ماهان شبکه ایرانیان

مشاغل خانگی کمک بزرگی برای رشد استقلال زنان است؛ گفت‌وگوی بنیتا با میترا افضل، مخترع فرش بدون دار

«از نظر من فرد کارآفرین کسی است که ایده بکر دارد و این ایده را به گونه‌ای عملی می‌کند که علاوه بر خود برای افراد دیگر ایجاد شغل می‌کند» کارافرینی در باور میترا افضل این گونه تعریف می‌شود

مشاغل خانگی کمک بزرگی برای رشد استقلال زنان است؛ گفت‌وگوی بنیتا با میترا افضل، مخترع فرش بدون دار

 میترا افضل  متولد 1341 در رشته‌های گونانی از جمله مدیریت پروژه، زمین شناسی و آی تی تحصیل کرده و فعالیت خود را در بازار کار پس از ازدواج و از سن 19 سالگی آغاز کرده است. پیش از آن یعنی چند سالی قبل از ازدواج که به دلیل اشتغال پدر در شهرستان زنجان ساکن بود موفق به اخذ مقام سوم کشوری در رشته صنایع دستی می‌شود. او در سال سوم دبیرستان در تبریز کتابی می‌نویسد با عنوان «افول یک ستاره» در زمینه بمباران زنجان و به گفته خودش از همان دوران وارد فعالیت‌های اجتماعی می‌شود. خانم افضل پس از ازدواج هم با وجود مشغله‌های فراوان از جمله نگهداری فرزند و گذراندن دوره‌های تحصیلی از کار کردن عقب نمی‌ماند؛ ابتدا در منزل شخصی خود اقدام به برگزاری کلاس‌های آموزشی هنری می‌کند تا به این نتیجه می‌رسد که فعالیت خود را رسمی کند و پس از گذران دوره‌های فنی حرفه‌ای موفق به اخذ مدارک این سازمان می‌شود. او در سال 1380 آموزشگاه شخصی خود را تأسیس می‌کند. در سال 1386 در زمینه نانوتکنولوژی موفق به ثبت چهار اختراع گروهی می‌شود که ماحصل آن کسب افتخار نفر اول کشوری در بخش ایده شوی جشنواره شیخ بهایی است. در گفت‌وگویی که با او داشته‌ایم با بنیتا همراه باشید.

 

 خانم افضل تعریف شما از کارآفرینی چیست؟

 تعاریف مختلفی در این باره وجود دارد واز دیدگاه‌های مختلفی به آن اشاره می‌شود؛ منتهی بسیاری از این تعاریف کارآفرینی محسوب نمی‌شود. از نظر من فرد کارآفرین کسی است که  ایده  بکری دارد و این  ایده  را به گونه‌ای عملی می‌کند که علاوه بر خود برای افراد دیگر ایجاد شغل می‌کند. طبیعی است که این ایده تا یک سال اول بکر است و بعد از این ایده تازه نیست. به طور نمونه فردی که سبزی خورد کنی را به عنوان کارآفرینی مطرح می‌کند کارآفرین محسوب می‌شود و نفر دومی که مجدد با این ایده به فعالیت می‌پردازد دیگر کارآفرین محسوب نخواهد شد. درواقع کارآفرین فردی است که یک ایده را در ابتدا بیافریند. این نکته را هم باید در نظر داشت که شاید فردی ایده نویی برای خود مطرح کرده وافراد دیگری را وارد فعالیت نکند که از نظر من این ایده کارآفرینی محسوب نمی‌شود بلکه کار باید به گونه‌ای باشد که برای چند نفر ایجاد اشتغال کند.

 

چه عاملی در ابتدا شما را به سمت بازار کار و سپس مقوله کارآفرینی هدایت کرد؟

  به هرحال در هر زندگی برای هر فرد سختی‌ها وموانعی پیش می‌آید و من هم از این قاعده مستثنی نماندم؛ دریک دوره شوکی وارد زندگی ما شد که شاید مستقیم مربوط به ما نبود لیکن در زندگی ما تأثیر بد خود را گذاشت وفشار بزرگی به ما وارد کرد. در این دوران بود که به این نتیجه رسیدم که واقعا یک نفر قادر به تأمین همه مخارج در زندگی نیست و به دلیل علاقمندی به فعالیت‌های هنری وعلاقمندی همسرم تشویق شدم که با تکیه بر توانمندی‌های خود قدم در راه آموزش بگذارم تا اینکه پس از مدتی متوجه شدم آموزش تنها درد جامعه ما نیست وعلاوه بر آن باید درآمدزایی داشت، در نتیجه به فکر کارآفرینی افتادم. ابتدا خودم وارد کار شدم وسپس افرادی زیرمجموعه خودم قرار دادم که سعی کردم به آنها آموزش دهم چطور بازار را شناسایی کنند و چگونه محصولشان را ارائه دهند. در این مسیر از سازمان‌های گوناگون کمک گرفتم تا این افراد بتوانند تولیدات خود را به فروش رسانند.

 

این آموزش‌ها در چه حوزه‌هایی انجام می‌شد؟ تنها در زمینه فرش‌بافی بود؟

 آموزش‌ها متنوع بود وتنها مختص به فرش‌بافی نبود. در دورانی که مدیر آموزش سازمان فنی حرفه‌ای بودم رشته‌های مختلفی را در قالب آموزش ارائه می‌کردیم از جمله گلسازی، شمع‌سازی، کامپیوتر وفرش‌بافی. ولی از وقتی شروع کردم به تاسیس شرکت خودم و تجاری کردن اختراعاتم، دیگر این آموزش‌ها هنری نبود و وارد مباحث جدیدتری شدم. با این حال همیشه مدیون دید هنری‌ام هستم زیرا همین دید هنری شیوه‌هایی را به من آموزش داد که توانستم در اختراعات از آن بهره گیرم.

 

تا چه میزان آموزش‌هایی که به افراد ارائه می‌کنید در اشتغالزایی آنها موثر واقع می‌شود؟ آیا پس از آموزش آنها را مشغول به کار می‌کنید؟

 بعد از مدتی با توجه به تجربه‌ای که در بخش آموزش داشتم به این نتیجه رسیدم که سیستم آموزشی فنی حرفه‌ای بی نقص نیست زیرا در سازمان فنی حرفه‌ای کشور افراد مدت زمان زیادی را دوره می‌بینند و یک دوره معمول ششصد ساعت زمان می‌برد و این عاملی بود که باعث می‌شد خیلی از سازمان‌ها به کارگران خود به دلیل غیبت‌های طولانی فرصت آموزش ندهند  وآنها موفق به تکمیل دوره نشوند. بنابراین به این نتیجه رسیدیم که کوچک‌سازی انجام دهیم. مجموعه ما افتخار دارد که به کوچک‌سازی استانداردهای فنی مهندسی کمک کرده است. به این ترتیب درآموزش‌ها تجدید نظر کردم و در آموزشگاه دوره آموزش قالی‌بافی را در هشت جلسه دوساعته یعنی 16 ساعت راه‌اندازی کردم. بعد از این مدت هنرجو قادر خواهد بود با شرکت در امتحانات سازمان فنی حرفه‌ای مدرک لازم را اخذ کند. درباره شهریه هم به دلیل اینکه به دنبال توانمند ساختن این افراد هستیم سیاستی به خرج دادیم که در ابتدا بابت آموزش شهریه‌ای دریافت می‌شود و بعد با در اختیار گذاشتن مواد اولیه وگرفتن وجهی در قبال تضمین بردن مواد اولیه، سفارش کار به آنها داده می‌شود و بعد از اتمام کار، هم مبلغ ضمانت به افراد برگردانده می‌شود وهم دستمزد دریافت خواهند کرد. دستمزد هم به شکل کارمزدی و نه روزمزد پرداخت می‌شود. کسانی که پیش ما دوره را گذرانده وسه ماه متوالی کار کرده‌اند ودستمزد دریافت کرده‌اند مبلغ شهریه به آنها برگردانده می‌شود زیرا ما به دنبال درآمد نیستیم وبیشتر قصد توانمندسازی داریم.

 

کمی راجع به شرکتی که تأسیس کردید برایمان بگویید؛ فعالیت‌های شرکت به چه صورت است؟

 بعد از مدتی که در سازمان فنی حرفه‌ای فعالیت کردم متوجه شدم که می‌توانم برای خود آموزشگاهی تأ سیس کنم و این درست در زمانی بود که به افراد کارآفرین وام خوداشتغالی می‌دادند و حمایت‌های خوبی می‌کردند. از طریق سازمان فنی حرفه‌ای اقدام کردم و از جانب همین سازمان فضایی در اختیار گرفتم و بعد از بررسی‌های لازم مجوز آموزشگاه به من داده شد. در کنار فعالیت‌های آموزشی فعالیت‌های جنبی دیگری هم داشتیم  به  طوری که هر سه ماه یک بار در فرهنگسرا‌های مختلف نمایشگاه آثار هنرمندان را برگزار می‌کردیم. فعالیت‌های این چنینی من تا سال 86 ادامه داشت و از این سال به بعد از هنر مقداری فاصله گرفتم و ادامه تحصیل دادم. پس از ثبت اختراعات که در قالب یک گروه شش نفره با دوستانم انجام دادم به این فکر افتادیم که از این اختراعات سود ببریم و از اینجا شروع کردیم به تجاری‌سازی این اختراعات. در این دوران آموزشگاه را جمع کرده بودم و تصمیم گرفتم با دوستانم یک تعاونی تاسیس کنم.

 

واختراعات شما در چه زمینه‌هایی بود؟ و تعاونی که تاسیس کردید در چه حوزه‌ای بود؟

 درواقع به دلیل اینکه اختراعات نتیجه تلاش یک تیم شش نفره بود تصمیم به تاسیس تعاونی گرفتیم تا هر شش نفر از عواید این کار بهره‌‌مند شویم و در کنار هم به سود برسیم و با توجه به اینکه مخترع بودیم دانش‌بنیان هم محسوب می‌شدیم. این اختراعات در زمینه تولید محصولاتی نظیر سیمان رنگی با پایه معدنی و سنگ‌های مصنوعی با کاربردهای خاص وسنگ‌های نورگذر است که فعلا فقط سنگ نورگذر تاکنون به تجاری‌سازی نرسیده است که آن هم در حال مذاکره هستیم تا به تولیدکننده  وسرمایه گذاربرای تولید انبوه واگذار شود. لازم به ذکر است چهار اختراع در زمینه  مواد ومصالح وکاربردهای نانو تکنولوژی در مواد ومصالح به صورت گروهی به ثبت رسیده و یک اختراع  که در زمینه فرش دستباف بدون دار به ثبت رسیده اختراع شخصی است؛ ایده این اختراع اززمانی که فرش ایرانی در مقطعی دچار رکود شده بود در ذهنم جا گرفت، درنتیجه  سعی کردم روشی برای جلوگیری ازتعطیلی  کارگاه‌ها ابداع کنم. بلافاصله در گروه فکری تحقیقاتی را آغاز کردیم و به این نتیجه رسیدیم که راهکارهایی از جمله فرش‌بافی بدون دار را ابداع کنیم؛ در این روش که بر روی فرش‌هایی با ردشمار بسیار بالا مانند فرش 70 رج که نیاز به دقت بسیار زیادی دارند و برای کاهش اشتباهات بافتی و از قیمت نیفتادن فرش نیازی به استفاده از دار وجود ندارد و اشتباه به حداقل می‌رسد.

 

خانم افضل چطور به همه این کارها می‌رسید؟ حتما موانع و سختی‌هایی در مسیر داشتید.

 در حالت عادی ایجاد اشتغال کار آسانی نیست وزمانی که قصد شروع کاری را داریم طبیعی است که نیاز به حمایت سازمانی وجود دارد. با توجه به اینکه از ابتدا نیاز به سرمایه برای شروع به کار وجود دارد واحتمال از بین رفتن سرمایه در آغاز کار وجود دارد عقل هم حکم می‌کند که تمام سرمایه را از ابتدا وارد کار نکنیم بنابراین بخشی از مشکلات در این قالب ایجاد می‌شود. در مورد ما هم وضع به این صورت بود که سرمایه هنگفتی برای شروع نداشتیم بنابراین تصمیم گرفتیم که به صورت شراکتی وظایفمان را انجام دهیم وکارمندی استخدام نکنیم تا زمانی که سازمان به یک بازدهی برسد و بتوانیم افراد جدیدی را استخدام کنیم.

بخش دیگر سختی کار گرفتن اسناد ومدارک ومجوز‌های کاری بود که بسیار مرحله سختی بود. زمانی که کار را شروع کردم تازه بحث کارآفرینی مطرح شده بود و دستورالعمل مشخصی برای این مقوله وجود نداشت، سازمان‌های مربوط حتی حاضر به پذیرفتن ما نبودند چه برسد که ما را حمایت کنند؛ مسأله دوم این بود که من یک خانم بودم ودر کشور ما یک زن برای فعالیت مشکلات بیشتری نسبت به یک آقا دارد و نشان دادن توانایی‌های فردی به مسئولان و قبولاندن این موضوع که قادر به ایفای این نقش هستم خود مشکل بزرگی بود.

علاوه بر همه اینها، مسئولیت‌های همسری ومادری هم نیازمند سیاست خاصی بود که در توازن این دونقش (خانه داری وفعالیت اجتماعی) خللی به وجود نیاید. از طرفی در زمینه تجاری‌سازی اختراعات هم مشکلات خاصی از جانب رقبا وجود داشت به  طوری که یکی از موانع و مشکلات مهم در استفاده از روش فرش‌بافی بدون داز، لجبازی وکارشکنی‌هایی از سوی رقبا بود زیرا این کار سرعت بافت را یک سوم کاهش می‌داد و همین عامل کارشکنی بود. هرچند که مجوز‌های لازم را گرفته شده بود مبنی بر اینکه این فرش قابلیت لازم را دارد وفرقی بین این فرش با فرش‌های دستباف وجود ندارد باز هم رقبا اقداماتی علیه ما انجام می‌دادند و می‌گفتند این فرش نیست بلکه فرشینه است.

 

آیا مسئولیت‌های اجتماعی شما و وظایفتان به عنوان همسر و مادر مشکلی برایتان شما ایجاد نکرده است؟ بین این دو نقش چگونه توازن برقرار می‌کنید؟ خانواده چقدر با شما همراه بودند؟

 در سن 19 سالگی ازدواج کردم وفعالیت کاری خود را بعد از چهارسال به شکل غیر رسمی شروع کردم. همزمان تحصیل هم می‌کردم وفرزندم هم یک سال بعد به دنیا آمد. طبیعی است که بسیار مشکل بود. والدینم هم در تهران ساکن نبودند ونمی‌توانستم برای کارهای منزل از آنها کمک بگیرم. البته این مسأله حسنی که داشت این بود که استقلال را به من آموخت و یاد گرفتم چگونه مابین نقش‌ها مدیریت کنم. در عین حال این موضوع در تربیت فرزندان من تأثیرات مثبت گذاشت به طوری که فرزندان من در سنین خیلی پایین توانایی مدیریت کارهای خودشان را داشتند. خوشبختانه من با گروهی همکاری می‌کردم که بسیار سختکوش و همراه بودند. و بزرگترین عامل در ایجاد توازن بین نقش‌های زندگی همراه بودن همسرم بود. شاید خیلی مواقع قادر به انجام وظایف نبودم لیکن ایشان سخت‌گیر نبودند و همکاری داشتند و این شیوه درمیان فرزندان من هم اجرا می‌شد و در واقع خانواده در چرخه زندگی بسیار کمک رسان بود.

 

چه توصیه‌ای برای خانم‌‌ها دارید؟ خصوصا خانم‌هایی که معتقدند شرایط برای حضوراجتماعی موفق زنان هموار نیست.

 به عقیده من خانم‌ها باید در نظر بگیرند که داشتن شغل تنها این نیست که ساعاتی از روز را در خارج از منزل بگذرانند. علاوه بر این اگر قصد درآمدزایی دارند حتما نیاز به ترک منزل ندارند که این موضوع دغدغه اغلب خانم‌هایی است که فرزند دارند. در حالی که می‌توان در کنار فرزند ودر محیط خانه هم به درآمدزایی رسید. از طرفی درآمدزایی تنها به دست آوردن پول نیست بلکه می‌توان با یادگیری برخی هنرها به اقتصاد خانه کمک کرد؛ قرار نیست تنها کشور از واردات بی نیاز شود بلکه در محیط خانه هم می‌توان از واردات بی نیاز شد به این صورت که با فراگیری هنرهایی نظیر خیاطی مایحتاج خود را تأمین کنند تا به اقتصاد خانواده کمک کنند. توصیه من به خانم‌ها این است که  کارهای خانه نهایت در دو تا سه ساعت با مدیریت وقت قابل انجام است و شما می‌توانید فعالیت‌های مفید دیگری انجام دهید به جای اینکه کارهایی انجام دهید که فقط وقت تلف کردن است. مشاغل خانگی بهترین راه برای درآمدزایی است و این مسأله کمک بزرگی به رشد استقلال زنان خواهد کرد.  

 

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان