ماهان شبکه ایرانیان

مفسّر گمنام، علامه مصطفوی رحمه الله

علامه حسن مصطفوی (۱۳۸۴ ـ ۱۲۹۷ ه‍ . ش) در زادگاهش تبریز، دبستان و دبیرستان و همزمان دروس مقدماتی حوزه را گذراند و به دانشکدة الهیات ]‍‍ ‍ معقول و منقول[ تبریز وارد شد و دکترا گرفت

علامه حسن مصطفوی (1384 ـ 1297 ه‍ . ش) در زادگاهش تبریز، دبستان و دبیرستان و همزمان دروس مقدماتی حوزه را گذراند و به دانشکدة الهیات ]‍‍ ‍ معقول و منقول[ تبریز وارد شد و دکترا گرفت. وی در ادامة تحصیل مدتی در قم به درس فقه و اصول مرحوم آیت الله سید محمد حجت و سپس به نجف اشرف رفت و از افاضات حضرات آیات: آقا سید ابو الحسن اصفهانی، نایینی و حاج شیخ محمد حسین اصفهانی (کمپانی) بهره­مند شد. و علاوه بر اساتید دروس فقه و اصول یاد شده، از محضر استاد اخلاق آیت الله آقا سید علی قاضی نیز فیض برد.

پس از مراجعت از نجف (25 سالگی) تنها یک سال در قم به تدریس تفسیر و علوم رایج عصر خود اهتمام ورزید.

آقای محمد شریف رازی می­نویسد: «وی در خلال ایام تحصیل و تدریس، به مطالعات فنون گوناگون پرداخته و به نوادر و عجایبی برخورد کرده و اشخاص بزرگ معنوی را ملاقات کرده و از هر کدام بهره برده و از خرمن علمشان خوشه­ها چیده و در جستجوی مطلوب، مسافرتها به داخل کشور کرده است و در پایان کار، رحل اقامت در تهران افکند و بیشتر اوقات خود را صرف مطالعه و تزکیة نفس می­کند».[1]

«استاد مصطفوی از افراد مجهول القدر و از افرادی است که قریب چهل سال هست او را می­شناسم. تا کنون از او هیچ کار ناپسند و مکروهی ندیده­ام، چه رسد به گناه، همچنین جداً جز اخلاق زیبا و تلاش به جا از او مشاهده نکرده­ام. فاضل کامل، عالم عامل، در استخاره با قرآن مجید دارای ید طولا و در استنباط و استخراج خیر و شرّ مراد از کتاب خدا، مهارت کامل و بسیار مجرّب و مبتلا به همة طبقات است.»[2]

یکی از مبلغان از آن مرحوم نقل کرد: «زمانی در تهران منبر می­رفتم. برخی محذورات و موانع تبلیغ در آن عصر، مثل توقّع ستایش و چاپلوسی بانی و مستمع، به ویژه درمجالس ترحیم سبب شد که منبر را رها کنم.»

با اهل معنا و معرفت

از دوران جوانی به تقوا و سیر و سلوک، اهتمامی وافر داشت و با جمعی از اهل معرفت به حشر و نشر می­پرداخت. گروهی ـ حدود 15 نفر از جمله شهید محراب آیت الله مدنی ـ در فیضیه محفل انسی داشتند و از عالم عارف ملا آقا جان زنجانی و... استفاده می­کردند. وی سه ماه در قم در حجرة مرحوم مصطفوی اقامت داشت.

در مشهد نیز سه ماه با ملا آقا جان در مدرسه خیرات خان بود و می­گفت: در آنجا اهل معنا و فضیلت زیاد بودند، ولی سرآمد همه، آقا شیخ حسنعلی مقدادی اصفهانی (نخودکی) بود. از این بزرگان و نیز از عارف گرانقدر حاج میرزا جواد آقا انصاری همدانی[3] و... خاطرات و سخنان شنیدنی داشت.[4]

ازدواج

پس از بازگشت از نجف اشرف در 26 سالگی در تهران ازدواج و اقامت کرد و عمدتاً در قم و تهران به سر می­برد. وی همواره سرگرم تحقیق و تألیف بود. او در مقدمة «رساله لقاء الله» می­گوید: «من آنچه را به یقین حق دیده­ام، در این کتاب نوشته­ام.»

بیش از این، مجالی برای بیان شرح حال علامه مصطفوی نیست. گفتنی است که در ماه مبارک رمضان 1322 ق مصادف با 1380 ش، از طرف نمایشگاه قرآن، از ایشان به عنوان یکی از خادمان قرآن، قدردانی شد.

آثار

نزدیک به 40 اثر از آن مرحوم منتشر شده است. برخی از این آثار که بیشتر با مفسران و مبلغان مرتبط است، از این قرار است:

1. «التحقیق فی کلمات القرآن الکریم»، در 14 جلد به عربی که در سال 1362 ش به عنوان کتاب برگزیدة سال، از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی معرفی شد؛

2. «تفسیر روشن» در 16 جلد به فارسی که در سال 1381 ق مورد تشویق قرار گرفت؛

3. «اشعة نور، در تفسیر آیة نور»، مجموعه­ای از نظرات آیت الله حاج شیخ ملا هادی تهرانی و علامه مصطفوی؛

4. «روش علمی در ترجمه و تفسیر قرآن مجید»؛

5. «تفسیر سورة حشر»؛

6. «راهنمای گمشدگان»؛

7. «سرگذشت و قصه­های عارف کامل و دانشمند بهلول عاقل»؛

8. «مجموعة قصه­های شیرین»؛

9. «محاکمه و بررسی باب و بهاء»، در 3 جلد به فارسی در نقد بابیت و بهائیت؛

10. «الحقائق فی تاریخ الاسلام والفتن والاحداث»، یک دوره تاریخ مستند از عصر پیامبر ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ تا عصر غیبت، برگرفته از منابع سنی در پنج قرن اول اسلام؛

11. «الامام المجتبی ـ علیه­السلام ـ »، برگرفته از منابع اهل سنت؛

12. «مناظره و بحث آزاد»، مباحثاتی با سنی، صوفی، مسیحی، مادی و بهایی؛

13. مقالاتی دربارة خاتمیت و بشارات حضرت مسیح ـ علیه­السلام ـ؛

14. «رسالة سیر و سلوک»؛

15. «رسالة معرفت الله»، ترجمه و شرح خطبه­ای از امام هشتم ـ علیه السلام ـ ؛

16. «احادیث صعب و مشکل امام هشتم ـ علیه­السلام ـ ؛

17. و... .

نکاتی از سبک «تفسیر روشن»

در آغاز، لغات و ترجمه و توضیح مختصر آیه آمده و سپس یک تفسیر روشن و قاطع از آیه به زبان ساده ذکر شده است، نه چند قول موجود و محتمل در آیه. آن گاه به نقل و توضیح حدیث معتبر و مرتبط ـ اگر در ذیل آیه باشد ـ و بیان ترکیب و اعراب و لطایف، می­پردازد.

این تفسیر شامل مقدمات دوازه گانه­ای است که برخی از آراء برجسته و نظرهای نویسنده، در آن مطرح گشته است. بعضی از آراء ایشان را به صورت خلاصه نقل می­کنیم:

1. تفسیر

تفسیر یعنی شرح و بسط و توضیح، و این متوقف است بر فهم مراد و منظور گوینده تا بتواند آن طور که واقعیت دارد، منظور او را توضیح بدهد. و فهم صحیح و درست مطالب قرآن کریم بر دو شرط متوقف است:

شرط اول: آشنایی کامل مفسر به کلمات و جملات و ظواهر تعبیرات آن از لحاظ ادبی؛ به طوری که خود، صاحب رأی و اجتهاد و یقین باشد، نه آنکه در مقام فهمیدن مطالب، از اقوال دیگران تقلید کند و باید معانی حقیقیه را با تحقیق به دست آورد تا معانی قطعی را دریابد و کلام پروردگار متعال را به مفاهیم مجازی حمل نکند.

مجازگویی در قرآن مجید، موجب اضلال افکار و سرگردانی مردم است و نیز کتاب الهی را از قاطعیت ساقط می­کند و به منحرفان فرصت می­دهد که مطابق رأی باطل و نظر فاسد خود، از آیات قرآن مجید استفاده کنند.

ضمناً تمام معارف الهی و حقایق، با حمل الفاظ به معانی مجازیه از میان برداشته شده و قسمت مهم کلمات خداوند متعال، نامفهوم و خارج از استفادة مردم خواهد بود.

شرط دوم: مفسر باید قلب پاک و باطن نورانی داشته باشد و با نور الهی محیط، حقایق کلمات پروردگار متعال را ادراک کند و از معارف لاهوتی و عوالم غیبی آگاه باشد. قرآن می­فرماید: ﴿الم، ذلِکَ الْکِتابُ لارَیْبَ فیهِ هُدًی لِلْمُتَّقینَ﴾[5]؛ در این کتاب هیچ موضوع مشکوکی نیست و همة مطالب آن یقینی و حق است و با داشتن حقیقت تقوا و برخورداری از افکار و اخلاق و اعمال صالح، می­شود مشمول هدایت قرآن شد.

2. ترجمه

ترجمه یعنی درآوردن لغتی به لغت دیگر (واژة ترجمه از آرامی و سریانی به عربی آمده است) و ترجمة قرآن به زبان دیگر مشکل­تر از تفسیر آن است؛ زیرا لازم است که در مقام ترجمه، تمام مقصود و منظور متکلم تفهیم شود و کوچک ترین تحریفی در بیان مراد او پیش نیاید و این (علاوه بر دارا بودن شرائط تفسیر)، محتاج است به تسلط کامل به جهت بیان و قلم تا بتواند مفهوم کامل آیة کریمه را به واژة کوتاه و مختصر و در عین حال، مفید و روشن و تمام تحویل بدهد... .

ترجمة کتاب خداوند متعال، بهترین خدمت به افراد بشر است، به شرط اینکه هیئتی از متخصصان در تفسیر، جمع شده و به جای ترجمه، تفسیر کوتاه و مختصری بنویسند و دست کم، مقاصد آن را به زبان گویا و کوتاه و جامع به قلم بیاورند.

3. نقل اقوال

از مطالب گذشته روشن شد که تفسیر، در صورتی که دارای شرایط گذشته باشد و با قاطعیت نورانیت باطنی و روحانیت تمام و آگاهی علمی و ادبی همراه شود، قهراً به واقعیت و حق نزدیک خواهد بود، احتمالات و اختلافات برطرف خواهد شد و مفهوم واحدی باقی خواهد ماند.

نقل اقوال و آراء بسیاری از مفسّران ـ که بی­تحقیق و اجتهاد فهم حقایق نورانی کتاب الهی قلم زده­اند ـ به جز تکثیر شبهه و ایجاد حیرت و ضلالت، هرگز فایده­ای نخواهد داشت.

ما نیز در این کتاب ـ در حدّ امکان ـ سعی کردیم که اختلافی ایجاد نکنیم و خوانندگان گرامی را به معانی حقیقی نزدیک و در هر بخش، آنچه را که حقّ می­بینیم، بیان کنیم.

4. تأویل

تأویل یعنی برگردانیدن و ارجاع دادن کلمات و مفاهیم آنها به مقاصدی که از جانب گوینده اراده شده است و ذکر این کلمه دلالت دارد بر اینکه «تشابه» در جهت مراد و مقصود است، نه معانی؛ زیرا کلمات، همیشه مفهوم و معلوم است و اطلاق تأویل بر آنها صحیح نیست.

پس تشابه، دارای معنای ابهام، مخفی بودن، پوشیده شدن و مجهول گشتن نباشد.

آری، لازمه و نتیجة متشابه بودن این است که مراد و مقصود وی برای افرادی که ضعیف و محجوب هستند، پوشیده بماند و نتوانند منظور و مراد را دریابند.[6]

تذکراتی دربارة کتاب «التحقیق فی کلمات القرآن الکریم»

هدف از تألیف این کتاب چنین تشریح شده است:

از آنجا که استفاده از حقایق و معارف و احکام و آداب قرآن مجید، متوقف است بر درک دقیق و تحقیقی واژه­ها، لازم است برای درک حقیقت و معنای واقعی کلمه­ها و تشخیص معانی حقیقی از مجازی، تلاش شود.

از طرفی، آثاری که در لغت عرب تألیف شده، گوناگون است و بیشترشان صرفاً جمع­آوری اقوال و اشاره به مطلق موارد استعمال است؛ اعم از حقیقی و مجازی. و خالی از تحقیق است که درنتیجه معنی حقیقی را روشن نمی­کند و جز افزایش گمراهی و یا سرگردانی در واژه­های قرآن، نتیجه­ای ندارد.

از این رو، به فضل خدا، توفیق تألیف این اثر برگزیده، تحقیق در کلمات قرآن، با ویژگیهای ذیل نصیبم شد.

1. در نقل لغات به کتابهای تحقیقی و پرمایه که به ریشه­یابی و ایراد صحیح پرداخته­اند، اعتماد شد، مثل: صحاح و مقاییس.

2. در مرحلة دوم، از کتابهایی که به دقت و تحقیق نزدیک­ترند، از باب تأیید و توضیح نقل کردیم، مثل: اساس، فائق، مفردات و لسان.

3. به قدر نیاز و با رعایت امانت کامل، از منابع اخذ کردیم، نه بیشتر.

4. متن منقول از منابع و توضیحات، کاملاً جدای از هم است.

5. در توضیح، از هر آنچه خارج از موضوع است، پرهیز شده است.

6 . معیار در شمارش آیات، سبک «المعجم المفهرس» است.

7. هدف از تألیف، جز تحقیق و کشف معانی واقعی واژه­ها چیزی نیست و در این زمینه، تلاش و کوشش به غایت و نهایت رسید و از آیات کریمة قرآنی و فیوضات الهی و الهامات ربانی نیز بهره گرفتیم. سپاس خدای را بر هدایت و عنایتش!

8 . آن گاه که معانی حقیقی کلمه­ای آشکار شد، همان را بر موارد استعمالش تطبیق کردیم.

9. هنگامی که اصل واحد و ریشة آن روشن شد، سایر معانی مجازی و موارد استعمال را به همان اصل واحد ارجاع دادیم و وجه تناسبش را بیان کردیم.

10. با روشن شدن حقّ، متعرض سایر سخنانی که در کتابهای لغوی، تفسیری و ادبی در تضعیف برخی معانی آمده است، نشدیم... .[7]

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان