دهم فروردین ماه ما را به یاد صحنه های باشکوهی می اندازد که برای بزرگداشت چهلم شهدای قیام تبریز (در 29 بهمن 56) به وقوع پیوست و بار دیگر یکپارچگی توده های میلیونی ایران در نهضت گرانقدر اسلامی را به نمایش گذاشت که به ویژه در شهرهای یزد، جهرم و اهواز نمود و حساسیت بیشتری داشت. در شهر یزد اجتماع مردم برای بزرگداشت شهدای تبریز و همچنین تحریم عید نوروز توسط علما و روحانیون به تظاهراتی شورانگیز بدل شد و سینه مردم این شهر سپر گلوله سربازان شاه گردید. بدین ترتیب دهم فروردین سال 1357 فرصت و موقعیتی شد تا شهرهای ایران در جریان عظیم انقلاب اسلامی سهم و وظیفه خود را دریابند و بر گستردگی و یکپارچگی انقلاب افزوده شود.
مقاله حاضر گوشه ای از این واقعه تاریخی را به طور اجمالی و کوتاه بازگو کرده است، که البته ادای حق این مطلب نیازمند انجام پژوهش های تفصیلی بیشتری خواهد بود. اما به هر حال بهانه ای هست و روزنه ای.
چهلم شهدای تبریز
قیام 29 بهمن مردم تبریز با ورود ارتش به صحنه شهر و استقرار در خیابان ها به پایان رسید، اما این به معنی پایان حرکت و مبارزه نبود. قیام 29 بهمن در چهلم شهدای قیام 19 دی قم در مقیاس وسیع تری روی داد که تاثیر آن در سراسر ایران قابل مشاهده بود. امام خمینی که قیام مردم و طلاب قم در 19 دی به حمایت از او شکل گرفته بود در پیام خود این موضوع را عنوان می کنند:
«کشتار بی رحمانه قم، ایران را به هیجان آورد و تبریز را به قیام همگانی مردانه در مقابل ظلم و بیدادگری نشاند و کشتار دسته جمعی تبریز ملت غیور ایران را چنان تکان داد که در آستانه انفجار است، انفجاری که دست اجانب را به خواست خدای متعال برای همیشه قطع کند...»(1)
همزمان با وقایع قم و تبریز فاجعه ای دیگر در جنوب لبنان برای شیعیان این کشور روی داد، و اسرائیل به جنوب لبنان حمله کرد. کشتار مردم لبنان در ایران بازتاب وسیعی داشت. در چنین موقعیتی علما و مراجع تقلید، عید نوروز سال 1357 را تحریم کردند. مشابه این تحریم در نوروز 1342 صورت گرفت که کشتار در مدرسه فیضیه قم و مدرسه طالبیه تبریز در دوم فروردین این سال را در پی داشت. علاوه بر اعلامیه های مراجع، اشعاری هم به همین مناسبت در سراسر ایران توزیع شد.
روزی که دگرگون شود احکام خدا عید نداریم |
روزی که ز مرجع شود اعلان عزا عید نداریم |
در روز اسفناک ترین فاجعه های قم و تبریز |
که محو نخواهد شد از این خاطره ها عید نداریم |
روزی که جراید به نمایندگی از فرقه مزدور |
توهین نمایند به تمام علما عید نداریم |
در تازه ترین روزی که آغشته به خون جسم عزیزان |
نگذشته چهل روز زخون شهدا عید نداریم.(2) |
در یزد
چلهم شهدای تبریز در شهرهای متعدد ایران برگزار شد، اما در یزد و جهرم بود که برجستگی خاص یافت:
«... با این حال به نظر می رسد که خشونت های خیابانی در شهر یزد شدیدتر از شهرستان های دیگر بوده است. گزارش پلیس از تظاهرات یزد حاکی است پس از آن که نیروهای امنیتی نتوانستند با استفاده از گاز اشک آور تظاهرکنندگان را متفرق سازند، به روی آنها آتش گشودند و گویا تظاهرات شهر یزد گسترش بیشتری نسبت به سایر شهرهای دیگر داشته است.»(3)
هدایت آیت الله صدوقی
مبارزات سیاسی مردم این سامان توسط آیت الله محمد صدوقی (ولادت 1287 ش شهادت 11/4/61) هدایت و رهبری می شد که لازم است نگاهی اجمالی به سابقه فعالیت های انقلابی ایشان داشته باشیم.
آغاز مبارزات آیت الله صدوقی در شهرستان یزد به مخالفت عمومی علما علیه تصویب لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی بازمی گردد.(4)
همزمان با بازشدن مختصر فضای سیاسی در سال 1355 و 1356 فعالیت نیروهای مذهبی در شهر یزد هم گسترش یافت.
پس از درگذشت آیت الله مصطفی خمینی در این شهر دو مراسم ترحیم و بزرگداشت منعقد شد. مجلس اول در ششم آبان 1356 در مسجد قندهاری واقع در محمودآباد یزد(5) و مجلس دوم در چهلم رحلت حاج آقا مصطفی در مسجد حظیره شهر یزد.(6) امام خمینی در نامه ای که به آیت الله صدوقی ارسال کرده است از او و کلیه افرادی که در برگزاری مجلس ختم حاج آقا مصطفی دخیل بودند، تشکر و قدردانی کرد.(7)
در اعتراض به مقاله موهن روزنامه اطلاعات در 17 دی 1356 و سپس حوادث خونین قم، اقامه نماز توسط ائمه جماعت در یزد تعطیل شد. آیت الله صدوقی به همراه هیاتی از روحانیان محل برای کسب تکلیف و هماهنگی با مراجع تقلید راهی قم شد. از جمله فعالیتی که بعد از بازگشت این هیات از قم اتخاذ شد، اعتصاب بازار یزد در اعتراض به وقایع 19 دی قم بود که با اعمال فشار ماموران انتظامی و پافشاری رئیس اتاق اصناف یزد شکسته شد.(8)
انقلابیون شهر یزد زیر نظر آیت الله شهید صدوقی تحت پوشش جلسه تفسیر قرآن مجید فعالیت هایی انجام می داند از جمله فعالان جلسه تفسیر قرآن شهید سیدرضا پاک نژاد از شهدای واقعه هفتم تیز 1360 بود(9) این گروه زیر نظر شهید صدوقی بر آن شدند در چهلم شهدای واقعه قم یعنی 29/11/1356 اعتصابی در شهر بر پا کنند که همچون مورد قبلی وقایع 19 دی قم با شدت عمل و دخالت ماموران انتظامی، انقلابیون موفق به عملی کردن آن نشدند.(10)
آیت الله محمد صدوقی برای همگام کردن شهر یزد با نهضت اسلامی اقدام قابل ملاحظه ای انجام دادند. ایشان در یک مصاحبه پس از پیروزی انقلاب اسلامی در این رابطه گفته است:
«... شبی در مسجد که جمعیت خیلی زیادی هم نبود، ما وصیت خود را کردیم و گفتیم: اگر پیش آمدی شد، آنچه در قم داریم، در شیراز داریم، در مشهد داریم، از مدارس و اراضی که برای ساختمان بنیاد خریده شده بود و... هیچ تعلقی به ورثه ما ندارد. پس از وصیت، شروع به صحبت کردیم و در آن شب علیه دولت آنچه نوشتیم برای مردم گفتیم، فردا شب جمعیت نسبت به شب گذشته، سه چهار برابر شد و سخنرانی ها هر شب ادامه داشت و روز به روز بر جمعیت اضافه می شد؛ تا به حدی رسید [که [تمام مسجد و صحن مسجد مالامال از جمعیت می شد و مردم هیچ اظهار خستگی نمی کردند و هر چه صحبت بیشتر می شد، شوق مردم بیشتر می گردید.»
با چنین اقدام مخاطره آمیزی که با استقبال گسترده مردم یزد همراه بود، مردم این شهر مستعد حرکت و اعتراض شدند.
«مردم برای مبارزه آماده شدند، تا چهلم شهدای تبریز پیش آمد، وقتی تبریزی ها برای شهدای قم مراسم چهلم برپا کرده بودند، عده زیادی از آنها به رگبار گلوله بسته شدند و به شهادت رسیدند حتی استاندار [رئیس کلانتری بازار صحیح می باشد] نامسلمانش با اشاره به مسجد گفته بود در این طویله راببندید.»(11)
با فراهم شدن بستر و زمینه لازم، آیت الله صدوقی مجلس چهلم شهدای تبریز را اعلام کردند:
بدین وسیله پیام شهدای قم و تبریز و سایر شهرستان ها را که در این هدف مقدس فداکاری نموده اند، اینچنین به شما می رسانیم: برادر ایمانی! شما که سعادت نائل شدن به درجه شهادت را نداشتید، اقلا به قرائت فاتحه و آیاتی از کلام الله مجید، ما را یاد کنید و به سوگ و ماتم بنشینید. لذا روز پنج شنبه 20 ربیع الثانی مطابق با دهم فروردین از ساعت 9 الی 11 به وقت قدیم، در مسجد روضه محمدیه (حظیره) برای تجلیل از ارواح عالیه شهیدان قم، تبریز و لبنان مجلس بزرگداشت خاطره جانبازی مردان حق برپاست و شرکت عموم طبقات را انتظار داریم.»(12)
قبل از این اعلامیه، آیت الله صدوقی با صدور اعلامیه ای دیگر در تاریخ 29 اسفند 1356 مردم یزد را به عدم برگزاری مراسم عید نوروز دعوت کرده بود:
«برادران ایمانی!
سال نو با سفره های آغشته به خون بیگناهان قم و تبریز و سایر شهرستان ها که برای دفاع از حریم مقدس قرآن و روحانیت قربانی شده اند به چشم می خورد.
از طرفی دیگر برادران مسلمان لبنان و رزمندگان مجاهد فلسطین مورد تهاجم ناجوانمردانه اسرائیل اشغالگر قرار گرفته و متجاوز از یکصدهزار نفر کشته، زخمی و یا آواره شده اند.
لذا مناسب است که عموم برادران مسلمان از برگزاری مراسم نوروز خودداری فرموده و به سوگ و ماتم شهیدان بنشینند.»(13)
هر چه زمان به روز 10 فروردین نزدیک تر می شد، فعالیت علما و روحانیان و مبارزان مسلمان نیز افزایش می یافت. اعلامیه های متعددی تهیه، تکثیر و در سراسر ایران توزیع شد.(14) اعلامیه مهمی هم توسط مراجع ثلاثه (آیات عظام مرعشی نجفی، گلپایگانی و آقای شریعتمداری) صادر شد.(15) سایر گروه ها هم اعلامیه هایی منتشر کردند. آنچه بیش از سایر اعلامیه ها در ایران تاثیر گذاشت، پیام امام خمینی به مناسبت فرا رسیدن چهلم شهدای تبریز بود:
«با فرا رسیدن اربعین مقتولین مظلوم تبریز غم های ملت غیرتمند تجدید می شود. ملت مظلوم ایران باید هر چند صباحی پرچم های سیاه افراشته کنند و در سوگ بنشینند برای جوانان عزیز و عزیزان اسلام که به دست عمال امریکا و به امر شاه در خاک و خون کشیده شدند... ما از این جنایات پی در پی و کشتار وحشیانه ناراحت و در عین حال امید داریم...»
ایشان ضمن ابراز ناراحتی از کشته شدن جوانان، نسبت به استحکام و استقامت بیشتر مردم در قبال جنایات حکومت اظهار امیدواری می کرده و تمام جناح ها و گروه های اسلامی اعم از حوزویان و دانشگاهیان را به وحدت کلمه فرا خواندند. حفظ هوشیاری در مقابل گروه های غیراسلامی که مترصد نفوذ در صفوف مسلمانان مبارز بودند، فراز دیگری از پیام امام خمینی بود.
ایشان با رد اتهام رژیم درخصوص کمونیستی بودن حرکت های صورت گرفته افزودند:
«قیام تبریز، چون نهضت همه ایران، اسلامی است؛ برای دفاع از حق و از احکام اسلام است و نسبت [دادن] این قیام به مارکسیست ها یا مارکسیست های اسلامی که در تبلیغات شاهانه است جز خدعه نیست و دلیل بر آن است که این مکتب های انحرافی پایگاهی در ایران ندارد و الاّ شاه از آنها ذکری نمی کرد...
مصیبت های ما گر چه یکی دو تا نیست و در کشور آزادمردان و آزادزنان به منطق شاه و جریان عدالت اجتماعی و حرکت به سوی «تمدن بزرگ» به اصطلاح کارتر و شاه، ملت باید همیشه در عزا باشد، لکن مصیبت بزرگی که بر برادران تبریزی ما وارد شد، اربعین آن در سوگ هستیم و ملت ایران نیز در آن روز با عزای عمومی خود به ملت های آزاد جهان بفهمانند که ما با چه شرایطی زندگی می کنیم...»(16)
اعلامیه امام خمینی در روز 8/1/1357 در شهر یزد توزیع شد و حتی روی درب مدرسه علمیه عبدالرحیم خان این شهر هم چسبانده شد که توسط ماموران جمع آوری و به همراه گزارشی به اداره کل سوم ساواک ارسال شد.
وضعیت شهرستان یزد از نظر ماموران ساواک بحرانی بود. به همین دلیل ظهر روز هشتم فروردین دو روز مانده به چهلم شهدای تبریز شورای هماهنگی استان جلسه فوری تشکیل داد تا به بررسی وضعیت این شهر بپردازد. تامین نیروی کافی برای شرایط بحرانی در این جلسه تصویب و بلافاصله دستورالعمل های لازم برای آمادگی نیروهای ضد شورش صادر شد. ساواک یزد به شهربانی این شهر اعلام کرد:
«برابر اطلاع، بازاریان، اصناف و مردم یزد مرتبا از طرف شیخ محمد صدوقی برای تعطیل مغازه ها و همکاری در این چند روزه دعوت شده اند و آنها نیز آمادگی خود را برای همکاری اعلام نموده اند. ضمنا گفته شده در این چند روزه در مسجد حظیره، و مدرسه علمیه مصلی صفدرخان اجتماعاتی تشکیل خواهد شد و به خصوص روز 10/1/37 [57 [امکان دارد در اجتماعات و تظاهراتی که بر پا می شود عده قابل توجهی از مردم کشته شوند. علی هذا خواهشمند است دستور فرمایید در این زمینه پیش بینی و اقدامات لازم معمول و هر گونه اتفاقی [را ] این سازمان اعلام دارند.»(17)
نخستین جرقه های تظاهرات و راهپیمایی در یزد در تاریخ 9/1/1357 پس از پایان سخنرانی انقلابی آیت الله صدوقی در ساعت 30:22 شب زده شد. منابع ساواک گزارش دادند که تعداد تقریبی مردم یزد حدود چهار صد نفر با سردادن شعارهای انقلابی و اسلامی چون «درود بر خمینی»، «مرگ بر شاه»، «الله اکبر» و... در خیابان های اطراف مسجد حظیره دست به تظاهرات زدند که با دخالت نیروهای پلیس و تیراندازی هوایی، متفرق و تعدادی هم دستگیر شدند.(18)
روز دهم فروردین فرا رسید در بسیاری از شهرستان ها مراسم بزرگداشت و ترحیم منعقد شده بود. از صبح این روز، نیروهای کمکی از قسمت های مختلف از جمله پادگان اصفهان در اطراف مسجد حظیره مستقر شدند. مراسم در مسجد با حضور چند هزار نفر آغاز شد و سخنران هم حجت الاسلام شیخ کاظم راشد یزدی بود. او در قسمتی از سخنان خود اظهار کرد:
«... مگر مردم تبریز چه می خواستند که جوابشان را با گلوله داغ دادند [صدای گریه شدید مردم] مردم تبریز مگر چه مالی را از کسی طلب کردند که می بایستی با مسلسل اینها را درو کنند؟ [گریه شدید مردم] مگر چه می خواستند؟ اینها آزادی می خواهند، اینها اجرای قوانین دینی شان که در قانون اساسی خودتان راجع به این صحبت شده می خواهند. ما در اینجا، در این محضر مقدس، همان می خواهیم که مردم تبریز خواستند [فریاد حضار در تایید سخنران: صحیح است، صحیح است، صحیح است] ما همان می خواهیم که مردم قم می خواهند [تایید مردم] ما همان می خواهیم که مرجع پربینش ما حضرت آیت الله العظمی الخمینی می خواهد [صلوات مردم و صحیح است، صحیح است، صحیح است]...»(19)
با برنامه ریزی ها و فعالیت هایی که صورت گرفته بود، مردم به هیجان آمده یزد، پس از پایان سخنرانی با سردادن شعارهای انقلابی، به طرفداری از امام خمینی دست به تظاهرات زدند. با آمادگی قبلی ماموران نظامی، انتظامی و امنیتی مستقر در اطراف مسجد بلافاصله سرکوب تظاهرات با شلیک گاز اشک آور و گلوله آغاز شد. در جریان درگیری مردم و نیروهای انتظامی و نظامی دو نفر از مردم به شهادت رسیدند و تعداد زیادی هم مجروح شدند. اسامی شهدای این واقعه عبارتند از: 1 رضا نامدار هنزائی، 32 ساله، بنا 2 اصغر مرادی یا شهریار مرادی.(20)
متعاقب این حوادث شورای هماهنگی تشکیل شد و نظر به ملاحظه موقعیت آیت الله صدوقی از اقدام علیه او خودداری کرد ولی شیخ کاظم راشد یزدی به سه سال تبعید و اقامت اجباری در ایرانشهر محکوم گردید.
در جهرم
همزمان با روز 10/1/1357 حوادث مشابهی در جهرم اتفاق افتاد. در این شهر مجلس یادبود شهدای وقایع 19 بهمن تبریز در مسجد جامع منعقد شد. پدر یکی از زندانیان سیاسی به نام محمدرضا اصفهانی به سخنرانی پرداخت. پس از او یک دانش آموز قطعنامه را قرائت کرد. در این قطعنامه مردم خواستار بازگشت امام خمینی به ایران و تشکیل حکومت اسلامی شده بودند. پس از پایان این مراسم در پنج نقطه شهر جهرم تظاهرات اعتراض آمیز صورت گرفت که در جریان سرکوب تظاهرات مردم توسط نیروهای زمینی و انتظامی یک نفر به شهادت رسید. به گزارش ساواک جهرم، این شهید یک دختر 20 ساله بود.(21)
در اهواز
در شهر اهواز هم به مناسبت چهلم شهدای تبریز مراسمی در مسجد جزایری این شهر برگزار شد، ولی پس از پایان مراسم، تظاهراتی صورت نگرفت.(22) عدم برگزاری تظاهرات به معنی منتفی شدن کامل اعتراض مردم اهواز نبود. در روز 13/1/1357 حدود هزار نفر از مردم اهواز در مسجد جزایری برای دعا گرد آمده بودند. حجت الاسلام هادی غفاری در این مسجد به منبر رفت و پس از ایراد یک سخنرانی تند و آتشین انقلابی با استفاده از پوشش چادر از مسجد متواری شد. ساواک هم نتوانست او را دستگیر کند. گزارش تلفنی ساواک از این واقعه به شرح زیر است:
«در ساعت 45:20 روز 13/1/37 سیدغفاری (قنبری) با حضور حدود 500 نفر در مسجد جزایری واقع در خیابان سیروس اهواز به منبر می رود و ضمن سخنرانی اظهار می دارد حکومت ما حکومت دیکتاتوری و پلیسی است و هر کس علی یا حسین بگوید به او لقب مارکسیستی می دهند. جمعیت پس از سخنرانی نامبرده با تظاهرات به نفع خمینی مسجد را ترک و ضمن برخورد با پلیس سه نفر از آنها مجروح و بقیه پراکنده می شوند. ضمنا سه جام از شیشه های بانک صادرات در خیابان نادری وسیله تظاهرکنندگان شکسته می شود اقدامات لازم در جهت شناسایی محرکین به عمل آمده هر گونه خبری در این زمینه با مشخصات کامل مجروحین به موقع به استحضار خواهد رسید.»
برگزاری مراسم چهلم نزد مردم ایران یک سنت مذهبی ملی به شمار می رود؛ ضمن آن که عدد چهل در میان اعداد جایگاه خاصی دارد. پیامبر اکرم(ص) در سن چهل سالگی به بعثت رسید... یادمان حماسی شهدای کربلا هم اربعین است... در نهضت اسلامی به رهبری امام خمینی این سنت اسلامی توانست یک کارکرد مهم و غیرقابل انکاری در تشدید نهضت ایفا نماید. در واقع هر یک از چهلم های شهدا حلقه تشدید مبارزات و اوج گیری نهضت و سرانجام انقلاب اسلامی بودند. طلاب و مردم قم، در اعتراض به مقاله اهانت آمیز حماسه 19 دی را به وجود آوردند و مردم غیور تبریز در چهلم شهدای قم قیام به یادماندنی 29 بهمن را علیه حکومت پهلوی به انجام رساندند. در چهلم شهدای قیام مردم غیرتمند تبریز، رادمردان یزدی به صحنه آمدند و به همین ترتیب نهضت اسلامی گام های خود را برای پیروزی با شتاب های بیشتر برمی داشت.
پی نوشت ها:
1- صحیفه امام خمینی، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1378، 3/ 359.
2- انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، 1378، 4/ 1.
3- از تفسیر سیاسی کاترین دیویث مفسر رادیو بی.بی.سی، فروردین 1357.
4- اسناد انقلاب اسلامی، ج 3، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1374، صص 35 34.
5- انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، با همکاری سروش، 1376، 1/ 39 38.
6- یاران امام به روایت اسناد ساواک، شهید آیت الله حاج شیخ محمد صدوقی، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، 1377، صص 87 85.
7- همان، صص 90 89.
8- یادنامه بزرگداشت سومین شهید محراب حضرت آیت الله صدوقی، ج 1، به اهتمام محمدحسن معزالدینی، تهران، وزارت ارشاد اسلامی، کنگره بزرگداشت شهید صدوقی، 1381، ص 83.
9- انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ج 3، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات 1377، صص 187و
339.
10- همان، ص 9.
11- یادنامه بزرگداشت سومین شهید محراب...، پیشین، ص 165.
12- مجموعه اطلاعیه های سومین شهید محراب حضرت آیت الله محمد صدوقی، تهران، مرکز مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی، 1362، ص 35 34.
13- یاران امام به روایت اسناد ساواک، پیشین، ص 99.
14- برای اطلاع ر.ک: اسناد انقلاب اسلامی، 1/ 5.
15- انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، پیشین، 4/ 41 و 54.
16- صحیفه امام، پیشین، صص 362 الی 359.
17- یاران امام به روایت اسناد ساواک، پیشین، صص 362 359.
18- انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، پیشین، ص 17.
19- نوار این سخنرانی در آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی موجود است.
20- یاران امام به روایت اسناد ساواک، پیشین، ص 124.
21- همان، ص 126.
22- همان، ص 118.