رسد ناشی از نفوذ سیاست های سلطه جویانه سیاستمداران و یا آراء مغرضانه برخی دانشمندان طرفدار برتری نژادی صورت گرفته باشد.اشتباهها یا اغراض فوق فهرست وار، عبارتند از:
1- سکوت درباره طب ایران باستان و انتقال آن به یونان باستان که طب یونانی - رومی بر آن استوار شد.
2- سکوت درباره طب اسلامی و طب قرون وسطی در اروپا و انتقال طب اسلامی به غرب که پایه و اساس تجدید حیات علمی (رنسانس) را به وجود آورد و پزشکی جدید برگرده آن تشکیل شد.
3- به کار بردن واژه طب عربی به جای طب اسلامی و یا طب ایرانی - اسلامی که نتیجه آن جدا کردن بخشهای غیر عربی از جهان اسلام است.
4- محدود کردن نقش اطبای مسلمان در پیشبرد و گسترش طب و القای این موضوع نادرست که پزشکان مسلمان فقط طب یونانی را از نابودی نجات داده و دوباره آن را به غرب منتقل کرده اند.
5- وارد کردن این الهام نادرست که چون ادیان الهی مانند زرتشت و دین اسلام تشریح جسد انسان را حرام می دانسته اند، پزشکان ایرانی و مسلمان تشریح نمی دانسته و لذاجراحان خوبی هم نبوده اند (خوشبختانه در دهه های اخیر دانشمندانی چون ویل دورانت،جرج سارتون، زیگرید هونیکه و ... علی رغم سیاست حاکم بر محافل غربی، پاره ای ازواقعیات تاریخی را آشکار کرده و دین خود را به شرق ادا کرده اند).
بررسی هر یک از موضوعات فوق نیازمند پژوهشهای گروهی و گسترده است و کتب ورساله های مستقلی می طلبد. بنابراین، در این گفتار کوشیده ایم تنها جایگاه علم تشریح ازدیدگاه متفکران اسلامی را به اختصار بررسی کنیم.
روش کار
بررسی و مطالعه باب تشریح در مآخذ و آثار پزشکی که عموما به زبان عربی تالیف شده و نسخه های خطی یا چاپی آنها در کتابخانه های بزرگ دنیا - بویژه در آلمان، فرانسه،انگلستان، ترکیه، هند، پاکستان و ایران - موجود است و تصویر آنها به صورت میکروفیلم وغیره در کتابخانه های ایران جمع آوری شده است، به عنوان اولین و مهمترین ابزار کار مورداستفاده قرار گرفته است.
در مرحله دوم، برخی از موضوعات تشریحی مهم با جدیدترین کتابهای آناتومی جدید،مقایسه شده اند.
در مرحله سوم، دیدگاههای متفکران مسلمان در خصوص علم تشریح را از آثارغیرپزشکی، بررسی کرده و سپس از کتابهای مربوط به تاریخ تمدن و فرهنگ و علوم اسلامی سود جسته ایم (آنچه در این گفتار می آید تنها یک نگاه کلی به موضوع فوق است وبررسی جزء به جزء موضوعات تشریحی کار بزرگ و شایسته ای است که اساتید علوم تشریحی باید بدان همت گمارند).
متن
آن گونه که در مقدمه بحث و در بسیاری از گفتارها و مقالات بدانها اشاره کرده ایم، طب ایرانی - اسلامی و اطبای مسلمان در همه رشته های مختلف علوم پزشکی از طب داخلی،روانپزشکی، بهداشت عمومی و تغذیه گرفته تا اعمال جراحی بزرگ چون جراحی چشم (1) ، جراحی و ترمیم دندان (2) ، شکستن و بیرون آوردن سنگ کلیه و مثانه (3) ، جاانداختن مفاصل جابجا شده و در رفته و ترمیم استخوانهای شکسته (4) ، پیشگیری ازحاملگی ناخواسته (5) ، و ... پیشرفت بسیاری کرده بودند و نه تنها طب یونانی - رومی رااز انحطاط کامل نجات دادند و با ترجمه کتب پزشکی در دارالحکمه مامون عباسی، تمامی معلومات طبی پیش از خود را حفظ کردند، بلکه با دست یافتن به کتابخانه ها و گنجینه های عظیم متعلق به تمدنهای باستانی مشرق زمین مانند طب بابلی، هندی، چینی، مصری،یونانی، رومی و ایرانی برای نخستین بار آنها را در یک دارالعلم جهانی جمع کردند و پس از مرحله نخستین ترجمه، اقدام به تالیف آثار پزشکی کردند که حجم آنها چندین برابرکتابهای پیشین بود و بزرگترین مکتب پزشکی را در پناه علم دوستی، تسامح و تساهل اسلامی (6) ، پایه مکتب پزشکی جندیشاپور بنا نهادند و سپس مدارس طبی وبیمارستانهایی (7) ، احداث کردند که همتای آنها جز در پنجاه سال اخیر دیده نشده است (8) آنان طی چند قرن متوالی رهبری و زعامت طب در بخش بزرگی از جهان را برعهده گرفتند.
مطالعه کتبی چون فردوس الحکمه طبری، کامل الصناعه اهوازی، الحاوی رازی، قانون بوعلی، ذخیره خوارزمشاهی، التصریف زهراوی و دهها اثر دیگر که طی ده قرن (از سده هفتم تا هفدهم میلادی) در دانشگاههای جهان تدریس می گردید و یا نگاهی به دایرة المعارفی چون فهرست ابن ندیم (9) ، کشف الظنون حاج خلیفه، تاریخ الحکمای قفطی و ... نشان می دهد که این آثار تا چه اندازه متنوع و متعدد بوده اند.
همچنین بررسی و مطالعه باب تشریح از کتابهایی چون کامل الصناعه اهوازی،المنصوری رازی، هدایه اخوینی (10) ، ذخیره خوارزمشاهی، التصریف زهراوی و یاکتابهای مستقلی چون تشریح منصوری (11) ، بیانگر این واقعیت تلخ و شیرین است که درزمینه تشریح درشت بینی (ماکرو آناتومی)، اساس و اهم مطالب کالبدشناسی همان است که پزشکان ایرانی و مسلمان پس از تصحیح متون تشریحی بقراط و جالینوس (12) بیان کرده اند و آناتومی جدید که به دست توانای وزالیوس (13) و استادان و شاگردان وی، به قله رفیع امروزی دست یافته، بر گرده تشریح اسلامی - ایرانی بنا شده است و به تبع آن جراحی جدید با استفاده از جراحی اسلامی بدین پایه رسیده است. (14)
همچنین بررسی متون تشریحی فوق نشان می دهد که علی رغم محدودیتها وممنوعیتهای دینی، اخلاقی و اجتماعی که در میان ملتهای مسلمان وجود داشته و کم و بیش در ادیان دیگر چون زرتشت، یهودیت و مسیحیت نیز موجود بوده است، و یا اکراه و دوری جستن عموم از پرداختن به کالبد شکافی که حتی امروز هم در بیشتر جوامع (حتی جوامع پزشکی) وجود دارد، مانع از آن نبوده است که پزشکان مسلمان در همه زمانها و مکانها،دست از آن بردارند. شواهد مستقیم و غیرمستقیم بسیاری وجود دارد که برخی از آنها جسدانسان را در خفا تشریح می کرده اند (15) و برخی از مراجع دینی اشتغال به تشریح را سبب تقویت دیانت دانسته اند. (16)
همچنین، و بدون تردید، هر آناتومیست امروزی که موضوعات آناتومی فوق را مطالعه کند، درمی یابد که این همه دقت و ظرافت در توصیف اجزا و احشای بدن انسان، آن هم درزمانی که از وسایلی چون میکروسکوپ الکترونی، دستگاههای رادیوگرافی، کامپیوتر وامثال آن محروم بوده و تنها از حواس ظاهری و هوش و ذکاوت خارق العاده خویش سودمی جسته اند، بدون کالبد شکافی مکرر امکان پذیر نبوده و نیست.
افزون بر این، بر اساس نوعی جهان بینی اسلامی که ریشه در جهان بینی اوستایی(ایران باستان) داشته است، مطالعه و شناخت بدن انسانی به عنوان مقدمه شناخت هستی وسپس شناخت خداوند در نظر بوده است. بر پایه این نگرش شناخت بدن انسان به منزله «جهان اصغر» و شناخت زمین و آسمان به منزله «جهان اکبر» پیش شرط ناخت خداونداست. بر همین اساس در تمام حوزه های درسی و برای همه دانشجویان و طلاب رشته های مختلف علمی، گذرانیدن دوره مختصری از تشریح الزامی بوده و تا همین اواخر نیز اجرامی شده است (17) ، و یا در بسیاری از مؤلفات فلاسفه و متفکران مسلمان، فصلی درکالبدشناسی انسانی وجود دارد. (18)
تاریخ بخوبی نشان می دهد که مسلمانان در آناتومی و جراحی نیز همانند سایرشاخه های پزشکی تبحر داشته و استادانی بنام در تشریح و جراحی به جهان عرضه کرده اند.
اما آشکار شدن این واقعیت را تنها به منظور رفع اتهام و یا کسب افتخار، نمی خواهیم بلکه اعتقاد راسخ داریم که چنانچه متون فوق از طرف اساتید بزرگوار بدقت مطالعه و بررسی شوند و به زبان علمی امروز ترجمه و بازگو شوند، بدون تردید جنبه های کاربردی وسیعی خواهند یافت و جامعه پزشکی ما را از برخی از مشکلات و مسایلی که طب جدید برای آنهاراه حل مناسبی ارائه نکرده است، یاری خواهند کرد. ان شاءالله.
نتیجه بحث
1- تاریخ پزشکی شاهد است که طب یونانی (طب بقراطی) و طب رومی(طب جالینوسی) حاصل و ادامه طب ملل باستانی است که دست کم پنج هزار سال سابقه مدون دارد و همچون سایر رشته های علمی از بین النهرین آغاز شده و سپس در مصر، هند،چین و ایران باستان گسترش یافته است. (19)
2- هنگام ظهور اسلام، مکتب پزشکی جندیشاپور اهواز امتزاجی از طب یونانی،اسکندری، رومی، هندی و ایرانی را با کمک پزشکان ایرانی و غیر ایرانی در خود جمع وسپس به مکتب پزشکی اسلامی انتقال داده است.
3- پزشکی اسلامی توسط پزشکان جندیشاپوری و در پناه علم دوستی، تسامح وتساهل اسلامی نه تنها طب یونانی را از سقوط حتمی نجات داده است بلکه حجم آن را ازنظر کمیت و هم کیفیت به چند برابر افزایش داده و طی چند قرن، جهان متمدن آن روز را زیرنفوذ معنوی خود داشته است.
4- تجدید حیات پزشکی اروپا بر گروه طب اسلامی بنا شده و در حقیقت پزشکی جدیددنباله و حاصل طب قدیم است و هر چند گاهی یکی از ملتها و مکاتب، سهم بیشتری داشته ورهبری آن را عهده دار بوده اند.
5- هر چند نشانه هایی در دست است که پزشکان دربار هخامنشی و مصریان باستان اقدام به کالبد شکافی می کرده اند، مع هذا نخستین بار پزشکان اسکندرانی چون هیروفیلوس و اراسیستراتوس (20) جسد انسان را تشریح کرده اند و در واقع طب تجربی و عملی ازهمان زمان آغاز شده است.
6- پزشکان مسلمان نه تنها کالبدشناسی انسانی را بخوبی می دانسته اند و از اهمیت آن در طب تجربی و عملی آگاه بوده اند بلکه (بنا به شواهدی) کالبد شکافی هم می کرده اند.همچنین آموزش یک دوره تشریح به عنوان درس خارج در تمام مدارس اسلامی و برای همه طلاب الزامی بوده و آن را مقدمه خداشناسی می دانسته اند.
7- چون علم تشریخ توسط پزشکان ایرانی و مسلمان گسترش یافته و از اشتباههای ارسطو و جالینوس رها شده است، مسلمانان نه تنها آناتومیست های ماهری بوده اند بلکه جراحی علمی را بر اساس اطلاعات تشریحی بنیاد نهاده و آن را رونق داده اند. حضورجراحانی چون اهوازی و رازی و بویژه ابوالقاسم الزهراوی و ابداع بیش از یکصد وسیله جراحی (که هنوز هم در سالنهای تشریح و اتاقهای عمل مورد استفاده اند) و کتبی چون التصریف و التشریح بالتصویر (تشریح منصوری) نمونه هایی از این مدعایند.
8- چنانچه آثار و تالیفات کالبدشناسی و جراحی اطبای مسلمان از طرف اساتیدآناتومی و جراحان ایرانی مورد بررسی و مطالعه قرار گیرند و به زبان علمی امروز ترجمه بشوند، در بسیاری از موارد کاربرد عملی دارند و می توانند بعضی از تنگناهای پزشکی جدید را برطرف کنند.
9- پژوهشی در تاریخ پزشکی ایران و جهان اسلام نیازمند کار گروهی است که این زمان بیش از هر زمان دیگر زمینه آن فراهم است و چنانچه دست اندرکاران امر بهداشت،درمان و آموزش پزشکی کشور در پناه حمایت مسؤولان محترم فرهنگی نظام مقدس اسلامی، در مراکز پژوهشی و دانشگاهی بدان همت گمارند، بدون تردید تمهیدات لازم درجهت استقلال علمی و اتکای به نفس جوانان میهن اسلامی فراهم خواهد آمد و ما را در برابرتهاجم فرهنگی تقویت خواهد کرد.
10- هر چند تعدادی از کتابهای پزشکی مانند قانون ابن سینا، جلد اول الحاوی رازی،هدایة المتعلمین فی الطب و چند کتاب دیگر، تالیف و یا به فارسی ترجمه شده اند، لیکن به نظر می رسد که یک سازمان مستقل و وسیع می تواند در این جهاد بزرگ فرهنگی و پزشکی،پژوهشگران معتقد و متخصص را به کار گیرد و نسل انقلاب را با پیشینه عظیم ملی -اسلامی خویش آشنا کند. باشد که روزی بر سردر دانشگاههای علوم پزشکی کشور،تندیس نخبگان و نوابغی چون طبری، اهوازی، رازی، اخوینی، بوعلی، جرجانی و ...جلوه گر شود و کتابخانه های ما در کنار آن همه کتاب وارداتی و مجلات خارجی تحت عناوین Jurnal of... ق The text book of... از آثار خشنودی سرشار گردد و افتخار جامعه پزشکی، در شناخت و شناساندن ( و بکار گرفتن) طب ایرانی - اسلامی، سنجیده و ارزیابی شود. ان شاءالله.
کتابنامه
1) امامی میبدی، مجموعه مقالات در تاریخ طب و تشریح، مقالات شماره دوم و چهارم و پنجم همین مجموعه و مآخد صفحات.
2) حقانی، جهانگیر و امامی میبدی، رساله در تاریخ دندانپزشکی اسلامی، دانشکده دندانپزشکی کرمان، شماره 2، 1371. 2) حقانی، جهانگیر و امامی میبدی، رساله در تاریخ دندانپزشکی اسلامی، دانشکده دندانپزشکی کرمان، شماره 2، 1371. - The History of Dentistry.
3) ابوعلی سینا، قانون در طب، ترجمه عبدالرحمن شرفکندی، تهران، سروش، 1367خ، کتاب سوم، بخش سوم، صص 129-147 و 151-211، و نیز:
- الگود، سیریل، تاریخ پزشکی ایران و سرزمینهای خلافت شرقی، ترجمه دکتر باقر فرقانی،تهران، امیرکبیر، 1356خ، صص 325-327 و جم.،
4) ابوعلی سینا، قانون در طب، ترجمه عبدالرحی شرفکندی، تهران، سروش، 1367خ، کتاب چهارم، صص 573-579، و نیز:
- الگود، سیریل، طب در دوره صفویه، ترجمه محسن جاویدان، انتشارات دانشگاه تهران(شماره 1686)، 1357خ، صص 167-224 و جم ،
5) امامی میبدی، مجموعه مقالات، شماره سوم و مآخذ پایان همان مقاله، و نیز:
- طب در دوره صفویه، 1357خ، بخش سوم، صص 226، تهران.
6) حلبی، علی اصغر، تاریخ تمدن اسلام، تهران، چاپ و نشر بنیاد، 1365خ، صص 335،380 وجم ، و نیز:
- تقی زداه، مجموعه مقالات، به کوشش ایرج افشار، تهران، انتشارات شکوفان، 1356خ، کتاب نهم صص 57-197، و نیز:
- همایی، جلال الدین، تاریخ علوم اسلامی، تهران، مؤسسه نشر هما، 1363خ، صص 14، 30،107 و جم .
7) عیسی بیک، احمد، تاریخ بیمارستانها در اسلام، ترجمه نورالله کسایی، تهران، انتشارات کنگره بین المللی تاریخ پزشکی در اسلام و ایران، 1371خ، جم.
8) هونگه، زیگرید، فرهنگ اسلام در اروپا، ترجمه مرتضی رهبانی، قم، دفتر نشر فرهنگ اسلامی،1366خ، جم ،
9) الندیم، محمدبن اسحاق، کتاب الفهرست، ترجمه و تحقیق محمدرضا تجدد و مهین جهانبگلو،تهران، امیرکبیر، 1366خ، صص 511-537 و جم .،
10) الاخوینی، البخاری، ابوبکرربیع بن احمد، هدایة المتعلمین فی الطب، به اهتمام جلال متینی،انتشارات دانشگاه مشهد (شماره 9)، جم،
11) الیاس شیرازی، منصوربن محمدبن فقیه، تشریح [نسخه خطی] قم، کتابخانه حضرت آیت الله مرعشی نجفی، 37157.
12) محقق مهدی، فیلسوف ری، محمدبن زکریای رازی، تهران، نشر نی، چاپ سوم، 1368خ،صص 291-346 و جم -،
13) امامی میبدی، «پدر علم تشریح کیست »، مجموعه مقالات (شماره دوم) و مآخذ پایان همان مقاله.
14) براون، ادوارد، تاریخ طب اسلامی، ترجمه مسعود رجب نیا، تهران، شرکت انتشارات علمی وفرهنگی، چاپ چهارم، 1364خ، صص 62،82،122 و جم .
15) رحیم اف، حیدر، «ابن سینا و تشریح جسد انسان(؟)»، مجموعه مقالات و سخنرانیهای هزاره ابن سینا، جلد دوم، تهران 1359خ.
16) ابن رشد (فقیه، فیلسوف، حکیم و طبیب اندلسی)، سده شش هجری/ دوازدهم میلادی:
من اشتغل بالتشریح از داده ایمانا بالله. به نقل از حلبی، تاریخ تمدن اسلامی، ص 201.
17) حسن زاده آملی، اخلاق پزشکی به انضمام مختصری از تاریخ پزشکی، انتشارات معاونت فرهنگی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، 1370خ، صص 16-32.
18) نصر، سیدحسین، علم در اسلام، ترجمه احمد آرام، تهران، سروش، 1366خ، ص 172 و جم .
19) فنتزمر، گرهارد، پنج هزار سال پزشکی، ترجمه سیاوش آگاه، شرکت انتشارات علمی وفرهنگی، 1366خ، صص 9-52 و جم .
20) نجم آبادی، محمود، تاریخ طب در ایران پس از اسلام، (جلد دوم)، انتشارات دانشگاه تهران(2/1397)، 1366خ، صص 12-33 و جم ، و نیز:
- زیگسریست، هنری، آ. پزشکان نامی، ترجمه کوکب صورتگر و حسن صفاری، تهران،امیرکبیر، 1363خ، صص 35-47.