ماهان شبکه ایرانیان

خونهای شهداء شوکت و عز است و شرف(شعر)

طی شد آن شام سیه در قدم صبح ظفر وه که از شوق نه دستار شناسیم و نه سر آمد این مژده که فریادرسی در راه است چه مبارک شب و روزی و چه فرخنده سحر در ره دوست سپر کرده وطن سینه خود گرچه از پشت بسی خورده ز اعدا خنجر آن مبارز که نبد خواب به چشمش، داند تو چه دانی که غنودی همه شب در بستر سرخ رو گشته وطن در طلب آزادی زانکه از خون شهیدان شده بحر احمر خونبهای شه ...

خونهای شهداء شوکت و عز است و شرف

طی شد آن شام سیه در قدم صبح ظفر وه که از شوق نه دستار شناسیم و نه سر آمد این مژده که فریادرسی در راه است چه مبارک شب و روزی و چه فرخنده سحر در ره دوست سپر کرده وطن سینه خود گرچه از پشت بسی خورده ز اعدا خنجر آن مبارز که نبد خواب به چشمش، داند تو چه دانی که غنودی همه شب در بستر سرخ رو گشته وطن در طلب آزادی زانکه از خون شهیدان شده بحر احمر خونبهای شهدا شوکت و عز است و شرف نفروشیم دگر عزت خود را به کهر! عزت نفس بود چاره رستن از بند تا گشائیم به جولانگه آزادی پر آنچنان بر سر ابلیس زمان نعره فتح بر کشیدیم که گشته است از این هیبت کر مست از باده پیروزی و از جام غرور ما نه آنیم که نوشیم می از هر ساغر راه ما راه خمینی است که با استقلال شده زان حاصل ما شوکت و پیروزی و فر زد نهیبی به همه خفته دلان از سر سوز شد عدو زان همه بیدار دلی ها مضطر دلم آزرده دردی است که بس بی خبران نشناسند دریغا ره خیر از ره شر کله از غیر نشاید که فریب است، فریب زانکه با هر کلهی از تو ستاند افسر نهراسیم ز طوفان بلا در یم دهر ما که انداخته در بحر ظفر بس لنگر صفحه و دفتر تاریخ از این پیروزی می درخشد همه بر لوح زمان همچون زر صدق پیش آر «وحیده » که صفا و اخلاص 

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان
تبلیغات متنی