ماهان شبکه ایرانیان

طب گیاهی چینی بر علیه سرطان

صبح روز یکشنبه است. درمانگاه طب سنتی دکتر لی لینگ چون دیگر روزها مملو از جمعیت است

طب گیاهی چینی بر علیه سرطان

صبح روز یکشنبه است. درمانگاه طب سنتی دکتر لی لینگ چون دیگر روزها مملو از جمعیت است. همه منتظر نوبت‌اند. پسر کوچک هفت ساله‌ای که به نظر می‌رسد به اندازه‌ی کافی نخوابیده باشد چند بار به زحمت لنگ لنگان به طرف اتاق دکتر می‌رود و او را صدا می‌زند: «دکتر لی، دکتر لی» مادرش به پرستار اتاق انتظار می‌گوید: «خواهش می‌کنم به او اجازه بدهید برود تو. او می‌خواهد به دکتر نشان بدهد که می‌تواند دوباره راه برود.» این پسر بچه که وانگ جیانگ نان نام دارد تنها پسر خانواده‌ای است که از شمال چین، از استان خه‌لون جیانگ، او را به این جا آورده‌اند. وقتی چندی قبل به پدر و مادرش گفته بودند که غده‌ای سرطانی در پشت دارد آن‌ها به تلخی دریافتند که با کابوسی مرگ‌بار روبه‌رو شده‌اند.
وضع مزاجی وانگ خیلی زود رو به وخامت گذاشت. در عرض دو هفته این پسر بچه‌ی بازیگوش دیگر نمی‌توانست راه برود. همه‌ی وقت او در بستر یا دردهای سخت سپری می‌گشت. برای پدر و مادر وانگ که هر دو کار می‌کردند آوردن او به پکن با هزار و پانصد کیلومتر راه کاری بس دشوار بود، اما وقتی به پکن رسیدند دکترها نظر دادند که این نوع سرطان غیرقابل جراحی است. پدرش می‌گوید: «دیگر آن قدر حالش بد شده بود که مجبور شدیم او را با برانکارد به درمانگاه خانم لی دکتر بیاوریم، به این امید که شاید طب چینی کمکی به او بکند.» درمانگاه خانم دکتر لی – پزشک طب سنتی چین – یک درمانگاه اختصاصی برای درمان سرطان بود.
طب گیاهی چینی بر علیه سرطان

دکتر لی، سی خوراک (dose) داروی گیاهی در یک دوره‌ی چهار ماهه تجویز کرد. وانگ بعد از به کار بردن داروها، دوباره به پا خاست و لنگ لنگان گام برداشت. وقتی که دکتر لی فهمید که وانگ می‌تواند دوباره بایستد به او گفت: «پسر کوچولوی من، در میان داروهایی که تو خوردی، آن چه تو را برپا نگه داشت ماده‌ای گرفته شده از مار بود که در کتاب‌های طبی قدیم آمده بود و من آن را همراه با داروهای دیگر برای تو تجویز کرده بودم.» دکتر لی لینگ زنی بسیار معمولی به نظر می‌آمد. آرام، مهربان، با صدایی نازک و زیر. در نگاه اول باور این‌که این همان پیکارگر خستگی ناپذیر با سرطان بود دشوار می‌نمود، عنوانی که بیمارانش به او داده بودند. وقتی که او در حال دایر کردن درمانگاه کوچک خود در حومه‌ی جنوب غربی پکن بود پزشکان و ساکنان آن منطقه به سختی می‌توانستند تصور کنند که این مکان به زودی قبله‌گاه هزاران بیمار مبتلا به سرطان خواهد شد. برای بسیاری از بیماران و بستگان آن‌ها، این زن، تنها نقطه‌ی امید در راه مبارزه با بیماری مرگ‌آور آن‌ها بود. دکتر لی سال‌ها سابقه‌ی تحقیق و تجربه‌ی بالینی در پشت سر داشت. او از میان مطالعات و تجربیات خود طریق خاص و یگانه‌ای برای مبارزه با سرطان یافته بود، روش او هرچه بیش‌تر کردن کارایی تأثیر داروهای گیاهی سنتی چین در بدن بیمار بود. او می‌گفت: «من فقط از گیاهان دارویی متداول طب چینی استفاده می‌کنم اما علاوه بر این که از انواع مختلف هر گیاه استفاده می‌کنم دفعات خوراک دارو را نیز نسبت به معمول بیش‌تر تجویز می‌کنم.» در چین باستان پزشکان طب سنتی تجربه‌های بسیار غنی و پرارزشی درباره‌ی درمان سرطان داشتند. طبق اصول طب چینی، سرطان علامت‌های مشخصی دارد و سبب آن حرارت مفرط بدن یا سوخت و ساز بسیار فعال است. به گفته‌ی لی، سرطان درست مثل یک انسداد یا گرفتگی اعضای بدن است که مانع از کار طبیعی آن عضو می‌شود. او بیان داشت: «روش اصلی من استفاده از حداکثر مقدار داروهای گیاهی برای درهم شکستن این گیر یا مانع است.» بعد از استفاده از میزان زیاد داروهای فراهم شده، بیماران معمولاً دچار اسهال‌های شدید می‌شوند. لی می‌گفت که این واکنش طبیعی بدن برای دفع عناصر آسیب رساننده است.
از زمان افتتاح این درمانگاه، دکتر لی هزاران بیمار را پذیرفت. مرکز انتشارات علوم و تکنولوژی چین کتابی را منتشر کرد که در آن شرح حال صد بیمار سرطانی که دکتر لی آن‌ها را با موفقیت درمان کرده بود آمده بود. لی لینگ در یک خانواده‌ی اشرافی به دنیا آمد. در نوجوانی آرزو داشت طراح هواپیما شود از این رو زبان روسی را در یک مدرسه‌ی اختصاصی فراگرفت و سپس برای آموزش طراحی و ساخت هواپیما به روسیه فرستاده شد. با سرد شدن روابط چین و شوروی در اوایل دهه‌ی 1960 میلادی او مجبور شد به چین بازگردد و آرزوی طراحی هواپیما را از سر به در کند. بعد از بازگشت به وطن تصمیم گرفت درباره‌ی گیاهان دارویی چین زیر نظر استاد پدر خود شی جین مو، طبیب بسیار معروف معاصر در طب چینی، به کار و مطالعه بپردازد. او از سال 1963 تا 1966 زیر نظر استاد شی، در بیمارستان پکن که معروف‌ترین بیمارستان پایتخت بود، به کارآموزی و تجربه‌ی عملی پرداخت. لی ضمن آن که روزها ناظر و شاهد معالجات استاد شی بود، شب‌ها درباره‌ی داروهای طب چینی به مطالعه می‌پرداخت. بعد از سه سال لی دوره‌ی کارآموزی خود را به پایان رساند و دانشنامه‌ای به دست‌خط استاد شی جین مو دریافت کرد.
او اولین بیماری را که درمان کرد خوب به خاطر داشت. او گفت درمان این بیمار اطمینان خاطری به من داد که باعثِ موفقیت‌های دیگرِ من شد. درحدود چهل سال پیش بود که یک مقام رسمی ارتش به نام چن جانگ بین که غده‌ای سرطانی در مغز داشت و به او گفته شده بود که عمل جراحی برای او مخاطره انگیز است معالجات غربی را رها کرد و به طبابت چینی رو آورد. لی لینگ که در آن وقت دکتر جوان و کم‌تجربه‌ای بود داوطلب شد مسئولیت درمان این افسر عالی‌مقام را به عهده بگیرد. هنوز شش ماه از آغاز درمان او نگذشته بود که پرتونگاری از مغز او نشان داد که غده از میان رفته است؛ این افسر عالی‌رتبه زنده ماند. دکتر لی لینگ از اولین موفقیت خود چنان هیجان زده شد که تصمیم گرفت همه‌ی عمر خود را وقف درمان سرطان به شیوه‌های سنتی و باستانی چین کند. او به مطالعه و جمع‌آوری کتاب‌هایی که درباره‌ی گیاهان دارویی چین نوشته شده بود رو آورد. همه‌ی دستورهایی را که پزشکان گذشته از دیرباز تجویز کرده بودند یادداشت کرد و سرانجام خود از آن میان، یک روش تخصصی ابداع کرد.
طب گیاهی چینی بر علیه سرطان

دکتر لی برخلاف بسیاری از طبیبان طب سنتی چین، با طب غربی مخالف نبود. بسیاری از کسانی که به او مراجعه می‌کردند کسانی بودند که قبلاً تحت درمان‌های طب جدید قرار گرفته بودند. اما او با عمل جراحی این گونه بیماران موافق نبود و عقیده داشت این کار نه تنها در درمان بیماری اثری ندارد بلکه قدرت حیاتی بیمار را نیز کاهش می‌دهد. با این همه او بیماران زیادی را که قبلاً عمل جراحی بر روی آن‌ها انجام گرفته بود نیز تحت مراقبت داشت و درباره‌ی آن‌ها می‌گفت: «روش من تصحیح کارکرد بدن بیمار است و عمل جراحی شیوه‌ای است که با کار من سازگاری ندارد.» موفقیت‌های درخشان لی مورد توجه انتشارات ملی چین قرار گرفت. مرکز تلویزیون چین، CCTV، درباره‌ی او یک فیلم مستند ساخت. مراکز برون مرزی رادیو پکن و روزنامه‌های معتبر چین هرکدام درباره‌ی او مطالبی انتشار دادند. دکر لی در یک روز معمولی سی بیمار را می‌دید. بیماران او از نیمه شب برای گرفتن نوبت در اطراف درمانگاه صف می‌کشیدند که روز بعد زودتر به ملاقات او دست یابند. او هر روز از ساعت هفت و نیم صبح تا شش بعدازظهر کار می‌کرد و در این میان جز نیم ساعت برای صرف نهار دست از کار نمی‌کشید. دکتر لی بیان داشت: «درست است که من خیلی سخت کار می‌کنم ولی هر روز قدرت بیش‌تری در خود بازمی‌یابم زیرا کار من مبارزه‌ی بی‌امان با مرگ است.»
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان